|⇦• می رود مثل حسن...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خود امام زمان در زيارت ناحيه مقدسه اينجوري سلام ميدن" اَلسَّلامُ عَلي القاسمِ بنْ اَلْحَسَنِ بنِ عَلّي اَلمَضرُوبُ عَلي هامَتِه، اَلمَسُلوبُ لامَتُه"
دل از حسين برده بود قاسم، پشت سر علي اكبر ابي عبدالله گريه كرده بود، براي اباالفضل هم گريه كرده بود، اما فقط براي قاسم بود كه دست به گردنش انداخته بود، اينقدر دوتايي گريه كردن "حَتّىٰ غُشِيَ عَلَيهِما" هر دوتا غش كردن روي زمين افتادن...
قاسم اول هر كاري كرد اجازه بگيره عمو اجازه نداد، ابي عبدالله مي فرمود: تو يادگارِ داداشم حسن هستي، نميتونم جوابش رو بدم، قاسم با چشم گريون برگشت تويِ خيمه، نجمه خاتون مادرش ديد قاسم گوشه ي خيمه زانوي غم بغل گرفته داره زار زار گريه ميكنه، مادر برات بميره، چرا داري گريه ميكني؟ عرضه داشت: هر چي به عموم گفتم، اجازه نداد برم ميدان... اما ديد مادر اصلا نگران نشد، آروم رفت يه بقچه اي رو گذاشت جلوش، آروم گره هارو باز كرد، يه نامه اي رو برداشت بوسيد، گفت: اينو بده دستِ عموت حسين، محاله ديگه نذاره بري ميدان، قاسم گفت: مگه چيه اين نامه؟ صدا زد: اين نامه ي بابات امام حسنِ، نوشته: حسين جان! كربلا خودم نيستم جونم رو فدات كنم، اما بچه هام رو بذار ميدان برن، اينا بايد فداييِ تو بشن...
امشب يه چشمت بايد برا آقا ابي عبدالله اشكبار باشه، يه چشمت هم برا امام حسن گريه كنه، امشب رو يه جور ديگه اي حضرت زهرا دوست داره، وقتي نامِ امام حسن مياد، بي بي ميگه: جانم حسن...*
می رود مثل حسن، حیدر دیگر باشد
انتقام نَفَسِ خسته ی مادر باشد
همه ی جنگ سرِ دشمنیِ با علی است
بی نقاب آمده تا که خودِ حیدر باشد
ذوالفقاری ست دوباره به سر مرهب ها
قاسم ابنِ پسرِ فاتح خیبر باشد
سیزده ساله ولی خوب به او می آید
که به فرزندِ علی مالک اشتر باشد
*همه ايستادن دارن جنگ نمايانِ قاسم رو ميبينن، استادِ جنگش اباالفضل ايستاده رويِ يه بلندي، هر دونه از دشمنارو كه قاسم رويِ زمين ميندازه صدا ميزنه:" لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه" ماشاالله قاسم! جانم حسن، حريف طلبيد توي ميدان، عُمرِ سعد به ارزق شامي گفت: برو... گفت: برا من بده، من جنگاورم توي عرب، يكي از بچه هام رو مي فرستم كار رو تموم كنه، خيالت راحت، چهار تا پسر آوُرده ارزق شامي، اولين پسرش رو وارد ميدان كرد، با يه ضربه ي قاسم، رو خاك افتاد، بچه ي دوم هم همينطور، هر چهارتا رو جلوي چشم باباش به درك فرستاد...*
آرزو داشته تا چند صباحی دیگر
ضرب تیغش به ابوالفضل برابر باشد
نوجوانیِ ابالفضل به صفین شده
کشته هایش ولی امروز فراتر باش
*يه وقت ديدن ارزق شامي خودش رو رسوند ميدون، با يه كينه اي، با يه غضبي، گفت: خودم داغش رو به دلِ مادرش ميذارم...*
ازرق شام نفهمید که در محضرِ او
لحظاتی ست که می چرخد و بی سر باشد
*خود ارزق رو هم روي زمين انداخت...*
آنچنان میمنه و میسره را ریخت بهم
همه گفتند که شاید علی اکبر باشد
کسی از ضربه ی تیغش به سلامت نگذشت
اجل کوفه و شام است و مقدر باشد
#شاعر حسن کردی
.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
|⇦• دستت افتاده، لب افتاده...
