eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
934 ویدیو
584 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
بنام خدا تقدیم به عاشقان آقا امام رضا ع و کریمهٔ اهل بیت حضرت معصومه س و حضرت شاهچراغ ع "" "" "" ای که هستی مبتلای غصه و غم؛ غم مخور ای که هستی در پی درمان و مرهم غم مخور ای که هستی غوطه ور در بحر پر موج بلا کن توکل بر خدا هرلحظه هر دم غم مخور بعد خالق انبیا و اولیا اولاترند هرچه می خواهی بخواه ازآل خاتم مخور گر بخواهی صادقانه حاجت معقول خویش میشوی حاجت روا آنی مسلَّم غم مخور حضرت معصومه باشد قبلهٔ حاجات ما در مزارش می شوی دلشاد و خرم غم مخور درخراسان حضرت موسی الرضا باب عطاست عیسوی دم باشد او چون پور مریم غم مخور مرقد معصومه و؛ مولا رضا دار الشفاست تو بگیر دامان این دو در دو عالم غم مخور این برادر خواهر هستند باب احسان بحرما خانهٔ غم را نماید این دو برهم غم مخور در کنار این دوگوهر می درخشد گوهری گرشوی با او دمی همراز ومحرم غم مخور نام پاکش احمدست و شهچراغ شهر عشق دل بده براو بشو؛ایمن ز هرغم غم مخور فاخرا او همچو اجدادش گره وا می کند باش با آل علی همواره همدم غم مخور "" "" "" "" ✍شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
ای بانویی که مظهر ایمان و عزتی معصومه‌ای و اُسوه‌ی فضل و شرافتی هم دختر کریمی و هم خود کریمه‌ای هم ابر رحمتی و سپهر کرامتی هم خواهر رئوفی و هم خود رئوفه‌ای محبوبه‌ی امامی و محبوب خلقتی باب المراد کل مریدان اهل بیت باب النجات خلق به وقت شفاعتی آئینه‌دار زهره‌ی زهرای اطهری گنجینه‌ی عفاف و مظهر تقوا و عفتی تو دختر حکیمه‌ی موسی بن جعفری تو گوهر شریفه‌ی بیت امامتی محو نماز نیمه‌شبِ تو فرشتگان رشک ملائکه تو به محراب طاعتی سرتاسر مسیر تو عطر بهشت یافت کردی تو از مدینه به ایران چه هجرتی امواج نور از حرمت می‌رود به عرش میعادگاه قدسی اهل عبادتی هرکس که زائر تو شود در حریم قم بیند که کعبه‌ی دلِ اهلِ ولایتی وقتی دَرِ بهشت از این خانه وا شود پیداست بر بهشت برین باب رحمتی خوشبخت آن کسی‌ست که از هم جَواری‌ات دارد ز رنگ و بو و مرام تو آیتی ما تشنه‌گان، جرعه‌ای از کوثر توأیم ای آن که چشمه‌سارِ زلالِ عنایتی با صد امید چشم «وفایی» به لطف توست معصومه‌ای، شفیعه‌ی روز قیامتی ✍ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
باده و كوثر علی، صهبا و كوثر فاطمه است روزی معراجِ طاها، سيبِ نوبر فاطمه است بهترين زنهای عالم را پيمبر فاطمه است عصمت ذات خدا ماهيتاً در فاطمه است جده ی معصومه ی موسی بن جعفر فاطمه است **** غالباً در آستانش سر، كه خم باشد بس است بركت زهرا به ما هر چند كم باشد بس است دختر زهرا اگر صاحب حرم باشد بس است كار دست حضرت معصومه هم باشد بس است آنكه می بخشد عطای صد برابر فاطمه است **** با گناهم آمدم در محضرش من را خريد آبروی گريه های نوكرش من را خريد سالها اينجا نشستم آخرش من را خريد عاقبت اصلاً به من چه؟ مادرش من را خريد وقت های نا اميدی ، تير آخر فاطمه است **** نسل زهرا دخترانش هم امامت می كنند بيشتر از آنچه می خواهی كرامت می كنند تا كنيزان كنيزانش شفاعت می كنند زائرانش در صف محشر قيامت می كنند چون خدا يك جلوه اش در روز محشر فاطمه است **** حضرت سلمان به يك آن شد امين، زهرا كه خواست شد كسا نازل به ختم المرسلين، زهرا كه خواست چادر معصومه شد كهفِ حصين، زهرا كه خواست شهرقم شد لنگر روی زمين، زهرا كه خواست عالم و آدم نمی فهمند، محور فاطمه است **** زود می بخشند ما را با دعای دَرهَمَش سوی زهرا مي كند تعظيم دائم پرچمش غالباً دختر به مادر مي رود درد و غمش دور او بودند اما مردهای محرمش آنكه رو می گيرد از هر كس به بستر فاطمه است **** بی رضا چشمان او شد خيس امّا تار ، نه سينه اش آتش گرفت از هجر، از مسمار نه دل تسلايش همه دادند با آزار، نه شد عصايش شانه های ديگران، ديوار نه آنكه افتاده به پای شير خيبر فاطمه است **** كوچه وقتی تنگ باشد راه می ريزد به هم صورت حوريّه با يك آه می ريزد به هم با خسوف چهره ی او، ماه می ريزد به هم آتش آوردند از چه؟ شاه می ريزد به هم آنكه باپهلو گرفته ضربه ی در فاطمه است **** از چه رو با دستِ بسته همسرش را می برند اين چنين شد كه اسيری دخترش را می برند موقعِ غارت كه باشد، بهترش را می برند برزمين افتاده زينب، معجرش را می برند كيست دارد مي دود دنبالِ معجر؟ فاطمه است
زائر اوست زائر زهرا تِلو خیرالنساست معصومه دستگیری کند ز زائر خویش چقدَر با وفاست معصومه آل احمد به سایه‌اش جمع‌اند چون حدیثِ کساست معصومه سیر در خود کند ز فیض قِدم کی حدوثش رَواست معصومه وین عجب بین که در تشعشع خویش خویش تحت‌الشعاعست معصومه خاطرم زنده می‌شود با او چقدَر آشناست معصومه شوهرش نیست لیک مادر ماست فیض بی ردِپاست معصومه صَرف مِهر است فعل و قول کریم خبر و مبتداست معصومه در اصولش کَرم قضا نشود چون فریضه اَداست معصومه دست و پا چون زنم که رزاقِ خلق بی دست و پاست معصومه
نگاهم مملو از آیینه شد، لبریز باور شد دو چشم محو در آیینه‌هایت، ناگهان تر شد سقوط اشک‌هایم بار بغضم را سبک‌تر کرد دلم بر سنگ‌فرش صحن تو افتاد و پرپر شد درخشیدی تو در آیینۀ اشکم، دلم لرزید نگاهم کردی و روح زمین‌گیرم کبوتر شد به یُمن چند قطره اشک عشقت در دلم گل کرد مشامم پر شد از بویت، نفس‌هایم معطر شد دلم بی نور تو تاریک، چون زندان هارون بود ولی حالا حریم دختر موسی بن جعفر شد مجال خواستن را هم گرفته لطفت از سائل زبان شکوه را نگشوده حالم با تو بهتر شد چه از شأن تو گویم ای که سر تا پای تو زهراست همانا وصف تو تفسیری از آیات کوثر شد پدر، جان را فدایت کرد دیگر من چه بنویسم چه در شأن تو گویم مادحت وقتی برادر شد به اشک چشم تو این خاک شوریده نمک‌گیر است و از شب‌زنده‌داری‌های تو قم بنده‌پرور شد به اعجاز نگاهت از محبانت بلا برگشت به دستان کریمت روزی عالم مُقَدّر شد ضریحت التیام زخم بی‌تسکین هر شیعه‌ست پناهش می‌شوی هر عاشقی دلتنگ مادر شد چه رؤیایی‌ست طوف آخرم دور ضریح تو خدا را شکر عمرم در صفای این حرم سر شد
زِ هر دلشوره‌ای دل را به دریای تو باید زد که قدر اشک از امواج ساحل می‌شود پیدا
نــوشــتـــــه‌انـد بـــرای زیـارت زهرا به سـوی مرقـد تـو رهسپار باید شد برای مثل سلیمان شدن فقط بی بی به روی فرش حریمت سوار باید شد  
