eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
934 ویدیو
586 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
Delshooreye_Shirin 2.mp3
8.45M
دلشوره اربعین فارسی،عربی 🎤نوشه ور فصولی پویانفر. میدونی این روزا دلتنگم ، می دونم اشکامو می بینی اربعین هستم یا نه آقا ، چه دلشوره‌های شیرینی اشکامو میبینی... ... یاساکن گلبی تدری ابحالی ای ساکن در قلبم تو حال من را میدانی مجروح و بس انته اتداوینی که من مجروحم و فقط تو میتوانی مرا مداوا کنی کربلاء مشایه اربعین کربلاء مشایه اربعین شوگی و حبی و دنیایه و دینی همه ی شوق و عشق و دنیا و دین من است داوینی...داوینی مرا مداوا کن...مرا مداوا کن ... آقا بخدا خواب شبهامه کربلا ، هر جا که برم پیش چشمامه کربلا رویامه رویامه رویامه کربلا ، کربلا ... جانم به زوار آقای کربلا ، وعدمون اربعین مشایه کربلا دردامون درمون میشه با یه کربلا ، کربلا ... ... واللهِ احلى مافی الدنیا کربلاء بخدا همه زیبایی دنیا به کربلاست فوقَ الارضِ جنّةُ العلیا کربلاء بهش برین خدا روی زمین کربلاست لا واللهِ لن انساکِ یا کربلاء نه بخدا قسم هرگز فراموشت نخواهم کرد کربلا ... کی میتونه غیر تو بفهمه حالمو ، میدونم که میشنوی صدای قلبمو کاش من و ضریح تو بغل کنیم همو اربابم ... ... ضاقَ صدری بالهوى...لبینِ الحرمین سینه ام از شوق برای بین الحرمین به تنگ آمده فی الغروبِ یعتلی...اذانُ الحرمین وقتی که هنگام غروب صدای اذان از حرم ها بلند میشو قلبی مشتاقٌ الى...زیارةُ الحسین دلم برای زیات امام حسین تنگ شده ... آقا بخدا خواب شبهامه کربلا ، هر جا که برم پیش چشمامه کربلا رویامه رویامه رویامه کربلا ، کربلا کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران
آرزوی کربلا فتاده بر سرم امشب هوای کرب و بلا دوباره تنگ شد این دل برای کرب و بلا هوای دل شده ابری دوباره می بارد به داغ سینه پر ماجرای کرب و بلا دوباره مرغ خیالم گشوده بال و پری که تا طواف کند در فضای کرب و بلا اگر همیشه دم از عشق می زنم چه عجب ندا رسد به دل از نینوای کرب و بلا از آندمی که لبم ذکر کرد نام حسین شدم اسیر غم و مبتلای کرب و بلا ز فیض عشق شود کام تلخ من شیرین رسد به کامم اگر تلخ چای کرب و بلا دل شکسته و این جسم خسته و جانم فدای شاه شهید و فدای کرب و بلا مریض عشقم و در انتظار درمانم ز فیض تربت و دارالشفای کرب و بلا خوش است کرب بلا اربعین و زوارش شود دوباره جهان همصدای کرب بلا به شوق هر دو حرم بیقرار و مدهوشم گرفته تاب و قرارم صفای کرب وبلا # مدهوش
شور کربلا چه شوری برتر از این همچو نی غرق نوا باشی پیاده در مسیر عشق ، با دل همصدا باشی چه خوش باشد که مثل قطره ای با رود پیوندی روی آهسته آهسته ، به دریا و فنا باشی چه توفیقی است دل در نار حسرت شعله ور گردد برای نینوا رفتن، اسیر و بینوا باشی چو سیمرغی اگر قاف سعادت را طلب کردی ازل باید زقید و بند جان و تن رها باشی صراط المستقیم ما حرم تا به حرم باشد به لب ذکر خدا خوانی و در راه خدا باشی چه خوش باشد که روز اربعین همراه با جابر کنار مرقد ششگوشه و در کربلا باشی در این دنیا مقام و منصبی با این برابر نیست که مداح و خدوم و شاعر آلعبا باشی دگر جای شکایت نیست آن وقتی که دعوت نیست هر آنچه می رسد از دوست می باید رضا باشی اگر عمری به شوق دیدن جانان شدی مدهوش مخور غم ،صبر کن تا غرق در مهر و صفا باشی اربعین 1400