#قسمت_سوم #روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*نانجيب گفت: گناهِ اولين و آخرين به گردنم باشه اگه داغش رو به دلِ مادرش نذارم... عَمر بن سعد اَزُدی قسم خورد، گفت: ميرم سر از بدنش جدا ميكنم... يه عده كربلا عثماني مذهب بودن، كينه داشتن جنگ جمل از امام حسن، تا قاسم گفت: "إن تنکرونی فأنا ابن الحسن" ديدن يك به يك نميتونن حريفِ قاسم بشن، همه دورش رو گرفتن، اينقدر سنگ بر بدنِ قاسم زدن، توي اين سنگ باران كسي كه نه خود داره و نه زره داره، وقتي سنگ ميزنن بايد جلوي صورتش رو بگيره، در همين حين يه نانجيبي با شمشير و نيزه زد، قاسم رو از روي اسب انداخت، يه وقت صداش بلند شد: عموجانم!...
حالا ابي عبدالله خودش رو به عجله رسونده، اما چه لحظه اي حسين رسيد، ديد نانجيب بالا سرِ قاسم نشسته، همين عَمر بن سعد اَزُدی نانجيب موهاي قاسم رو گرفته، ميخواد سر از بدنش جدا كنه، يه وقت ابي عبدالله مثل باز شكاري خودش رو رسوند، دست نانجيب رو با شمشير قطع كرد، صداي نحس عَمر بلند شد، قومش اومدن اين نانجيب رو نجات بدن، همه با اسب ها اومدن، يه وقت ديد يه صداي ضعيفي از مابينِ سپاه اسب ها بلند شد، عمو جان! ديگه شكلِ مادرت شدم، استخوان هاي سينه ي من هم شكست...
همه بايد يه جوري ارث ببرن از فاطمه، چرا كه دوميِ ملعون به معاويه نوشت، اومدم پشت در صداي نفس كشيدن هاي فاطمه رو ميشنيدم چنان با لگد به در زدم، صداي شكستن استخوان هاي فاطمه رو شنيدم... لذا هم قاسم استخوانهاش شكست، هم ابي عبدالله...*
دستت افتاده، لب افتاده و سر افتاده
عمویت دیده تو را و ز کمر افتاده
همه با چکمه ی جنگی ز تنت رد شده اند !
بس که امروز تنت بین گذر افتاده
پشت لب های تو دیگر پسرم سبز شده
روی خشکیِ لبت خون جگر افتاده
چشم های حسنیِ تو نه بسته ست نه باز !
هر کسی دیده تو را یاد پدر افتاده
باز انگار علی رفته اُحد برگشته
باز انگار رویِ فاطمه در افتاده !
*اگر توي گودال ده اسب رو نعل تازه زدن، ديگه ابي عبدالله هم جون نداشت و هم سر نداشت، اما قاسم افتاده، ابي عبدالله اومد بالا سرش...گفت:*
آسمانی شده ای که پُر ماه است عمو
به رویت سُمّ فرس ها چقدر افتاده
مشتری های تو با سنگ خریدند تو را
عسلت ریخته و شیشه دگر افتاده …
#شاعر سید پوریا هاشمی
*شب عاشورا ابي عبدالله جايگاه رو داره به همه ي اصحاب نشون ميده، ديدن قاسم از جا بلند ميشه، عمو جان! منم فردا هستم بينِ اينها، فرمود: آره هستي قربونت برم... دوباره بلند شد: عموجان! منم كشته ميشم؟ ابي عبدالله سئوال كرد: قاسم جان! مرگ در نظرِ تو چه جوريه؟ سريع گفت: "اَحلَی مِنَ العَسَل"... ابي عبدالله فرمود: هم تو كشته ميشي و هم شيرخواره ي من شهيد ميشه، يه وقت از جاش بلند شد قاسم، گفت: مگه پاشون به خيام باز ميشه؟.. فرمود: آري چون هيچ مردي توي خيمه ها نمونده....*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
|⇦• چشماتو وا نكن...
