﷽
#روضه_دفتری
#حضرت_زهرا س 4
🌴بند_ اول
🌴بر چهره ی زیبای محمد صلوات
🌴بر گنبد خضرای محمد صلوات
🌴سرتابه قدم آینه او زهراست
🌴تقدیه به زهرای محمد صلوات
(دعای_فرج)
[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]
🌾یا زهرا.3
🌾بی تو کبوتر دلم
🌾به سینه پر نمیزند
🌾کسی به خانهٔ علی
🌾حلقه به در نمیزند
🌾فاطمه جان حسین تو
🌾بی تو غذا نمیخورد
🌾حسن ز دوریِ رُخت
🌾خنده دگر نمیزند
🌾کلثوم از فراق تو
🌾آه ز سینه میکشد
🌾حرف دگر به غیرتو
🌾پیش پدر نمیزند
🌾ای گُلِ نازنین من
🌾همسر بی قرین من
🌾زینب تو بدون تو
🌾شانه به سر نمیزند
🌾تو عالم 5نفرن جزو بکایین عالمند
( گریه کنای عالم 5نفرن..)
1⃣ اولین از اینها آدم ابوالبشره..
وقتی بخاطر ترک اولایی هبوط کرد گریه زیاد کرد..
خیلیا نوشتن 300 سال گریه کرد آدم..
2⃣دومین از گریه کنای عالم.. حضرت یعقوب پیغمبره..
در فراق یوسف گریه زیاد کرد..
قرآن میگه «وابیضّت عیناه»
چشماشو یعقوب از دست داد..
🌴بند_دوم
3⃣سومین از گریه کنای عالم..
خود یوسفِ..
در چاه، در زندان، گریه زیاد میکرد.
4⃣چهارمین از گریه کنای عالم..
قربونش برم، قربون قبر بی شمع و چراغش برم..
امام سجاد علیه السلامه، 30 یا 35 سال بعد از واقعه کربلا..
آقام آب میدید گریه میکرد..آتش میدید گریه میکرد...گوسفند میدید دارن سر میبرند مینشست گریه میکرد..( میگفتن آقا چی شد..)
میفرمود به ساعتی 18تن از عزیزانمو از دست دادم..
بچه کوچیک بغل مادر میدید گریه میکرد..
(آقا چی شد)
میفرمود یاد علی اصغر افتادم یاد خانم رباب افتادم...چه کشید خانم رباب کربلا..
امان امان..
🌾اما من امروز با پنجمین از گریه کنای عالم کار دارم..
من یه اشاره کنم خودت بگو کیه؟
#پنجمین از گریه کنای عالم یه مادر 18ساله است..
آخه مگه میشه آدم تو 18سالگی سر آمد گریه باشه..
🌾یازهرا..یازهرا..
🥀 آخ بمیرم الان بری مدینه غربت زهرا رو حس میکنی
🌴امام صادق ع فرمود:
رحمت خدا بر اون شیعه ای که برای مادر ما بلند بلند گریه کنه))
🌾یا زهرا3
🌾یه لحظه دلتو ببرم مدینه، برا غربت امیرالمومنین ع ناله بزن..
بخدا علی غریبه..
بخدا علی مظلومه..
بعد فاطمه دیگه مَحرم نداشت..
(خیلی سخته آدم درد داشته باشه اما همدم مَحرم نداشته باشه)
بمیرم برا غربت امیرالمومنین ع..
سر در چاه میکرد، درد دل میکرد، ناله میزد..
🌾الا ای چاه یارم را گرفتند
🌾گُلم، عشقم، بهارم را گرفتند
🌾میان کوچه ها با ضرب سیلی
🌾همه دار و ندارم را گرفتند
🥀امان امان..
یه لحظه رو یاد کنمُ ببینمت مدینه..
🌾ابن عباس میگه..
میگه بعدِ شهادت حضرت زهرا س..
علی هر شب می اومد کنار مزار زهرا س.
گفت تو یکی از شبا با علی اومدم.
امیرالمومنین کنار قبر زهرا س گریه کرد،، ناله کرد..
(دشتی)
🌴بند _سوم
🥀بخواب آرام ای ماه یگانه
🥀نخواهی خورد دیگر تازیانه
🥀بخواب آرام ای پهلو شکسته
🥀علی را بین سرِقبرت نشسته
🥀بخواب آرام ای نور دو عینم
🥀که من شبها پرستار حسینم
🥀ابن عباس میگه اینقدر امیرالمومتین ع
کنار قبر زهرا ناله کرد از حال رفت.
خوابش برد.
🌾(اگه حاجت داری بسم الله..اگه مریض داری بسم الله..اگه جوون داری بسم الله..)
🥀گفت یه مرتبه دیدم، علی سراسیمه بلند شد..
گفت ابن عباس پاشو بریم خونه..
((گفتم آقا جان شما همیشه تا نیمه های دل شب کنار قبر زهرا می نشستید..))
(اگه درد نگفتنی داری بسم الله)
🥀میگه جریان رو از علی سوال کردم..
🥀گفت ابن عباس، همین که کنار قبر زهرا خوابم برد، خانمم فاطمه رو به خواب دیدم..که نگرانه..
صدا زد، علی جان..
علی جااان.. تو کنار قبر من خوابیدی، آخ حسینم از خواب بیدار شده، بهانهٔ مادر گرفته، زینبم رو بیچاره کرده..
علی پاشو برو خونه، حسینم داره گریه میکنه.
🥀ابن عباس میگه، میگه دیدم امیرالمومنین دوان دوان به سمت منزل حرکت کرد..
منم دنبال امیرامومنین..
میگه اومدم خونهٔ علی..چه. صحنه ای دیدم..دلم آتش گرفت..
میگه دیدم امیرالمومنین، حسنین رو نشونده رو زانوها.
(آی دختر دارا)
میگه یه مرتبه دیدم زینب سه چهارساله آمد..
با دستای کوچیکش اشک چشم بابا رو پاک میکنه
🌴بند_چهارم
آخ بیا مادر که خونه سرد سرده
وای دل جمله یتیمان پُر زِ درده
بمیرم برا دل امیرالمومنین..
چه کشید امیرالمومنین..
ناله میکرد..گریه میکرد..
گوشهٔ خانه نشستم چه کنم
همسرم رفته زِ دستم چه کنم
بودی چراغ خانه ام
یا زهرا 2
تاریکُ شد کاشانه ام
یا زهرا 2
ای نوگُلِ پژمرده ام
یا زهرا 2
نزد تو من شرمنده ام
یا زهرا 2
گوید حسین کو مادرم
یا زهرا 2
کو مادر غم پرورم
یا زهرا2
#گروه_آموزش_مداحی
#امیری حسین ونعم الامیر
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
👇👇👇👇👇
﷽
#روضه_دفتری
#امام_موسی_کاظم(ع)(3)
#السلام_علیک_یا_ابالحسن
#یاموسی_ابن_جعفر_ایهاالکاظم
#یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله....
#همه_با_هم...
#یا_وجیها
تو زیارت نامه آقا موسی ابن جعفر داریم..
#السَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ...
وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِذی الساق المرضوض بحلق القیود و الجنازة المنادی علیها بذل الاستخفاف... »
« خدایا! درود فرست بر اون امام مظلومی که ساق پای نازنینش.. بر اثر حلقههای زنجیر کوبیده شد.. بعد از شهادتش جنازه پاکش را با وضع ناشایست از زندان خارج کردند...
🌾صدای ناله ای از کنج زندان
🌾بگوشم میرسد با چشم گریان
🌾گمانم باشد این صورت مکدر
🌾صدای حضرت موسی ابن جعفر
(چی میگه اقا) آخ...
◾️جوان بودم دراین زندان شدم پیر
◾️ندارم طاقت این کندو زنجیر
◾️چه سیلی ها زدست خصم خوردم
◾️چو زهرا مادرم درغم فسردم
کنج زندان ناله میکرد...آی غریب نوازا..آی حاجت دارا...
(اوج )(دشتی)
🥀آخ ..الهی از دل زارم گواهی
🥀ندارم جز تو من دیگر پناهی
🥀دگر معصومه جان بابت نبینی
🥀بمرگم در مدینه می نشینی
🥀آخ ..رضا بابا بیا اندر بر من
🥀بدامن گیر این ساعت سر من
🥀بیا زنجیرم از گردن تو بردار
🥀روم سوی وطن باچشم خونبار
امروز متوسلیم دره خانه اقا موسی ابن جعفر..
آی حاجت مندا ..آی گرفتارا..آی اونی که بهر امید اومدی تو مجلس نشستی...
خطیب بغدادی،، عالم سنی یه..میگه هر وقت من گرفتار می شدم..
می اومدم کنار قبر آقا موسی ابن جعفر..
حاجتمو میگرفتم میرفتم..
(نمیدونم چه حاجتی داری ...چه نیتی داری
اما آقاباب الحوائجه)
حاجت مندی ..گرفتاری..آخ جوون داری..مریض داری....