. عاشقانه اربعین بپای دل روم سوی دیاری که نگار آنجاست به شهری که تمام عاشقان را شهریار انجاست به هر سویی روانم طالب دیدار جانانم روم مجنون صفت صحرای عشقی را که یار انجاست بجایی می روم زیباترین نقش و نما دارد گل انجا ، غنچه انجا، باغ انجا و بهار انجاست مرا یکلحظه هم از فکر آن جنت رهایی نیست دلم چون مرغ دام افتاده ای لیل و نهار انجاست بجایی می روم آزادگان را کعبه عشق است هزاران عاشق شوریده دل بی اختیار انجاست به جایی می روم بر چشم عالم توتیا دارد شفا انجا، بلا انجا طبیب و دلفکار آنجاست به انجا می روم از هر طرف اب روان جاریست ولی لب تشنگان مشک خالی را مزار انجاست پیاده رفت باید در مسیری که صفا دارد ز خاکپای جانان عطر و بوی ماندگار انجاست چو ذکر کربلا اید به لب دل می شود مدهوش که هفتاد و دو تن ازحسن خلقت شاهکار انجاست
2. بزرگترین سرمایه.mp3
1.59M
( علیه السلام ) بزرگترین سرمایه با حرَمِش همسایه بهِش میگن آقایِ اباعبدالله ، اباعبدالله وِلَم کُنه ، بیچارم همش میگم با یارم که من تو رو دوست دارم اباعبدالله ... آقای عزیز آقای اباعبدالله ( ما دوست داریم ) 3 رویامه ، رویامه ، رویامه کربلا آخرِ دنیامه حسینِ بنِ علی ، آقامه ابوفاضل ، دین و دنیامه ( آبروی دو عالَم ... ) تکرار
2. بزرگترین سرمایه.mp3
3.06M
( علیه السلام ) بزرگترین سرمایه با حرَمِش همسایه بهِش میگن آقایِ اباعبدالله ، اباعبدالله وِلَم کُنه ، بیچارم همش میگم با یارم که من تو رو دوست دارم اباعبدالله ، اباعبدالله آقای عزیزِ ما آقای اباعبدالله ( ما ، دوست داریم ) 3 « تکرار بند اول » روزی ما ، دست تو میگن شفا ، دست تو تُربته یا دست تو توو دستای من ؟ حسین حسین ، شیرینه نوشتمت رو سینه خاصیت عشق ، اینه مسیحای من ، مسیحای من ، آقای عزیزِ ما آقای اباعبدالله ( ما ، دوست داریم ) 3
26.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( علیه السلام ) پای غمت ، گیرم حسین نوشته ی کتاب تقدیرم حسین از غیر تو ، سیرم حسین آخر ، یه شب توو روضه میمیرم حسین هر شب باید ، مجنونت شم لیلا کیه ؟ لیلا تویی قربونت شم ... بی سر و بی سامونت شم کاشکی یک شب کرب و بلا ، مهمونت شم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) توو اردبیل ، وسط روضه گفتم : « یارالی حسین » ... یه نفر اومد پیشم ، گفت میدونی « یارالی » یعنی چی ؟ شما فارس هستید ... گفتم : آره ، یعنی ای مجروح ، ای زخمی ... گفت ، نه ، معناش این نیست ، « یارالی » یه معنای وسیع تری داره ...گفت : « یارالی » یعنی ای مجروحِ توهین شده ، یعنی ای زخمیِ بی احترامی شده ... بمیرم برات آقا ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) « يارالی » یعنی : همه جایِ بدنت زخمی بود ذره ذره ی تنت زخمی بود حتي كُنجِ دهنت زخمي بود آخرش كار رو به شمر مُحوَّل كردن يامظلوم ، يامظلوم تو رو با خنجرِ كُند مُعطَّل كردن يامظلوم ، يامظلوم ...