#قسمت_پایانی #زمزمه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چشماتو وا نكن، خجالتم نده
به كي بگم كه چي سَرِ تو اومده
كرب و بلا پُر از بويِ حسن شده
اندازه ي عمو، قدت بلند شده
دامادِ كربلا، تنت مثل عسل
رو خاك كشيده شد
حنا گذاشتي و دونه دونه همه
رگات بريده شده
از دور كه اومدم عمو شنيدم
تو دشت صدايِ اُستخون شكسته
وقتي رسيدم به تنِ تو ديدم
داداش حسن بالا سرت نشسته
حسن! آه، آه...
*ميگن: قاسم مثلِ مرغِ بِسمِل پا روي زمين ميكشيد، مرغ رو وقتي سر از بدنش جدا ميكنن هي دست و پا ميزنه، آروم ميشه دوباره دست و پا ميزنه، اينو ميگن مرغِ بسمل...*
يتيمِ كربلا، غريبي مو ببين
جلو چشام نكش، پاهاتو رو زمين
عمو بميره كاش براي غربتت
تمومِ سنگاشون خورده به صورتت
از گُل هم اينجوري گلاب نميگيرن
كه از تنت عمو!
از نعل اسباشون يكي شده تنت
با جوشنت عمو!
رو سينه ي شكسته ي تو دارم
زخمِ عميقِ مادر رو مي بينم
با ديدن خون رويِ نعل اسبا
خونِ رويِ ميخِ در رو مي بينم
واي مادرم! مادرم!..
*بچه ي اي كه پاش به ركاب اسب نمي رسيد، ابي عبدالله وقتي بدن قاسم رو بلند كرد، پاهاش روي زمين كشيده ميشد، ديگه استخواني توي بدنِ قاسم سالم نمونده بود، بدن رو آوُرد خيمه ي دارالحرب، گذاشت كنارِ بدنِ علي اكبر، ابي عبدالله ما بين اين دو بدن نشسته بود، به سينه ي شكسته ي قاسم نگاه مي كرد، مي گفت: واي مادرم! مادرم... به پهلوي دريده ي علي اكبر نگاه ميكرد، صدا ميزد: واي مادرم، مادرم...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
حاج محمد رضا طاهری_محرم1401 - شب ششم -زمزمه-چشاتو وا نکن-1661593248.mp3
2.78M
|⇦• چشماتو وا نكن...
#قسمت_پایانی #زمزمه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•غافلم، باز خبردارم کن...
#قسمت_اول #مناجات امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
غافلم، باز خبردارم کن
یوسف فاطمه، بیدارم کن
بارِ سنگینِ گناه آوردم
از سَرِ لطف، سبک بارم کن
ای طبیبی که پیِ بیماری
نظری بر دلِ بیمارم کن
آمدم توبه کنم، پاک شوم
مهربان! خالی از اغیارم کن
بین عشاق حسین بن علی
بی بهایم، تو بهادارم کن
آمدم بین عزا جان بدهم
کشته ی قافله سالارم کن
*شب هفتم، شبِ باب الحوائجِ، شايد اينطوري به آقا التماس كني ان شاءالله حاجت روا بشي، بگو:...*
وسط گریه، میان روضه
لحظه ای لایق دیدارم کن
بر غمِ ذبحِ عظیمِ اصغر
تا خود حشر گرفتارم کن
#شاعر محمدجواد شیرازی
*يه كاري كن همه ي عُمر همراه بي بي رباب براي شش ماهه گريه كنيم...*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
1401051302.mp3
1.45M
|⇦•غافلم، باز خبردارم کن...
