eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
802 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
ای آفتاب حُسن به زیبایی‌ات سلام وی آسمان فضل به دانایی‌ات سلام در صبر شاخصی به شکیبایی‌ات سلام تنها تو کاظمی که به تنهایی‌ات سلام هرگه غضب به قلب رئوف تو یافت دست از آب عفو آتش خشمت فرو نشست ای صرف گشته عمر گران تو در نماز دُرِّ خداست اشک روان تو در نماز مطلوب ایزد است بیان تو در نماز واجب بُود درود به جان تو در نماز آن‌سان که نور عشق خدا در وجود توست از صبح تا به ظهر، زمان سجود توست تو عبد صالح و به کفَت قدرت خداست هر ادعا ز قدرت و عزت تو را سزاست هارون چگونه صاحب این دعوی خطاست کی ابر هر کجا که بباری ز ملک ماست قدرت از آن توست که بر ابر پیل‌وار فرمان دهی و شیعۀ خود را کنی سوار... ای کشتی نجات به دریای حادثات دارند شیعیان به شما چشم التفات لب‌تشنه‌ایم تشنۀ یک جرعۀ فرات بر ما ببخش از کرم خویشتن برات در آستان قدس رضا نور عین تو دل پر زند به سوی تو و کاظمین تو چون قلب مرده از دم تو جانم آرزوست چون خاک تشنه، قطرۀ بارانم آرزوست سر تا به پای دردم و درمانم آرزوست پا تا به سر نیازم و احسانم آرزوست بر من ببخش آنچه کند جودت اقتضا سوگند می‌دهم به جگرگوشه‌ات رضا
ای کلیم‌اللَه تماشا کن کلام الله را بر فراز دست خورشیدِ ولایت، ماه را نور انوار نهم، هفتم چراغ راه را در زمین و آسمان‌ها رهبری آگاه را روح رحمان، جان قرآن، نخل طور است این پسر گوهر رخشندۀ شش بحر ‌نور است این پسر این پسر بدرالمنیر و این پسر شمس‌الضحاست این پسر باب‌الکرم، باب‌الولا، باب‌العطاست این پسر باب‌المرادِ انبیا و اولیاست این پسر هم مصطفی هم مرتضی هم مجتباست... صاحب خلق و خصال و خوی احمد کیست؟ او نفس پاک صادق آل محمد کیست؟ او ماه ذی‌الحجه‌ست محو آفتاب روی او جنس آدم قبضه‌ای از خاک پاک کوی او چشم عیسی از فراز آسمان‌ها سوی او عروة الوثقای ارباب کرامت موی او آیۀ عفو الهی بر لب خندان اوست کشور ایران زیارتگاه فرزندان اوست ای جمال چهارده معصوم در رخسار تو وحیِ ساعد خیزد از لب‌های گوهربار تو آفرینش در پناه سایۀ دیوار تو روح پاک انبیا و اولیا زوار تو آسمان چشم انتظار ذکر یارب یاربت حضرت معبود مشتاق مناجات شبت... ای دُرِ شش بحر و بحر پنج دُر! روحی فداک آسمان در صحن تو بنهاده پیشانی به خاک با غبار کاظمینت روحِ هر ناپاک، پاک بی‌ولایت می‌شود رحمت، عذاب دردناک میثم آلوده‌ای عبد و ثناگوی شماست هر که بوده هر که باشد سائل کوی شماست
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری وا شد از «اَبوا» به روی خلق، باب دیگری... بال وا كن لحظه‌ای در زیر باران شهود از فراز عرش می‌بارد سحاب دیگری بوی پیراهن شنیدم، دیده بستم تا مگر یوسف شعرم ببیند باز خواب دیگری ای غزل! امشب به دریای مدیحش دل بزن دارد این امواج، گوهرهای ناب دیگری ما خدا را در جمال چارده تن دیده‌ایم خوانده‌ام این حرف‌ها را در كتاب دیگری جمله از شهر و دیار و آب و خاكی دیگرند این یكی هم می‌رسد از خاك و آب دیگری بوی احمد، بوی زهرا، بوی حیدر، بوی عشق بشنوید از این چمن، عطر گلاب دیگری حضرت خورشید هفتم، آن كه چشم روزگار با وجود او ندارد انتخاب دیگری شك ندارم جبرئیل امشب برای عرشیان وصف او را می‌كند با آب و تاب دیگری ماه كی بعد از نگاهش آفتابی می‌شود؟ می‌رود از شرم، شب‌ها در حجاب دیگری شش كتابش را خدا آورد و امشب هم گشود از كتاب معرفت، فصل‌الخطاب دیگری یا نمی‌داند بلندای مقامش تا كجاست یا ندارد منكرش حرف حساب دیگری... یا بگو باب الحوائج یا بگو باب المراد نام او حیف است بردن با خطاب دیگری
ماه ذی القعده و دلم امشب میلِ پرواز تا خدا دارد می روم سمت مقصدی روشن از مسیری که نور می بارد ماهِ احساس و شور این ماه است ماهِ فیض و سرور و مهمانی گاه حال و هوای قم داریم گاه شوقِ شبِ خراسانی یک دهه با کریمه مأنوسیم یک دهه با رئوف هم کاسه غرق لطف و کرامتِ عشقیم دائماً با زيارت خاصه اول ماه را روایت کن با احادیث و شعر و منظومه اهل قم را بشارتی باید.. مژده مژده رسیده معصومه شب میلاد دختر موسی آسمان هم دلش هوایی بود دامن نجمه غرق نور شده خاک از انوار او طلایی بود شد مدینه پر از شعف امشب تو بگو باز کوثر آورده ست نام او فاطمه ست پس حتما نجمه زهرای دیگر آورده ست با وقار و متین و عالمه است ارث زینب به او رسیده، بَلی.. در روایت نوشته اند او را راوی غصه ی غدیرِ علی هر که آورده نامه و حاجت.. ..پیش او، بی جواب و رَد نشده گفته موسی فدای او پدرش چون جوابش نمی شود نشده دختر و خواهر امام است این نورِ چشمی و عمه ی سادات مدح او بر نیامده از ما مدح او آمده به هر آیات آمد و آمد و رسید به قم از گل اَشکش آب قم شد شور قم نه ایران گرفت نور از او.. با حضورش درونِ بیت النور به چه صحن و چه مرقدی دارد به چه ایوان طلای زیبایی رو به رویش علی علی گویم یادِ ایوانْ طلای مولایی دورِ او پُر زِ عالِم و عابد دورِ او چون ستاره می بارد هر که رفته به صحن آئینه گفته که عطر حیدری دارد نام او فاطمه ست حق دارم شعر خود را سوی نجف بکشم تا بگیرم برات از خانوم باید اینجا دوباره صف بکشم ما همیشه رسیده ایم اینجا تا زِ دختر به مادرش برسیم قم شده شهر عش آل رسول تا به زهرای اطهرش برسیم می رسد کار ما به آنجا که تا دخیل ضریح او باشیم یا که در پای پنجره فولاد یادِ مشهد به گفتگو باشیم ما گدایان دختر موسی ما گدایان دست سلطانیم نه به ذی القعده و صفر، اصلاً کل سال عاشق رضا جانیم از کریمه کرامتی داریم از رئوف عرض حاجتی خواهیم ما از این خواهر و برادر هم اربعین یک زیارتی خواهیم قم به حاجات خود رسیده ولی می روم مشهدِ امام رضا تا که امضا کند امام رئوف جان معصومه، برگِ کرببلا .... یک دهه از کرامت و احسان اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم دست من را رسان به ماهِ حسین غیر از این حاجتی نمی خواهم ملتمس بر نگاهِ معصومه ملتمس بر نگاهِ سلطانم شاعرم شاعرِ قم و مشهد بی عبا هم براش میخوانم شاعر: