گروه مداحی مجمع الذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/3464298690C2efb4a55b4
#روضه امام زمان عج
ویژه محرم وصفر
سر راه تو نشستن چه صفایی دارد
دل من با تو عجب شور و نوایی دارد
چه شود یک نظری گوشه ی درگاه کنی
آخر ای دوست حریم تو گدایی دارد
بس که با ناله ی تو انس گرفتم همه شب
دل من زمزمه ی کرب وبلایی دارد
آقا جان اگر « برات کربلا » را به من عنایت کنی، اگر شما من را به امام حسین حواله بدهی! وقتی در زیر آن قبه ی نورانی که دعا مستجاب است بایستم صدا می زنم: خدایا امام زمانمان را به فریادمان برسان.
یا صاحب الزمان اگر بدون عنایت و توجه شما زائر کربلا شوم، اگر زیارتم بدون عنایت شما باشد، بدون توجه شما باشد، با این کوله بار سنگین گناهی که دارم می ترسم اربابم حسین به من نظر نکند. آقا جان می ترسم آن عشق و صفا را درک نکنم.
آقا ترحمی، لطفی، محبتی، گوشه ی چشمی! یا صاحب الزمان شما خودتان فرمودید: « و الله! لاَنا اَرحمَ بکم مِنکم بانفسکم ... »
به خدا سوگند! که من نسبت به شما از خود شما مهربان تر و رحیم تر هستم.
آقا جان، عزیز دلم می دانم و اعتراف می کنم که اگر محبت و مهربانی شما نبود من کجا و مناجات و درد با شما کجا؟
اما من به محبت و مهربانی شما محتاج ترم.
آقا جان نگاه به عمل بدم نکن. اگر من بدم شما خوبی، شما فرزند فاطمه ای، کریمی، رحیمی، یابن زهرا، یک لحظه دست های نازنینت را بلند کن یک دعایی در حق ما بفرما.
« یا ولی الله ان بینی و بین الله عزوجل ذنوباً لا یدتی علیها الا رضاکم. »
یابن الحسن بین من و خداوند گناهان فاصله و جدایی انداخته، احساس می کنم دیگر صدای ناله و گریه ی من اثری ندارد.
یا صاحب الزمان اگر شما من را نبخشی، اگر از دستم راضی نشوی، خدا از من راضی نمی شود.
آقا چه کنم که بعد از مجالس ماه عزای جدّتان به شما نزدیک شده باشم؟
آقا چه کنم اشک چشمم مورد قبول شما واقع شود؟
آقا جانم یا صاحب الزمان، امام زین العابدین فرمود: اگر گرفتارید و اگر حاجتمندید خدا را به حق دردهای دل عمه ام زینب قسم دهید.
خدایا به حق زینبی که از لحظه ی ورود به کربلا اشک چشمش خشک نشده بود چرا که او اسیری و بی برادری خود را نظاره می کرد و خبر از این مصیبت عظمی داشت، ما را ببخش.
مصائبی که زینب دید در مدینه، در کربلا، در نجف، در شام، در... خیلی بود نمی دانم کدام را به شما بگویم، در مدینه مصیبت مادر را در سنین چهار یا پنج سالگی دید، بعد از مادر، داغ پدرش علی را دید، بعد از داغ پدر، جگر پاره پاره ی برادرش امام حسن را دید، بعد از امام حسن که فرمود: لا یومک یا اباعبدالله، داغ پشت داغ در کربلا دید، داغ علی اکبر، داغ فرزندان خودش، داغ طفلان امام حسن، داغ علی اصغر، داغ برادرش عباس و از همه مهمتر از روی تل زینبیه! یا اباعبدالله! دید که شمر لعین روی سینه حسین ...
#روضه_امام_زمان عج😭
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
VID_20220901_153306_298_out.mp3
1.04M
❤️مناجات زیبا با امام زمان ارواحنا فداه....