#مناجات امام زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •
|⇦•گفتم حسین صفحهی دل...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
لالايي لايي لايي لالايي... مثل حاج رسول ترك بگو، دستش رو تكون ميداده، لالايي ميخونده، وقتي از دنيا رفت خوابش رو ديده بودن، گفتن: حاج رسول از اون ور چه خبر؟ گفت: از اون موقعي كه اومدم چند بار اومدن قنداقه ي علي اصغر رو روي دست من گذاشتن، گفتن: حاج رسول! تو خوب بلدي لالايي بخوني آرومش كني، مادرش رباب گفته بچه رو بديد حاج رسول...
حالا دستات رو مثل گهواره تكون بده، لالايي لايي لايي لالايي... اگر گهواره را پس داده بودن، دلش خوش بود با طفلي خيالي، لالايي لايي لاي لالايي... امشب كسي نياز به روضه خون نداره، روضه اي كه سنگ دل ترين از دشمن هم به حال حسين گريه كرده...*
گفتم "حسین" صفحهی دل، پرستاره شد
راهِ نجات، دامنِ یک شیرخواره شد
گفتم که کیست، اکبرِ آیاتِ کردگار؟
فوراً به گاهوارهی اصغر، اشاره شد
*مرحوم آيت الله حق شناس ميگه: چله گرفته بودم، زيارت عاشورا با صد لعن و صد سلام، يك روز گرفتار شدم نتونستم بخونم، خيلي دلم گرفت، متوسل به ابي عبدالله شدم، همين طور كه اشك مي ريختم گفتم: آقاجان نتونستم امروز زيارت عاشورام رو بخونم، حضرت ابي عبدالله رو در عالمِ مكاشفه ديدم، فرمود: شيخ! دلگير نباش، به آيتِ عُظماي كربلا متوسل شو، گفتم: آقا جان! آيتِ عُظماي كربلا كيه؟ گفتن: شيرخواره ي من، علي اصغر من...*
بابالحوائج است و زود گره باز میکند
با اذنِ او، امورِ دو دنیا، اداره شد
هرچند کودک است، ولی بهرِ دردها
با دست کوچکش بنِگر، راهِ چاره شد
میسوخت در غمش همهی هفت آسمان
تیر از کمان پرید و جهان در نظاره شد
تیر از کمان پرید و گلوی علی که نه
قلبِ پدر برای پسر، پاره پاره شد
بر ماتمش زمین و زمان، نوحه میکنند
دستِ حسین، مقتلِ این شیرخواره شد
شاعر: عادل حسین قربان
*ابي عبدالله عمامه پيغمبر سر كرده، لباس پيغمبر تن كرده، اومد وارد ميدان شد، ديدن ابي عبدالله با زره و خود نيومده، براي جنگ نيومده، همه ي عالم بايد دَرِ خونه ي ابي عبدالله بايد برن منت بكِشن، بچه اش رو روي دست گرفت، رو به دشمن،رو به كسايي كه يه ذره رحم تو دلشون نيست، فرمود:" مُنّوا عَلَینا" منت بر سر ما بگذاريد... حسين ميخواد، دست گيري كنه ازشون تا لحظه ي آخر" فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْل" اگه به من رحم نمي كنيد، اگه ميگيد من خارجي هستم، از دين جدم خارج شدم، اين بچه كه گناهي نداره... ميگن: از تشنگي هر طرف ابي عبدالله اين بچه رو نگه ميداشت سر يه طرف مي افتاد، بچه داره" تلظّی" ميكنه، اگه يه ماهي از تنگ آب پريد بيرون، يه لحظه نگاه كن، از بي آبي هي خودش رو به زمين ميزنه، به اين ميگن تلظي...*
بنویسید که اینگونه شده سرگشته
یک قدم رفته به خیمه دو قدم برگشته
*رباب خيالش راحت بود كه بچه سالم بر ميگرده، چرا حسين يه قدم مي اومد دوباره بر مي گشت؟ ان شاء الله هيچ مادري نبينه نَفَس بچه اش قطع شده...*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
|⇦•روی برگشت ندارد به حرم...