(هر حاجتی داری مد نظر بگیر)
🥀تو رو خدا برا گرفتارا دعا کنید.. برا جوون دارا دعا کنید..
راس همه حوائجمون فرج آقامون مولامون امام زمان عج
🥀به نام نامی آقا موسی ابن جعفر..
🥀یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر
(همه زمزمه کنن)
🥀یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
🥀آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم
🥀یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
🥀آقا ببین غریبم آقا چه بی شکیبم
(زندانی غریب بغداده
قربون غربتت برم آقا جان)
اما عاشقای آقا موسی بن جعفر...
دو نفر مرگ خودشونو از خدا طلب کردن..
آی سادات مجلس ، یکی مادرتون زهرای مرضیه بود ، یه وقت حسنین و زینبین و صدا زد ، فرمود بچه ها می خوام دعا کنم دستاتون و بالا بیارید ..
(بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر می خوای برا شفات دعا کنی ؟ آره مادر )
اینجا بود بی بی فرمود : اللهم عجل وفاتی سریعا .
🥀یکی ام میوه دلش امام کاظم بود ..
هر روز وقت غروب که میشد
اونقدر زندان بان آقا رو اذیت می کرد ..شکنجه میکرد ..
توهین میکرد..
که دیگه اواخر عمر لحن مناجات آقامون عوض شده بود
(چی می گفت آقا ؟)
می فرمود خدا دیگه مرگ منه موسی بن جعفر رو برسون .
🥀آقا نیمه های شب اینطور با خدای خودش مناجات می کرد :
ای خدایی که گیاه رو از بین آب و گل نجات می دی .
ای خدایی که شیر رو از بین خون جدا می کنی
بچه رو از رحم مادر نجات می دی ..
دیگه موسی بن جعفر رو از زندان خلاص کن
آی ..
▪️به یارب یارب شب زنده داران
▪️به امید دل امیدواران
▪️ به آه سینه ی طقلان گریان
▪️خلاصم خدا از کنج زندان
(ترکی)
◾️غرببم گوشه ی زنداندا یارب
◾️داها یوخدور رمق بو جاندا یارب
◾️یانمیدا نه باجی نه قارداشیم وار
◾️نه همدم نده بیر یولداشیم وار
◾️غربب اولسه آچوب باشین کیم آغلار
◾️کیمی نوحه دیوب کیم سینه داغلار
چقد زود دعای آقا مستجاب شد...
⬅️یه وقت دیدن در زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه،، رو یه تخته چوب،، از زندان بیرون می آرن .
آخ یه وقت دیدن چقد بدن آقا سنگینه ، خدا بدنی که سالهای سال گوشه زندان بوده نباید انقدر سنگین باشه !!
تا عبا رو کنار زدن.. دیدن هنوز غل و زنجیر.. به دست و پای مبارک آقا موسی ابن جعفره..
⬅️اما بگم شیعه ها چه کردند.. بدن امام رو احترام کردن ، کفن کردن ، کفن قیمتی پوشوندند...
چه تشیع جنازه ی باشکوهی شد..
🌴اما میخای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا...
آی دلای کربلایی...
🌴لا یوم کیومک یا ابا عبدالله..
دلا بسوزه برا جد غریبش حسین ، وقتی امام سجاد می خواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر ( بوریا) بیارید.. میخوام بدن بابای غریبم و کفن کنم..
(دشتی)
🌾 مگر به کربلا کفن
🌾 به غیر بوریا نبود
🌾مگر حسین تشنه لب
🌾عزیز مصطفی نبود
🌾آخ مگر کسی که کشته
🌾شد تنش برهنه میکنند
🌾مگر که پاره پیروهن
🌾به پیکرش روا نبود
🌾الا لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون .
🌾حالا از سویدای دلت ،به نیت سلامتی و فرج امام زمان ، شفای همه بیماران ، هدایت و خوشبختی جوونامون ، عاقبت به خیری مون سه مرتبه صدا بزن
#یا_حسین
﷽
#روضه_دفتری
#حضرت_خدیجه
#سلام الله علیها
🌴بر روح خدیجه،کفوخاتم صلوات
🌴برحامی پیغمبراکرم محمدصلوات
🌴همپای خدیجه نیست بانوی دگر
🌴برجودخدایی اش محمدی صلوات
(دعای_فرج)
بسم الله الرحمن الرحیم
ِ
🌾السلام علیکِ يا زَوجَةَ رسولِ الله
🌾السلام علیکِ يا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهراء
🌾السلامُ علیکِ يااُمَّ الْحَسَنِ والحسین
🌾السلام علیکِ يا اُمَّ الائمه
🌾السلام علیكِ يا اُمَّ المومنین
🌾یا خدیجه الکبری ...
🥀یا خدیجه مادر نور وکوثرم
🥀من مسلمان نگاه حیدرم
🥀پس یقین دارم که هستی مادرم
🥀مادرانه کن نگاهم، بی کسم
🥀چون گدایان، محضرتو میرسم
🥀غم به جان مصطفی افتاده است
🥀بهر دفن تو کفن آماده است
🥀از بهشت آمد کفن های شما
🥀شد گریز روضه اینجا کربلا
🥀من شنیدم لحظه های آخرت
🥀بی کس و تنها میان بسترت
🥀روضه میبارید از چشم ترت
🥀گریه میکردی برای دخترت
🥀دلهارو روانه کنیم قبرستان ایوطالب
بیاد کسی که پیغمبر از دوریش گریه ها کرده..
🥀بی بی حضرت زهرا گریه ها کرده..
(ان شاالله بی بی دو عالم خیر بده به بانی مجلس..هر کسی به هر نحوی تو راه اهل بیت قدم بر میداره)
حضرت خدیجه مظلومه ..حضرت خدیجه غریبه..
بمیرم بی بی جان برا مظلومیتت
بمیرم برا غرببتت بی بی جان
🥀اون خانمی که اینقدر خدم و حشم داشت ، کار بجایی رسید که همه زنهای قریش تنهاش گذاشتن فقط بخاطر دفاع از پیغمبر ب.. خاطر دفاع از دین اسلام..
🥀کار بجایی رسید دم دمای آخره جان دادنه، صدا زد یا رسول الله هر چی داشتم فدای اسلام و خدا و شما کردم
چند تا وصیت دارم..
یا رسول الله دوست دارم با دستای خودت منو غسل بدی..
خودت منو در خاک بزاری..
وصیت هاشو کرد.. سفارشاشو به پیغمبر کرد
یه وصیتو روش نشد بگه..
صدا زد وصیت آخرمو به فاطمه ام (س) میگم..
به فاطمه (س) فرمود زهرا جان من از شب اول قبر میترسم.. یه خواهشی ازت دارم روم نشد به بابات پیغمبر بگم ..
میشه به بابات بگی اون پیراهنی که موقع نزول وحی بر تنش بود با اون پیراهن منو کفن کنه..
با اون پیراهن منو دفن کنه..
بی بی اومد پیش پیغمبر ، صدا زد بابا یا رسول الله ، مادرم خدیجه وصیتی داره..
(.گفته به بابات پیغمبر بگو من هر چی داشتم در راه اسلام و خدا و پیغمبر دادم میشه پیراهن وقت نزول وحی رو کفن من کنه)
🥀تا این جمله رو خانم فاطمه فرمود
یه وقت دیدن اشک تو چشمای پیغمبر جمع شد..
(جبرئیل نازل شد صدا زد با رسول الله، خدا سلامت میرسونه ، میگه به پیغمبر بگو خودمون برا خدیجه کفن آماده کردیم)
🥀لذا جبرئیل 5 تا کفن آورد..
5 کفن به اهل بیت اهدا شد..
یکیش برا خدبجه..
پیغمبر بدن خدیجه رو کفن کرد..
یکی برای خود پیغمبر ..
امیرالمومنین علی ، بدن پیغمبر رو کفن کرد
(اما روضه ام همین باشه و ببینمت مدینه)
🥀یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا..
لحظه ای که بی بی صدا زد زینبم بقچه کفن هارو بیار مادر..
(آااا دلت رفت مدینه)
🥀بی بی بقچه رو باز کرد.. یه وقت دیدن یه کفنی در آورد
(اوج)
🥀عرضه داشت .. زینب جان .. این کفنه منه مادر...وقتی داغ مادر دیدی این کفن رو بده دست بابات علی بدنه منه مظلومه رو کفن کنه..
(یه کفن دیگه در آورد بی بی)
🥀زینب جان ..شب بیست و یکم ماه رمضون این کفن رو بده دست داداش حسنت بدن بابای مظلومتو با این کفن کنه..
(بی بی داره نگاه میکنه)
آی گرفتارا..آی جاجت مندا.. آی مریض دارا..
بگم و التماس دعا..
یه کفن دیگه در آورد بی بی..
زینب جان شب 28 صفر..
( آاا امام حسنیا کجا نشستن )
شب 28 صفر این کفنو بده دست داداش حسینت بدن داداش مجتبی شو کفن کنه
(زینب داره نگاه میکنه)
سادات منو ببخشن.. امام زمان منو ببخشن..