#استاد_پناهیان
#امام_زمان
#امام_حسین
#اربعین
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
عمریست بیقرار، به سر میبریم ما
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضهها و نواخوان نوحهها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بی سر است
از سر گذشتهایم چو بر این سریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماست
جان دادگان زندۀ این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین
امروز لشکر شه بیلشکریم ما
ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
ما امّت نه دی و اهل حماسهایم
مرد جهاد و همقدم حیدریم ما
حرف ولیّ ماست که «من انقلابیام»
در راه انقلاب ز جان بگذریم ما
با طلحه و زبیر بگویید تا ابد
عمّار وار همنفس رهبریم ما
«اَلفتنةُ أشدُّ مِن القتل» خواندهایم
هرگز ز جرم فتنهگران نگذریم ما
با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکۀ آخریم ما
#محمدمهدی_سیار
.
|⇦•اي ملائک سوي يثرب...
#روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حسین هوشیار
●━━━━━━───────
"یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّه، یا مُحَمَّد بن عَبدِالله، یا اِمامَ الرَّحمَه، یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِه، یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه"
اي ملائک سوي يثرب همه پرواز کنيد
شمع سان، ناله و سوزِ جگر آغاز کنيد
همه با هم به سَما دستِ دعا باز کنيد
خون فشانيد ز چشم و به خدا راز کنيد
مُهرِ غم، نقش به بال و پرتان مي گردد
مرگ دورِ سَرِ پيغمبرتان مي گردد
پيک غم از حرمِ خواجه ي اَسرا آيد
خبر از فاجعه ي محشر کبري آيد
کاورانِ اَجل از جانبِ صحرا آيد
نگذاريد دَرِ خانه ي زهرا آيد
قاصد مرگ کجا، کعبه ي مقصود کجا
مَلَکُ الموت کجا، خانه ی معبود کجا
* مثل پروانه ای حضرت زهرا داره دورِ بابا میگرده، اشک میریزه، دستمالِ نمناکی روی پیشانی گذاشته، تبِ بدن رسول اکرم، تن فاطمه رو میلرزونه، ناگهان بی بی صدای در شنید، آمد پشت در حضرتِ فاطمه، در رو باز کرد، یه نفر دَمِ در ایستاده با ادب، اجازۀ ورود میخواد، شما کی هستید؟ گفته باشه: من سائلِ دَرِ این خانه هستم، گفت: برو ای سائل، برو حالِ پدرم خوب نیست، برو یه وقت دیگه ای بیا...*
اَجل اِستاده هراسان به دَرِ بيت رسول
پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دُخول
لرزد از زمزمه ي او دلِ زهراي بتول
فاطمه نزد پدر آمده محزون و ملول
*اومد پیش بابا، کی بود در میزد؟ پدر جان! گفت: من سائلم، میخوام شمارو ببینم، دوبار، سه بار تا حالا اومده، پیغمبر فرمود: فاطمه جان! نشناختیش؟...*
که اي پدر پيک عجيبي است تو را مي خواند
کيست کز هر نَفَنش قلب مرا لرزاند
گفت در پاسخِ زهرا پدر، اي پاک سرشت
دست تقدير براي تو غمي تازه سرشت
پدرت مي رود امروز به گلزار بهشت
آسمان کوهِ بلا را به سر دوش تو هِشت
فَلَک امروز پُر از ناله ي جبرائيل است
اين غريبي که بُوَد پشت در، عزرائيل است
* دخترم! این برادرم مَلَكُ الموتِ، از هر در خونه ای بخواد وارد بشه اجازه نمیگیره، اما چون تو جلوی در ایستادی، تا تو اجازه ندی وارد نمیشه...
یا رسوالله! نذاشتن آب کفنت خُشک بشه، کاش فقط اجازه نمیگرفتن، اومدن هیزم آوُردن، کاش فقط هیزم می آوُردن، آتیش زدن، با لگد در رو شکستن...