#قسمت_سوم #روضه و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
روی برگشت ندارد به حرم، حق دارد
چه جوابی بدهد، بی علی اصغر گشته
طفل را زیر عبا برد، همه فهمیدند
پدر پیر خجالت زده مضطر گشته
نه فقط خیمه که از حالت واله شدنش
دیده ی لشگر کوفه به خدا تر گشته
* گفت: اگه آبش نديد مي ميره، آبش بديد هم ميميره...*
آب میداد و نمیداد چه فرقی میکرد!؟
رفتنی بود دگر غنچه ی پرپر گشته
آب میخواست اگر، خواست هدایت بشوند
پاسخ خواستنش خنده ی لشگر گشته
*اين نامردا كه آب رو به روي ابي عبدالله بستن، هلهله مي كردن يادشون رفته بود كوفه خشكسالي شد بود اومدن خونه ي اميرالمؤمنين، گفتن:آقاجان! تا حالا كوفه اينجوري خشكسالي نشده، يه كاري كنيد، مولا ميخواد يه جوري اينا رو نمك گير كنه، مديون حسين بشن، فرمود: حسينم رو خبر كنيد بياد، ابي عبدالله اومد، روايت ميگه: تا ابي عبدالله دست به آسمون بلند كرد، چنان باراني باريد كه نظيرش نباريده بود، همه دور حسين حلقه زدن، گفتن:حسين جان! ان شاءالله يه روز برات جبران مي كنيم، جبران هم كردن، نگذاشتن حرفهاي حسين تمام بشه، زود جبران كردن، يه وقت ديدن بچه داره روي دست حسين بال بال ميزنه... يه وقت ابي عبدالله نگاه كرد"فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن"*
به دلش تیر سه شعبه دو سه تا داغ گذاشت
داغ این طفل ولی چند برابر گشته
آه از تیر بزرگی که به حلقومش خورد
آه از آن بدن کوچک بی سر گشته
آنقدر نیزه زمین زد بدنش پیدا شد
حرمله از همه انگار که بهتر گشته
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهر
1401051303.mp3
5.78M
|⇦•گفتم حسین صفحهی دل...
#روضه و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
|⇦•لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ...
#قسمت_پایانی #زمزمه و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ
لالايي گفتَنُم ديگه خياليِ
لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ
شبيه دستِ من، گهواره خاليِ
گهواره خالي و قبرِ تو خالي تر، از گهواره علي
سرت رو نيزه ها، ولي كي از تنت خبر داره علي
بگو اوني كه سَرِ تو جدا كرد
كجايِ صحرا تنت رو رها كرد
*اصلاَ ابي عبدالله اومد اين بدن رو دفن كرد كه دستِ اين نانجيبا نيوفته، يه وقت ديدن غروب روزِ عاشورا يه نانجيبي راهش رو از همه ي اينها جدا كرد، اومد پشت خيمه ها هي نيزه تو خاكا ميزنه، گفت: شايد حسين گَنجش رو توي خاكا پنهان كرده...*
بگو اوني كه سَرِ تو جدا كرد
كجايِ صحرا تنت رو رها كرد
مگه سَرِ تو چقدر مي ارزيد
كه اينجوري خون به دلِ خدا كرد
آه علي! علي! علي!
سَرِ تو رويِ ني، دلِ منو مي بُرد
با لالاييِ من، نيزه تكون مي خورد
جلو چشاي تو، سنگ به رباب ميخورد
جلو چشاي من، حرمله آب ميخورد
بچه ي حرمله نشونه رفت با سنگ سَرِ تو زد
هر دفعه افتادي، حرمله با كمون مادرِ تو زد
دعا مي كردي مادرت نيوفته
دعا مي كردم پسرم نيوفته
رو نيزه با سرت يه كاري كردي
كه چشم هيچ كس به حرم نيوفته
حسين! آه آه آه
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
1401051304.mp3
2.74M
|⇦•لالا لالا لالا، حالم چه حاليِ...
#زمزمه و توسل به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾•
|⇦•باید از سر بشنوی ...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به باب الحوائج حصرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین..