حاشا که راه عاشقی بی دردسر باشد حاشا که عاشق شام هجرش را سحر باشد سهمش پریشانی‌ست حیرانی‌ست ویرانی‌ست خواهر که از حال برادر بی خبر با شد این راه را با شوق دیدار تو طی کردم راضی مشو باغ امیدم بی ثمر باشد انگار تقدیرم فراق توست پس باید با نا امیدی چشم گریانم به در باشد دارم جواب نامه ات را می دهم اما با نامه ای که دستخطش چشم تر باشد تنها به اینجا آمدم اما خیالت تخت حاشا که در قم مردمان بدنظر باشد حتی اگر داغ تو را در طوس می دیدم دیگر نمی دیدم تنت بی بال و پر باشد دیگر نمی دیدم سرت در طشت زر باشد یا که لب خشکت اسیر چوب تر باشد آری تو هم هرگز نمی دیدی که ناموست با قاتلانت چند منزل همسفر باشد در ازدحام مردمان بدنظر باشد در زیر پای اسب ها دنبال سر باشد
یک ستاره بی‌قرار ماه بود از مدینه تا خراسان راه بود تا که بعد هجر و داغی جان فزا فاطمه بیند گل روی رضا بعد عمری دوری و خون جگر عاقبت آماده شد بهر سفر نامه در دستش میان کاروان فاطمه با هیبت زهرا روان نامه‌اش بوی برادر می‌دهد راحتی بر جان خواهر می‌دهد سوی او با سینه‌ی غمدیده‌اش عکس و تصویر رضا در دیده‌اش دست تقدیر خدا در کار شد تا رسید او شهر قم، بیمار شد تا که خاک چادرش شد در فضا رشک جنت شد غبار کوچه‌ها کوچه‌های قم پر از احساس بود غرق بوی عود و عطر یاس بود آمد آن بانو سراپا احترام پیش او کردند مرد و زن قیام مرد و زن گفتند کوثر آمده دختر موسی بن جعفر آمده گل بیامد بر سرش از بام‌ها در پی‌اش بودند خاص و عام‌ها گرد شمع او همه پروانه‌اش خانه‌ی موسی شد آنجا خانه‌اش عاقبت روی برادر را ندید وقت مرگش در همان‌جا سر رسید روح پاکش شد جدا از پیکرش در جنان شد هم‌نشین مادرش تا که جسمش شد نهان در شهر قم قبر زهرا شد عیان در شهر قم آمد آن بانو ندید آزارها او کجا رفته سر بازارها خاک قم در رتبه‌ی افلاک بود چشم مردم پاک پاک پاک بود او کجا بازار شهر شامیان او کجا زینب کجا نامحرمان او کجا سیلی کجا معجر کجا آتش دامان یک دختر کجا او کجا راس برادر روی نی او کجا چشمان خواهر سوی نی سینه‌ی او گرچه پر درد و بلاست او خودش هم داغدار کربلاست
یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ای مزارت مدینۀ دل ما ای ضریحت چراغ محفل ما عطر رحمت ز تربتت خیزد کرم از دست های تو ریزد زینبی خصلتی و زهرا خو حرم تو حریم حرمت هو هرکه زوّار تربتت گردد بهره مند از کرامتت گردد مثل معصوم دافع النقمی از تبار سجیّـــۀ کَرَمی یُذهِب َ عَنکُم آمده ز خدات پدرت گفته جان من بفدات حـرم اهلبیت بـاشد قم با تو شـد قم، مدینۀ دوُّم تا که قم شد تو را اقامتگاه قدسیـان یافتند اینجا راه عرشیان از برای عرض سلام رو بــه درگاه تو کنند مدام عُمر کوتاه تو حکایت داشت از غم فاطمه روایت داشت چشم بر راه یاورت بودی یاد روی برادرت بودی تو خـزانی تـرینِ گُلهـایی تو جوانمرگ، مثل زهـرایی لب تو داشت گفتگو با مرگ جان تو داشت یک قدم تا مرگ تا تو را مرگ برد در آغوش مردم قم شدند نیلی پوش شهر پر شد زگریه و شیون تا که بر قامت تو گشت کفن وقت تشییع تو گُل آوردند روز، جسمت به خاک بسپردند غسل و تدفین تو شبانه نبود بر تنت جای تازیانه نبود جای سیلی نبود بر رویت مُتــورّم نبـود بازویت سینه ها یاد فاطمه می سوخت که علـی آتش دلش افروخت نیمـۀ شب غریب و تنها بود اشک او آب غسل زهرا بود گریه می کرد و غسل میدادش در گلــو مانده بود فریادش کودکان ایستاده و مولا غسل می داد پیکر زهرا بغض ها در گلو گِره خورده دور یـک مادری جوانمرده گُل خود در کفن گذاشت علی چه کند چاره ای نداشت علی دستهایـی که تاب شانه نداشت طاقت از ضرب تـازیانه نداشت ناگهان شد بـرون ز بند کفن حلقه بر گردن حسین و حسن دستها