☘🌺☘🌸☘🌼☘🌺☘🌸☘🌼
🔷زیارت روز چهارشنبه :
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
صبحكم الله بظهورالحجة عليه السلام إن شاءلله و بالخير والعافية
زيارة الامام الكاظم والرضا والجواد والهادي عليهم السلام في يوم الاربعاء:
السَّلامُ عَلَيْكُم ياأَوْلِياء اللهِ، السَّلاُمُ عَلَيْكُم ياحُجَجَ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يانُورَ الله فِي ظُلُماتِ الاَرْضِ ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ صَلَواتُ الله عَلَيْكُمْ وَعَلى آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، بِأَبِي أَنْتُمْ وَاُمِّي، لَقَدْ عَبَدْتُمْ الله مُخْلِصِينَ، وَجاهَدْتُمْ فِي الله حَقَّ جِهادِهِ حَتَّى أَتاكُمْ اليَقِينُ، فَلَعَنَ الله أَعْدائكُمْ مِنَ الجِنِّ وَالاِنْسِ أَجْمَعِينَ ، وَأَنا أَبْرَؤُ إِلى الله وَإِلَيْكُمْ مِنْهُمْ. يامَوْلايَ ياأَبا إِبْراهِيمَ مُوسى بْنَ جَعْفَرٍ، يامَوْلايَ ياأَبا الحَسَنِ عَلِيّ بْنَ مُوسى، يامَولايَ ياأَبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، يامَوْلايَ ياأَبا الحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَنا مَوْلىً لَكُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِي يَوْمِكُمْ هذا وَهُوَ يَومُ الاَرْبِعاءِ، وَمُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي وَأَجِيرُونِي بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.
💠ذکر روز چهارشنبه:یاحی ویا قیوم ۱۰۰مرتبه مرتبه.
☘🌺☘🌸☘🌼☘🌺☘🌸☘🌼
🌀روزمان را با آیات قرآن نورانی کنید
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ
بخشی از آیه 34 سوره فصلت
تبدیل دشمنی ها به دوستی
یکی از بهترین شیوهها در مسائل شخصی و در جایی که از سوی افراد، بدی هایی متوجه انسان میگردد، بخشش، گذشت و دعوت به محبت و صمیمیت میباشد. نمونه هاي بسياري از اين عملكرد موفق در تربيت انسان ها در زندگي انبياء و اوصياء و اولياء به چشم مي خورد. همانطور که خدای متعال نیز در ضمن آیه ی 34 سوره فصلت به آن اشاره کرده است. «فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ؛[فصلت، آیه34] ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است!»
نکته مهم
نکته ای که لازم است در اینجا به آن اشاره شود تا بعضی برداشت و تفسیر اشتباهی از این آیات نداشته باشند این است که این دستور مخصوص مواردى است که دشمن از آن سوء استفاده نکند، آن را دلیل بر ضعف نشمارد، و بر جرأت و جسارتش افزوده نگردد.
و از طرفی مفهوم این سخن هرگز سازشکارى، قبول و تسلیم در برابر وسوسه هاى دشمنان نیست، و شاید به همین دلیل، بعد از بیان این دستور در آیات فوق، بلافاصله به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور داده شده از همزات و وسوسه هاى شیاطین و حضور آنها به خدا پناه ببرد. « وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيم؛ و هرگاه وسوسههایی از شیطان متوجّه تو گردد، از خدا پناه بخواه که او شنوده و داناست! »[فصلت/36]
📚رهروان ولایت با تلخیص
☘🌺🍀🌸🍀🌼🍀
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳
🌴 ترجمه و شرح حکمت ۷۷ نهج البلاغه: بیاعتنایی امیرالمؤمنین به دنیا
🌀وَ مِنْ خَبَرِ ضِرَارِ بْنِ [ضَمْرَةَ الضَّابِيِ] حَمْزَةَ الضَّبَائِيِّ عِنْدَ دُخُولِهِ عَلَى مُعَاوِيَةَ وَ مَسْأَلَتِهِ لَهُ عَنْ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام)، وَ قَالَ فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرْخَى اللَّيْلُ سُدُولَهُ وَ هُوَ قَائِمٌ فِي مِحْرَابِهِ، قَابِضٌ عَلَى لِحْيَتِهِ، يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيمِ وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ وَ [هُوَ] يَقُولُ:
يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا، إِلَيْكِ عَنِّي؛ أَ بِي تَعَرَّضْتِ؟ أَمْ إِلَيَّ [تَشَوَّفْتِ] تَشَوَّقْتِ؟ لَا حَانَ حِينُكِ؛ هَيْهَاتَ، غُرِّي غَيْرِي؛ لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ؛ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا؛ فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ وَ خَطَرُكِ يَسِيرٌ وَ أَمَلُكِ حَقِيرٌ. آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ.