یه نگاه به مادر کرد..
(سوز / اوج)
🥀مادر مادر مادر..
مادر مگه حسینم کفن نداره مادر..
🥀یه وقت دید مادر یه پیراهنی در آورد.. زینبم..
اینم برا حسینم..
ای فدای اون آقایی که بی کفنه..
(میدونی کی دید این لباسو)
🥀روز عاشورا..
تا پیراهنو به برادر داد..یه وقت دید برادر خنجرو در آورد لباسو داره پاره پاره میکنه..
(اوج)
🥀آخ حسین جااان داداش... یادگار مادرمه.. چرا اینکارو میکنی داداش..
صدا زد زینبم دشمن بی حیاست.. لباسو پاره پاره کردم دشمن رغبت نکنه غارت ببره..
🌾آی کربلاییا.. آی ناله دارا.. آی آبرو دارا..
🌾یه جایی اومد کنار بدن برادر هر چی گشت دید پیراهنی نیست.. پیراهن کهنه به غارت بردن..
🌾ای حسین 3
🌾مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
🌾مگر حسین فاطمه عزیز مرتضی نبود
🌾مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند
🌾مگر که پاره پیروهن به پیکرش روا نبود
🌾صل الله علیک یا مظلوم ..
🌾یا غربب ..
🌾یا اباعبدالله..
🌾هر کجای مجلس نشستی صدای منو میشنوی.. ناله بزن بگو یا حسین...
بر قامت باوقار حیدر صلوات
✨بر عزت و اقتدار حیدر صلوات
✨از محضر او اگر نجف میطلبی
✨خواهی بروی کنار حیدر صلوات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
ای شیعه مکن وحشت قبر و سکرات
تا حضرت مرتضی است کشتی نجات
در وقت سوالشان بگو با دو ملک
من شیع حیدرم به حیدر صلوات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
ای ساقی کوثر ای شفیع عرصات
در شأن تو آمده فراوان آیات
امشب صلواتی است شراب نابت
جام دگرم بده به ذکر صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
ای عاشق هدایت جمله ممکنات
وی طالب سعادت به حیات و به ممات
خواهی که شوی تو همنشین حیدر
پیوسته به لب دار تو ذکر صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
بر شیر خدا و نطق قرآن صلوات
بر مرحم جمله ی یتیمان صلوات
خیر البشر است و شاه میدان نبرد
بر جان علی(ع) به جسم و با جان صلوات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
بر صاحب ذوالفقارْ حیدر صلوات
بر وارث بر حق امامت صلوات
خواهی که خداوند گناهت بخشد
بفرست به این امام و رهبر صلوات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
آن ناد علی سینجلی را صلوات
✨آن شیر خدا شاه ولی را صلوات
✨بفرست اگر شیعه ی مخلص هستی
✨پیوسته ز جان و دل علی را صلوات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#روضه_دفتری
#دوبیتی_صلوات_امیرالمومنین
#التماس_دعا
#پسر_فاطمه_ای_مهدی_موعود..
#حضرت_مسلم_ع
#امام_زمان_شب_اول_محرم
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
پسر فاطمه ای مهدی موعود سلام
وی که مهرت ز ازل دردل مابودسلام
حضرت عشق وجودت زبلا دور ،بیا
تابه کی ازهمه کس قدرتومَستور،بیا
گرچه بین همه ای ،لیک غریبی آقا
نبری زین همه ی خلق نصیبی ،آقا
چارده قرن پیِ سیصدوسیزده نفری
یعنی از یار وفادار نباشد خبری
خون بباریم ازاین غربت تو جا دارد
یا که از شرم بمیریم ولو جا دارد
این غریبی شده ارث پسران زهرا
اوج مظلومی شان حادثه ی کرببلا
شد محرم ،بفدای غم و آهت مهدی
ای بقربان تو و شال سیاهت مهدی
توکجاروضه بپاکرده ای ای نور دوعین
می زنی ناله زسودای دل از بهرحسین
درکدام خیمه تو ازدیدهٔ خودغم باری
روضه غربت و مظلومی مسلم داری
ناله ی مسلم مظلوم شدازغصه ودرد
ای حسین کوفه میا جان رقیه برگرد
گفته بودم که بیاسخت پشیمان هستم
کن حلالم پسر فاطمه بستند دستم
هرکجایی توحسین سوی مدینه برگرد
اکبرت کشته شود جان سکینه برگرد
جان عباس من ازفرت عطش تب دارم
یاحسین در دل خود غصه زینب دارم
سرِ طفلان من و من به فدای سر تو
تو میا کوفه که چون دق بکند دخترتو
همه جا ولوله افتاده حسین می آید
با عزیزان و همه نور دوعین می آید
گفته اندهرچه که آورده ای زینت ببرند
همه اموال شما را به غنیمت ببرند
گو به زنهاکه گوشواره زگوش وابکنند
ورنه این قوم پی غارتش از جا بِکَنند
کوفیان از خبرآمدنت شاد و خوشند
تومیادکوفه فدایت که توراهم بکشند
من که رفتم خدا رحم به حالت بکند
رحم بر خواهرو براهل وعیالت بکند
هدیه ام را بپذیر سرورم از سوزکلام
ای جگرگوشه زهرا وعلی بر تو سلام
آخرین حرف من ونالهٔ«مداح»این است
بهرپامال شدنت اَسب تمامی زین است
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@roze_daftari
#روضه_دفتری
﷽
#روضه_دفتری
#روضه_طفلان_مسلم(ع)
🌴رخسار شهید کربلا را صلوات
🌴تقدیم بر آن نگار والا صلوات
🌴او زینت عرشو زینت دوش نبی ست
🌴بر زینت عرش بر آن دل آرا صلوات
(دعای فرج)
#اللهم صل علی محمد و آل محمد …
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه …
السلام علیک یا مظلوم یا غریب یا اباعبدالله…
یا حسین 3…
🥀دلارو ببریم حرم یتیمان مسلم ع
بیاد دو یادگار مسلم ع که کنار نهر فرات مظلومانه سر از بدنشون جدا کردند …
🌾بیا ای دل دمی به کوفه بگذر
🌾به طفلان یتیمان واله بنگر
🌾میان کوچه سرگردان و حیران
🌾غریب و در به در با چشم گریان
🌾گهی گویند الا بابا کجایی
🌾چرا دنبال طفلانت نیایی
🌾همه درها در این شب بسته باشد
🌾دل ما جان بابا خسته باشد
🌾اونایی که کربلا رفتن
وقتی می خوای از بغداد به سمت کربلا بری …
وقتی نگاه میکنی ، بین نخل های خرما دوتا گنبد کوچک پیداست.…
(سوال میکنی میگی اینجا کجاست؟)
میگن مزار دو ناردانه ی مسلم بن عقیله…
(وقتی داخل حرمشون میشی، خدا شاهده نه واعظ میخوای ، نه زیارتنامه خون ،نه روضه خون…)
همین که پاتو داخل حرم این دو تا آقا زاده میذاری , دوتا قبر کوچیکو پهلوی هم می بینی آتیش میگیری…
(حالا که دلت آماده است ، یه لحظه رو یاد کنم ناله بزن غریب نوازی کن به یاد یتیمان غریب و مظلوم مسلم ابن عقیل ع)
🌾خدا لعنت کنه حارث رو … کنار نهر فرات چه کرد…
( لحظه ای که اومد سر برادر کوچیکه رو جدا کنه … میگه برادر بزرگتره خودشو انداخت رو پای حارث…)
گفت حارث اول سر منو از تن جدا کن ، آخه وقتی که از مادر جدا شدیم… مادرم برادرمو به من سپرد… این برادر امانت منه…
(حارث سر برادر بزرگتر رو از تن جدا کرد…)
وقتی سر برادر و از تن جدا کرد ، برادر کوچکتر اومد ، کنار شط فرات، خون برادر و به سر و صورت می ماله . گریه می کنه و ناله میکنه…
(بعد نانجیب سر برادر کوچیکتر رو از تن جدا کرد.)
این دو تا برادر تو خون خودشون غلطیدند و از دنیا رفتن…
🥀ای گرفتارا … آی مریض دارا …
این دو تا بچه در خونه خدا آبرو دارند…
اگه حاجتمندی بسم الله … اگه جوون داری بسم الله …
🥀آی دلای کربلایی
اینجا برادر اومد بالین برادر گریه کرد
دلا بسوزه برای اون آقایی که اومد بالا سر برادر ..
دید علمدار و سقاش زمین افتاده… دست در بدن نداره… بدن پاره پاره ست … فرق سر شکافته ست… تیر به چشم نازنین برادر
🥀گر نخیزی تو زجا ، کار ِحسین سخت تر است
🥀نگران حرمم ، آبرویم در خطر است
( عباس جان)
🥀قامتِ خم شده را هر که ببیند گوید
🥀بی علمدار شده ، دستِ حسین بر کمر است
(اوج) آخ ناله کرد حسین… فرمود عباسم …
*الانَ اِنکسَرَ ظَهری و قَلَّت حیلَتی.."