نیـروی دگر بگرفت دو گُل خویش را ببر بگرفت غنچه های لبش زهم بشکفت با یتیمان خود سخن می گفت ای یتیـمـــان من ،خدا حافظ ای حسین ، ای حسن ، خدا حافظ زینبم خوب خانه داری کن از غریب مدینـه یاری کن از نهاد ملائـک آه رسید ناگهان هاتفی ز راه رسید یا علی ای غـریب بی یاور کودکان را جدا کن از مادر چشم قدوسیان نظاره گر است قلب خیل مَلَک پر از شرر است ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ اثر از: محمّد نعیمی (قم المقدسه)
رباعی ؛؛؛؛؛؛؛؛؛ از تربت توعطـر خـدا می بوئیم بوی حـرم فاطمـه را می جوئیم فردا به تو ما چشـم شفاعت داریم امـروز اگـر اشفعی لنا می گوئیم
نوحه ی حضرت معصومه (س) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ آید از ، مـــدینــــــه و قُـــــــم زمزمه شد خزان، یک گُل ز باغ فاطمه 2 داغی دگـــر بنشستـــه بر قلب پیمبر رفته ز دنیا دختر موسی بن جعفر 2 واویلا3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ بـــر دیده، اشـــــک و بـــــه دل آه عزا بنشسته، در ماتم اُختُ الرّضا 2 ای فاطمیّون بانوی مظلومه جان داد دور از برادر حضرت معصمه جان داد2 واویلا3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ این بانو، سُـــــــــلالـــــۀ فاطمه است چون زینب، فاضله و عالمه است2 حق شفاعت را بر او داده خدایش موسی بن جعفر گفته جان من فدایش2 واویلا3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ میـــدهد ، بـــوی مدینـــــه تربتش میرسد بر همه لطف و رحمتش2 درود شیعیــــان بر این عمّۀ سادات که شد جوار رحمتش قبلۀ حاجات2 واویلا3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ بــــــا یـــــادِ، آه غــــریبــــــانۀ او شهر قم، شده عزاخانۀ او 2 چون مادرش فاطمه در فصل جوانی دور از مدینه شد گُل عمرش خزانی 2 واویلا3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ می ســـــــوزد، ز داغ او قــلب رضا مهدیِ، فاطمه شد صاحب عزا 2 سیّدنا یابن الحسن سرت سلامت که شد عزای بانوی شهر ولایت 2 واویلا3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ اثر از:محمّد نعیمی (قُمُ المُقَدّسه)
نوحه در عزای حضرت معصومه (س) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ بفدای تو یا دختر موسی بن جعفر ای که شد در جوانی گُلِ عُمر تو پرپر ای فروغ دل امام هشتم شد عزادار تو مدینه ی قم 2 یا معصومه ،، ای گل زهرا 3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ای که بابای تو گفته جان من فدایت چشم اهل ولا گریه کرده در عزایت گل جان تو شد خزان و بی برگ شده ای همچو فاطمه جوانمرگ 2 یا معصومه ،، ای گل زهرا 3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ بر تو هردیده گریان شد و هر سینه پر آه که تویی دخت باب الحولئج اِلَی الله السّلام علیک عمّۀ سادات که مزارت بُوَد قبلۀ حاجات 2 یا معصومه ،، ای گل زهرا 3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ عمر کوتاهت ای یادگار آل طاها داده بر ما پیام از جوانمرگیّ زهرا خیزد آه دل شیعه زسینه یاد زهرا و مردم مدینه 2 یا معصومه ،، ای گل زهرا 3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ قبر تو در قم ای لاله ی خزان زهرا شده یادآور قبــر بی نشان زهرا چشم دلها بُوَد سوی مدینه تربتت می دهد بوی مدینه 2 یا معصومه ،، ای گل زهرا 3 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ اثر از: محمّد نعیمی (قم المقدسه)
