eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
24.9هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
934 ویدیو
584 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
1. حیدری هستم 15.9.99.mp3
823.6K
( علیه السلام ) استاد محترم جناب آقای حیدری هستم و این از وجناتم پیداست علوی بودن من از حسناتم پیداست همه جا سینه سپر میکنم و میگویم حیدری هستم و این از صلواتم پیداست 15/9/99
4. دریاست دلش.mp3
4.56M
( علیه السلام ) دریاست دلش ، آب حیات است علی بر خلق ، سفینة‌النجاة است علی وقتی که نبی « لَحمُکَ مِن لَحمی » گفت شایسته ذکر صلوات است علی با علي گفتا يكي در رهگذار از چه باشد جامه تو وصله‌دار؟ تو اميري و شهيّ و سروري از همه در راد مردي برتري اي امير تيزراي تيزهوش جامه‌اي چون جامه شاهان بپوش گفت صاحب جامه را بين ، جامه چيست؟ ديد بايد در درون جامه كيست ظاهر زيبا نمي‌آيد به كار حرفي از معني اگر داري بيار مرد سيرت را به صورت كار نيست جامه گر صد وصله باشد عار نيست كار ما در راه حق كوشيدن است جامه ی زهد و ورع پوشيدن است زهد باشد زينت پرهيزكار زينت دنيا ، به دنيا واگذار ای عبایت جانماز فاطمه اشک تو تسبح و ذکر فاطمه ای که تنها لایق زهرا تویی یا که بهتر عاشق زهرا تویی تو بدون فاطمه ، حاشا علی مرتضی زهرا بود ، زهرا علی از اینجا به بعد وارد ذکر مصیبت میشوند ...
2. قسمت اول.mp3
2.95M
( علیه السلام ) قلب دریا را نظر بر ساحل است هر که گم کرده علی را جاهل است صد هزاران روزه و حج و نماز هر سه اش بی حب حیدر، باطل است خدا را شکر ایامم به کام است امیرِ مومنان بر من امام است و هر کس که نمیداند ، بداند نفس بی حب او شرعا حرام است ...
3. قسمت دوم.mp3
2.51M
( علیه السلام ) شنیده ام همه دم مصطفی علی می گفت به وقت صوم و صلات و دعا علی می گفت عصای پنجه ی موسی کجا و بلعیدن ؟ بله ، به اِذن خدا اژدها علی میگفت نجات حضرت عیسی رهین همت اوست مسیحِ معجزه گر در سما علی میگفت مگر تو قصه ی طوفان نوح نشنیدی ؟ میان موج بلا ناخدا ، علی می گفت علی بگوی که در لیلهُ المَبیت ، علی پیِ رهائیِ خود از بلا علی می گفت به تازیانه چرا می زدند فاطمه را ؟ گناه فاطمه این بود یا علی می گفت توان طاقت زهرا کجا و ضربه ی پا ...؟ در آن مخاطره خیرُ النساء ، علی می گفت
2. قسمت اول.mp3
2.95M
( علیه السلام ) قلب دریا را نظر بر ساحل است هر که گم کرده علی را جاهل است صد هزاران روزه و حج و نماز هر سه اش بی حب حیدر، باطل است خدا را شکر ایامم به کام است امیرِ مومنان بر من امام است و هر کس که نمیداند ، بداند نفس بی حب او شرعا حرام است ... من بکی او ابکی فله الجنه ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
3. قسمت دوم.mp3
2.51M