💠در خبر آمده است كه چون ضرار بن ضمرة الضّبابى بر معاويه داخل شد، معاويه او را از امير المؤمنين (ع) پرسيد. ضرار گفت: شهادت مى دهم كه او را در جايى كه عبادت مى كرد ديدم. شب پرده برافكنده بود و او در محراب خود ايستاده بود. محاسن خود را به دست گرفته، چون مار گزيده به خود مى پيچيد و چون اندوهگينان مى گريست و مى گفت:
اى دنيا، اى دنيا، از من دور شو. آيا خود را به من مى نمايانى يا به من مشتاق شده اى؟ هنگام فريبت نزديك مباد. هيهات ديگرى را بفريب، مرا به تو نيازى نيست. تو را سه طلاق گفته ام كه ديگر در آن بازگشتى نباشد. زندگيت كوتاه است و آرزويت حقير است. آه، از اندك بودن راه توشه و درازى راه و دورى سفر و سختى منزلگاه.
#ادامه_دارد #قسمت_یک
🌴#حکمت شماره ۷۷
شرح و تفسیر در کانال 👇
#عاشقان امیرالمؤمنین#نهج_البلاغه 🌸🌼🌺🍀
🌺☘️🌸☘️🌼☘️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🌴 ترجمه و شرح حکمت ۷۷ نهج البلاغه: بیاعتنایی امیرالمؤمنین به دنیا
🌀وَ مِنْ خَبَرِ ضِرَارِ بْنِ [ضَمْرَةَ الضَّابِيِ] حَمْزَةَ الضَّبَائِيِّ عِنْدَ دُخُولِهِ عَلَى مُعَاوِيَةَ وَ مَسْأَلَتِهِ لَهُ عَنْ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام)، وَ قَالَ فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرْخَى اللَّيْلُ سُدُولَهُ وَ هُوَ قَائِمٌ فِي مِحْرَابِهِ، قَابِضٌ عَلَى لِحْيَتِهِ، يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيمِ وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ وَ [هُوَ] يَقُولُ:
يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا، إِلَيْكِ عَنِّي؛ أَ بِي تَعَرَّضْتِ؟ أَمْ إِلَيَّ [تَشَوَّفْتِ] تَشَوَّقْتِ؟ لَا حَانَ حِينُكِ؛ هَيْهَاتَ، غُرِّي غَيْرِي؛ لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ؛ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا؛ فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ وَ خَطَرُكِ يَسِيرٌ وَ أَمَلُكِ حَقِيرٌ. آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ.
💠در خبر آمده است كه چون ضرار بن ضمرة الضّبابى بر معاويه داخل شد، معاويه او را از امير المؤمنين (ع) پرسيد. ضرار گفت: شهادت مى دهم كه او را در جايى كه عبادت مى كرد ديدم. شب پرده برافكنده بود و او در محراب خود ايستاده بود. محاسن خود را به دست گرفته، چون مار گزيده به خود مى پيچيد و چون اندوهگينان مى گريست و مى گفت:
اى دنيا، اى دنيا، از من دور شو. آيا خود را به من مى نمايانى يا به من مشتاق شده اى؟ هنگام فريبت نزديك مباد. هيهات ديگرى را بفريب، مرا به تو نيازى نيست. تو را سه طلاق گفته ام كه ديگر در آن بازگشتى نباشد. زندگيت كوتاه است و آرزويت حقير است. آه، از اندك بودن راه توشه و درازى راه و دورى سفر و سختى منزلگاه.
#ادامه_دارد #قسمت_یک
🌴#حکمت شماره ۷۷
شرح و تفسیر در کانال 👇
#عاشقان امیرالمؤمنین#نهج_البلاغه 🌸🌼🌺🍀
🌺☘️🌸☘️🌼☘️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🌴 ترجمه و شرح حکمت 77 نهج البلاغه: بیاعتنایی امیرالمؤمنین به دنیا
❇️برو اين دام بر مرغ دگر نه!
اصل ماجراى «ضِرار بن ضَمُره» (1) به گونه اى که مسعودى در مروج الذهب نقل مى کند چنین است که او وارد بر معاویه شد. معاویه به او گفت: اوصاف على را براى من بازگو کن ضرار گفت: مرا از این کار معاف کن (زیرا تصور مى کرد بر خلاف میل معاویه است و ناراحت مى شود و ممکن است خطرى از ناحیه او وى را تهدید کند) ولى معاویه اصرار کرد و گفت: چاره اى نیست جز این که براى من شرح دهى.