نوحه ی حضرت معصومه (س) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ فاطمه اشک ازبصر جاری کند یـــاد معصومــه عزاداری کند قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ می رسد از اهل قم این زمزمه شدخـزان یـک گل زباغ فاطمه قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ نالــه خیــــزد از دل هـر مرد و زن مهدی امشب عمه ات گردد کفن قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ باغ دلها در خزان بنشسته است قلب آل فاطمـــه بشکسته است قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ شهـر قـم شهر مصیبتها شده تــــازه داغ حضـرت زهرا شده قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ هـــم رضــا با یـــاد خواهر گریه کرد هم بر او موسی بن جعفر گریه کرد قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ اهل قم بانگ عزا را بشنوید بـــر تن و تابوت او گُل آورید قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ میرسد بر شیعه فیض رحمتش می دهد بوی مدینه تربتش قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ گر ندارد تربت زهرا نشان این حرم باشد نشان بر شیعیان قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ این حرم باشد حریم حرمتش بوسه گیرند اهل قم از تربتش قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ این گل گلخانه ی پیغمبر است زینب دیگر برای حیدر است قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ از کنار تربتش آید ندا: رحمت حق بر شهیدان خدا قــــم شده بیت الحَزَن تسـلیت یـابـن الحسن 2 ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ اثر از: حاج محمّد نعیمی (قم المقدسه)
نوحه رحلت شهادت گونه حضرت معصومه س رحلت جانسوز اخت الرضا شد محزون اندر جنان خیرالنسا شد گلی از گلشن طاها پژمان شد تربت پاک او قبله جان شد واویلا واویلا آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شهر خون و قیام ماتم گرفته دلهای شیعیان از غم گرفته شیعه از ماتمش در شور و شین است با یاد فاطمه یاد حسین است واویلا واویلا آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تسلیت باد و بر موسی ابن جعفر کز داغ معصومه گردیده مضطر گشتند اندر جنان زارو پریشان زهرا و حیدر و ختم رسولان واویلا واویلا آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ قلب محبان از غمش شکسته گرد عزای او بر دل نشسته نظر بر دل ما خسته دلان کن حاجات ما روا معصومه جان کن واویلا واویلا آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گریان از ماتمت صاحب زمان شد رهبر از داغ تو دیده گریان شد اندر عزای تو سوزد دل ما با یادت میشود حل مشکل ما واویلا واویلا آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ غلامرضامحمودنژاد (ناطق)قم