یعنی داداش کمرم شکست …
آخ امیدم ناامید شد داداش…
عباس جان پاشو دشمن داره هلهله میکنه…
داداش پاشو دشمن داره سرزنشم میکنه…
🌾پناه اهل دنیا یا ابالفضل
🌾به حق دست های بریده یا ابالفضل
🌾بگیر این دست ها را یا ابالفضل
🌾بده حاجت ما را یا اباالفضل ۲
🌾یا ابالفضل
🌾یا ابالفضل
🌾ناله داری به قصد فرج امام زمانت عج از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین …
یا حسین
یا حسین
❣﷽❣
⬛️ #روضه_حضرت_سکینه_س
◼️ #روضه_امام_حسین_ع
◾️ #دفتری_سکینه_س
▪️ #دفتری_حسین_ع ( 7 )
🍁به آیه آیه قرآن احمدی صلوات
🍁به بهترین گل گلزار سرمدی صلوات
🍁به اهل بیت رسول گرامی اسلام
🍁به غنچه غنچه باغ محمدی صلوات
(دعای فرج)
⏺السلام علیک یا بنت رسول الله
السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه
السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
السلام علیک یا بنت الحسین شهید
یاسکینه س
🔅از لطف زهرا(س) ما گرفتار حسینیم
🔅شکر خدا گرمی بازار حسینیم
(الحمدالله)
🔅هر کس که پرسید از مقام ما بگوئید
🔅با افتخارما جزو نوکرهای دربار حسینیم
🔅کاری به کار مردم دنیا نداریم
(هرکس هر چی میخواد بگه بگه ما حسین داریم)
🔅کاری به کار مردم دنیا نداریم
🔅تنها در این عالم پی کار حسینیم
🔅این رفت و آمدهای ما معنیش این است
🔅دیوانۀ یک لحظه دیدار حسینیم
⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین …
دختر حسین سکینه سلام الله علیها …
(عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت)
کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد…
◼️آی دلای کربلایی …
روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته…
( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره)
⏺گفت بابا … بابا …بابا
🍁اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد
🍁بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را
بابا …
🍁ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید
🍁مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را
(صدا زد بگو دخترم)
گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا
بابا باهات حرف دارم
(حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا)
گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا
🔷یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند…
◾️دخترو به دامن گرفت(بگو بابا)
گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو بهت دادن اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو روش کشیدی…
بابا … میدونم دیگه بر نمی گردی…
بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا…
خواستم این لحظه آخر رودامنت بشینم بابا…
دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا…
🔘 یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد…
صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا )
بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا…
(ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات قلب منو آتیش نزن بابا…
سکینه برگشت خیمه …منتظر بود
امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت)
⏺همین روضه ام باشه و ببینمت کربلا
⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد…
حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد :
وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه …
ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟
صدا زد :
«یَا جَوادَ أبِی، هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً»
ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند…
◾️امان امان …2
امان از اون لحظه ای که
مظلومانه اومد گودال قتلگاه…
( ديد عمه با يک بدن بي سر و قطعه قطعه شده صحبت مي کنه …
کنار یه بدنی داره گریه میکنه)
صدا زد «عمتي! هذا نعش من؟»
(نشناخت بدن باباش حسینو)
(سوال کرد عمه جان این بدن کیه؟)
🍁این نعش کیست گوشه ی گودال عَمَّتی
🍁از چه شده ست این همه پامال عَمَّتی
(عزیز دلم سکینه جان حق داری نشناسی… )
«نعش أبيک الحسين» اين بدن بابای مظلومت حسينه …
یا حسین … یا حسین …
قربون اسمت برم آقا جان…
⏹تا اینو شنید …خودشو انداخت رو بدن بابا…
بابا… بابا…
بابا تو که یتیم نواز بودی بابا… من دخترت سکینه ام… یتیمم بابا…
⏺اینقدر این نازدانه روسینه بابا گریه کرد…اعتَنَقَت جَسَدَ ابیها الحسین»به قدری ناله زد که بیهوش شد، نمی دونم چه کردند که وقتی به هوش اومد صدا زد: « یا ابتا أنظر الی رووسنا المکشوفه و الی اکبادنا الملهوفه(سوخته) و الی عمتی المضروبه و الی امی المسحوبه(به هر سو می کشن)...» بدن پدر رو رها نمی کنه: « فاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْاَعْرابِ حَتِي جَرّوها عَنْ نعشِ ابیها...
یه عده اوباش ریختن تو گودال یهو لحن دختر عوض شد هی صدا میزد بابا پاشو ببین دارن عمه رو میزنن بابا …
◾️ناله داری به ناله های دل سکینه خاتون سه مرتبه صدا بزن با حسین …
.
🍁با عشق حسین هر که سر و کار ندارد
🍁خشکیده نهالیست ، پر و بال ندارد
🍁ما غرق گناهیم و ز آتش نهراسیم
🍁آتش به محبان حسین کار ندارد
⏪خود امام زمان فرمود هر کس بعد از روضه جدم بر منه مهدی دعا کنه من براش دعا میکنم…
خداااا … به بدن کبود شده حضرت سکینه خدایا به بدن پاره پاره امام حسین قسمت میدیم فرج امام زمان برسان…
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیهاالسلام
#روضه_دفتری
🌟#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
💥#دفتری_معصومه_س
🔺بانوی کرامت و صفا را صلوات
🔺آن خواهر و زائر رضا راصلوات
🔺تقدیم به آن شفیعه در باغ بهشت
🔺معصومه نشان اولیا را صلوات
(#دعای_فرج)
(( #السلامعلیکیابنترسولالله.. #السلامعلیکیابنتفاطمةوخدیجه...
#السلامعلیکیابنتامیرالمومنین..
#السلامعلیکیابنتالحسنوالحسین...
#السلامعلیکیابنتموسیبنجعفرورحمةاللهوبرکاته))
▪️به شوق دیدن یار از دیار آمدم
▪️به اشک چشم و دل بیقرار آمدم
▪️هوای روی برادر مرا کشید اینجا
▪️چه می شود به من او را نشان دهید اینجا
▪️رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم
▪️رضا کجاست سرم را به پاش بگذارم
▪️بیا برادرِ از جان عزیزتر به سَرَم
▪️که زَهر هجر تو سوزانده جگرم
▪️تمام قوت من جمع در این صدا شده است
▪️به دست و پا زدنم اَشهَدّم رضا رضا شده است
⬅️امروز کیا با خانم کار دارند... حواست باشه کریمهٔ اهل بیته.....
اگه امام حسن مجتبی تو مدینه کریم اهل بیته....
هر کسی در خونش اومده دست خالی بر نگشته....
آی حاجت دارا...خانم فاطمه معصومه هم کریمهٔ اهل بیته...
خرج در خوانش یه چشم بارونیُّ یه دل شکسته است.....
امروز بیا دست به دامن این خانم شو.....
(شعر...)
حالا دل بده با هم بریم در خونه خانم ناله بزنی...
نامش فاطمه است اما قبرش معلومه.....
آی حاجت دارا اون روزی که بیبی اومد شهر قم مردم چه استقبالی کردند....
نقل میکنند راه بیبی رو فرش قیمتی انداختن...
کوچهها را آب و جارو کردند... خیلیا اومدن بیرون دروازه قم استقبال بیبی...
اما بگم ناله شو بزنی...
⬅️ من یه جای دیگه هم سراغ دارم، مردم اومدن استقبال...
استقبال دخترِ امام ....خواهرِ امام...
آخ اومدن کوچه ها رو جارو زدن.. همه جا رو زینت کردن...
لباسای قیمتی به تن کردن...
اما غم کجا شام کجا...
تو شهر قم مردم با درود و صلوات اومدن استقبال دختر امامُ خواهر امام...
اما تو شهر شام دیدن رقاصه ها می زنند می رقصن....
با طعنه و ناسزا دختر علی رو دارن میارن....
🍁( امروز دلت آماده است ناله شو بزنی)
امروز داری برا اون خواهری گریه می کنی که شهر به شهر دیار به دیار اومد که برادرُ ببینه......
نمیدونم برادر داری یا نه... اگه برادر داری خدا برات نگه داره داغشو نبینی....
⬅️می خوام بگم بیبی جان هر چقدر دنبال برادر اومدی نشد برادرتو ببینی....
اما دیگه مثل اون خواهر نیومدی تو گودی قتلگاه....
دلا بسوزه بر اونخواهری که اومد تو گودی قتلگاه دید حسینش داره دست و پا میزنه....
خدا ...دستاشو رو سر گذاشت...
صدا زد وا محمدا ...واعلیا....واحسینا....
آیا یه مسلمون بین شما پیدا نمیشه، حسین منو یاری بده.....
