4_6026188090970734915.mp3
10.15M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
📋اشک چشامه دونه دونه
#سبک_واحد
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
اشک چشامه دونه دونه
داره میریزه روی گونه
اومده انگار فاطمیه
آتیش گرفته باز زبونه
دوباره دل پریشونه، حالم یه حالِ داغونه
دوباره عدهای نامرد، میان دمِ درِ خونه
یه پیرمردو میبَرن، وای وای وای
حُرمت اونو میشکنن، وای وای وای
جلو چشای بچههاش، وای وای وای
با تازیونه میزنن، وای وای وای
ای وای امون ای وای
دل شده خون ای وای
'از این زمون ای وای۲'
«ایوای امون ایوای»
نمیفهمن که یه پیرمرده
یه پیرمردِ خستهی درده
قدش کمونه، عصا به دسته
روضه شنیده گریه کرده
روضهی تلخ کوچهها، چهل نامرد بیحیا
مگه ندیدن مادرو، افتاده زیر دستوپا
به مولا دست رد زدن، وای وای وای
درو که با لگد زدن، وای وای وای
لعنت به هرچی بیحیاست
مادر مارو بد زدن، وای وای وای
ای وای امون ایوای
اشکش روون ای وای
'نداره جون ای وای۲'
«ایوای امون ایوای»
روز آقامون شب سیاهه
نوای لبهاش ناله و آهه
تو کاخ منصور قدم گذاشت و
گریز روضهش به قتلگاهه
دوباره حرف خنجر و یه گیسوی پریشونه
دوباره سینه میسوزه، دوباره چشما گریونه
خنجر اومد رو حنجری، وای وای وای
داره میبینه مادری، وای وای وای
تنها توی نامحرما، وای وای وای
یه خواهر موند و لشکری، وای وای وای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🌷کانال مداحی🌷
لینک کانال:🌷👇
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9tAxMOF_O0wQ
🌾💐🌾
4_6026188090970734916.mp3
11.18M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
کانال مداحی:
#روضه_امام_صادق (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
روضه امام صادق خیلی با روضه مادرمون گره خورده...
یکی از اصحاب چند روزی غیبت داشت، آقا سوال کردن کجا بودی؟
چند روزی پای درس ما نیومدی!
گفت آقا از شما چه پنهون بچهدار شدم، خدا بهم دختر داده. آقا یه نگاهی بهش کرد گفت خدا بهش سلامتی بده، انشاءالله عاقبت بهخیر بشه، حالا اسمش رو چی گذاشتی؟
گفت آقاجان چه نامی بهتر از نام مادر شما زهرا.
تا این حرف رو زد امام صادق شروع کرد گریه کنه...
گفت آقاجان نکنه بیادبی کردم! چرا گریه میکنید؟
فرمود آخه نام مادر مارو رو بچهت گذاشتی؛ یهوقت نکنه بهش بیاحترامی کنی، یهوقت نکنه سرش داد بزنی، یهوقت نکنه کتکش بزنی...
کشید بند طناب و تو را زمینت زد
میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد
همین که پا شدی از جا، دوباره افتادی
دوباره کینۀ آن بی خدا زمینت زد
*یه پیرمرد اگه تند راه بره نفسش زود میگیره، باید یهکم بایسته استراحت کنه. اما آقای من و تو رو نذاشتن استراحتی بکنه....*
بلند شو که دوباره جسارتی نکند
چهها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد
رسیدهای وسط کوچۀ بنی هاشم
صدای نالۀ خیرالنسا زمینت زد
یه وقته یه مرد زمین میافته، زود بلند میشه، یاعلی میگه، سریع خودش رو جمعوجور میکنه. اما یهوقته یه زن زمین میافته. وقتی یه زن زمین میافته خیلی خجالت میکشه، دوروبرشرو نگاه میکنه کسی ندیده باشه. تازه مادر ما باردار بوده. همچین که زمین افتاد، امام حسن دستش رو گرفت: پاشو مادر....
یازهرا....
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🌷کانال مداحی🌷
لینک کانال:🌷👇
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9tAxMOF_O0wQ
🌾💐🌾
هدایت شده از کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
📋#روضه_امام_صادق (ع)
#متن_روضه / *بخش دوم صوت*
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
اون نانجیب یه جوری آقامونو تو کوچهها میبرد، این آقای من و تو زمین میافتاد، پا میشد...
اما اینجا گرچه آقا امام صادق زمین میافتاد، آقا رو رو زمین میکشیدن، ولی آی نوکرا دیگه کسی آقای من و تو رو نزد....
همچین که رسید، منصور دوانیقی ملعون سه بار شمشیر رو برد بالا تا آقا رو به شهادت برسونه اما نتونست، بعدها ازش سوال کردن پس چرا نکشتی؟ گفت آخه هرباری که شمشیر رو از نیام درآوردم دیدم پیغمبر ایستاده، هی داره میگه اگه آسیبی به این آقا برسه زندهت نمیذارم. از غضب پیغمبر ترسیدم....
معذرت خواهی کرد از امام صادق، گفت آقاجان ببخشید شما رو تا اینجا آوردم. اگه کاری با من داری بفرما. فرمود من کاری باهات ندارم، آدمای تو منو اینجا آوردن، حالا به من میگی کار داری؟
گفت نه منم باهات کار ندارم، اگه درخواستی داری بهم بگو. فرمود منو زود برسونید خونهم، الان زن و بچهم تو خونه نگرانن. آخه با این وضع منو از خونه بیرون آوردید اینا الان دلشون بهم ریخته، تازه درِ خونهم رو آتیش زدید میدیدم بچهها هی دارن اینطرف و اونطرف میدَوَن، مضطربن، نگرانن....