ای بانویی که مظهر ایمان و عزتی معصومه‌ای و اُسوه‌ی فضل و شرافتی هم دختر کریمی و هم خود کریمه‌ای هم ابر رحمتی و سپهر کرامتی هم خواهر رئوفی و هم خود رئوفه‌ای محبوبه‌ی امامی و محبوب خلقتی باب المراد کل مریدان اهل بیت باب النجات خلق به وقت شفاعتی آئینه‌دار زهره‌ی زهرای اطهری گنجینه‌ی عفاف و مظهر تقوا و عفتی تو دختر حکیمه‌ی موسی بن جعفری تو گوهر شریفه‌ی بیت امامتی محو نماز نیمه‌شبِ تو فرشتگان رشک ملائکه تو به محراب طاعتی سرتاسر مسیر تو عطر بهشت یافت کردی تو از مدینه به ایران چه هجرتی امواج نور از حرمت می‌رود به عرش میعادگاه قدسی اهل عبادتی هرکس که زائر تو شود در حریم قم بیند که کعبه‌ی دلِ اهلِ ولایتی وقتی دَرِ بهشت از این خانه وا شود پیداست بر بهشت برین باب رحمتی خوشبخت آن کسی‌ست که از هم جَواری‌ات دارد ز رنگ و بو و مرام تو آیتی ما تشنه‌گان، جرعه‌ای از کوثر توأیم ای آن که چشمه‌سارِ زلالِ عنایتی با صد امید چشم «وفایی» به لطف توست معصومه‌ای، شفیعه‌ی روز قیامتی
1_2342243707.mp3
11.09M
باما شکرگزاری وتکرار کن.... سلام بر خدا 😍 سلام بر ۱۴ نور مقدس🙏 سلام بر زندگی 🥰 سلام بر هستی🤗 سلام بر عشق😍 _عرشیانفر🎙
سبک کریمی : گریه نکن ایشالا بارون میباره توبنت الولایی فاطمه اخت الرضا تو نورالهدایی فاطمه اخت الرضا ‌ معصومه جان٬آئینه دارسرمدی معصومه جان ٬ سلاله محمدی اخت الرضاای بانوی عالی مقام معصومه جان٬تویادگار احمدی معصومه جان٬یافاطمه اخت الرضا(۳) خواهرولایت معصومه جان فدایت شفاعت کن ز ما ای بانوی کرامت یافاطمه٬ بحق زهرامادرت یافاطمه٬ جان رضابرادرت یافاطمه٬ بنگربه حال دل ما یافاطمه٬ مارا مرانی از درت معصومه جان٬ یافاطمه اخت الرضا(۳) توی عرش خدا نوای ماتم بپاست ثامن الائمه ببین که صاحب عزاست واویلتا ٬ شد شهر قم دارالعزا واویلتا٬محزون شده امامرضا دلخونشده قلب همه فرشتگان واویلتا٬ از رحلت اخت الرضا معصومه جان یافاطمه اخت الرضا(۳) غربت وغم ودرد توراه حق کشیدی لحظه ی آخره برادر و ندیدی شکرخدا ٬ تازیونه ندیده ای شکرخدا٬توکعب نی ندیده ای توشهرقم ٬ تو مثل زینبِ علی شکرخدا٬ شراب و مِی ندیده ای معصومه جان ٬یافاطمه اخت الرضا(۳)
ای وارث پاک کوثر معصومه اُخت الرضایی ای دُخت موسی بن جعفر عمه ی صاحب زمانی هستی کریمه تو بانو مائیم و جود و عطایت گشته دوباره دل ما مشتاق صحن و سرایت معصومه یا فاطمه جان (۴) مثل شما کشور ما بانوی اطهر ندارد همچون شما اِی کریمه هستی فراتر ندارد حتی رضا در غریبی مثل تو یاور ندارد ریحانه ای چون تو دختر موسی بن جعفر ندارد معصومه یا فاطمه جان از داغ تو فاطمه جان دل های ما غم گرفته ایران ما شد سیه پوش زیرا که ماتم گرفته داغ پدر دیده ای وُ هجر برادر کشیدی تو در دیار غریبی آخر رضا را ندیدی معصومه یا فاطمه جان شکر خدا مثل زهرا قبر و مزار تو گم نیست صحن و سرای بزرگی مثل تو در شهر قم نیست هر چند که آخر تو بانو روی برادر ندیدی شکر خدا مثل زینب داغ مُکَرر ندیدی داغ حسین و ابوالفضل شام غریبان ندیدی بر روی نیزه تو بانو خورشید تابان ندیدی معصومه یا فاطمه جان
. |⇦•یه‌خواهری رو‌میشناسم.... وتوسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌محمدرضا بذری ●━━━━━━─────── یه خواهری رو می شناسم تا وارد قم شده بود پر از تبسم شده بود از بس که گل ریختن براش لای گل ها گم شده بود یه خواهری رو میشناسم همش می گفت خدا خدا همش می گفت رضا رضا آخه بگو سراغتو داداش بگیرم از کیا ببین قیامته قم رحمتِ به غیرت قم به من میگفتن دخترِ امامه برید کنار که خواهرِ امامه به دستم شاخه نبات می دادن به دور من هی صلوات می دادن زنا گرفتن دور محملم رو کسی نیومد بشکنه دلم رو با شاخه گل همش دورم حجاب بود چه بزمی بود دست همه گلاب بود «وای وای امون ای دل» یه خواهری هم می شناسم تا وارد شام شده بود خارجی اعلام شده بود گل نیاوردن زخمیه سنگِ لبِ بام شده بود یه خواهری هم می شناسم همش می گفت حسین حسین غریبِ عالمین حسین اینجا کجاست توو مَردمش رفته حیا از بین حسین ببین جنایتِ شام لعنت به غیرتِ شام مگه که زینب دختر امام نیست عمه ی سادات خواهرِ امام نیست اونا که سایه اشونو هم ندیدن حالا کجان؟ تو مجلس یزیدن مَردا گرفتن دور محملش رو می کشیدن چادرِ محملش رو اونجا که حرف از گل بود و گلاب بود چه بزمی بود؟ دست همه شراب بود زینب و اسارت باور نکن..باور نکن زینب و جسارت باور نکن..باور نکن ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
1_1831463281.mp3
8.52M
|⇦• یه خواهری رو‌میشناسم... وتوسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری
. |⇦•یک صبح می شود... وتوسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثم‌مطیعی ●━━━━━━─────── یك صبح مى ‏شود كه برایم دعا كنى؟ یا نیمه شب به شوق نمازم صدا كنى؟ مرغِ دل از قفسِ تن به دركشى در آسمانِ صحن و سرایت رها كنى ما را به پادشاهى عالم در آورى یعنى كه در حریم بلندت گدا كنى امروزه كاینچُنین به كرامت زبانزدى تا رستخیز بهرِ شفاعت چه ها كنى؟ تو زائر مدینه‏اى و طوس مى ‏روى ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى «قربون‌ کبوترای حرمت امام رضا » این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست حرفى زِ بى وفایى و ظلم زمانه نیست *به نیت دیدن برادر از مدینه حرکت کرد یادش میاد، اون روزی که برادر میخواد از مدینه‌ حرکت کنه. همه رو‌ گفت آمدن،امام رضا فرمودن: برا من گریه کنید. آقا! پشت سرِ مسافر خوب نیست گریه کنیم. فرمود: گریه کنید، اون‌ مسافری که به وطن بر می گرده نباید پشت سرش گریه کرد... حضرت معصومه با برادر و خاندان و اهل بیت حرکت کرد. شهر ساوه دشمنای اهل بیت اومدن‌ جلوشون. برادراش و‌خاندانش رو به شهادت رسوندند. بی بی معصومه این صحنه ها رو دید مریض شد. فرمود من رو قم ببرید....بی بی جان خدارو شکر یه جای نزدیک بود بهش پناه ببری... آخه فرمود: از پدرم موسی ابن جعفر شنیدم قم‌ محلِ شعیان ماست ... راهی هم از ساوه تا قم‌نبود........ فدای عمه‌ جانتان زینب ..عصر روز یازدهم‌ جایی نداشت بره .همه رو به زور سوار ناقه ها کرد. کجا میخوان ببرنت زینب؟! بی بی حضرت معصومه وارد قم‌شد مریضه، مردم قم‌ همه‌ جمع شدن احترام‌کردن،همه دست ادب به سینه گذاشتن، موسی ابن خزرج بزرگ‌ خاندان اشعری آمد. خودش افسار ناقه ی بی بی رو‌گرفت. پیرمرد پیاده راه می رفت دختر موسی ابن جعفر سواره بود.... آی بی بی میدونی شهر شام‌چه خبر بود؟..همه جمع شدن کسی دست ادب به سینه نذاشت. مردای شام دستاشون رو‌مشت کرده بودند، سنگ آماده‌ کرده بودند. کسی ناقه ی دختر علی رو‌ هدایت نکرد. بی بی! همهٔ تازیانه ها آماده بود....* در دست‏هاى مردم شهر تو سنگ نیست یعنى سلام مردمِ تو وحشیانه نیست سیلى نزد كسى به رُخ داغدار تو اینجا خبر زِ خون دل و دردِ شانه نیست ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
ShamVafatHazratMasoumeh1394[02].mp3
10.59M
|⇦• یک صبح می شود... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثم‌مطیعی