( علیه السلام ) شنیده ام همه دم مصطفی علی می گفت به وقت صوم و صلات و دعا علی می گفت عصای پنجه ی موسی کجا و بلعیدن ؟ بله ، به اِذن خدا اژدها علی میگفت نجات حضرت عیسی رهین همت اوست مسیحِ معجزه گر در سما علی میگفت مگر تو قصه ی طوفان نوح نشنیدی ؟ میان موج بلا ناخدا ، علی می گفت علی بگوی که در لیلهُ المَبیت ، علی پیِ رهائیِ خود از بلا علی می گفت به تازیانه چرا می زدند فاطمه را ؟ گناه فاطمه این بود یا علی می گفت توان طاقت زهرا کجا و ضربه ی پا ...؟ در آن مخاطره خیرُ النساء ، علی می گفت من بکی او ابکی فله الجنه ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
1. صبح قیامت.mp3
6.12M
( علیه السلام ) برای صبح قیامت بس است « نام علی » و رمز رفتنِ جنت بوَد « سلام علی » به صبح روزِ قیامت بگو به صوت جلی علی امام من است و منم غلام علی به حال سجده بیفتم به احترام علی خوشا دمی که بمیرم به زیرِ گامِ علی به گُنبد و به ضریح و به حُرمتِ نجفش علی امام من است و منم غلام علی چه گویم و چه نگویم من از مَرام علی چه دانم و چه ندانم من از « مقام علی » همیشه پیش قدوم تو سجده می آرم علی امام من است و منم غلام علی دنیا اگر علی نداشت آبرو نداشت ... دنیا مدام ، شُکرِ چنین آبرو کند خلقت به روی دست ، علی را گرفت و گفت دست کسی نظیرش اگر هست رو کند با کوثرم چه کار؟ مرا ساقی اش بس است دل با چه رو از او طلب غیر از او کند با زاهدی که خواهشِ کوثر کند ، بگو بگذارد این تیمّم و قصد وضو کند ...
1. صبح قیامت.mp3
3.3M
( علیه السلام ) برای صبح قیامت بس است « نام علی » و رمز رفتن جنت فقط « سلام علی » به صبح روز قیامت بگو به صوت جلی علی امام من است و منم غلام علی به حال سجده بیفتم به احترام علی خوشا دمی که بمیرم به زیر گامِ علی به گُنبد و به ضریح و به حُرمتِ نجفش علی امام من است و منم غلام علی چه گویم و چه نگویم من از مَرام علی چه دانم و چه ندانم من از « مقام علی » همیشه پیش قدوم تو سجده می آرم علی امام من است و منم غلام علی مرا چه قدرت خواندن زِ احتشام علی مرا چه قدرت گفتن بُود « مرام علی » به درگهش ، به خدا کمترم زِ مور ، اما علی امام من است و منم غلام علی ... به حال سجده بیفتم به احترام علی خوشا دمی که بمیرم به زیر گامِ علی به گُنبد و به ضریح و به حُرمتِ نجفش علی امام من است و منم غلام علی ... 1394/03/27
1_1644669510.mp3
8.57M
( علیه السلام ) مبارک است مرا مرگ با وِلای علی هزار مرتبه ، جانم شود فدای علی خوش آن زمان که خدایم کند مقیم نجف شوم مجاور ایوانِ با صفای علی .. خوشا به حال یتیمی که در ضیاء شب کشیده شد به سرش دست مرتضی علی من که دلم به عشقت ، گشته چو مَه منجلی در همه حال بر لبم نعره ی یا علی علی کعبه علی ، مِنا علی مَروه علی ، صفا علی کیست علی ؟ بنا علی ، ذکر و دعا علی علی ..
