.
#فاطمیه #حضرت_زهرا
از مرحوم آیتالله #شیخ_محمدحسین_غروی_اصفهانیمعروف به: #كمپانى
تا در بيت الحرام از آتش بيگانه سوخت
كعبه ويران شد، حريم از سوز صاحبخانه سوخت
شمع بزم آفرينش با هزاران اشک و آه
شد چنان، كز دودِ آهش سينه كاشانه سوخت
آتشى در بيت معمورِ ولايت شعله زد
تا أبد زان شعله، هر معمور و هر ويرانه سوخت
آه از آن پيمان شكن كز كينه خمّ غدير
آتشى افروخت تا هم خمّ و هم پيمانه سوخت
ليلى حسن قِدَم، چون سوخت از سر تا قدم
همچو مجنون، عقلِ رهبر را دل ديوانه سوخت
گلشن فرّخ فر توحيد، آن دم شد تباه
كز سُمُومِ شرك، آن شاخ گل فرزانه سوخت
گنج علم و معرفت شد طمعه أفعى صفت
تا كه از بيداد دونان گوهر يكدانه سوخت
حاصل باغ نبوّت، رفت بر باد فنا
خرمنى در آرزوى خامِ آب و دانه سوخت
كرْكَسِ دون، پنجه زد بر روى طاوس أزل عالمى از حسرت آن جلوه مستانه سوخت
آتشى آتشپرستى در جهان أفروخته
خرمن إسلام و دين را تا قيامت سوخته
*
سينهاى كز معرفت گنجينه أسرار بود
كى سزاوار فشارِ آن در و ديوار بود؟
طور سيناى تجلّى، مَشعلى از نور شد
سينه سيناى وحدت، مشتعل از نار بود
ناله بانو زد أندر خرمن هستى شَرَر
گوئى اندر طور غم، چون نخل آتشبار بود
آنكه كردى ماه تابان پيش او پهلو تهى
از كجا پهلوى او را تاب آن آزار بود
گردش گردون دون بين، كز جفاى سمرى
نقطه پرگار وحدت، مركز مسمار بود
صورتش نيلى شد از سيلى، كه چون سيل سياه
روى گيتى زين مصيبت، تا قيامت تار بود
شهريارى شد به بند بندهاى از بندگان
آنكه جبريل امينش بنده دربار بود
از قفاى شاه، بانو با نواى جانگداز
تا توانائى به تن تا قوّت رفتار بود
گرچه بازو خسته شد، وز كار دستش بسته شد
ليك پاى همّتش بر گنبد دوّار بود
دست بانو گرچه از دامان شه كوتاه شد
ليك بر گردون بلند از دست آن گمراه شد
دوبند اول فقط آورده شده
📚 ديوان كمپانى، ص۴۲_۴۴
.
#فاطمیه
ای اشک! چارهای! غم کوثر نگفتنیست
باران! ببار! روضه سراسر نگفتنیست
با آنکه روضهخواندن ما با کنایه است
اما هنوز روضهی مادر نگفتنیست
تاریخ شرم دارد از آن روزهای تلخ
آن روزهای بعدِ پیمبر نگفتنیست
جا مانده بین کوچه دلِ بیقرارمان
اما حکایتِ گلِ پرپر نگفتنیست
باران شوی اگر نود و پنج روز، باز
حال غریب مادر و دختر نگفتنیست
آنشب وصیتش به علی ناتمام ماند
باران گرفت... روضهی آخر... نگفتنیست
#یوسف_رحیمی
.
#فاطمیه
#لا_مولا_الا_علی
به سردی می رود هر داغ اما داغ مادر نه
بخوان از روضه ی گودال اما روضه ی در نه
چگونه می شود مرثیه خوان داغ زهرا(س) بود
از آتش گفت و از وحشی گری قوم کافر نه
فقط شرح کرامت گفت اما ازدل قرآن
خوشایند خیانت پیشگانی، حذف کوثر نه
سوال حضرت زهرا (س)گمانم پشت در این بود
علی(ع) جان عقده ی این قوم هست از فتح خیبر نه!؟
دفاع از ولایت را چه زیبا کرده او معنا
که جان داده است اما در هجوم فتنه، سنگر نه
خوارج با #سقیفه باب شد وقتی که نااهلان
خلاف امر طاها و خدا گفتند: حیدر نه...
#محمدجواد_منوچهری
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#علی_ذوالقدر
بالاتر از اندیشهٔ دنیاست زهرا
بالاتر از بالاتر از بالاست زهرا
نور خداوند است هر سو بنگری هست
سرّ خداوند است، ناپیداست زهرا
اهل قیاس او را نمیفهمند هرگز
آنسوتر از مقیاس انسانهاست زهرا
درس شهادت را حسین آموخت از او
مرد آفرینِ روز عاشوراست زهرا
در زندگی چیزی برای خود نمیخواست
هرچه علی میخواست را میخواست زهرا
روزی که مردم وقت یاری خواب بودند
پای غریبی علی برخاست زهرا
دل را به آتش زد علی تنها نماند
افسوس خود در شعلهها تنهاست زهرا
پروانهها از شعلهها پروا ندارند
در سیل آتش کوهِ پا برجاست زهرا
در انتهای این مصاف نابرابر
پیروز میدان بیگمان زهراست زهرا...
