امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه
اگر ز قافله دوریم، خوب می دانیم
ولی به لطف تو هر سال جا نمی مانیم
و باز هم به نگاه محبتت امسال
کنار سفره این فاطمیه مهمانیم
هزار فاطمیه رفته و نیامده ای
نگو که باز بدون تو روضه می خوانیم
بیا که در گذر گرد باد این دنیا
در انتظار شروع بهار و بارانیم
قسم به ساحل چشمان ابری ات عمری ست
به لطف بارش چشم شماست گریانیم
و گر نه مثل بیابان خشک دل هامان
فقیر روزی این سفره های بی نانیم
از این که بار غم مادر تو را دنیا
به دوش برد، ولی خم نگشت حیرانیم
به انتقام غم صورت کبود بیا
که ما کنار شما پیرو شهیدانیم
.
|⇦ پَرِت سوخت
#روضه_متنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ کربلایی محمدحسین پویانفر
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
پرت سوخت ۲
به آتیش کشیدن در خونه رو پیکرت سوخت
بمیرم جلو چشمای زینبت معجرت سوخت - ای مادر
بمیرم ۲
توی کوچه ها می کِشن دشمنا حیدرت رو
با یه ضربه از تو گرفتن گل پرپرت رو - ای مادر
گناه تو مادر چی بوده / وا اُمّا
که روی تو اینجور کبوده / وا اُمّا
علی دیگه طاقت نداره / واویلا
که زهرا توو آتیش و دوده / وا اُمّا
یا زهرا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بمیرم ۲
چی باید بگم از غم سیلی و تازیونه
نزن بی حیا مادرم فاطمه نیمه جونه - واویلا
واویلا ۲
بمیرم که زخم دل حیدرت بی حسابه
سلام علی دیگه توو کوچه ها بی جوابه - واویلا
چرا رنگ زینب پریده / وا اُمّا
چرا قد مادر خیمده / وا اُمّا
الهی که بارون بگیره / پشت در
که آتیش به خونه رسیده / وا اُمّا
یا زهرا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
توو کوچه ۲
یه جوری زدن اون غلافو به بازوی مادر
که دسش جدا شد دیگه از توو دستای حیدر - وای مادر
بمیرم ۲
دوباره علی مونده و خنده ی تلخ مردم
زمین خورده توو کوچه مادر برا بار چندم - وای مادر
چهل مرد جنگی رسیدن / وا اُمّا
که دست علی رو ببندن / وا اُمّا
بمیرم که یه عده نامرد / توو کوچه
به اشکای حیدر می خندن / وا اُمّا
یا زهرا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
وا اُمّا ۲
نبودی ببینی توی کربلا خیمه ها سوخت
توو عصر دهم چادر زینبت بی هوا سوخت - واویلا
وا اُمّا ۲
نبودی توی کربلا بی کفن شد حسینت
روی نیزه ها رفته بود راس نور دو عینت - واویلا
توو گودی گودال یه نامرد / با کینه
رسیده که اینبار بشینه / رو سینه
تن خونیشو توی گودال / برگردوند
نگفت خواهرش داره از دور / می بینه
حسین جان
#احسان_نرگسی ✍
*واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو بالا بيار بگو: واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو كه بالا مياري برات سخت نيست، اما پهلو كه بشكنه، دست آسيب ببينه، بالا آوُردنش سخته... واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...
بي بي دست گذاشت رو زانويِ مولا، فرمود: علي جان! من ميرم پشت در، اينارو ردشون ميكنم، اول اينكه بابام زياد سفارشِ من رو كرد، دوم اينا زنهاشون خبر دارن كه من بارِ شيشه دارم، پشت در اومد، يه حرامي صدا زد: علي زن فرستاده پشتِ در، حالا از اين به بعد رو خودش نوشته، نوشته: معاويه! صداي نفس زدنهاي زهرا رو از پشت در مي شنيدم، يادِ سفارشات پيامبر افتادم، چند قدم عقب رفتم، اما كينه ي از علي مقابل چشمم آمد، چنان با لگد به در زدم...*
چند تایی زدند با پا در
تا که افتاد رویِ زهرا، در
گیرم از دست سنگ ها نشکست
چه کند بار شیشه اش با، در
همه کج رفته اند... حتی میخ
همه لج کرده اند... حتی در
*يه وقت صدايِ بي بي بلند شد:" يا اَبتا!" ناله ي دوم صدا زد: "يا اميرالمؤمنين!" سكوت همه جا رو فرا گرفت، يه وقت ديدن يه صدايِ بي رمقي بلند شد: "یا فِضّةُ خُذینی" سر بسته ميگم خواهرا بيشتر گريه كنن...*
بعدِ يك عمر مُراعاتِ كنيزانِ حرم
فضه ي خادمه آخر به چه كاري افتاد.