هدایت شده از 🏴سرای شعر محتشم🏴
شکر خدا که نام علی در اذان ماست ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست ذکر علی عبادت مختص شیعه است این اسم اعظم است که ورد زبان ماست با هر نفس علی شده ذکر لبم مدام این " یاعلی " همیشه رفیق لبان ماست از " یاعلی " زبان و دهان خسته کی شود؟؟ اصلا زبان برای همین در دهان ماست دنیا و آخرت بخدا نیست جز علی بغض علی جهنم و حًبش جنان ماست ما را گمان کنم ز علی آفریده اند عشقش سرشته در گل ما ، بند جان ماست ما شیعه زاده ایم ، خدا را هزار شکر این شیعه زادگی شرف خاندان ماست ما عاشق علی شده ایم و بدون شک این هم ز پاکدامنی مادران ماست ما را چکار غیر علی را؟؟ فقط علی آری علی علی بخدا آب و نان ماست   پیرم که سایه اش همه دم مستدام گفت: عشق علی همیشه و هرجا نشان ماست
هدایت شده از 🏴سرای شعر محتشم🏴
مدح امیرالمؤمنین بر اساس زیارت غدیریه پیمبر شهر علم و مرتضی دروازه ی آن است سراغ غیر حیدر هرکسی رفته است حیران است علی که وارث علم تمام انبیا باشد کنار سفره ی علمش تمام خلق مهمان است ولای مرتضی را شیعه گر مختار خود کرده مرامش را هم اصل و پایه ی کردار خود کرده اگر تنها علی باشد امین الله فی ارضه سفیه است آن که غیر از مرتضی را یار خود کرده امیرالمؤمنین دین قویم خالق یکتاست مزار انورش قطعا حریم خالق یکتاست هزاران راه در دنیا به گمراهی شود مختوم فقط حیدر صراط المستقیم خالق یکتاست علی تا پای جان بهر دفاع از مصطفی جنگید به غیر از مرتضی در بستر احمد چه کس خوابید؟ علی بین خبرهای الهی اعظم آن هاست که بر هر امّتی فضلش چنان خورشید می تابید فضیلت های حیدر گرچه در عالم فراوان است ولی اوج مقاماتش برای خلق پنهان است خدا بر مصطفی فرمود فرزند ابوطالب امام المتّقین و شاه پیشانی سفیدان است بدون مرتضی مختوم بر نار است هر راهی نبی فرموده شک بر فضل او کفر است و گمراهی کسی که بعد پیغمبر سراغ غیر حیدر رفت خدا داند که دینِ او ندارد ارزش کاهی علیٌّ عُروةُ الوثقی علیٌّ معدنُ الأسرار علی رکن زمین است و وصیّ احمد مختار هزاران سال دنبال زوال نور او بودند ولی هرگز نشد خاموش نور حیدر کرار امیرالمومنین اصل و اساس اعتقاد ماست محبّت بر علی معیار پاکی نهاد ماست هدایت می کند با نور خود کلّ خلایق را علی تنها ذخیره بهر سختیِ معاد ماست برای حفظ دین وقتی علی میرفت در میدان حریف دلدل او هم نمی گردید یک گردان خلیفه نیست آن کس که فرار از جنگ می کرده خدا فضل مجاهد را بیان کرده است در قرآن علی در خاک برده با خودش عدل و عدالت را شده ضرب المثل عدل علی بین مسیحی ها نشد حقّ کسی ضایع سر تقسیم بیت المال به نزد مرتضی فرقی ندارد بنده با مولا ولای مرتضی باشد اساس سنجش ایمان مریدش حاتم طائی شده در بخشش و احسان طعام سفره ی خود را به سائل داد بی منّت بیان کرده نمی از فضل او را سوره ی انسان علی باشد طریق روشنِ عالم بدون شک که بوده دستگیر حضرت آدم بدون شک خدا را شکر در بند ولای مرتضی هستیم خدا بخشیده بر ما نعمت اعظم بدون شک علی باشد یگانه مقتدای عالم بالا به نامش مرده را کرده است زنده حضرت عیسی به جز پروردگار و غیر پیغمبر در این عالم کسی قادر نباشد فضل حیدر را کند احصا عدالت در حکومت ریشه ی افکار حیدر بود نشستن با فقیران روز و شب کردار حیدر بود معاویه ملاکش حیله و نیرنگ بود و