(فقط یه جمله بگم)
اینجا امام صادق خیلی نگران زن و بچهش بود. آقای من و تو هم همچین که تو گودال افتاد یهمرتبه نگاه کرد دارن سمت خیمهها حملهور میشن، با یه نیزه شکسته خودشو آروم آروم بلند کرد، صدا زد هنوز حسین زندهست داره نفس میکشه، چرا به خیمهها حملهور شدین....
حسین..
🌾💐🌾🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
هدایت شده از کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
4_5906506731323655134.mp3
7.86M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
یه پیرمرد افتاد
#سبک_تک #سبک_شور
ویژه #شهادت_امام_صادق (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
یه پیرمرد افتاد، جوونا دارن میخندن
میونِ این کوچه، دستمو دارن میبندن
کشون کشون میبردنم آه
افتادم از نفس توی راه
نیمهی شب غریبم اما
الحمدالله ، الحمدالله
یهکم زمین میخوردم و
یهکمی میدویدم و
نفس من بند اومده
خدا دیگه بریدم و
همه رو ریختم تو دلم
حرفایی که شنیدمو
نمیکنن رعایتِ
محاسن سفیدمو
«یا مظلوم 'امام صادق۳'»
یه عده بیغیرت، ریختن میون این خونه
از درِ خونهم زد، شعلهی آتیش زبونه
جلوی چشم زن و بچهم
سر و پای برهنه رفتم
هوای مادرم روکردم
امون از این غم ، امون از این غم
به یاد بیت فاطمه
که کندن از جا دَرِشو
چهل نفر بسته بودن
تموم دور و برشو
علی رو مسجد میبرن
شمشیره بالا سرشو
حسن نشسته بود رو خاک
لگد زدن مادرشو
(سیلی زدن مادرشو)
«واویلا 'آه واویلا۳'»
بازم خداروشکر، به خون خضابم نکردن
به داغ ناموسم، منو عذابم نکردن
دلا بسوزه واسه جدَم
میون اون همه نامحرم
ناموسشو بردن اسیری
ایوای بمیرم ، ایوای بمیرم
دل منو خون میکنه
معجرا پامال که میشه
خدایا زینب چهکنه
نوبت قتال که میشه
میفته رو خاک بلا
رقیه بیحال که میشه
مادر میفته رو زمین
وارد گودال که میشه
«واویلا 'آه واویلا۳'»
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
1_16558914.mp3
18.84M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
1_16559338.mp3
10.61M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
🍁🍂سینه زنی بسیار زیبا _ حضرت سیدالشهدا
(میرسه به گوش دل باز یه صدا،صدایی از کربلا)2
(میخونه روضه ی مکشوف کسی،با تباکی و بُکاء)2
(هنوزم، تنِ عُریانِ امامی ته گودال غریبِ
هنوزم،حسین بن علی مُنتظرِ حُر و حبیبِ)2
داره آقا، میزنه مارو صدا
چشم به راهِ، زینبش تو خیمه ها
همسفر بیا بریم به کربلا
عاشورا هنوز شب نشده..
*سید مرتضی آوینی رحمة الله علیه فرمود:عاشورا هنوز به شب نرسیده....*
(حالا که خونِ شهادت طلبی،تو رگِ ما جاریه)2
(برا ما آئینه ی بصیرتِ،هر فرازِ ناحیه)2
(هنوزم، خیمه هارو دوره کرده لشکر نامحرما
هنوزم، میگه: "هَل مِن ناصرٍ یَنصُرُنی" رو نیزه ها)2
(حالا که بازِ مسیرِ نینوا
زیر لب بگو تو هم "یا لَیتَنا")2
همسفر بیا بریم به کربلا
عاشورا هنوز شب نشده..
(تا رو شونه ی علمدار عَلمِ،کُلُّ اَرضٍ کربلاست)2
(بهترین راهِ رسیدن به حسین،پیروی از شهداست)2
(هنوزم،جنگ بین خیر و شر،یه جنگ نابرابرِ
هنوزم،دست شومی در پیِ،رُبودنِ یه مَعجرِ)2
(اگه میخوای توی میدون بلا
از حسین این زمان نشی جدا)2
(همسفر بیا بریم به کربلا)2
عاشورا هنوز شب نشده..
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
1_16483474.mp3
2.1M
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
در زمان های قدیم مرد جوانی در قبیله ای مرتکب اشتباهی شد..
به همین دلیل بزرگان قبیله گرد هم آمدند تا در مورد اشتباه جوان تصمیم بگیرند در نهایت تصمیم گرفتند که در این مورد با پیر قبیله که تجربه بسیاری داشت مشورت کنند و هر چه که او بگوید عملی کنند.
پیر قبیله از انجام این کار امتناع کرد، بزرگان قبیله دوباره فردی را به دنبال او فرستادند و پیام دادند که شما باید تصمیم نهایی را در مورد اشتباه این جوان بگیرید..
پیر قبیله کوزه ای سوراخ را پر از آب کرد سپس آن را از پشت خود آویخت و به سمت بزرگان قبیله حرکت کرد..!
بزرگان قبیله با دیدن او پرسیدند : قصه این کوزه چیست؟
پیر قبیله پاسخ داد : گناهانم از پشت سرم به بیرون رخنه می کنند بی آنکه به چشم آیند و امروز آمده ام که درباره گناه دیگری قضاوت کنم.!
بزرگان قبیله با شنیدن این سخن چیزی بر زبان نیاوردند و گناه مرد جوان را بخشیدند.!
عیب مردم فاش کردن بدترین عیب هاست
عیب گو اول کند بی پرده عیب خویش را
🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹
⚘🌷کانال مداحی🌷⚘
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122