*ميگه: به حال اومد، نگفت: بچه ام رو كشتن، نگفت: دستم رو شكستن، نگفت: سينه ام رو شكستن، صدا زد:" فضه! اَينَ علي؟"فضه! علي رو كجا بردن؟ گفتم: خانوم جان! ريسمان به گردنش بستن به طرفِ مسجد بردنش، خودش رو رسوند به مسجد هر طوري بود، يه وقت صدا زد " يا اَهل المدينه!" اگه يه مويي از سَرِ علي كم بشه، ميرم كنارِ مزارِ پيامبر، پيراهنش رو به سر مي اندازم، موهام رو پريشون ميكنم، نفرينتون ميكنم، سلمان ميگه: هنوز حرف بي بي تمام نشده بود، ديدم ستون هاي مسجد ميلرزه، آقا اميرالمؤمنين از زيرِ شمشير صدام زد: سلمان! برو به فاطمه بگو: علي ميگه نفرين نكن... فرمود: امر، امرِ علي است، اما تا رهاش نكنن نميرم، اينقدر ايستاد تا ريسمان از گلويِ مولا باز كردن، بي بي يه دست به پهلو گرفته بود، هي دورِ مولا مي گشت، هي صدا ميزد: جانم فدات يا ابالحسن!...
"صَلَّ الله عليكَ يا اباعبدالله..." بي بي جان! يه شمشيرِ برهنه ديدي دلت تاب نياوُرد، واي از اون ساعتي كه نيزه دار، شمشيردار، يه عده با سنگ، پيرمردا با عصا، يه كاري كردن با بدن، وقتي خواهرش رسيد ميانِ گودال، هي صدا ميزد:" أ أنتَ اَخي؟" آيا تويي برادرِ من؟ صدا از رگ هاي بريده بلند شد"اُخَيَّ اِليَّ"...حسين...*
پس با زبان پُر گِله آن بَضْعَةُ رَّسول
رُو در مدینه كرد كه یا اَیُهَّا الرَّسوُل
این کشته فتاده به هامون حسین توست
وین صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست
*دستامون رو بالا بياريم، پدرا، مادرا، گذشتگانمون همه فيض ببرن، همه اونايي كه روضه ي بي بي رو نفس به نفس، زبان به زبان به ما رسوندن، همه فيض ببرن، صدا بزنيم: اي حسين...*
ــــــــــــــــــ
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
﷽
#فاطمیه #حضرت_زهرا
گریه کنید مادر ما بیگناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش
در قتل او مشارکت یک سپاه بود
یک لات هم نبود بگوید در آن میان
نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود
دیگر کسی به چهره ی قبلش نمی شناخت
پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود
از شدت خجالت از هم در این سه ماه
راه کلام این زن و شوهر، نگاه بود
جای تمام شهر برایش علی گریست
جای تمام شهر علی غرق آه بود
نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند
ورنه به آه فاطمه عالم تباه بود
همصحبتی نداشت دگر بعد فاطمه
تنها کسی که گوش به او داد چاه بود
رغبت نداشت پا بگذارد به خانه اش
راه عبورش از وسط قتلگاه بود
#یا_مظلوم
.
#زمزمه فارسی ترکی
#ایام فاطمیه
#شاعر:غفاری اردبیلی
#سبک ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران
◾️🦋◾️◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋
ای گُل باغ حیدر کجائی
بند قلب پیمبر کجائی
دل دگر خون شد از هجر رویت
ای پرستوی کوثر کجائی
طاقت دوریت را ندارم
جز وصالت تمنا ندارم
در بیابان چو لب تشنگانیم
ره به دامان دریا نداریم
عطر خود گل ز بویت گرفته
بوسه از خال رویت گرفته
نیمه شب بعد هر سجده گریان
عاشقت رو به سویت گرفته
شام هجران خود را سحر کن
از سر کوی ماهم گذر کن
ای شهنشاه صاحب عدالت
از کَرَم بر گدایان نظر کن
بلبلین گوگلی گلزارین ایستر
عاشقین قلبی ئوز یارین ایستر
آند اولا جان زهرایه مهدی
دل گلوب درده دلدارین ایستر
◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋
باغبان اولماسا گلستاندا
لاله گلشنده قالماز آماندی
لاله لر مثلی قاندی ئورکلر
آیریلیق بسدی قالدون هایاندا
یوسف فاطمه گَل آماندی
شیعه لر هجریدن باغریقاندی
درد هجرانووه یوخدی درمان
چوخ چتیندور آقا درد هجران
گَل سنی زینبین جانی مولا
سن گَلن یوللارا شیعه قربان
عاشقین درد هجرین بیلن یوخ
گوز یاشین صورتیندن سیلن یوخ
بیر زماندور کی بی کس یتیمون
گَلمه سون بلشینه ال چکن یوخ
دین اسلامه گَل تازه جان ویر
مکتبه رونق جاودان ویر
قاره کوینکلره گلسه رحمون
قبر زهرانی گَل تِز نشان ویر
میخ در سینه سین ایتدی یاره
گیتدی زهرا یارالی مزاره
ایلدی مرتضایه وصیّت
زینبین باشینه باغلا قاره
هر گیجه زینب آغلاردی ایوده
مرتضا سینه داغلاردی ایوده
ایلمیشدی وصیّت آناسی
باشینه قاره باغلاردی ایوده
گَل دیردی ننه یاندی قلبیم
تک قالوبدی بابام قاندی قلبیم
سیلی ردّین گورنده یوزونده
صورتین تک الولاندی قلبیم
◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋
#زمزمه فارسی ترکی
#ایام فاطمیه
#شاعر:غفاری اردبیلی
#سبک ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران
🚫#هرگونه کپی- بدون نام -لینک موجب- نارضایتی می باشد
https://eitaa.com/joinchat/2791768652Cb8d2e997c1
#حضرت_زهرا
شمعِ من سوسو مزن حیدر خجالت میکشد
دست بر پهلو مزن حیدر خجالت میکشد
خواهشی دارم که با دستِ شکسته فاطمه
خانه را جارو مزن حیدر خجالت میکشد
طاها تحقیقی
یا مهدی مناسب ایام فاطمیه فارسی و ترکی -(ای گُل باغ حیدر کجائی)
۲ ۱۰۷۷ ۱
ای گُل باغ حیدر کجائی
بند قلب پیمبر کجائی
دل دگر خون شد از هجر رویت
ای پرستوی کوثر کجائی
طاقت دوریت را ندارم
جز وصالت تمنا ندارم
در بیابان چو لب تشنگانیم
ره به دامان دریا نداریم
عطر خود گل ز بویت گرفته
بوسه از خال رویت گرفته
نیمه شب بعد هر سجده گریان
عاشقت رو به سویت گرفته
شام هجران خود را سحر کن
از سر کوی ماهم گذر کن
ای شهنشاه صاحب عدالت
از کَرَم بر گدایان نظر کن
بلبلین گوگلی گلزارین ایستر
عاشقین قلبی ئوز یارین ایستر
آند اولا جان زهرایه مهدی
دل گلوب درده دلدارین ایستر
ترکی
باغبان اولماسا گلستاندا
لاله گلشنده قالماز آماندی
لاله لر مثلی قاندی ئورکلر
آیریلیق بسدی قالدون هایاندا
یوسف فاطمه گَل آماندی
شیعه لر هجریدن باغریقاندی
درد هجرانووه یوخدی درمان
چوخ چتیندور آقا درد هجران
گَل سنی زینبین جانی مولا
سن گَلن یوللارا شیعه قربان
عاشقین درد هجرین بیلن یوخ
گوز یاشین صورتیندن سیلن یوخ
بیر زماندور کی بی کس یتیمون
گَلمه سون بلشینه ال چکن یوخ
دین اسلامه گَل تازه جان ویر
مکتبه رونق جاودان ویر
قاره کوینکلره گلسه رحمون
قبر زهرانی گَل تِز نشان ویر
میخ در سینه سین ایتدی یاره
گیتدی زهرا یارالی مزاره
ایلدی مرتضایه وصیّت
زینبین باشینه باغلا قاره
هر گیجه زینب آغلاردی ایوده
مرتضا سینه داغلاردی ایوده
ایلمیشدی وصیّت آناسی
باشینه قاره باغلاردی ایوده
گَل دیردی ننه یاندی قلبیم
تک قالوبدی بابام قاندی قلبیم
سیلی ردّین گورنده یوزونده
صورتین تک الولاندی قلبیم
غفاری اردبیلی
4_5933713137235657768.mp3
4.32M
#فاطمیه
#زمینه ای جانسوز (دشتی)
بسیارزیباو پرسوز متن وصوت👌😭😭
🖤😭🖤
آرزومه ای خدا،پرواز از این خونه كنم
قبل رفتن گیسوی،زینبم و شونه كنم
می روم از این دنیا
می شود علی تنها
من میگم رفتنیم،زینب میگه بازم بمون
ای پرستو بمون و ،بازم برای من بخون
می روم از این دنیا
می شود علی تنها
تا پای جون دادنم،من واسه جونت سپرم
تار مویی نشه كم،از سر تو تاج سرم
بشكند اگر دستم
یاور علی هستم
بین زهرا و علی،آتش در فاصله شد
محسنم اصغر شد و ،دومی هم حرمله شد
می كشه منو آخر
داغ غربت حیدر
دشمن هیزم آورده
فاطمه مگه مُرده
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@roze_daftari
#روضه_دفتری
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#فاطمیه۴
#روضه فاطمه زهرا(س)
گریز حضرت رقیه
#مداح احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
اول مجلس ودعای سلامتی امام زمان باهم رمزمه می کنیم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
🔸دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد
🔸سراغ گلی را شبانه می گیرد
🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آمد
🔸دلم برای گریه بهانه می گیرد
⬅️امروز(امشب)متوسل بشیم به مادر پهلو شکسته ایام فاطمیه عزاداری بی بی دوعالم زهرای مرضیه
یا صاحب الزمان ۲
آقاجانم به مادرتان زهرای مرضیه قسم مارا امروز(امشب) دست خالی ازاین مجلس بر نگردونی آقا
معلوم نیست آقاجان تا سال دیگه زنده باشیم که درمجلس مادرتان شرکت کنیم بعضی ها مریض دارند
بعضی ها گرفتارند بعضی ها جوان دارند یک نظری امشب بکن به این مجلس ما
چیزی نمانده اسماء، تا مرتضی بسازد
تابوت عشق خود را
تا خم کند به گریه، این دفعه میخ ها را
تا پهلویم مبادا...