بس ولی تنها رضای حق ملاک کار حیدر بود علی پای عبادت احسن الخلق خدا باشد که ضرب خندقش افضل ز فعل ما سوا باشد به هنگام نمازش تیر از پایش جدا کردند درون سجده از دنیا و مافیها جدا باشد تمام عزّت مؤمن، امیرالمؤمنین باشد که با عشق علی، سختی عالم دلنشین باشد نباید لحظه ای مؤمن جدا از مرتضی گردد خدا دستور داده در کنار صادقین باشد نباشد بنده ی حق، هرکه بدخواه علی باشد علی همراه حق و حق به همراه علی باشد سقیفه بی علی تشکیل شد پس باطل محض است مدار حق در این دنیا فقط راه علی باشد علی بعد از نبی باشد یگانه محور وحدت نباشد جانشین حق به جز حیدر در این امت اگر حیدر به امر حق هدایت می کند ما را فلانی هم به سمت آتش دوزخ کند دعوت به کام مرتضی سلطانی دنیا گوارا نیست به جز او حاکمی زاهد چنین در دار دنیا نیست که تکه استخوان خوک در دست جذامی ها به چشم مرتضی برتر از این دنیای ظلمانی است پس از احمد که باید بین مردم درس دین می گفت فقط نام خدا را مرتضی روی زمین می گفت همان وقتی که آن دو می پرستیدند بت ها را علی در سجده ذکر یا اله العالمین می گفت پناه اول و آخر امیرالمؤمنین باشد خلیفه بعد پیغمبر امیرالمؤمنین باشد پس از احمد علی نسبت به جان مؤمنین اولاست خدا گفته فقط حیدر امیرالمؤمنین باشد علی در دست دارد خلق انسان را به تنهایی هدایت می کند تا حشر، انسان را به تنهایی چنانچه ظالمین یعسوبشان اموال این دنیاست علی یعسوب باشد اهل ایمان را به تنهایی توسل بر علی کرده است هنگام بلا، آدم گرفته بیعت از امت برایش حضرت خاتم شهادت می دهم حیدر امیرالمومنین باشد که قرآن بر ملا کرده ولایش را در این عالم کسی که بر دلش مهر امیر المؤمنین شد حک نخواهد شد مسیر و مقصدش از نور حق منفک نه تنها مهر حیدر در دل شیعه فراوان است خدا هم دل سپرده بر علی باشد بدون شک
ترجیع بند مدح امیرالمؤمنین علیه اسلام خوشم با حب حیدر قد کشیدم دلم را از همه عالم بریدم به غیر از مرتضی چیزی ندارم به غیر از مرتضی چیزی ندیدم چه شوری در دلم افکنده عشقش پر از عشقم، پر از از خوف و امیدم خوشم حلقه به گوش این سرایم به هر محفل ثنایش را شنیدم حیاتش ساده تر از بندگان بود عجب شاه و امیری برگزیدم گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * صد و ده بار ذکر هو گرفتم از این دنیا و اهلش رو گرفتم مگر عقلم کم است از او نخوانم مگر کم آبرو از او گرفتم دل من زیر و رو شد از شبی که به دستم در حرم جارو گرفتم خراسان و نجف، این آبرو را هم از این سو، هم از آن سو گرفتم علی گفتم کمی زهرا بخندد چه پاداشی از این بانو گرفتم گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * خدا رو کرد با او گوهرش را تجلی صفات و مظهرش را زمان وحی نور قل هو الله میان کعبه خوانده مادرش را نبی هم در شب تاریک فتنه به حیدر می سپارد بسترش را میان اوج پرواز نمازش به سائل می دهد انگشترش را همه بی تاب بر سجده می افتند اگر افشا نماید قنبرش را گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * نجاتم داده استغفارهایش دلم را برده با رفتارهایش شده سرتاسر نهج البلاغه نَمی از باطن پندارهایش ملائک از شعف هو می کشیدند همیشه لحظه ی پیکارهایش نبی دلگرم بازوی علی بود به جای تک تک سردارهایش چنان از قلعه در را مرتضی کند ترک برداشت تا تالارهایش گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * رها کردن مرامِ پیر من نیست به دست دیگران زنجیر من نیست مرا دیوانه می خوانند مردم اگر مجنون شدم تقصیر من نیست اگر از مرتضی کمتر بخوانم اثر بر ناله ی شبگیر من نیست بدون گوهر حب ولایت به غیر از معصیت تکبیر من نیست گره خورده دلم با حب حیدر به جز این عشق در تقدیر من نیست گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * ازل از جام خود بر ما چشانده همین باده دل ما را کشانده زمان خلقت آب و گل ما کمی خاک عبایش را تکانده کسی که روی دوش مصطفی رفت یتیمان را سر دوشش نشانده خدا هم از زبان مرتضایش پیمبر را شب معراج خوانده به شوق وعده ی " یا حارَ هَمْدان..." برایم طاقت و صبری نمانده ¹ گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه * برای مؤمنین یعسوب دین است خداوند کرم روی زمین است عبای وصله دار کهنه ی او تجلی همان حِصن حصین است نشستن زیر ایوان طلایش برایم بهتر از خلد برین است اگرچه منکرانش هم نفهمند فقط حیدر امیرالمومنین است به یمن شیر پاک مادر خود تمام عمر، حرفم این چنین است گرفتار نگارم شُکْرُ لِللّٰه علی را دوست دارم شُکْرُ لِللّٰه *** ۱. امیر المومنین علیه السلام فرمودند: یا حار همدان! من یمت یرنی هر کسی بمیرد من را می‌بینید بحار الانوار، ج 6، ص 160
🌺 مدح حضرت امیرالمؤمنین ع🌺 باز هم با استعانت از خدا می سرایم در مدیح (ع) مرتضی(ع) یعنی ولای حیدری مرتضی(ع) یعنی محوری وارث علم نبی(ع) مولا علی(ع) است پس شهادت می دهم حیدر(ع) ولی است مرتضی(ع) یعنی علی(ع) حق المبین مرتضی(ع) یعنی علی(ع) حبل المتین کیست (ع)؟ رهنمای امّت است رهبر و فرمانروای امّت است کیست حیدر(ع)؟ سرپرست مؤمنین مرشد و مولای اصحاب یمین کیست حیدر(ع)؟ اوست هم شأن رسول(ص) هم طراز کوثر و شوی بتول(س) هست احمد(ص) را علی(ع) قائم مقام او اولوالامر است و مولا و امام در عبادت اوست بی مثل و نظیر مؤمنین را اوست مولا و امیر سر به فرمان رسول الله(ص) اوست از همه اسرار حق آگاه اوست از همه خلق جهان زاهدتر اوست ترجمان و ثقل اوست هیچ کس مانند او نیست مثل او از حق خود محروم نیست قهرمانان است او مملو از تقوا و ایمان است او در میان مؤمنین اوست از برای حفظ دین اوست هست قلب مرتضی(ع) قلب سلیم خُلق او چون مصطفی(ص) خُلق عظیم طینتش پاک است و او نکوست طیّب و طاهرتر از آب وضوست پاسدار دین اسلام است او دشمن طاغوت و اصنام است او او حقیقت را دلیل محکم است این جهان چون قطره امّا او یمّ است او که همراه است و همراز نبیّ یار ممتاز است و سرباز نبیّ هست وقتی مصطفی(ص) باب شهر علم باشد مرتضی(ع) اوست مولا و مؤمنین بال است بهر متقین اوست باب الله و هم شافع مؤمن به هنگام هست حیدر(ع) نور مبین روشنی بخش قلوب مرتضی(ع) با حق و حق با مرتضاست او به حق جویان عالم مقتداست او حکیمان را امام و پیشواست حاصل سعی و تلاش انبیاست آن وصی و یار خیرالمرسلین(ص) هست مثل مصطفی(ص) پاک و امین او به امّت هست عیسای نبیّ اوست چون به موسای نبیّ او است و او خداست خاک پایش توتیای چشم ماست
هدایت شده از 🏴سرای شعر محتشم🏴
نه تنها من، نه تنها تو، نه تنها آن‌که دین دارد که عالم هر چه دارد از امیرالمومنین دارد بگو در چنته‌ی خود هر چه دارد رو کند، اما مگر دنیا چه خیری جز علی در آستین دارد؟ بگو موسی، بگو عیسی، بگو آدم، بگو خاتم... که هرچه انبیا دارند امام المتقین دارد خودش گفته‌ست مخلوق است، اگرنه باورم این بود که اوصافی شبیه ذات رب‌العالمین دارد ید الله و لسان الله و عین الله و وجه الله کدام انسان در این دنیا صفاتی این‌چنین دارد؟ بخوان آیاتی از نهج البلاغه، کاملاً پیداست که او هم یک کلامُ‌اللهِ اعجازآفرین دارد زمانی که به پیغمبر تمام قوم شک کردند فقط حیدر، فقط حیدر، فقط حیدر یقین دارد خدا را شکر حیدر هست... عیدُالله اکبر هست پیمبر خاطرش تخت است از اینکه جانشین دارد بگو با یار و با اغیار، غیر از حیدر کرّار ردای جانشینی را نه آن دارد، نه این دارد حکومت بر شما کمتر از آب بینی بز بود زمانی که علی اشراف بر عرش برین دارد تمام کهکشان می‌چرخد آری روی انگشتی که هر چه خواهی انگشتر برای سائلین دارد چه حاجت دارد این مولا به انگشتر زمانی که رکاب عرش از یاقوت چشمانش نگین دارد از اشک چشم او یک قطره بر خاک نجف افتاد از آن اشک است آری، هر چه دُرّ این سرزمین دارد خدا بی‌شک برای شیعیان در جنت الاعلی از انگور ضریحش خوشه‌ خوشه دست‌چین دارد خدا را شکر هم کفوی برایش هست در عالم علی، خیرالبشر، خیر نساءِالعالمین دارد بگو تا سوره‌ی کوثر بخواند، تازه می‌فهمی چقدر این قاری قرآن صدایی دلنشین دارد... ... زبانم قاصر است اما حکایت همچنان باقی است به پایان آمد این دفتر، ولی نه! نقطه چین دارد...
هدایت شده از 🏴سرای شعر محتشم🏴
بنويسيد مرا بنده‌ى سلطان نجف بنويسيد كه عالم همه قربان نجف ما غباريم..غبارى زِ بیابان نجف بنويسيد على را گُلِ گلدان نجف وسط عرش بُوَد تختِ سليمانِ نجف آنكه بر خاك ، حياتِ دو جهان داد ، كه هست؟ آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟ آنكه در كعبه خودش اِذنِ اذان داد كه هست؟ تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست... كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف حق بده ! ديدن اين صحن تماشا دارد حرمش هم به خدا هيبتِ او را دارد نه حرم بلكه على عرشِ معلى دارد و اگر كعبه دَرَد سينه‌ى خود ،جا دارد سر ببرید ز ما بر سرِ ايوان نجف زِ قدومش همه‌ى راه به هم مى‌ريزد دلِ عشاق به ناگاه به هم مى‌ريزد تا ببيند رُخ او ماه ، به هم مى‌ريزد گر على گريه كُنَد ، چاه به هم مى‌ريزد جانِ عالم به فداى شه مردان نجف من على را به خدا رازِ خدا ميدانم ولى‌الله شده منصبِ آقاجانم ها على و بشر و كيف بشر ميخوانم به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم بنويسيد مرا بى سر و سامانِ نجف خلقت هر دوجهان گوشه‌اى از تلميحَش از كران تا به كران دانه‌اى از تسبيحَش فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش و نشد غيرِ على كَس به على تشبيهش بنويسيد على بانىِ ايمان نجف جلوه‌ى ديگرى از جلوه‌ى مولا زهراست روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست غيرِ زهرا نبُوَد همدم جانانِ نجف تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد... چاره ای نیست به جز گفتن دادِ بى داد.... چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف تو بر اين سلسله‌ها حق خلافت دارى نه فقط شيعه به دنيا تو ولايت دارى كه در عُقبى تو فقط حُكمِ حكومت دارى به غلامانِ خودت نيز عنايت دارى بطلب اين همه سرمست به ايوان نجف شاعر: آرمان_صائمی @stayashura313