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#امام_زمان_ارواحنا_فداه
سه شنبه های جمکرانی
قلب مارا در هوای خود رها کن خواهشاً
حاجت ما را در این بُرهه روا کن خواهشاً
خسته ام از روزهای نانجیب یکنواخت
در دل مجنون من غوغا به پاکن خواهشاً
هرسه شنبه جمکران وجمعه ها اشکُ فراق
درد بی درمان دوری را دوا کن خواهشاً
هستی اما چشم تارم محرم دیدار نیست
ای حضور بی صدا ما را صدا کن خواهشاً
جلوه ی امّن یجیب سجده های نیمه شب
در قنوت خود مرا امشب دعا کن خواهشاً
جنس خوب دل همان باشد که با تو همدم است
این دل بی تاب ما را مبتلا کن خواهشاً
خوش به حال آن اسیری که به اصلش وصل شد
این دل ما را اسیر کربلا کن خواهشاً
یابن حیدر یابن یاسین یابن طه العجل
کوچه گرد فاطمیه یاس زهرا العجل
التماس دعای فرج
اللهم عجل لولیک الفرج🦋🦋🌹🌹🦋🦋
نام زهرا يک جهان معنا بود
نام زهرا احسن الاسما بود
نام زهرا مشتق از نام خداست
زينت کرسي وعرش کبرياست
نام زهرا ذکر اهل دل بود
نام زهرا حل هر مشکل بود
نام زهرا يک مدينه ماتم است
داستان رنج هاي عالم است
نام زهرا نام يار حيدر است
ياوري که بين ديوار و در است
نام زهرا نام غمناکي بود
من بميرم چادرش خاکي بود
نام زهرا نام يک دلخسته است
صاحب يک پهلوي بشکسته است خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات🦋🦋🔳🔳🔳🦋🦋
Fadaeian_Shahadat Hazrat Zahra 14020919_07.mp3
11.08M
#شور #امام_علی
حی لایموت تو نجف خدا نشسته روبروت
به علیٍ میگه زهرا تو قنوت حی لایموت
بزرگ دو دنیا علیِ همه قطره دریا علیِ
برای ما قند مکرر صد و ده دفعه یا علیِ
علیِ علیِ یل خیبر علیِ شه محشر علیِ علیِ
علیِ علیِ امیرالمومنینم فقط حیدر علیِ علیِ
****
شاه نجف زندگیمه اسدللهِ نجف
راه مستقیممه راه نجف شاه نجف
جان جان جانا علیِ امیر توانا علیِ
اگر اُمُنا فاطمه است پس تا محشر اَبانا علیِ
علیِ علیِ شه دلدل سواره یه دنیا در مدار علیِ
علیِ علیِ تو میدون خون دشمن حلال ذوالفقار علیِ
.
شاعر : #امیر_طلاجوران✍
4_6032781028978855863.mp3
21.44M
به عشق پاک و مقدست ۱۴۰۲
Sh 2 Fatemieh 2 - Masjed Beheshti [Shoor 2] 7.mp3
14.43M
به عشق پاک و مقدست ۱۴۰۱
.
#امام_زمان
#زمینه
#سربند #پیش_زمینه
#فاطمیه
الهی بِدَمِالمحسن
الهی بِدَمِالزهرا
الهی که همین جمعه
بیاد منتقم زهرا
یابنفاطمه .... به همون مادر بی حرم بیا
یابنفاطمه ... به غریبی علی قسم بیا
اللهم عجل لولیک الفرج
#حضرت_زهرا
#زمینه
#کوچه_بنی_هاشم
به خاطر حسن مادر
برای دل من مادر
چقدر گریه چقدر ناله
یه لبخندی بزن مادر
خواهش میکنم ... پاشو و صفا به خونمون بده
خواهش میکنم ... صورتت رو به حسن نشون بده
وااماه وااماه
.....
کسی نمیدونه اما
حسن میدونه ای مادر
رو صورتت جای دستِ
کدوم ملعونه ای مادر
دستش بشکنه ... تو رو پیش چشمای حسن میزد
دستش بشکنه ... کاش یه دونه سیلیم به من میزد
وااماه وااماه
.....
یادم نمیره با چشمی
که هم پرخونه هم تاره
تو دنبال حسن بودی
منم دنبال گوشواره
ای وای مادرم ... با یه سیلی گوشوارت دوتا شده
ای وای مادرم ... چرا اون صورتتم سیا شده
وااماه وااماه
#فاطمیه
.👇
.
#امام_زمان
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری؟
تـو از تنهایــی اولاد پیغمبــر خبـر داری؟
تو هم چون نور در صلب حسین بن علی بودی
تـو از سـوز دل صدیقۀ اطهـر خبـر داری؟
اگر چه کرد پنهان راز خود را از علی، زهرا
تـو تنهـا از مـدال سینۀ مـادر خبر داری
عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما
تو خود از آنچه پیش آمد به پشت در، خبر داری
تو می دانی علی با چاه کوفه شب چه ها می گفت
تـو از ناگفتـه غم هـای دلِ حیـدر خبـر داری
تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی
تو از آن کشتۀ بی چشم و دست و سر خبر داری
تو بـا جد غریب خـود بـه دشت کربـلا بـودی
تو از قلب وی و داغ علی اکبـر خبـر داری
تو روی شانۀ خورشید دیدی ماه کوچک را
تو از پیکان و ذبح حنجر اصغـر خبـر داری
تـو دیـدی عمـه ات زینب، کنـار قتلگاه آمد
تو از بوسیدن آن نازنین حنجر خبـر داری
تو می دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد
تو از این بندۀ بی دست و پا بهتر خبر داری
#حاج_غلامرضا_سازگار ✍
.