یارسول الله! بعد از رحلت شما...*
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد
رفتی و خنده به کاشانۀ تو گشت حرام
رخت مشکیِ یتیمی به تنِ زهرا شد
عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت
حکم بر خانه نشینی علی امضا شد
بعدِ تو حُرمت کاشانۀ تو حفظ نشد
پای اولاد حرامی به حریمت وا شد
دخترت پشت در و آتش و دود و مسمار
خوب فرمان موَدت به خدا اجرا شد
*مگه آیۀ قرآن نیست که خداوند فرمود: ای پیغمبر! به این مردم بگو:"لا اَسئَلُکُم عَلَیه اَجرًا، اِلا مَوَدَةَ فى القُربیٰ"
بیست و سه سال زحمت چه زحمت ها کشید، دندونش رو شکستن، محاصره اش کردن، تحریمش کردن، شکمبه شتر روی سرش خالی کردن، زدنش، تبعیدش کردن، دلش رو شکستن، اما پیغمبرِ مهربانیِ، اهل گذشته، اهل ندید گرفتنِ، اما فرمود به امر خدا: هیچ مزدی از شما نمیخوام، فقط به من قول بدید با بچه هام مهربون باشید، با دخترم مهربون باشید، دلشون رو نشکنید...
یا رسول الله!....*
خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت
چند باری به زمین خورد علی تا پا شد
روضه ها هست، بمانند، ولی عاشورا
تشنه لب شاهِ غریبی که تک و تنها شد
از بلندی فَرَس تا به زمین خورد شنید
صحبت از غارتِ معجر ز سَرِ زن ها شد
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
*مگه شما حسین رو بغل نمیکردی؟ مگه روی دوشِ جاش نبود؟ مگه رویِ سینۀ شما جاش نبود؟
وقتی پیغمبر داشت جون میداد، امام حسین سن و سالی نداشت، تو اون عالمِ بچگی خودش رو انداخت رو سینۀ پیغمبر اکرم، اهل خانه اومدن بردارن، آخه سینۀ محتضر رو باید سَبُک کنی، اما دیدن دست پیغمبر داره اشاره میکنه، دست نزنید، وقتی حسینم رویِ سینۀ منه من راحت جون میدم...
یه روز حسین رویِ سینۀ پیمبر، یه روزم رویِ خاکِ کربلا...ای حسین...*
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو
گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد
سر او تا که جدا شد زره اش را بُردند
زره اش هیچ، سرِ پیرهنش دعوا شد
#شاعر محمد جواد شیرازی
#رحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#حاج_حسین_هوشیار
👇
14000712-hoshyar-roze.mp3
5M
|⇦•اي ملائک سوي يثرب...
#روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حسین هوشیار
2. کاش گردی گردم.mp3
10.02M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد #میرزامحمدی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کاش گردی شوم و از کرمت
بنشینم به کنار حرمت
کاش چون ماه ،به شبهای دراز
داشتم با حرمت راز و نیاز
کاش چون اشک ،کنارت افتم
به روی خاک مزارت افتم
روی جانها همه بر تربت تو
سوز دلها همه از غربت تو
غربت آن نیست که از داغ جوان
قد بابا شود از غصه کمان
غربت آن نیست
که سر برسر نی
ره کند با سپه دشمن طی
غربت آن نیست
که با ضربت سنگ
چهره از خون جبین گردد رنگ
غربت آن است
که فردی مظلوم
شود از کینه ی همسر،مسموم
غربت آن است