بشنو از نِی ناله هایی سوخته
ماجرای نینوایی سوخته
بشنو از نی رسمِ خاکستر شدن
همسفر با یک گلِ پرپر شدن
باید از نو بنگری در کارِ نِی
باید از سَر بشنوی اسرارِ نِی
آه، یارب نِی کجا و سر کجا؟
ای خدا حنجر کجا خنجر کجا؟
بر سر نِی زلف او دل می برد
تا خدا منزل به منزل می برد
تا قیامت دلربایی می کند
سالکان را رهنمایی می کند
برلبش آیاتِ قرآن کریم
هر خَم مویش صِراطُ المُستَقیم
شست و شو کن دیده و دل را به اشک
نیست ره در این حرم الّا به اشک
*شب اولِ محرم بیا به چشات التماس کن؛بگو یه عمری من به حرف شما گوش کردم،هر صحنه حرامی رو دیدم..امشب شما بیاید به حرف من گوش کنید.ای خدا به خون قلب اباعبدالله:الهی العفو....*
گوش کن این بانگ هَلْ مِنْ ناصِر است
بار بربندد هر آن کس حاضر است
من که می دانم می آید پیکِ تو
می دمد از هر رگم لبیکِ تو
من که می دانم مرا هم می خری
می بری تا کربلایت، می بری...
یک نگاهِ تو شهیدم می کند
گر شَقی باشم سعیدم می کند
*سفیر امام حسین آمد کوفه راوی نوشته از مسجد کوفه بیرون آمد یه نگاه به پشت سرش کرد،دیدکسی نیست..."فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلَدِّداً فِي أَزِقَّةِ الْكُوفَةِ" همین جور سرگردان تو این کوچه ها می چرخید."لایَدری أیْنَ یَتَوجَّه..."نمی دونست باید کجا بره...
مسلم باب امام حسینه.یکی از ویژگی های مسلم اینه که گریه کنِ امام حسینه...
در اوج سختی،در اوج خطر گریه کنِ امام حسینه یکی بهش گفت:مسلم گریه نکن گفت:ملعون! "واللهِ ما بِنَفْسی بَکَیتُ"من برای خودم گریه نمی کنم. "وَ لَا لَهَا مِنَ القَتْلِ أرْثِي" من برای خودم مرثیه نمیخونم..."وَ لَکِن أبکِی لِلحُسَینِ وَ آلِ الحُسَینِ"من دارم برای حسین گریه می کنم. "وَ لَکِن أبکِی لأهلِی المُقبِلِینَ إلَیَّ"من دارم برای خانواده و دخترها و زن ها و اهل حرمی که دارند میان سمت کوفه گریه می کنم.
مسلم ابن عقیل از بالای دارُالاماره بر روی زمین افتاد. اندکی گذشت...راوی میگه:نگاه می کردم به حسین بن علی؛وقایع رو می نوشت این جمله رو برکاغذ جاری کرد" وَبقِیَ الحُسَینُ فَردًا وَحیِدًا"میگه دیدم حسین تنهایِ تنها شد میدونی چی کار کرد؟"فنَظَرَ یمیناً و شِمالا" یه نگاهی به راست وچپ کرد "فَلَمْ یرَی مِنْ أصحابِه اَحَداً»دیگه کسی رو ندید.اینجا شروع کرد صدا زدن...
"یا مسلمَ بنَ عقیل...یا هانی بنَ عُروه...یا حبیب بنَ مَظاهر..."دونه دونه همه رو صدا کرد بعد فرمود:"فَقُومُوا مِنْ نَوْمَتِکُمْ، أَیُّهَا الْکِرام"از این خواب ابدی بلند شید.، "وَ ادْفَعُوا عَنْ حَرَمِ الرَّسُولِ الطُّغاةَ"مگه نمی بینید دارند به خیمه های من نگاه می کنند؟صدای غریبی اینجا بلند کرد"هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنیِ هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّنی"راوی میگه هر چی دور و برم رو نگاه کردم صدایی از لشگر عمرسعد بلند نشد...کسی نگفت من یاریت می کنم...یه وقت شنیدم یه صدا از پشتِ سرش شنیده شد..."فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِیلِ وَ الْبُکاء"زن ها شروع کردند داد زدن دخترا شروع کردند گریه کردن...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_میثم_مطیعی
#ایام_مسلم
|⇦•ماه محرم اومد...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم به نفس سیدرضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ماه محرم اومد قراره قلب زارم اومد،
چه شوری باز تو عالم اومد!