🏴ديدم غمت اي دلبر اي کاش نمي ديدم
🏴تنهاييُ بي ياور اي کاش نمي ديدم
🏴دنبال تو تا گودال من آمدمو ديدم
🏴بالاي سرت مادر اي کاش نمي ديدم
🏴وقتي که برون شد خصم از مقتل تو ديدم
🏴خون مي چکد از خنجر اي کاش نمي ديدم
🏴از نيزه به روي خاک ديدم سر تو افتاد
🏴در زير سم لشکر اي کاش نمي ديدم
🔲هر چقدر ناله داری به غربت ابی عبدالله ع به دل سوخته خانم زینب کبری س به نیت فرج سه مرتبه ناله بزن🔲
#یاحسیـــــــن....
#روضه_دفتری 👇
#فاطمیه
مجلس کامل از شروع تا ختم .
#روضه_حضرت_زهرا_س
#روضه_دفتری
#پیشنهاد دانلود👌😭
#نوای جناب استاد صفری👌😭
♣️😭♣️
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام وادب واحترام حضور همه عزیزان وبزرگواران وعرض تسلیت وتعزیت به ساحت مقدس امام زمان (عج)وهمه عزاداران ایام فاطمیه
انشاء الله همه ما از کنیزان ومحبین حضرت باشیم وتوفیق عزاداری خالصانه نصیب وروزی همه ماشود.
جمال نورانی منتقم اهلبیت (ع)به جهت تعجیل درفرجش وسلامتی وجودش
صلواتی زیبا عنایت بفرمایید .
♠️
برکوکب آسمان عصمت صلوات
برفاطمه گوهر نبوت صلوات
برمادر یازده امام برحق
از صبح ازل تا به قیامت صلوات
اللهم صل علی فاطمه وابیها وبعلها وامها وبنیها وسرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک.
یارب به زهرا ،بحق زهرا،اشف صدرزهرا بظهور الحجه
دعای سلامتی امام زمان (عج)
🖤😭🖤
به اشک دیده کوثر بیا ای یوسف زهرا
به حق غربت حیدر بیا ای یوسف زهرا
به دست بسته حیدر
به آن محزون غم پرور
به خون سینه مادر بیا ای یوسف زهرا
آقاجون ایام فاطمیه ست قربون شال عزات بشم ،
عزیزدلم اگه دوست داری با امام زمان (عج)عزادارمادرش باشی امروز به این چشمات التماس کن .
چندقطره از این چشمات اشک بگیر ذخیره آخرتت بشه.
حالا اگه دلت آماده شده چشم سر راببند با پای دل بریم مدینه خونه بی بی دوعالم.
اما بعضی که مدینه نرفتن میگن کدوم خونه ؟؟
بزاربگم برات
همون خونه که آقاش با غصه خلوت میکرد
از غربت وبی کسی به چاه شکایت میکرد
امروز توی اون خونه گلها ماتم گرفتند
ستاره ها خم شدن گلدونا غم گرفتند
یاس سفید خونه مهمون آسمون شد
قدعلی اعلی توماتمش کمون شد
توماتم یاسمون ستاره ها شکستند
پروانه ها گرد یاس یک شب تا صبح نشستند
نه زجه های حسین ،نه گریه های زینب
سکوت رابر هم نزد تونیمه های اون شب
آخ بمیرم !
یه وقت دیدن درخونه علی باز شد ،غریبانه یه تابوت رابیرون آوردند.
پشت سر این تابوت اون کسی که بیشتر از همه دلهارو آتیش میزد یک خانوم ۵-۴ساله بود چادرخاکی مادر روسرش کرده بودچادر هی به پاش میپیچید وروی زمین میفتاد
هی صدا میزد :مرو مادر مرو مادر
غنچه ها روی شونه بوته یاس رابردند
هدیه آسمون رادست زمین سپردند
همه دیدید وشنیدیدکه وقتی یه بدن راتشییع میکنن میگن بلند بگین لا اله الا الله!
امام زمان ببخشید منو
اما اون شب تومدینه مولامون امیرالمومنین (ع)میفرمودند: آرام ،آرامتر کسی صداتون رانشنوه نکنه دشمن باخبر بشه..
ناله داری یانه؟
هر کجای مجلسی از سویدای دلت سه مرتبه بگو یا زهرا.
گر نگاهی به ما کند زهرا
دردها رادواکند زهرا
بردل وجان ما صفا می بخشد
گوشه چشمی به ما کند زهرا
کم مخواه از عطای بسیارش
هرچه خواهی عطا کند زهرا
صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا (س)
🖤😭🖤
هدیه این روضه ۱۰ گل صلوات هدیه به ساحت مقدس امام زمان (عج)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
4_5933713137235657768.mp3
4.32M
#فاطمیه
#زمینه ای جانسوز (دشتی)
بسیارزیباو پرسوز متن وصوت👌😭😭
🖤😭🖤
آرزومه ای خدا،پرواز از این خونه كنم
قبل رفتن گیسوی،زینبم و شونه كنم
می روم از این دنیا
می شود علی تنها
من میگم رفتنیم،زینب میگه بازم بمون
ای پرستو بمون و ،بازم برای من بخون
می روم از این دنیا
می شود علی تنها
تا پای جون دادنم،من واسه جونت سپرم
تار مویی نشه كم،از سر تو تاج سرم
بشكند اگر دستم
یاور علی هستم
بین زهرا و علی،آتش در فاصله شد
محسنم اصغر شد و ،دومی هم حرمله شد
می كشه منو آخر
داغ غربت حیدر
دشمن هیزم آورده
فاطمه مگه مُرده
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@roze_daftari
#روضه_دفتری
❣﷽❣
🌹#روضه_حضرت_ام_البنین_س
▪️#ترکی #پیشنهادم
🌹#استاد_طالبی
➖یا امّ بنین حال گرفتار ندیدی
➖دستان قلم، اشک علمدار ندیدی
➖بر پیکر بی دست علمدار رشیدت
➖آشفتگیِ سیّد و سالار ندیدی
➖مادر به خدا بس که وفا داشت اباالفضل
➖غوغای مُواسات سپهدار ندیدی
ننه امالبنین چوخ تلاش ایلدی مشکی گتیره خیمهلره مشکی باسدی اورگینین باشینا
هرسمتیدن اوخ گلدی سینه سین ویردی قاباقا قولارین ویردیقاباقا
ساق ال قلم اولدی مشکی آلدی صول الینه
صول ال قلم اولدی مشکی آلدی دیشینه
عجله ایلور مشکی گتوره خیمهلره
اوزین دولاندیرور خیمهلرین سمتینه
▪️گل گیتدی حسین حید اوپن اللر الیمدن
▪️دوشدی یره لشگر داغیدان خنجر الیمدن
حسین قولاریم قلم اولدی آی قارداش
هرایه یتیش مشکی گتیرم خیمهلره
آقا سراسیمه گلیر خیمهلره
اوندا گوردی بیر اوخ دَیدی مشکه سویی جاری اولدی یره
▪️ای مشکه دَین اوخ نه جسارت ایلدون
▪️من همایت ائلهمیشدیم سن خیانت ائلدون
▪️اوبالاجا قیزلاردان منی خجالت ایلدون
▪️ای وای حسین هارداسان قارداش
➖گر آب نیاورد نگو آبرویش رفت
➖خونبارش آن دیده و رخسارو ندیدی
ای وای ننه امالبنین عباسین او قلم اولان قولارین گورمهدون پارچالانان باشین گورمهدون
➖شقالقمر کوفه که در القمه رخ داد
➖تکرار رخ حیدر کرارو ندیدی
ننه ایله باشی پارچالاندی قان دولدی گوزلرینه
دیدی ننه یوزین دولاندیردی خیمهلره
▪️گل باشیم پارچالاندی آی قارداش
▪️مشکیدن سو جالاندی آی قارداش
▪️ننه امالبنین بیله یوزین دولاندیردی
▪️قان دولوب گوزمه بیلمیرم هیچ
▪️خیمه سمتی هایاندی ای قارداش
▪️حسین بیله گوزومی قان تودوب
▪️خیمهلرین یولون ایتیرمیشم
انقدر ادب داشت که با سر به زمین خورد
سجادهی خون بر بدن یار ندیدی
مادر که شود امالبنین هیچ غمی نیست
در عهد و وفای پسرش هیچ کمی نیست
#روضه_دفتری 👇
﷽
#روضه_دفتری
#حضرت_زینب(س)
#گریز_حضرت_اباالفضل(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🌾بخوان دعای فرج را که یار می آید
🌾به روی دست ملائک بهار می آید
🌾بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🌾دوباره با علم و ذوالفقار می آید
🌾هرکجا نشستی.
🌾اول مجلس.
🌾همه با هم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یا صاحب الزمان
#السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب (س)
◾️همه رفتند و من جا ماندم ای دوست
◾️ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست
◾️چرا رفتی مرا با خود نبردی؟
◾️ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست
◾️امان ای دل،امان ای دل
◾️اصلاً روضه ی امشب همینه...امان از دلِ زینب...چه خون شد دلِ زینب...*
◾️ببین از داغ تو خیلی شكستم
◾️شكستم که چنین از پا نشستم
🥀لحظه ای که کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بیبی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست..