که بعد از کُشتن
بارش تیر ببارد به بدن
تیر بارید ز بس بر بدنت
بدنت گشت یکی با کفنت
قلب احمد
که برایت خون بود
به همه مردم عالم فرمود
روز محشر که همه گریانند
اشک ریزانِ حسن خندانند
#حاج_غلامرضا_سازگار
#بیست_و_هشتم_صفر
به همت جواد افشانی
امام حسن مجتبی ع شهادت
نه چاه بود که غم را به سینه اش بسپارد
نه همدمی که دمی سر به شانه اش بگذارد
جوانی همه ی نوکران آل پیمبر
فدای شاه کریمی که سنگ قبر ندارد
بردیا_محمدی
تو بیکران آسمونی
بالاتر از فهم زمینی
حالا دیگه همه میدونن
آقا معز المومنینی
بمیرم من / که محرم به جز غم نداری
بمیرم من / رو زحمات یه مرهم نداری
بمیرم که / توی خونه محرم نداری
صحن چشام
شده پر از ستاره
باز میخونم
با دل پاره پاره
سینه زنا_حسن حرم نداره
(آه و واویلا غریب زهرا)
قوربون اون که تو رواقش
خاکی میشه بال کبوتر
همه میگن حسین غریبه
حسن شد از حسین غریب تر
غریبونه / که قبرش یه زائر نداره
غریبونه / که حتی مجاور نداره
غریبونه / که غم از مزارش میباره
از آسمون
اشک عزا میباره
زهرا میگه
با دل پاره پاره
سینه زنا_حسن حرم نداره
(آه و واویلا غریب زهرا)
داره تو رو میکشه کم کم
بغضی که داری توی سینه
نمیره از خاطرت اقا
جسارت اهل مدینه
چی دیدی که / یه شبه موهات سفید شد
دلت دیگه / از این دنیا نا امید شد
همه میگن / حسن تو کوچه شهید شد
ای وای
موندن اثر نداره
برا مرغی
که بال و پر نداره
از درد تو_ببین خبر نداره
(آه و واویلا غریب زهرا)
شاعر: رضا شریفی
📢حـاج مـــهدی رســولی
🔶تو بیکران آسمونی...
🔳ایام #شهادت امام حسن مجتبی (ع)
#حاج_مهدی_رسولی
#واحد_سنگین_فارسی
#شهادت_کریم_اهلبیت
جلوه ی هل اتی امام حسن
لطف و مهر و صفا امام حسن
حُسن و حجب و حیا امام حسن
چشمه سار سخا امام حسن
پای تا سر کرامتی مولا
در محبت قیامتی مولا
سکه ی معرفت به نام شماست
کرم و جود در مرام شماست
جوهر نور در کلام شماست
صلحتان پایه ی قیام شماست
تو حسینی حسین هم حسن است
سبز و سرخ عقیق از یمن است
خانه ی تو بهشت دل ها بود
باغ سبز خدا شکوفا بود
در نگاهت حضور پیدا بود
درِ دار الضیافه ات وا بود
هر کسی سایل درت می شد
مست از فیض محضرت می شد
جاهلی بد شروع و نیک انجام
با دلی پر رسیده بود از شام
بی ادب لب گشود بر دشنام
خنده کردی به روی او که : سلام
ای مسافر ز راه آمده ای ؟
خسته و بی پناه آمده ای
ناسزا گفتی ام ، ثنا بدهم
مرکب و آب یا غذا بدهم
دردمندی اگر ، دوا بدهم
هرچه خواهی بخواه تا بدهم ...
آب شد از خجالت آن شامی
گفت : الحق که اصل اسلامی
به سوی حج چه ساده می رفتی
خسته پای پیاده می رفتی
که دل از دست داده می رفتی
با شکوه و اراده می رفتی
کعبه مشتاق استلام تو بود
حجرالاسودش غلام تو بود
صبر ، مبهوت بردباری تو
کس ندیده است بیقراری تو
کوثر و زمزم ، اشک جاری تو
سیلی کوچه زخم کاری تو
جگرت را نه همسرت سوزاند
داغ جانسوز مادرت سوزاند
🔸شاعر: کمیل کاشانی
📢حـاج مـــهدی رســولی
🔶جلوه ی هل اتی امام حسن...