دوای هر چی دردم اومد…
دعوتیه امسالم دارم بازم به خود میبالم،
که فاطمه منو دعوت کرد خوشا به حالم!
ممنونم ازت که دوباره منو توی روضه آوردی، شرمندتونم چقدَر تو یه ساله تو غصمو خوردی…
راستی بی بی ممنون که منو تو کربلا بردی،
همه زندگیمو تو دادی منو دست هیچکس ندادی! قیامت که چشم انتظارم، همونجا بکن از ما یادی
«امون ای دل از این غریبی»
سیاه زدیم شهرارو بیا ببین چشه دریارو،
دم ورودی هیئت ها دیدیم همه بی بی زهرارو…
نفس تو سینه حبسه دیگه فراق و دوری بسه،
خدا میدونه آقا جونم برام یه نعمته این غصه!
تو عرش خدا زده میشه یه پرچم خونی دوباره، پیراهنیه یادگاری اون قوم نیزه داره
زینب اونو برا سوغاتی، توی مدینه میاره!
همون که تو گودال تنش بود
کار دستای مادرش بود!
همونم دیگه رفت به غارت
ولی دنبالش خواهرش بود…
«امون ای دل از این غریبی»
«حسین جانم حسین جانم حسین جانم»
حسین آقا حسین مولا
حسین تا به ابد پرچم تو بالا
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#شب_اول_محرم
#سید_رضا_نریمان
1_1116917950.mp3
2.31M
|⇦•ماه محرم اومد..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم به نفس سید رضا نریمانی•✾•
عرض ادب محضر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام گریز به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
✅ عربی و ترکی
استاد حاج ولی الله کلامی
سبک: یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ
✅ عربی
سیدی یا حسین انتَ شَفیع الاُمم
جنت الکربلا کلّ ریاض النِّعم
انت باب النجات/سید الکائنات
یا حسینا یا حسینا
یا سراج المُنیر شمس ضُحا الدخیل
انت یا خامس آل عبا الدخیل
محیی صالحات
قد اَقَمتَ الصلوة
یا حسینا یا حسینا
اَنا عبدالحسین انت حسین یاحسین
نور مِشکات بین الحرمین یاحسین
اَنت روح الحیاة/ناهی منکرات
یا حسینا یا حسینا
✅ ترکی
گلمیشم درگه اطهریوه یاحسین
باخ بو گوزدن دوشن نوکریوه یاحسین
آند وئرّم سنی اصغریوه یاحسین
هر زمان داده چات/ وئر بلادن نجات
یا حسینا یا حسینا
من فدایم آقا حیدری احساسیوه
قیل سفارش بیزی اول شرف النّاسیوه
جان عالم فدا با ادب عباسیوه
گئتدی سمت فرات/ یوز وئریب مشکلات
یا حسینا یا حسینا
نه گوزل امتحان فارِسِ میدان وئریب
سو کنارینده جان ساقی عطشان وئریب
کسیلن قولّاری دردلره درمان وئریب
ائتدی دریانی مات/ دئدی آخ ای فرات
یا حسینا یا حسینا
#اشعار_ترکی
گلچین زیباترین اشعار و نوحه های ترکی
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
کانال اشعار عاشقان حضرت ابالفضل(ع)
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
---⊱✾♡✾⊰---
4_5983411303329303581.mp3
5.75M
✅ عربی - فارسی - ترک
استاد حاج ولی الله کلامی
سبک: یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ
با نواب زنده یاد حاج محمدباقر منصوری