🥀یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته..
🥀رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا
یه خانمی رو دید..
🥀صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست..
🥀آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا...
🥀بگم و التماس دعا
◾️سوز و اوج
یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد..
عبدالله..
عبدالله..
🥀من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟
صدا زد:
#دشتی
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم )
🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت
🌾اگر تو زینبی کو نور عینت
🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده
🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده
#حسینت کو
🌾الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه..
🌾خواهر برادر و خیلی دوست داره..
🌾الهی نبینی اونچه که زینب دید..
🌾صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله..
🌾تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله...
🌾رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله...
🌾آخ میون همه دلها امون از دل زینب
🌾یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما گرفتار حاجت مندان مریض دارها کجا نشستی امشب هرگرفتاری دارید ازقمر بنی هاشم درخواست کنید حاجت روا میشیددرسته کربلا دستهاش قطع کردند اما دست عالمی را گرفته
🌾آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان برادر
🌾برادر درخون تپیده ات را دریاب
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر
🌾اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد
🌾عباسم برادر آیا وصیتی دارید
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
🌾وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم
🌾وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم
🥀مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
🥀چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
🥀سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
🥀نشد که قطره ابی برای او ببرم
🥀اما وصیت سوم برادر حسین جان
🥀سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه
🌾بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر
🌾صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
🌾سلام من را برسان نزد مادر پیرم
🌾بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
🌾غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر
🌾چرا که دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد
🌾کسی دریدگی جامه اش نمی دوزد
🌾علی الخصوص یتیمی که باب او مرده
🌾بهارخرمی او همیشه پژمرده
🌾وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
🥀🥀🥀
#روضه_حضرت_زینب_(س)
#گریز_حضرت_علی_اصغر(ع)
🔸بر نور دل و دیده زهرا صلوات
◾️بر دخت گرانمایه مولی صلوات
◾️برمظهر صبروحلم وایمان وشرف
◾️بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
◾️السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س
🥀کسی که رنج فراوان کشید زینب بود
🥀کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود
🥀به چهار سالگی یتیمی از غم مادر
🥀کسیکه رنجچهل سالهکشیدزینب بود
🥀به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب
🥀کسی که پای برهنه دوید زینــب بود
🥀بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین
🥀کسیکهسرشبهمحمل شکستزینب بود
🥀میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش
🥀کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود
🏴#شهادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🏴#دودمه
✍شاعر:مرتضی محمود پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
◾بنداول
روضه خوان کربلا مسموم از زهر جفاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)
◾بنددوم
با لب تشنه به یاد تشنهی کرببلاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)
◾بندسوم
قبر بی شمع و چراغش شاهد این مدعاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)
◾بندچهارم
شد مدینه قتلگاهش شور عاشورا به پاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)
#روضه_دفتری
❣﷽❣
♨️ #روضه_حضرت_قیه_س
♨️ #آقای_حیدرزاده
«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَیْن، علیه السلام»
💢خورشیدِ رویِ بام دنیای حسینی
💢فرزانه ای و ماه شب های حسینی
💢باباست محو حُسن سیمای تو بانو
💢یا اینکه تو گرم تماشای حسینی
💢ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین زنها
💢محبوبه ی محبوب و زیبای حسینی
💢إِنسیه ای اما شبیه به فرشته
💢باید صدایت کرد "حورای حسینی"
💢عالم فدای طرز بابا گفتن تو
*دیدی دختر چهار ساله چطوری میگه بابا ... مخصوصا اگه سیلی خورده باشه ... مخصوصا اگه از ناقه افتاده باشه ...*
💢عالم فدای طرز بابا گفتن تو
💢شیرین زبان! یک عمر رؤیای حسینی
💢دل میبرد چادر نمازت از ملائك
*دیدی دختر چهار ساله ،وقتی چادر سر میکنه..میاد جلو بابا روشو میگیره .. میگه بابا چادرم قشنگه ... بابا بغلش میگیره ..
باباجان، یادت آمد دَمِ خیمه گفتی
دخترِ من به تو چادر چقدر میآید ..
بابا پاشو ببین چادرم خاکی شده بابا .. بابا .. بابا، پاشو ببین چادرم آتیش گرفته ... بابا ...*
💢تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت
💢پیداست در خوی تو تقوای حسینی
💢بابا برای خود دو تا غمخوار دارد
💢تو زینب کبری نه، صغرای حسینی
💢حبل المتین از ریشه های چادر توست
💢تو گرمی بازار فردای حسینی
*امشب مجلسمون با شبهای دیگه فرق داره، امشب حضرت رقیه سلام الله سفره داره ... امشب شهدای مدافع حرم هم میان ... شب دخترهای سه ، چهار ساله اس ...*
💢امشب خدا دعای مرامستجاب کرد
💢بابامرا برای خودش انتخاب کرد
💢من که توان پاشدن از جا نداشتم
💢خیرش قبول عمه دوباره ثواب کرد
*من دیگه نمیتونستم بلند بشم عمه زیر بغلهامو گرفت .. عمه پاشو بابا اومده عمه ...*
💢با اینکه من خودم پر درد و جراحتم
💢زخم لب تو زخم دلم راکباب کرد
💢دروازۀ پر از غم ساعات یکطرف
💢مارا یزید وارد بزم شراب کرد ...
*داره با بابا درد دل میگه .. امشب با درد دلهای این خانم بسوز .. امشب یه دلت کنار حرمش باشه .. یه دلت تو حرم ابی عبدالله باشه .. بابا خیلی دوستش داره .. اگر دوستش نداشت با سر بریده دیدنش نمیامد .. امشب اونهایی که دختر چهار ساله همراهشونه .. یه خواهش ازتون دارم .. اگر دختر چهار ساله روی زانو ت نشسته یا کنارت نشسته .. اهسته این دستت رو صورتش بگذار .. ببین دستت بزرگتر از صورت دخترت هست!!!... حالاببینید این سیلی چه کرد ... بابا*
💢در شام شامِ دختر تو تازیانه بود
💢عمه تمام خرج سفر را حساب کرد
*یعنی هر وقت خواستن ما رابزنن عمه می آمد .. بازوشو سپر میکرد..*
💢زجری که من کشیده ام ازدستهای زجر
💢عکسی کبود ازمن دردانه قاب کرد
*بابا گفتم نزن ..که بال و پرم دردمیکند ...خواهر کوچک داری اگه یکی بهش سیلی بزنه چکار میکنی ..*
💢گفتم نزن که بال و پرم درد میکند
💢اما چه سود خواهش من را جواب کرد
💢من نذر کرده ام که ببوسم لب تورا
💢حالا خدادعای مرامستجاب کرد
از شهر کوفه ،تا به شام، سنگم زدن از روی بام
انقدر بهم سیلی زدن، دیگه نمی بینه چشام
یکی بگه این دختره ، نزن .. نزن ..
ضرب لگد زجر آوره ، نزن .. نزن ..
حالا که اومدی بابا گوش بده دردِ دلمو
زخمهای روی بدنم سَر میبره حوصله مو
خسته شدم از قافله بابا، بابا...
پاهام شده پر آبله بابا،بابا...
وای!!! از سنان و حرمله ...بابا،بابا...
حرمله منو میزد !!!...بابا،بابا...
(توی همین اشکهات هر چی میخوای ازش بخواه ،بی بی دست کسی رو خالی رد نمیکنه )
بابا همیشه تو منو روی زانوت می نشوندی بابا.. اما امشب که مهمونم شدی میخوام تلافی کنم بابا ... امشب من میخوام سرت رو روی زانوم بگذارم اما دستهام توان نداره ...
آنقدر زخم به پیکر دارم
نتوانم که سرت بردارم ...
یا ابتا، یا حسین ...
یا ابتا ،یا حسین...
#روضه_دفتری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
⚫️ #روضه_حضرت_رقیه س
⚫️ #دفتری_رقیه_س 3
❣براحمد و محمود ومحمد صلوات
❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات
❣برجمله حسینیان والا صلوات
❣برقلب صبور غم به زینب صلوات
❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات
(دعای فرج)
◼️ #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
◼️ #لاحول_ولاقوة_الاباالله_العلی_العظم
◼️#السلام_علیک_یابقیه_الله_فی_ارضه
◼️#_یاصاحب_الزمان_عج 2
🔶بیایابن الحسن جانم فدایت
🔶تمام زندگیم باشد برایت
🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن
🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن
🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم
🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم
♦️یا صاحب الزمان..
(آقارو دعوت کن به مجلس
همه زمزمه کنند)
🔶بیا دردم دوا کن
🔶بیا حاجت روا کن
🔶بیا ای پور حیدر
🔶ببینم روی تو یکبار دیگر
🔶بیا دورت بگردم
🔶بیا تا دست خالی بر نگردم
♦️یاصاحب الزمان..