( علیه السلام ) « يارالی » یعنی : همه جایِ بدنت زخمی بود ذره ذره ی تنت زخمی بود حتي كُنجِ دهنت زخمي بود ( آی يارالی ... ) آخرش كار رو به شمر مُحوَّل كردن يامظلوم ، يامظلوم تو رو با خنجرِ كُند مُعطَّل كردن يامظلوم ، يامظلوم ... يارالی یعنی : نيزه رو نيزه زدن ، نامردا همه با هم اومدن ، نامردا همه با لگد زدن ، نامردا به تو پيشِ مادرت جسارت كردن يامظلوم ، يامظلوم به تو با ضربه ي پا جسارت كردن يامظلوم ، يامظلوم ( نمي دونم از كجا روضه بخونم ؟ شبِ عاشوراست ... ) داغ یعنی ، جوانِ رعنایت تشنه لب ، رویِ خاک جان بدهد نانجيبي ميانِ سينه ي او نيزه اش را تكان تكان بدهد ( حسيیین ... اگه راه داشت ، امشب و فردا ، یه صدقه برا امام زمان کنار بزارید ... ، به خدا قلبِ آقا در فشار است ، تو هم امشب نبايد ساكت باشي ، بايد بهم بريزي ... ) بدونِ آب بُريدن حنجرِ او را كِشانده اند به گودال مادرِ او را عصا زدن به او پيرمردها بلكه در آورن نَفَس هاي آخرِ او را بزار روضه بخونم : هلال ميگه اومدم دَمِ گودال ، ديدم صدای خس خسِ نفس هاش مياد ، سپرم رو آب كردم ، اومدم گودال ، ديدم شمر داره بيرون مياد ، سر تا پاش خونيه ، كجا ميري هلال ؟ آب مي برم براش ، يه لبخندِ بدي زد ، گفت : دير اومدي ... ، الان سيرابش كردم ، گفتم : تو كه كارِ خودت رو كردي ، چرا دست و پات ميلرزه، گفت : هلال ! داشتم مي بريدم ، صدايِ ناله ي زني رو شنيدم ، داد ميزد : " بُنَیَّ ! قَتَلُوکَ ، ذَبَحُوكَ وَ مِنْ الْمَاءِ مَنَعُوک‏" .... عرضم تمام ، شبِ آخرِ ، مُزدم رو بگيرم ... هر كي هرچي شد داره مي بَره يكي داره پيرُهَنِ پاره مي بَره زينب ميگه واي از دلِ رباب ، زيرِ عباش حرمله گهواره مي بَره مادرت بميره ، نبينه انگشتر نداري خودم رو رسوندم ، كسي نگه مادر نداري آه ! غريبِ مادرحسين دير اومد زينب ، تا به پيشِ تو افتاده بود توو پنجه هاي شمر، ريشِ تو ... كارِ دنيارو ، مي بيني داداش بايد ببوسم رگ هايِ ريش ريشِ تو گفتم كه بلند شو از رو سينه اش جواب نداد خدا خدا كردم رقيه از خيمه در نياد اگه يه دونه از شما نگران باشيد كه زن و بچه هاتون حال و اوضاعشون خوب نيست ، درنگ نمي كني ، بدو ميري ميگي به زن و بچه ام برسم ... شمرِ نانجيب داشت كارش رو مي كرد ، اباعبدالله حواسش به خيمه ها بود ، زير چشمي خيمه ها رو نگاه مي كرد ، يهو داد زد : نيا...مگه نگفتم : نيا...با سپر ميزدن زينب را... نگران کُشتنت ، عزیزِ دلم ... نگرانی که حال ِ خوبی نیست پیش چشمانِ داغ دیده ی تان موقعِ رقص و پايِ كوبي نيست همه ي مجلس ، دستات ، رو به آسمان ، صدات حرم برسه : حسين ...