ضِرار گفت: اکنون که چنین است بدان به خدا سوگند او مقامى بسیار والا داشت، (از نظر روحى و جسمى) بسیار قدرتمند و قوى بود. سخن حق مى گفت و حکم به عدالت مى کرد و چشمه اى علم و دانش از اطراف او مى جوشید و سخنان حکمت آمیز از جوانب او صادر مى شد. غذاى او ساده و ناگوار و لباس او کوتاه (در آن زمان، کوتاهى لباس نشانى تواضع، و بلندى دامان لباس نشانه تکبر بود) بود. به خدا سوگند هر وقت او را مى خواندیم به ما پاسخ مى گفت و اگر تقاضایى از او داشتیم به ما مرحمت مى کرد و ما به خدا سوگند با این که خود را به ما نزدیک مى کرد و ما هم به او نزدیک بودیم بر اثر هیبت و جلالِ او قدرت تکلم در مجلسش نداشتیم و به دلیل عظمتِ او در فکرِ ما هرگز در مجلس او آغاز سخن نمى کردیم. تبسم او دندان هایى را همچون دانه هاى مروارید منظم نشان مى داد. دینداران را بزرگ مى داشت و مستمندان را مورد ترحم قرار مى داد و هنگام قحطى یتیمان نزدیک و مستمندان خاک نشین را اطعام مى کرد و برهنگان را لباس مى پوشید و مظلومان را یارى مى کرد و از دنیا و زرق و برق آن وحشت داشت. به تاریکى شب انس داشت. گواهى مى دهم شبى او را دیدم در حالى که پرده هاى تاریک شب فرو افتاده بود و او در محراب عبادتش ایستاده بود. محاسن مبارکش را با دست گرفته و همچون مار گزیده به خود مى پیچید و به صورت سوزناک گریه مى کرد و مى گفت:...».(2)
سپس عبارت بالا را با مختصر عبارتى آورده است.
مرحوم سیّد رضى آنچه را در بالا آمد به این صورت تلخیص کرده است: «در خبرى از ضِرار بن حَمزه ضِبائى به هنگام ورودش بر معاویه و سؤال معاویه از او درباره حالات امیرمؤمنان(علیه السلام) چنین آمده است که ضِرار (در پاسخ معاویه) گفت: گواهى مى دهم که من او را در بعضى از مواقف دیدم در حالى که شب پرده تاریک خود را فرو افکنده بود و او در محرابش به عبادت ایستاده بود، محاسن مبارک را به دست گرفته و همچون مار گزیده به خود مى پیچید و از سوز دل گریه مى کرد و مى گفت:»; (وَمِنْ خَبَرِ ضِرَارِ بْنِ حَمْزَةَ الضَّبَائِیِّ عِنْدَ دُخُولِهِ عَلَى مُعَاوِیَةَ وَمَسْأَلَتِهِ لَهُ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام)، وَقَالَ: فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَیْتُهُ فِی بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَقَدْ أَرْخَى اللَّیْلُ سُدُولَهُ وَهُوَ قَائِمٌ فِی مِحْرَابِهِ قَابِضٌ عَلَى لِحْیَتِهِ یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِیمِ، وَیَبْکِى بُکَاءَ الْحَزِینِ، وَیَقُولُ:)
از آنجا که محبت دنیا بر طبق حدیث معروف نبوى که گفته مى شود: انبیا و اولیا بر آن متفق بوده اند: «حُبُّ الدُّنْیا رَأسُ کُلُّ خِطیئَة»(3) سرچشمه همه گناهان است، بى اعتنایى به زرق و برق و مقامات و ثروت هاى دنیوى دلیل بر زهد در دنیا و بیمه کننده در برابر معاصى است، لذا امام در این سخنان پربار خود دنیا را مخاطب قرار داده مى فرماید: «اى دنیا! اى دنیا! از من دور شو»; (یَا دُنْیَا یَا دُنْیَا، إِلَیْکِ عَنِّی).
سپس مى افزاید: «تو خود را به من عرضه مى کنى یا اشتیاقت را به من نشان مى دهى؟ (تا من را به شوق آورى؟) هرگز چنین زمانى براى تو فرا نرسد (که در دل من جاى گیرى)»; (أَبِی تَعَرَّضْتِ؟ أَمْ إِلَیَّ تَشَوَّقْتِ؟ لاَ حَانَ حِینُکِ).
در ادامه براى تأکید بیشتر مى فرماید: «هیهات (اشتباه کردى و مرا نشناختى) دیگرى را فریب ده، من نیازى به تو ندارم. تو را سه طلاقه کردم; طلاقى که رجوعى در آن نیست»; (هَیْهَاتَ غُرِّی غَیْرِی، لاَ حَاجَةَ لِی فِیکِ، قَدْ طَلَّقْتُکِ ثَلاَثاً لاَ رَجْعَةَ فِیهَا!).
جمله «لاَ حَانَ حِینُکِ» در واقع جمله انشائیه و نفرین است نه جمله خبریه. امام در واقع از خدا مى خواهد که زمانى فرا نرسد که زرق و برق دنیا در دلش نفوذ کند.
جمله «غُرِّی غَیْرِی» مفهومش این نیست که مرا رها کن و به سراغ دیگران برو و آنها را بفریب، بلکه منظور این است که هرگز به سراغ من نیا و شبیه چیزى است که در شعر معروف فارسى آمده است:
برو این دام بر مرغ دگر نه *** که عنقا را بلند است آشیانه
تعبیر به سه طلاقه کردن دنیا ناظر بر این است که انسان به حسب طبع و آفرینش پیوندى با دنیا دارد که در حکم ازدواج است و امام مى فرماید: من این پیوند را قطع کرده و عطایت را به لقایت بخشیده ام.
#ادامه_دارد. #قسمت_دوم
🌴#حکمت شماره ۷۷
شرح و تفسیر در کانال 👇
#عاشقان امیرالمؤمنین#نهج_البلاغه
🌺☘️🌸☘️🌼☘️
➖➖➖➖➖➖➖