🔳ایام #شهادت امام حسن مجتبی (ع)
#حاج_مهدی_رسولی
#مناجات
#شهادت_کریم_اهل_بیت
هرجا روی خاک میشینم
هرجا سنگ قبر میبینم_گریه م میگیره
زیر سایه بون میشینم_گریه م میگیره
نه گنبدی نه چراغ / نه صحن و رواق
میمیره برات / شیعه به خدا
بازم نم بارون / رو گونمون میزنه
دوباره غمت / داغ روی قلب منه
منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد
فقط رو لبم / ذکر یا امام حسنه
(آقام آقام آقام یابن الزهرا )
وقتی تو حرم میشینم
صحن مشهد و میبینم_گریه م میگیره
طاق و گنبد و میبینم_گریه م میگیره
نه صحن و ایوونی / نه روضه خونی
می باره قلبم / رو خاک بقیع
یه روز تو مدینه / برات حرم میسازیم
حرم برا تو / شاه با کرم می سازیم
جلوی حرم / صحن قاسم بن حسن
آره میسازیم آقا / خوبشم میسازیم
بازم نم بارون / رو گونمون میزنه
دوباره غمت / داغ روی قلب منه
منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد
فقط رو لبم / ذکر یا امام حسنه
(آقام آقام آقام یابن الزهرا )
شاعر: علیرضا رأفتی
📢حـاج مـــهدی رســولی
🔶هر جا روی خاک میشینم...
🔳ایام #شهادت امام حسن مجتبی (ع)
#حاج_مهدی_رسولی
#زمینه_فارسی
#حرم
#بقیع
#شهادت_کریم_اهل_بیت
(حسن جان غریب فاطمه)
از اون شب که فاطمه رفت
چشاش شد دریای غربت
حسین شد معنای گریه
حسن شد معنای غربت
امامی_که دریای کرم بود
نصیبش فقط ظلم و ستم بود
همیشه دلش لبریز غم بود
یه عمر از درد و غم بیصدا سوخت
غریب و تنها_بی همنوا سوخت
همیشه خون بود
قلبی که بین کوچه ها سوخت
(حسن جان غریب فاطمه)
غم و درد و اشک چشماش
همیشه داشت بوی مادر
حسن دیده ضرب سیلی
چه کرده با روی مادر
تو خونه گلی پر پر ندیده
پر از اشک چش خواهر رو دیده
رو خاکا خودش مادر رو دیده
خودش دیده که مادر زمین خورد
یه عمر از این غم خوابش نمیبرد
همین غم ها باعث شد که مثل لاله پژمرد
(حسن جان غریب فاطمه)
شاعر: بهمن عظیمی
📢حـاج مـــهدی رســولی
🔶از اون شب که فاطمه رفت...
🔳ایام #شهادت امام حسن مجتبی (ع)
#حاج_مهدی_رسولی
#زمینه_فارسی
#بقیع
#شهادت_کریم_اهل_بیت
لحظۀ وداعه دیگه بیقرارم
دم آخری سر رو پای علی میذارم
گریه میکنه فاطمه کنارم
میشینه غمی باز به روی سینهم
وصیتای آخرمو میگم
انگاری دارم کوچه رو میبینم
إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین
قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین
لحظۀ وداعه دیگه بیقرارم
میسوزه دلم با دیدن دو یادگارم
میمونه حسن تو مدینه غریب
کشته میشه با زهر غم و جفا
میمونه حسینم بییار و حبیب
کشته میشه تشنه تو کربوبلا
إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین
قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین
شعرا: یوسف رحیمی و محمدرضا رضایی
📢حـاج مـــهدی رســولی
🔶لحظه وداعه...
🔳ایام #شهادت امام حسن مجتبی (ع)
#حاج_مهدی_رسولی
#زمینه_فارسی
#بقیع
#شهادت_کریم_اهل_بیت
زدم آقا باز به شما رو
دلم رو کردم اب و جارو
دخیلتم ضامن آهو 2
گدای شاه طوسم
با اسم تو مانوسم
اگه بشه قسمت باز
ضریحتو میبوسم 2
چقدر کبوتر داری یا سلطان
غلام و نوکر داری یا سلطان
تورو که میدم سوگند به زهرا
هوامو بیشتر داری یا سلطان
علی علی موسی الرضا
مدد علی موسی الرضا 3
اونقدرم نیستم اقا بد
کرده دلم هوای مشهد
پر بگیرم به دور گنبد 2
اسیر صیادم من
واسه تو فرهادم من
گدای صحن قدس و
پنجره فولادم من 2
خدا روشکر هرچی خواستم دادی
منم گدای تو...مادر زادی
پرم بده تا بین الحرمین
آقا جون از تو صحن آزادی
مدد علی موسی الرضا 3
تو رو دارم غصه ندارم
شده تموم افتخارم
منم امام رضا رو دارم 2
بازم باهام خوب تا کن
زندگیمو زیبا کن
اگه تو دوست داشتی بعد
براتمو امضا کن 2
محاله دست از عشقت وردارم
رهام کنی والله بیچارم
نشسته عشقت تو کنج قلبم
من از همه جز عشقت بیزارم
مدد علی موسی الرضا 3
امام رضا امام رضا امام رضا...