💠السلام علیک یا بنت رسول الله
💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید
⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه)
یا رقیه3
🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه
🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه
🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد
🔅برخوان رحمتخویشمهمان کندرقیه
🔅دستگره گشایشمشکلگشای دهراست
🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه
(محمدرضا رضوی بیگلی)
⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا..
⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه..
شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، میبرد در خانهٔ یتیما،،
میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟
گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام..
(آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟)
گفتم آقا اگه اجازه بدین..
این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم..
حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم..
⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم تو خونه اند..
میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره..
به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد..
میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند..
(سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد)
❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید
چرا اینکارو میکنید)
فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن..
میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند..
(میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند)
💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند..
آقا جان..
من یه نازدانه سراغ دارم..
من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد..
چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه..
یا حسین3
ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت..
همه اهل خرابه به گریه افتادند..
صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه..
چه خبره در خرابه؟
گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته..
صدا زد خب باباشو براش ببرید..
امان امان3
قربون دل داغدارت بی بی جان..
سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند..
مقابل سه ساله حسین گذاشتند..
صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه..
⚜امان از دل زینب 3
آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا..
بگمو نالشو بزنی..
⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید..
سر بابارو بغل گرفت...
سر بابا رو به سینه چسباند..
شروع کرد به درد دل کردن با بابا..
🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده
🌾پدر رفته با پا به سر آمده
🌾ببین دل غمینم
🌾مگو من یتیمم، پدر آمده
🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین
🌾دلم عمه امشب خبر می دهد
🌾شبم را امید سحر می دهد
🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است
🌾پدر از سفر آمده خسته است
🌾ببین دل غمینم
🌾مگو من یتیمم، پدر آمده
🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین
⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا.
⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا
⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا
⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا
⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا
✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند..
⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک
⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده..
⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک
⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا..
⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی
⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا...
⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده..
فکر کردند خواب رفته
اومدن سر بردارند
آخ دیدن سه ساله حسین جان داده..
(#دشتی)
آخ
🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی
🔳یتیمی خاری دوران یتیمی
🔳اگر دست پدر بودی به دستم
🔳چرا کنج خرابه می نشستم
هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو ..
#یا_حسین..
🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب
🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب
🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب
🔸روحش به جنان رفت برایش #صلوات
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_دفتری
شور آخرمجلس
ای شه بی سر حسین
سبط پیمبر حسین
شافع حیدر حسین
آیم بسویت حسین
بوسم گلویت حسین
به جان اصغر حسین
غنچه پر پر حسین
به جان اکبر حسین
شبه پیمبر حسین
به جان زینب حسین
به جان زهرا حسین
به جان مولا حسین
حسین مظلوم حسین
حسین عطشان حسین
حسین عریان حسین
حسین زهرا حسین
جان پیمبر حسین
شافع محشر حسین
مُهر سجودم حسین
مِهر تو دارم حسین
دردت بجونم حسین
به جان مادر حسین
کربلا میخوام حسین
حسین،حسین،حسین
@roze_daftari
#روضه_دفتری
➖➖➖➖➖➖
😭روضه ی اربعین😭
🍁زبانحال زینب س🍁
السلام ای کشته ی بی سر حسین
السلام ای یاور خواهر حسین
حالا خواهر بر گشته کربلا سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه
حرفاش وبزنه به طفلانت
نه تنها جای مادر بل جای پدر بودم
به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی
حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن
که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی
به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها
نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی
اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب
نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی
زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره
سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر
بچه های حسینش کربلا!
هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن.
کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س
اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س
داره،به حسینش میگه
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جزدختر سه ساله ات ای مهربان من
آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟
یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟
یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت،
آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!!
امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه
زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ،
بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد
امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش
آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته
چهل روز همدیگرو نبینن
مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن
یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س
حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه
غریبانه افتاده بود اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید
اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید.....
😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭
✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨
#روضه_دفتری
🕊﷽🕊
🌹#روضه_اربعین
🌾 #دفتری_اربعین
🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات
🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات
🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا
🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا
🍁وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
🖤💔🖤💔🖤💔🖤
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
✨چهل روز است حسینم را ندیدم
✨ بلایش را به جان و دل خریدم
✨چهل روز چهل منزل اسیرم
✨دعا کن در کنار تو بمیرم
✨چهل روز غم چهل ساله دیدم
✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم
✨سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
✨همین جاغرق درغم شد وجودم
✨تن پاک ترا گم کرده بودم
✨میان نیزه ها دل با ختم من
✨ ترا دیدم ولی نشناختم من
✨اگر امروز برداری سرت را
✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
✨ز جا برخیز ای نور دو دیده
✨ببین مویم سپید و قد خمیده
⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
🔘آخ کاروان رسید کربلا....
☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💔اما اما اما آی کربلائیا.....
💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
◾️هر یکی سوی مزاری میدوید
▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید
◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای
▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای
◾️گفت یارب چه سازم یا کریم
▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم
◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین
▪️دید بنشسته سر قبر حسین
⬅️زینب اومد کنار قبر برادر....
🔸(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س).....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را
🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من
⬅️((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))➡️
🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_دفتری
روضه فاطمه صغری
#روضه_فاطمه_صغری_س
#روضه_دفتری
الهی کام ناکامان بر آید
شب هجران بیماران سر آید
غم تنهایی و درد جدایی
ز هر درد و غمی غصه سر آید
◀️امروز دل بده با هم بریم مدینه ـ در خونهٔ دختر غریب ابی عبدالله ـ آی دختر دارا ـ یتیم دارا ـ خدا نکنه دختر چشم انتظار بابا باشه ـ لحظه به لحظه چشمش به دَره
گفت
خدایا رحم کن بر حال زارم
که عمر رفته بار دیگر آید
ز دشت کربلا سوی مدینه
دوباره ناله پیغمبر آید
آخ منو وصل پدر هیهات هیهات
مرا کی اینجا دست یاور آید
که عباس آن عموی تاجُ دارم
چو اکبر نوجوان از در درآید
قربون اون دختری که تو مدینه چشم انتظار بابا حسینش بود ـ کی میشه بابام بر گرده ـ دلم تنگه بابا ـ
خدا نکنه بابایی سفر بره دیر کنه ـ خدا نکنه اتفاق برا عزیز کرده ات بیفته (ای بابا)
◀️(اینو بگم برا اون کسایی که داغ بابا دیدن)
آخ دخترا قدر بابا رو بدونید
درد بی پدریُ نمیدونید
هر کسی بابا داره غم نداره
چیزی توی این جهان کم نداره
الهی هر کی سفر کرده داره
کسی براش خبر بد نیاره
⬅️بیاد اون دختری که وقتی کاروان میخواست بره مدینه ـ میخواستن از مدینه بیرون بیان همه دور بسترشو گرفتن ـ بابا حسینش اومد ـ عمو عباسش اومد ـ عمه جانش زیصلمد ـ همه دور لستر جمع شدن ـ همه دارن خداحافظی میکنن ـ دیدن فاطمه صغری داره غریبانه گریه میکنه ....
شاید درد دلش این بوده باشه
بابا جون منو همراه کاروان ببرید(عزیز دلم راه دوره تو مریضه ای) ـ عمه زینب دلم میخواد همراه کاروان بیام عمه ـ منو اینجا نزارید ـ ...
امان امان
صدا زد میخواید برید برید اما منو از حالُ روزتون با خبر کنید
⬅️دختری را که پدر در سفر است
روز و شب چشم امیدش به در است
هر صدایی که ز در می آید
به گمانش که پدر می آید
همه کوشند ز بیگانه و خویش
پی دلجویی آن طفل پریش
⏪امان از اون لحظه ای که خبر دار شد دیگه بابا نداره خبر شهادت بابا براش آوردن
امان از اون لحظه ای که صدا زدن فاطمه جان بی برادر شدی
نبودی تو کربلا هر طرف بدن علی اکبر و بابات گرفت یه طرف دیگه رو زمین می اومد.......
آخ پدرت بی کسُ بی یاور بود
تک و تنها به سر نعش علی اکبر بود
همه سهل است ز یک واقعه خون است دل من
خاک غم بر سر من باد ز گفتن خجلم
(چی شده مگه چه خبر برام آوردی الهی خبر بد برات نیارن)
فاش گویم پدرت از ستم شمر سنان
کشته شد با لب عطشان به لب آب روان
😭روضه ی اربعین😭
🍁زبانحال زینب س🍁
السلام ای کشته ی بی سر حسین
السلام ای یاور خواهر حسین
حالا خواهر بر گشته کربلا سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه
حرفاش وبزنه به طفلانت
نه تنها جای مادر بل جای پدر بودم
به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی
حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن
که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی
به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها
نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی
اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب
نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی
زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره
سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر
بچه های حسینش کربلا!
هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن.
کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س
اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س
داره،به حسینش میگه
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جزدختر سه ساله ات ای مهربان من
آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟
یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟
یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت،
آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!!
امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه
زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ،
بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد
امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش
آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته
چهل روز همدیگرو نبینن
مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن
یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س
حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه
غریبانه افتاده بود اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید
اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید.....
😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭
✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨
#روضه_دفتری
﷽
#روضه_دفتری
#امام_عسکری(ع)
#دفتری_عسکری(ع)
🌴فرزند اما دهمین را صلوات
🌴مفخر اهل زمین را صلوات
🌴عسکری آن گلِ گلزار رسول
🌴حجت دین مبین را صلوات
🌴 آن نورولایت صلوات
🌴گل گلزار رسالت صلوات
🌴خواهی که خداگناه تو،عفوکند
🌴بفرست برآن روح کرامت،صلوات
#دشتی
اَلسلامُ علیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ....
🌾شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
🌾جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
🌾عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
🌾کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
🌾در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
🌾شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
🌾این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
🌾تسلیت گوئیم امروز بر شما یابن الحسن
◼️روز عزای امام حسن عسکری...
◼️امروززصاحب عزا مهدی فاطمه است...
◼️امروز روز یتیمیه امام زمانه...
امروز هم ناله شیم با امام زمان....
قربون اشک چشمت برم آقا جان...
آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی...
امروز دم در ایستاده...
شال عزا به گردن انداخته...
آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی....
◼️هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه...
امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ...
دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه...
میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید...
ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا....
◼️آقا جان مهدی زهرا....
امروز بیا یه روزی به ما بده...
آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم....
آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن....
آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه....
اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی...
الا یا اهل العالم انا بقیة الله...
🌾دلتو ببرم سامرا و التماس دعا
◼️میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش
◼️حجة ابن الحسن گشته سیه پوش
◼️سامرا بار دیگر در عزا شد
◼️حجة ابن الحسن صاحب عزا شد
🥀آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره..
میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن....
اینقدر آقا ضعیف شده...
،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه...
ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.....
صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد...
🥀اینجا امام حسن پسرش مهدی رو صدا زد، یه مادری هم من میشناسم،پسرش مهدی رو صدا زد،ما بینِ در و دیوار قرار گرفت،صدا زد: مهدی جان! بیا... کمکِ مادرت کن
🥀از سینه اش خون میچکید
دنبال حیدر میدوید
میگفتُ با سوز جگر
یابن الحسن یابن الحسن
(گریز روضه به حضرت زهرا س)
🥀بمیرم برا امام حسن عسکری..
امام زمان اومد... کنار پدر...
ظرف آب رو برداشت...
🥀ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد...
🥀اینقدر این بدن ضعیف شده...
🥀اینقدر این بدن نحیف شده...
همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید...
از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد...
🌾امان امان(3)....
🌾نمیدونم اون لحظه امام عسکری یاد چه لحظه ای ..آخ یاد چه صحنه ای افتاد...
شاید یاد اون لحظه ای افتاد...
که عمه جانش زینب دید دارن با چوب خیزران به لب و دندان حســـــــــين.....
(گریز)
🌾یه لحظه امام حسن شروع کرد گریه کردن...
آقا صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟
🌾شاید فرموده باشه!!! مهدی جان برا تو گریه میکنم...
خیلی غریبی...
بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی
🌾اما می خوام بگم آقا جان...
درسته داغ بابا دیدی...
ولی شیعه آمدن بدن بابا رو احترام کردند....
با عزت بدن بابا رو تشیع کردند ...
🌾اما من بمیرم برای جد غریبت حسین ....
چه تشیع جنازه ای شد....
۱۰ نفر نعل تازه به اسبها زدن ...
اینقدر رو بدن عزیز زهرا تاختن...
امان امان ...
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه...
🌾چه کشید بیبی زینب ....
اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها رو کنار زد... نیزه شکسته ها رو کنار زد ...
🌾آخ یه بدنی دید بی سر...عریان.. قطعه قطعه...
چه کرد عمهٔ سادات...
یه وقت دیدن خم شد لباشُ گذاشت به رو رگهای بریده حســـــــین....
◼️هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
◼️ بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
◼️ حیدر نبوسید زهرا نبوسید
◼️ حتی نسیم صحرا نبوسید
❣﷽❣
⬛️ #روضه_حضرت_سکینه_س
◼️ #روضه_امام_حسین_ع
◾️ #دفتری_سکینه_س
▪️ #دفتری_حسین_ع ( 7 )
🍁به آیه آیه قرآن احمدی صلوات
🍁به بهترین گل گلزار سرمدی صلوات
🍁به اهل بیت رسول گرامی اسلام
🍁به غنچه غنچه باغ محمدی صلوات
(دعای فرج)
⏺السلام علیک یا بنت رسول الله
السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه
السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
السلام علیک یا بنت الحسین شهید
یاسکینه س
🔅از لطف زهرا(س) ما گرفتار حسینیم
🔅شکر خدا گرمی بازار حسینیم
(الحمدالله)
🔅هر کس که پرسید از مقام ما بگوئید
🔅با افتخارما جزو نوکرهای دربار حسینیم
🔅کاری به کار مردم دنیا نداریم
(هرکس هر چی میخواد بگه بگه ما حسین داریم)
🔅کاری به کار مردم دنیا نداریم
🔅تنها در این عالم پی کار حسینیم
🔅این رفت و آمدهای ما معنیش این است
🔅دیوانۀ یک لحظه دیدار حسینیم
⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین …
دختر حسین سکینه سلام الله علیها …
(عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت)
کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد…
◼️آی دلای کربلایی …
روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته…
( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره)
⏺گفت بابا … بابا …بابا
🍁اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد
🍁بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را
بابا …
🍁ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید
🍁مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را
(صدا زد بگو دخترم)
گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا
بابا باهات حرف دارم
(حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا)
گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا
🔷یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند…
◾️دخترو به دامن گرفت(بگو بابا)
گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو بهت دادن اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو روش کشیدی…
بابا … میدونم دیگه بر نمی گردی…
بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا…
خواستم این لحظه آخر رودامنت بشینم بابا…
دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا…
🔘 یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد…
صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا )
بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا…
(ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات قلب منو آتیش نزن بابا…
سکینه برگشت خیمه …منتظر بود
امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت)
⏺همین روضه ام باشه و ببینمت کربلا
⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد…
حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد :
وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه …
ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟
صدا زد :
«یَا جَوادَ أبِی، هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً»
ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند…
◾️امان امان …2
امان از اون لحظه ای که
مظلومانه اومد گودال قتلگاه…
( ديد عمه با يک بدن بي سر و قطعه قطعه شده صحبت مي کنه …
کنار یه بدنی داره گریه میکنه)
صدا زد «عمتي! هذا نعش من؟»
(نشناخت بدن باباش حسینو)
(سوال کرد عمه جان این بدن کیه؟)
🍁این نعش کیست گوشه ی گودال عَمَّتی
🍁از چه شده ست این همه پامال عَمَّتی
(عزیز دلم سکینه جان حق داری نشناسی… )
«نعش أبيک الحسين» اين بدن بابای مظلومت حسينه …
یا حسین … یا حسین …
قربون اسمت برم آقا جان…
⏹تا اینو شنید …خودشو انداخت رو بدن بابا…
بابا… بابا…
بابا تو که یتیم نواز بودی بابا… من دخترت سکینه ام… یتیمم بابا…
⏺اینقدر این نازدانه روسینه بابا گریه کرد…اعتَنَقَت جَسَدَ ابیها الحسین»به قدری ناله زد که بیهوش شد، نمی دونم چه کردند که وقتی به هوش اومد صدا زد: « یا ابتا أنظر الی رووسنا المکشوفه و الی اکبادنا الملهوفه(سوخته) و الی عمتی المضروبه و الی امی المسحوبه(به هر سو می کشن)...» بدن پدر رو رها نمی کنه: « فاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْاَعْرابِ حَتِي جَرّوها عَنْ نعشِ ابیها...
یه عده اوباش ریختن تو گودال یهو لحن دختر عوض شد هی صدا میزد بابا پاشو ببین دارن عمه رو میزنن بابا …
◾️ناله داری به ناله های دل سکینه خاتون سه مرتبه صدا بزن با حسین …
.
🍁با عشق حسین هر که سر و کار ندارد
🍁خشکیده نهالیست ، پر و بال ندارد
🍁ما غرق گناهیم و ز آتش نهراسیم
🍁آتش به محبان حسین کار ندارد
⏪خود امام زمان فرمود هر کس بعد از روضه جدم بر منه مهدی دعا کنه من براش دعا میکنم…
خداااا … به بدن کبود شده حضرت سکینه خدایا به بدن پاره پاره امام حسین قسمت میدیم فرج امام زمان برسان…
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیهاالسلام
#روضه_دفتری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه_دفتری حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات
🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
🍀لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه🍀
اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
#احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