. ای نخله ی تناور اقلیم یاس ها سرو رشید خطه ی غیرت شناس ها از رود رد شدی و لبت تر نشد که ماه در آب هست و نیست تر از انعکاس ها بر دوش خود بگیر علم را و باز گرد پایان بده به دلهره ی التماس ها از ساحل فرات دوباره طلوع کن ماه خسوف دیده ی دور از قیاس ها وقتش رسیده خشم خدا را نشان دهی آتش زنی به باور این نا سپاس ها مثل علی که روز احد دفع فتنه کرد فرصت نده به غائله ی عمر و عاص ها وحشت نشسته در دل آلاله های وحی ای وای از پلیدی لبخند داس ها آه ای عمود خیمه عموی بدون دست بعد از تو دشت پر شده است هراس ها ✍ ‌
2. بزرگترین سرمایه.mp3
1.59M
( علیه السلام ) بزرگترین سرمایه با حرَمِش همسایه بهِش میگن آقایِ اباعبدالله ، اباعبدالله وِلَم کُنه ، بیچارم همش میگم با یارم که من تو رو دوست دارم اباعبدالله ... آقای عزیز آقای اباعبدالله ( ما دوست داریم ) 3 رویامه ، رویامه ، رویامه کربلا آخرِ دنیامه حسینِ بنِ علی ، آقامه ابوفاضل ، دین و دنیامه ( آبروی دو عالَم ... ) تکرار
2. بزرگترین سرمایه.mp3
3.06M
( علیه السلام ) بزرگترین سرمایه با حرَمِش همسایه بهِش میگن آقایِ اباعبدالله ، اباعبدالله وِلَم کُنه ، بیچارم همش میگم با یارم که من تو رو دوست دارم اباعبدالله ، اباعبدالله آقای عزیزِ ما آقای اباعبدالله ( ما ، دوست داریم ) 3 « تکرار بند اول » روزی ما ، دست تو میگن شفا ، دست تو تُربته یا دست تو توو دستای من ؟ حسین حسین ، شیرینه نوشتمت رو سینه خاصیت عشق ، اینه مسیحای من ، مسیحای من ، آقای عزیزِ ما آقای اباعبدالله ( ما ، دوست داریم ) 3
زبانحال رقیه س با پدر 😭 بی قراره دل من چاره نداره دل من شد مانند شبای بی ستاره دل من بی قراره دل من بابا جونم به کجایی که دلم تنگه برات خبری ازت ندارم الهی جونم فدات همه روز و هم شب در انتظارم که بیای توی هر نفس بابا دارم دو چشمامو به رات به کجایی ای پدر به رقیه کن نظر دل دخترت میخواد با تو باشه همسفر یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم پر خونه دل من داره میخونه دل من الهی که کودکی یتیم نمونه دل من پر خونه دل من دیگه صبری به دلم نمونده ای جان پدر بیا لالایی بخون ناز سه ساله تو بخر بخدا خسته شدم میلی به دنیا ندارم یه سری بزن خرابه من و با خودت ببر من و زخم آبله من و خشم حرمله دو سه بار موندم عقب از مسیر قافله یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم قربون سرت بشم فدای حنجرت بشم بیا امشب بغلم که جای مادرت بشم مثل زهرا شده ام کبود شده پهلوی من جای تازیانه ها سیاه شده بازوی من پر زخم است و داره می سوزه اما به فدات قربونت بشم سرت بزار روی زانوی من ریخته شد موی سرم آخه سوخته معجرم اما خوب شد اومدی تا که قربونت برم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم
1.62M
بی قراره دل من چاره نداره دل من شده مانند شبای بی ستاره دل من یا ابالمظلوم...
🏴 🏴 ✍شاعر:حسین نوری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ رسیدم از سفر کنارت حسین میزارم سر روی مزارت حسین چهل شب و روزه دارم از دوری تو میسوزم ببین چی اومد سر من کبوده تنم هنوزم داغت تازه شد انگار دوباره بشنو باز حرم افتاد به گریه انگار شمر و میبینم رو سینت بازم مادرم افتاد به گریه میخونم با سوز دل حسین یا اباعبدالله الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ همینجا از بدن جدا شد سرت همینجا بود که شد رها پیکرت یادمه تو رو برای رضای خدا میزدن جلو چش اهل حرم تورو با عصا میزدن یادم مونده هنوزم تو گودال دیدم ساربون بی حیارو دیدم ده نفر از روی کینه نعل تازه زدن مرکبارو میخونم با سوز دل حسین یا ابا عبدالله الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اگه مجروحمو خمیده قدم ولی از دست من نیفتاد علم دشمنت اگر چه به ما حرف کنیزی زده بود از خطبه هامون آخرش به زانو دراومده بود کاردشمن تو بی اثر بود هر جا دختر تو روضه خون شد از بس اسم تورو برد رقیه آخر کاخ ستم سرنگون شد میخونم با سوز دل حسین یا اباعبدالله الحسین
🏴 🏴 🎤مداح :حاج رسول حسین آبادی ✍شاعر:کربلایی رضا نصابی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به ضربه دسته حیدر. به بودو هست حیدر به ذوالفقار مولا. به ناز شصت حیدر به رمزو راز حیدر. حال نماز حیدر به سر غرق خون و. به فرق باز حیدر خدا اقامون و برسون ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به ماجرای زهرا. سوزو نوای زهرا به صورته کبودو. به غصه های زهرا به عشق ناب حیدر. به دختر پیمبر به پهلوی شکسته به خونه مونانده بر در خدا. اقامون و برسون. 3 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به رنگ و روی زینب. بقضه گلوی زینب به راس رونیزه. در روبه روی زینب به گریه های زینب. به ناله های زینب به لحظه ی قنوت و. به ربنای زینب خدا اقامون و برسون. 3 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به غیرت ابالفضل. به عزت ابالفضل به تشنگیه اصغر خجالت ابالفضل به چشمای دریده. به قامت خمیده به مشک پاره پاره. به دستای بریده خدا اقامون برسون. 3
1_6067311839.mp3
4.06M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج رسول حسین آبادی ✍شاعر:کربلایی رضا نصابی
 ای لشکر حق را سر و سردار اباالفضل وی دست علی در صف پیکار اباالفضل هم خون حسین بن علی در تن پاکت هم روح تو در پیکر ایثار اباالفضل ریحانۀ دو فاطمه، ماه سه خورشید آرام دل حیدر کرار اباالفضل مانند تو در ارتش اسلام که دیده فرمانده و سقا و علمدار اباالفضل تو ماه بنی هاشمی و ما شب تاریک تو لالة عباسی و ما خار اباالفضل هم کاشف کرب پسر فاطمه  هستی هم خیل بنی فاطمه را یار اباالفضل بر حاجت خود کرده صد و سی و سه نوبت هر خسته دلی نام تو تکرار اباالفضل در مصر ولایت شده بر یوسف زهرا تو مشتری و علقمه بازار اباالفضل عشق و ادب و غیرت و ایثار و شهادت کردند به آقایی ات اقرار اباالفضل تو رسته ای از خویش و گرفتار حسینی خلقند به عشق تو گرفتار اباالفضل ما بهر تو گریان و زند زخم تو خنده پیوسته به شمشیر شرربار اباالفضل برخیز سکینه به حرم منتظر توست جامش به کف و اشک به رخسار اباالفضل از سوز عطش آب شده طفل سه ساله مگذار بگرید به حرم زار اباالفضل تا آن که ببینند به تن دست نداری یک لحظه سر از علقمه بردار اباالفضل مگذار رود زینب کبری به اسیری ای دست علی، دست برون آر اباالفضل تو چشم حسینی که زده تیر به چشمت ای دور حرم چشم تو بیدار اباالفضل کی گفته تن پاک تو در علقمه تنهاست گردیده تو را فاطمه زوار اباالفضل خون دل ما را که شده اشک عزایت زهرا و حسین اند خریدار اباالفضل مگذار شود خشک دمی دیدة "میثم" چشمی که بگریم به تو بسیار اباالفضل (غلامرضا سازگار)