شاعر: احسان بمانی
🔉 پست ویژه #شهادت امام رضا(ع)🔉
🎤حاج مهدی رسولی
🔉 مدد علی موسی الرضا....
#حاج_مهـدی_رسـولـے
#شور
#امام_رضا
#شهادت
#امام_رئوف
.
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
رسیدم از سفر و هرچه دیدهام حسن است
که اربعین همهاش هم حسین هم حسن است
نفس نفس علی است و تپش تپش زهراست
و دم حسین اگر هست بازدم حسن است
مِن الازل علی است و الی الابد زهرا
به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است
نوادگان حسین وحسن یکی هستند
و جَدِ ارشدِ این نسل محترم حسن است
به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است
که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است
طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست
میان راه ببین که قدم قدم حسن است
فقیرها همه در اربعین کریم شدند
چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است
به روی تیرک این جادهها به موکبها
نگاه کن که ببینی به هر علَم حسن است
پیادهها به حرم میرسند و میفهمند
کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است
چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله
حسین نه به گمانم در این حرم حسن است
* *
رسید کرببلا زینب و بر حسین اش دید
کنار مادرشان روی خاک غم حسن است
* *
از آن زمان که حسین از حسن شنید چه شد
جگر خراش حسین و پُر از الم حسن است
از آن زمان که نشستند و حرفِ کوچه زدند
به پیچ و تاب حسین و به قدِ خم حسن است.
#حسن_لطفی✍
.
#رحلت_رسول_اکرم_ص
#شهادت
آنکه با غمزههای گفتارش
درسآموزِ صد مدرّس بود
در نفسهای آخرِ عمرش
قلم و کاغذی طلب بنمود
چون که میخواست مردمِ دینش
نشوند از مسیر حق، گمراه
خواست در آخرین وصیت خویش
بنویسد: "علی ولیالله"
ناگهان از میان جمعیت
محضر حضرت رسولالله
یک نفر _آنکه دانی و دانم_
گفت "ان الرجل لیهجر"... آه
او که آیات را نمیفهمید
گفت قرآن برای ما کافیست
او نفهمید که کلام رسول
جز کلام خدای سبحان نیست
آن رسولی که گفت: ای مردم!
یک امانت زِ من کنار شماست
اجر پیغمبریِ من، تنها
احترامِ به دخترم زهراست
چند روزی گذشت... مردی که
بر نبی بست تهمتِ هذیان
او که قرآن برای او بس بود
حملهور شد به کوثر قرآن
کوچه آماده، هیزم آماده
یک نفس مانده بود تا آتش
داد زد: ای اهالیِ خانه
یا که بیعت کنید یا آتش...
همه گفتند: فاطمه آنجاست
گفت: فضه، حسن، علی، یا او،
هرکسی پشت درب این خانهست
طعمهی آتش است حتی او
همه گفتند: محسنش پس چه؟
گفت: فرقی نمیکند اصلاً
باید این خانه را بسوزانم
مرد باشد میانِ آن یا زن
چند لحظه سکوت کرد و سپس
چند گامی سوی عقب برگشت
همه گفتند: منصرف شده است
همه گفتند که بخیر گذشت
ناگهان باز سمت خانه دوید
لگدی زد به در...خدا!... مادر
فاطمه بیسپر...خدا!... محسن
در شده شعلهور...خدا!...مادر
شاعر: #حمید_رمی
.