(آه از غم غریبی)
چیزی نمانده اسماء، تا لحظهای که آن دم
آب روان بریزی، بر چهره¬ی کبودم
چیزی نمانده اسماء، تا مرتضی بشوید
آثار درب و دیوار
با چشم خون فشانش، خون لخته¬ها بگیرد
از دور زخم مسمار
(آه از غم غریبی)
چیزی نمانده اسماء، تا نیمه¬های یک شب😭
یک سو حسن به گریه، یک سو حسین و زینب
چیزی نمانده اسماء، تا مرتضی بگیرد
تابوت من به شانه😭
تا شرمگین سپارد، امانت پدر را
به دست او شبانه
(آه از غم غریبی)😭
یاد شهدا ت امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
خدا نیاره به آدم بگن بیا برا آخرین بار با مادرت وداع کن .. امشب شبیِ که دادِ علی بلند شد .. بچهها نتونست گریه کنن آستین به دهان گرفته بودن .. خدا نیاره آدم ببینه چطور مادرشُ کفن میکنن .. علی بدنِ زهرا رو غسل داد تا دستش رسید به بازو ورم کرده زهرا دادش بلند شد .. شروع کرد علی بدنِ زهرا رو کفن کردن …😭😭😭
اول گره رو بست، تا اومد گره بالاسرو بزنه صورت زهرا رو آروم تو کفن😭 گذاشت یه وقت نگاه کرد دید بچهها دارن نگاه می کنند . یه مرتبه رها کرد، گفت بچهها بیاید با مادرتون وداع کنید .. همه از هم سبقت میگرفتن بزار زبانِ حال بگم .. یکی میگفت مادر من حسنم .. من همون کسی ام که تو کوچه خاکایِ چادرتو تکوندم .. یکی میگه مادر من زینبم .. یکی میگه مادر من کلثومم ..، اما یه آقایی یه جور دیگه صدا زد😭😭😭
هی میگفت مادر تو مادری نبودی که وقتی حسین صدات بزنه جواب ندی .. میدونی چی شد؟ شیخ عباس قمی میگه یه وقت دیدن بند کفن آروم آروم باز شد دست شکستۀ زهرا بالا اومد بچه هارو بغل گرفت .. منادی بین زمین و آسمان صدا زد علی، بچه هارو از فاطمه جدا کن از این منظره ملائکه بی طاقت شدند عرش ولوله شده وقتی حسن و حسین گریه میکنن .. وقتی زینب گریه میکنه .. الهی برای غربتت بمیرم الهی هیچ کسی را داغ مادرجوان نشان نده خیلی
سخته درجوانی بچه ها یتیم بشن
هی حسنُ بلند میکرد بابا خدا صبرت بده حسین جان خدا صبرت بده .. زینب جان از این به بعد تو خانوم خونهای .. با احترام بچه هارو جدا کرد یعنی آی اهل عالم یاد بگیرید هر وقت دیدید بچهای خودشو رو بدن عزیزش انداخته با احترام، با ناز و نوازش جداش کنید اما گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت رقیه
هرحاجتی دارید انشالا به آبروی رقیه امام حسین حاجت روا بشید
،امشب شب ناله است،شب زمزمه است،اومدی برا کسی گریه کنی،که هیچکی به اندازه ی این خانم،واسه حسین گریه نکرده،جانم،نه فقط از لحاظ ظاهری،نه،نه فقط از لحاظ ظاهر شبیه مادرش بود،مرام و عقیده و راهش هم به مادرش زهرا می ره،شنیده بود مادرش تو مدینه هرچی خطبه خوند،بین در و دیوار رفت،تو کوچه های مدینه اومد؛نتونست رو دل این نانجیب ها اثر بذاره،آخرسر اومد تو بیابونها شروع کرد گریه کردن،آی اونهایی که می گن این گریه ها الکیه،گوش بدن،اونایی که می گن بسه چقدر گریه می کنید،دیدید بعضی ها می گن دوباره محرم اومد،این ها گریه هاشون شروع شد،خسته نشدید،هرسال گریه می کنید،ما گریه مون رو از رقیه😭 بلدیم،آخه می گن این دختر اینقدر گریه کرد،تا آخرش به آقاش رسید،به امامش رسید،ماهم اینقدر گریه می کنیم،ایشاءالله یه روز آقامون بیاد،امشب خیلی ها براشون شب عاشوراست😭😭😭
بریم در خونه ی این خانم سه ساله،گریه ای که خانم رقیه کرد،گریه ی ضعف نبود،گریه،گریه ای بود که همه بفهمند،ظالم کیه،ظلم کیه،گریه کرد که برو ببین الان اثری از دارالاماره،اثری از کاخ یزید نیست،فقط برو ببین تو این شهر برا خانم چه حرمی درست کردن،چقدر جلال داره،چقدر جبروت داره
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ مداح اهل بیت(ع)احمدبهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🥀🥀
روضه فاطمیه(۵)◼️🥀
روضه فاطمه زهرا(س)🥀
روضه شام شهادت 🥀
# اجرا استاد احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
▪️▪️▪️▪️▪️