005 Man Nada Ya Hossein.mp3
7.91M
رحم الله من نادی یا حسین غفر الله من نادی یا حسین حسین
رحم الله من نادی یا حسین غفر الله من نادی یا حسین
❛ ━━━━━━・❪ ❁ ❫ ・━━━━━━ ❜
خدا رحمت کنه گریه کنا رو خدا رحمت کنه سینه زنا رو
خدا رحمت کنه هرکی سپرده به دست سینه زن شال عزا رو
خدا بیامرزه مادرمو خدا بیامرزه بابامو
با نون حلال و شیر پاکشون صدا میزنم آقامو حسین
❛ ━━━━━━・❪ ❁ ❫ ・━━━━━━ ❜
حسین ای جانم حسین ای جانم حسین ای جانم
رحم الله من نادی یا حسین غفر الله من نادی یا حسین
خدا رحمت کنه گریه کنا رو خدا رحمت کنه سینه زنا رو
خدا رحمت کنه هرکی سپرده به دست سینه زن شال عزا رو
❛ ━━━━━━・❪ ❁ ❫ ・━━━━━━ ❜
خدا بیامرزه مادرمو خدا بیامرزه بابامو
با نون حلال و شیر پاکشون صدا میزنم آقامو حسین
حسین ای جانم حسین ای جانم حسین ای جانم حسین
خدا رحمت کنه گریه کنا رو خدا رحمت کنه سینه زنا رو
*نوحۂ امام حسین و حضرت ابالفضل(ع)*
*چه صفایی داره بین الحرمین*
*یه طرف قبر ابالفضل یه طرف قبر حسین(2)*
*اومدم کربُبلا عقده گشایی بکنم*
*کفتر این دلمو اونجا هوایی بکنم*
*با دلِ تنگ اومدم اربابمو صدا کنم*
*چشای بارونی مو زِ غصه دریا بکنم*
*چه صفایی داره بین الحرمین*
*یه طرف قبر ابالفضل یه طرف قبر حسین(2)*
*کربلا قبلۂ حاجاته تموم عاشقاست*
*عشق من فقط دوتا گنبد طلاست*
*به مشامم میرسه عطر حریم باصفاش*
*کی بشه بریم توی صحن و سراش*
*چه صفایی داره بین الحرمین*
*یه طرف قبر ابالفضل یه طرف قبر حسین(2)*
*هر کسی گرفتاره بیاد تو بین الحرمین*
*گره ها وامیشه بادستای شاه عالمین*
*شنیدم تو قتلگاه کشتند عزیز فاطمه*
*ماهِ هاشمی نسب خفته کنار علقمه*
*چه صفایی داره بین الحرمین*
*یه طرف قبر ابالفضل یه طرف قبر حسین(2)*
*کنار نهرِ دو آب بالب تشنه کُشتنت*
*باتیر وبانیزه وشمشیرو دِشنه کُشتنت*
*بمیرم که تکیه بر نیزه ی بیکسی زدی*
*نظرلطف خودت به سوی هرکسی زدی*
*چه صفایی داره بین الحرمین*
*یه طرف قبر ابالفضل یه طرف قبر حسین(2)*
*من که از کودکی نوکرِ دوتا برادرم*
*آرزومه که بیام کربُبلا با مادرم*
*چه صفایی داره بین الحرمین*
*یه طرف قبر ابالفضل یه طرف قبر حسین(2)*🏴🏴🏴🏴🏴🏴🖤🖤🖤🖤🖤خادم اهلبیت کمالی
Mehdi Ranaie - Doret Begardam (1).mp3
2.59M
دورت بگردم دوراون ضریحی که هواشو کردم🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🖤🖤خادم اهلبیت کمالی
enc_16894204461005715108386.mp3
1.52M
چقد این زیباست. خدا حفظ کنه حاج منصور رو🏴🏴🏴🏴🖤🖤🖤🖤خادم اهلبیت کمالی
1303977731_632357985.mp3
853.8K
#زمزمه
📝. بازم چایی روضه دم کردی
حسینیه ها رو حرم کردی
بساط غمت رو عَلَم کردی
🎤امین_قدیم
▪️#امام_حسین
#ورود_محرم
#محرم1402🏴🏴🏴🏴🏴🖤🖤🖤🖤🖤خادم اهلبیت کمالی
سلام علیکم التماس دعا دارم از همه ی مادحین محترم برا شفای مادرم وپدرم
التماس دعا دارم🤲🤲🤲🤲
خادم کانالها وگروها شعبانپور