#رحلت_رسول_اکرم
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد
اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد...
تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح
بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد
خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود
دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد
دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد
آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد
روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت
پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد
آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع)
بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد
طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت
از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد
¤
رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا-
تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد
دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید
وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد!
#مرضیه_عاطفی
.
.
◾ #دودمه شور سینهزنی
◾ #آخر_صفر
◾بنداول
غرق خون گردیده تابوت امام مجتبی
شور ماتم شد به پا(۲)
◾بنددوم
شد مدینه پیش چشمان همه کرببلا
شور ماتم شد به پا(۲)
◾بندسوم
تازه شد داغ غم مسمار از جور و جفا
شور ماتم شد به پا(۲)
◾بندچهارم
آخر ماه صفر داغ حسن داغ رضا
شور ماتم شد به پا(۲)
◾بندپنجم
در کنار جسم بابا فاطمه صاحب عزا
شور ماتم شد بپا(۲)
.
مدح حضرت رضا علیهالسلام
السلام ای هشتمین نور خدا
السلام ای بردو عالم مقتدا
السلام ای نور چشم انبیا
پاره ی قلب پیمبر یا رضا
السلام ای هستی آل عبا
نور چشمان علی مرتضی
السلام ای در ولایت منجلی
آل عصمت را تویی سوم علی
السلام ای نوربخش عالمین
شافع شیعه به روز نشأتین
من کجا و مدح تو آقا کجا ؟
من کجا و ذکر تو مولا کجا ؟
مدح تو از خالق سبحان بود
وصف تو در سوره ی قرآن بود
سوره والشمس نقش روی تو
سوره واللیل وصف موی تو
نوربخش عالم امکان تویی
رهنورد خالق سبحان تویی
ای همه عالم فدای روی تو
قبله ی جمع خلایق کوی تو
صحن زیبایت بهشت شیعه است
زائر تو تا به محشر بیمه است
در حریمت می وزد بوی بهشت
بر روی قلبم خدا نامت نوشت
صحن هایت بوی جنت می دهد
نام تو بر شیعه عزت می دهد
چون پیمبر رحمة اللعالمین
خادم کویت بود روح الامین
خادم جنت گدای کوی تو
دست ما تا روز محشر سوی تو
ای وجودت منشأ جود و سخا
ای حریمت بهر شیعه کربلا
مرقد پاکت حریم کبریاست
بهر شیعه هم مدینه کربلاست
آمدم با دست خالی بر درت
دستگیرم باش جان مادرت
بر همه عالم تویی چون آفتاب
جان زهرا بر وجود من بتاب
یا رضا جان بین شکسته بالیم
کن نگاهی بر دو دست خالیم
روسیاهم روسیاهم روسیاه
لطف کردی تو مرا دادی پناه
گرچه بد هستم به درگاهت ولی
این دلم با نام تو شد منجلی
گرچه مولا نوکری بیمایه ام
مهر و حب تو بود سرمایه ام
ای که لطفت تا به محشر شاملم
کن نگاهی از کرامت بر دلم
گر به درگاه تو خارم یا رضا
بر تو من امیدوارم یا رضا
گر گنهکار و تهی دستم رضا
از ولادت دل به تو بستم رضا
یارضا جان من ز تو شرمنده ام
با ولای تو در عالم زنده ام
با ولایت آشنایم کردهای
تو رضا اهل ولایم کرده ای
با نگاه تو ولایی میشوم
من زلطفت کربلایی میشوم
شکرلله گشته ام دیوانه ات
تا ابد هستم گدای خانه ات
تا امید من نگردد ناامید
کن نگاهم تا بگردم رو سپید
تو رئوف و مهربانی یا رضا
شیعه را آرام جانی یا رضا
درد شیعه با نگاه تو دوا
می شود هر زائرت حاجت روا
خود تو فرمودی که در روز جزا
زائرت را دستگیری در سه جا
نوکر درگاه تو هستم (رضا)
دستگیرم باش در روز جزا
یعقوبیان