اَللّهم صَلِ عَلی فاطمة و اَبیها و بَعلِها و بَنیها وَ سِرِّ المُستودِعِ فیها بعددِ ما احاطَ بِه عِلمُک
رفتی اگر زدستم ...راحت شدی زدنیا
امام علی مظلوم...والله مانده تنها
رفتنی به نزدبابا...باپهلوی شکسته
بگوعدومرا زد..به پشت درب بسته
نشان بده به بابا..توجای تازیانه
بگو به سینه دارم ازمیخ درنشانه
شب شام شهادت بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) است ای کسانی دراین مجلس حضور دارید میدونم حاجت داری میدونم مریض داری میدونم گرفتاری
میدونم جوان داری شب شام شهادت مادرمان فاطمه زهراست اول همرا مجلس بشیم با صاحب
بگیم آقاجان درکجای عزای مادرنشستی
یک سری هم آقا به مجلس ما بزن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
در عزای مادرت یابن الحسن یکدم بیا
تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاست
آقای من امام زمان روضه ی مادرت بیا، مگر پسر به مجلس مادر نمی آید، آقاجان ایام شب شام شهادت عزاداری مادرتان فاطمه است
یا صاحب زمان ۲
⬅️امروز(امشب)بیاین بریم درِ خونه ی فاطمه زهرا شب شام شهادت و مجلس با نامِ فاطمه( س)، امام حسین فرمودن: بخدا قسم اشکی در چشمِ کسی نمی یاد مگر اینکه مادرم فاطمه ی زهرا نظر کنه، بی بی جان امروز(امشب) به این اشکا نیاز داریم، امشب اشک تو آمیخته کن بایتیمان زهرا
⚫️خوش روزی که درخانه مادر داشتیم😭
⚫️دیده از دیدار رخسارش منوردادشتیم 😭
⚫️هرکسی جسم عزیزش روزبردارد ولی😭
⚫️ماکه نعش مادرخودرابه شب برداشتیم😭
یاد شهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند حالا دلها آماده شد برات روضه بخونم التماس دعا
⬅️اسماء میگه من آب میریختم...ولی یه وقت دیدم علی دست از غسل زهرا کشید...هی نگاه میکنه هی صورت به دیوار میذاره بلند بلند گریه میکنه...آقا جان شما به بچه ها گفتی آروم گریه کنید.چی شده داد😭 میزنی...فرمود: همچنین که غسل می دادم... دستم رسید به بازوی ورم کرده ی فاطمه...😭😭😭
امشب تا میتونی داد بزنی بگو وای مادر... وای مادر وای مادر....علی شروع کرد زهرا را کفن کردن... یه وقت نگاه کرد دید بچهها مات مبهوت... تا معجر زهرا را باز کرد دادش بلند شد... میگفت: یه خانوم هجده ساله موهاش سفید شده... زهرا روش و از علی میگرفت...تا کبودی صورتش رو علی نبینه...😭😭
انشالله خدا مادراتون رو براتون نگه داره... یه نگاه کرد دید بچه ها نگاه می کنند گفت بیاییدعزیزان برای آخرین بار مادرتون و ببینید... بچه ها آمدند جلو حسنین و زینبین خودشون رو روی بدن مادر😭 انداختند... شیخ عباس قمی میگه: همچنین که انداختن خودشونو یه وقت دستای زهرا بیرون اومد بچه ها رو بغل گرفت... منادی بین زمین و آسمان صدا زد: علی... بچه ها رو از مادرشون جدا کن...چرا؟. چون این بچه ها طاقت ندارن و ملائکه طاقت ندارن گریه بچه های فاطمه رو ببینن... علی با احترام بچه ها رو بغل گرفت... ناز و نوازش میکرد... حسن جان خدا صبرت بده... حسین جان خدا صبرت بده...زینب جان منم بی مادر شدم...به همه عالم خواست یاد بده یادتون باشه هر وقت دیدی بچه خودش رو روی بدن عزیزش انداخت باید با احترام بلندش کنی اما جمله آخرو التماس دعا
تو که میتوانی بمانی بمان ... عزیزم تو خیلی جوانی ... *بذار اینطوری بگم* ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی ... تو هم مثل من نیمه جانی بمان .....زمین گیر من آسمانی بمان ....مرو فاطمه فاطمه فاطمه
تایپ مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی ✍
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
# فاطمیه(۶)🥀🥀▪️
روضه حضرت فاطمه زهرا(س)🥀
(بعداز شهادت)🥀
گریزحضرت زینب
مداح احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید
🔸به روی دست ملائک بهار می آید
🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید
هرکجا نشستی...
اول مجلس...
همه با هم...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
🔸دلا بیا به سرای علی سری بزنیم
🔸به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم
🔸خبر رسیده که این روزها علی تنهاست
🔸بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم
🔸نشد برای مریض علی گلی ببریم
🔸بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم
🔸کسی به گرد یتیمان او نمیگردد
🔸بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم
🔸کنون که جان علی خفته است در دل خاک
🔸بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم
⬅️حالامردم مدینه راحت شدید مادرمان روکشتید دیگه صدای مادربه گوش نمی رسد اخه خودشان گفتند یاروز گریه کن یاشب خسته شدیم از گریه هات(روز) شب یتیمی بچه های مولایمان امام علی است ای کسانی که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای می دونم حاجت داری گرفتاری مریۻ داری جوان داری برای هرحاجتی امدید ازمادر پهلو شکسته درخواست نماید حاجت روا میشید اول مجلس همرا بشیم با صاحب الزمان بگیم اقاجان درکجای عالم در عزای مادر نشستی همه باهم صداش بزنیم
یا صاحب الزمان ۲
⬅️ابن عباس میگه بعد شهادت بی بی فاطمه رفتم سری به امیرالمومنین بزنم همین که وارد دهلیز خانه شدم دیدم فاتح بدر و خیبر - لنگر زمین و آسمان - رو زمین نشسته - حسنین رو زانوان علی نشستن - زینبین دور بابا میگردن - حضرت با انگشت موهای زینب رو مرتب میکرد - ابن عباس میگه یه صحنه ای دیدم جگرم آتش گرفت - هرخانه ای مادر از دست میده پدر دور بچها میگرده آخ قربان دردهای دلت برم آقا- نمیدانم داغ فاطمه چه کرده با امیرالمومنین که بچها دارن دور بابا میگردن اما عزادران مرگ مادربرای دخترها سخته چون مادر انیس دخترها راز دل به مادر میگه انشالا هیچ خانوادهای را داغ مادرنشان ندهدیکی ازخاطرات مادرچادورنماز که هیچ وقت یاد دخترنمی ره ... میگه زینب رفت چادر مادر رو پوشید اومد جلو بابا راه میرفت - بابا جان ببین شبیه مادرم شدم یا نه آخ قربان دردهای دلت برم بی بی - میخواد دل بابا روشاد کنه )همه ما می دونیم دخترها علاقه ی زیادی به بابا دارند ومعرف هستد به بابای اما عزیزان عزدار شما بمن😭 بگیدکدام روزه را بخونیم که اسم زینب نباشه😭 سلام ما به آن خانمی که یه عمری مصیبت کشید اما صبر کرد
چهارپنچ سال نداشت داغ جدش رسول الله رادید صبر کرد هنوز غسل پیامبر خشک نشده بود پهلوی مادرش
زهرا راشکستند جلو چشمانش به مادرش سیلی زدند اما صبر کرد فرق شکسته باباش علی را دید صبر کرد😭😭
یک روز هم تکه های جگر برادرش حسن رادیدبازهم صبر کرد درروز عاشورادرنصف روزجلو چشمانش تمام عزیزانش را شهید کردندبازهم صبر کرد😭تمام دل خوشهای زینب حسین بود اما امان از آن لحظه ای که حسینش هم صدا زد خواهرم زینب من هم رفتم عرضه داشت حسینم برای من که کسی نمانده توهم میخوای بری زینب رو تنها بگذاری ای یادگار مادرم حسین اگر دست ولایت ابی عبدالله نبود بی بی زینب در کربلا جان میداد😭
ابی عبدالله فرمودند: خواهرم آنقدر بی تابی نکن تا صدای تکبیر میاد بدان من زنده ام اما دیدند صدا آقا به گوش نمیرسه همه از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند
حسین آرام جانم ..حسین روح روانم
😭😭😭
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ مداح اهل بیت (ع )احمد بهزادی✍
صلوات شادی روح پدرو مادرم
🥀🥀🥀🥀🥀