۱۷ کاروان کربلا در دروازه ی ساعات آمد خدا داند چه بر سر عمه های سادات آمد فرموده ی امام ساجدین بر ما داده پیام امان از شام امان از شام۲ در شام ویران گشته بر آل علی ظلم و بیداد خون شد دل اهل حرم همراه زینب و سجاد دروازه ی ساعت شده با جمع مردم ازدحام امان از شام امان از شام۲ بین نامحرمان شده خون دل زینب و کلثوم بر روی نیزه جلوه گر شد رأس حسین مظلوم گرد سرهای شهیدان کف می زدند مرد شام امان از شام امان از شام۲ نامردمان شهر شام به جای مهر و احترام بر سر و روی اسیران سنگ می زدند از روی بام زخم زبان شده زخم اهل حرم را التیام امان از شام امان از شام۲ بر اهل بیت مصطفی ظلم و ستم افزون شده در شام غم دل ام کلثوم و زینب خون شده بر روی نیزه ی دشمن می درخشد ماه تمام امان از شام امان از شام۲ بر سر و روی یتیمان با تازیانه می زدند خدا داند از ظلم و کین چه وحشیانه می زدند بر آل حیدر گشته در شام بلا ظلم مدام امان از شام امان از شام۲
۱۴ بی حیا شامیان،کرده اند ازدحام کارشان این شده،ظلم و کینه مدام اهل بیت حق جان شان بر لب خون شده زین غم ها دل زینب وای امان از شام۴ همه اهل حرم،زین سفر خسته اند به روی ناقه ها،دست شان بسته اند بر اسیران ظلم و ستم افزون اهل بیت گردیده همه دلخون وای امان از شام۴ سر پاک حسین،بین زن ها بود این مه جلوه گر،گل زهرا بود زین مصیبت ها گریه ها دارند همه از دیده اشک غم بارند وای امان از شام۴ بی حیا شامیان،همگی آمدند پیش چشم همه،کودکان را زدند در ورود شام همه خندیدند پیش سرها با خنده رقصیدند وای امان از شام۴ بی حیا شامیان،چنگ و نی دف زدند رو به روی حرم،همگی کف زدند همه ی مردم را خبر کردند آل عصمت را خونجگر کردند وای امان از شام۴ کودکان را همه،وحشیانه زدند بر گلان حسین،تازیانه زدند خونجگر گشته زین همه بیداد چارمین مولی حضرت سجاد وای امان از شام۴
Shab03Moharram1402[03].mp3
12.97M
▪️راه و رسم حسین قیام لله است 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 👈 مشاهده متن : Meysammotiee.ir/post/2806
راه و رسم حسین قیام لله است زیر بار ستم، نمی‌رود یک دم هر کسی آید، به زیر این پرچم خیمه آزادی و آزادگی اینجاست غیرت شمشیر ما میراث عاشوراست تا قیامت از قیامت در جهان غوغاست جان به قربانت حسین جان پرچمت بالاست بانگ «هل من معین»، آید از آن صحرا یا أباالأحرار، لبیک یا مولا خون تو سرچشمه‌ی بیداری دنیاست تا قیامت در رگ عشّاق تو غوغاست تا قیامت از قیامت در جهان غوغاست جان به قربانت حسین جان پرچمت بالاست راه و رسم حسین، قیام لله است نقش این پرچم، «نصر من الله» است حرف حق را می‌زند هر کس حسینی شد شیعه تو بت‌شکن مثل خمینی شد تا قیامت از قیامت در جهان غوغاست جان به قربانت حسین جان پرچمت بالاست شاعر: دکتر محمدمهدی سیار https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
❣﷽❣ 💢 💢 ⚫️ هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... 🌺از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! 🔴در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین ، الامام العارفین،زین العابدین.. 📕برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی