eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1هزار ویدیو
649 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
15.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باباغمینه😭😭😭 بی مادری روعزاگرفتیم نیت فرج امام زمان(عج) آموزش مداحی رایگان👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2791768652Cb8d2e997c1
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
788.8K
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ ⚫️ سبک تو میروی میدان با قلب سوزان از اشک خود دارم گل دسته دسته بر قبرت ای یاس پهلو شـکسـته ⚫️یا فاطمه جانم یا فاطمه جان... تو خـفتـه ای با زخـم تـازیـانـه زینب تو را هرشب گیرد بهانه ⚫️یا فاطمه جانم یا فاطمه جان... شب تا سحر اینجا احیا بگیرم تا بر سـر قبرت از غـم بمـیرم از روی پیـغمبـر شرمـنده هـستـم زهرا تو جان دادی من زنده هستم ⚫️یا فاطمه جانم یا فاطمه جان... ای وقـفِ بر مـولا بـود و نـبودت از مـن نـهـان کـردی روی کـبودت شد بی تو مشکل گیسو شانه کردن زیـنـب کـجـا و کـار خـانـه کـردن ؟ ⚫️یا فاطمه جانم یا فاطمه جان... ✍امیررضا فرجوند ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@rozeh_daftari - کانال روضه دفتری.mp3
2.19M
❣﷽❣ 🔘 🎙 حاج اکبر ناظم حسین سرباز ره دین بود فاطمه گوهر زمین و زمان وُسعتِ مدح او بُوَد بی کران چراغ هدایت،فدای ولایت اُلگو بُوَد کُلّ جهان را مرد و زن و پیر و جوان را 🔘یا زهرا یا زهرا یا زهرا...🔘 گرچه بهار عُمر او خزان شد حجاب او عزّت بانوان شد شور ِ آزادگی،درسِ مردانگی او داده بر تمام ِ عالَم با روی نیلی و قدِ خم 🔘یا زهرا یا زهرا یا زهرا...🔘 ما که به بند مِهرِ او اسیریم باید که درس از فاطمه بگیریم مکتب سعادت،بندگی عبادت زندگیِ ساده ی زهرا باید شود سرلوحه ی ما یا زهرا یا زهرا یا شد فاطمه با قامتِ خمیده از ظلمِ جمعی بی حیا،شهیده یاسِ پیغمبری،شده نیلوفری از داغ او قرآن بگرید زمین و آسمان بگرید 🔘یا زهرا یا زهرا یا زهرا...🔘 آه از دمی که جانِ او فدا شد این غم شروع داغ کربلا شد مدینه،شعله ها؛کربلا خیمه ها مدینه ظلمِ بی بهانه کرببلا و تازیانه 🔘واویلا واویلا واویلا...🔘 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
. "آهسته می شوید یگانه همسرش را با آب زمزم آیه های کوثرش را آهسته می شوید غریب شهر یثرب پشت و پناه و تکیه گاه و یاورش را تنها کنار نیمه های پیکر خود می شوید امشب نیمه های دیگرش را آهسته می شوید مبادا خون بیاید آن یادگاریهای دیوار و درش را پی می برد آن دستهای مهربانش بی گوشواره بودن نیلوفرش را می گرید اما باز مخفی می نماید با آستینی بغضهای حنجرش را در خانه ی او پهلوی زهرا ورم کرد حق دارد او بالا نمی گیرد سرش را با گریه های دخترانه زینب آمد بوسد کبودی های روی مادرش را بر شانه های آفتابی اش گرفته مهتاب هجده ساله ییغمبرش را دور از نگاه آسمانها دفن می کرد در سرزمین های سئوالی همسرش را
. ماندن که هست صحبت رفتن برای چه؟ زهرای من حلالیت از من برای چه؟ وقت نفس نفس زدنت پیش پای من لاله نریز این همه گلشن برای چه؟ دارم به جمله ی پدرت فکر می کنم وقتی که هست فاطمه جوشن برای چه؟ باشد نخند... از تو توقع نداشتم این دل شکسته هست شکستن برای چه؟ زهرا کشان کشان دم در آمدی چرا؟ گفتم نیا که... آمدی اصلاً برای چه؟ ما را برای همسفری آفریده اند بی من تلاش بهر پریدن برای چه؟ اَسما که بود دور و برت فضه هم که بود تابوت خویش خواستی از من برای چه؟ هنگام دور گردن این پیرهن که شد جان حسین این همه شیون برای چه؟ علی اکبر لطیفیان
. سلام الله علیها یارم غمی به سینه خودبیکرانه داشت رنگی کبود بر بدن از تازیانه داشت از ضربت لگد، اثری داشت سینه اش از ضربه ی غلاف به بازو نشانه داشت با هر نفس که از دل غمدیده میکشید خونی ز جای میخ و ز پهلو روانه داشت هر شام تیره تا به سحرگاه، درد و غم بر قلب داغدیده ی او آشیانه داشت از پا مرا فتاد و ز دستم شکیب برد داغی که از اصابت مسمار خانه داشت دور از نبی برای خلافت چه کردخصم دشمن برای کشتن زهرا بهانه داشت بال و پر کبوترم از کینه ها شکست باآنکه شوق پرکشیدن ازاین،لانه داشت با او چه کرده بود مگر چرخ روز گار کزغصه،اشک خون شده ازاین زمانه داشت
. از مرحوم آیت‌الله به: تا در بيت الحرام از آتش بيگانه سوخت كعبه ويران شد، حريم از سوز صاحبخانه سوخت‏ شمع بزم آفرينش با هزاران اشک و آه شد چنان، كز دودِ آهش سينه كاشانه سوخت‏ آتشى در بيت معمورِ ولايت شعله زد تا أبد زان شعله، هر معمور و هر ويرانه سوخت‏ آه از آن پيمان شكن كز كينه خمّ غدير آتشى افروخت تا هم خمّ و هم پيمانه سوخت‏ ليلى حسن قِدَم، چون سوخت از سر تا قدم همچو مجنون، عقلِ رهبر را دل ديوانه سوخت‏ گلشن فرّخ فر توحيد، آن دم شد تباه كز سُمُومِ شرك، آن شاخ گل فرزانه سوخت‏ گنج علم و معرفت شد طمعه أفعى صفت تا كه از بيداد دونان گوهر يكدانه سوخت‏ حاصل باغ نبوّت، رفت بر باد فنا خرمنى در آرزوى خامِ آب و دانه سوخت‏ كرْكَسِ دون، پنجه زد بر روى طاوس أزل عالمى از حسرت آن جلوه مستانه سوخت‏ آتشى آتش‏پرستى در جهان أفروخته‏ خرمن إسلام و دين را تا قيامت سوخته‏ * سينه‏اى كز معرفت گنجينه أسرار بود كى سزاوار فشارِ آن در و ديوار بود؟ طور سيناى تجلّى، مَشعلى از نور شد سينه سيناى وحدت، مشتعل از نار بود ناله بانو زد أندر خرمن هستى شَرَر گوئى اندر طور غم، چون نخل آتشبار بود آنكه كردى ماه تابان پيش او پهلو تهى از كجا پهلوى او را تاب آن آزار بود گردش گردون دون بين، كز جفاى سمرى نقطه پرگار وحدت، مركز مسمار بود صورتش نيلى شد از سيلى، كه چون سيل سياه روى گيتى زين مصيبت، تا قيامت تار بود شهريارى شد به بند بنده‏اى از بندگان آنكه جبريل امينش بنده دربار بود از قفاى شاه، بانو با نواى جانگداز تا توانائى به تن تا قوّت رفتار بود گرچه بازو خسته شد، وز كار دستش بسته شد ليك پاى همّتش بر گنبد دوّار بود دست بانو گرچه از دامان شه كوتاه شد ليك بر گردون بلند از دست آن گمراه شد دوبند اول فقط آورده شده 📚 ديوان كمپانى، ص۴۲_۴۴
. ای اشک! چاره‌ای! غم کوثر نگفتنی‌ست باران! ببار! روضه سراسر نگفتنی‌ست با آن‌که روضه‌خواندن ما با کنایه است اما هنوز روضه‌ی مادر نگفتنی‌ست تاریخ شرم دارد از آن روزهای تلخ آن روزهای بعدِ پیمبر نگفتنی‌ست جا مانده بین کوچه دلِ بی‌قرارمان اما حکایتِ گلِ پرپر نگفتنی‌ست باران شوی اگر نود و پنج روز، باز حال غریب مادر و دختر نگفتنی‌ست آن‌شب وصیتش به علی ناتمام ماند باران گرفت... روضه‌ی آخر... نگفتنی‌ست
. به سردی می رود هر داغ اما داغ مادر نه بخوان از روضه ی گودال اما روضه ی در نه چگونه می شود مرثیه خوان داغ زهرا(س) بود از آتش گفت و از وحشی گری قوم کافر نه فقط شرح کرامت گفت اما ازدل قرآن خوشایند خیانت پیشگانی، حذف کوثر نه سوال حضرت زهرا (س)گمانم پشت در این بود علی(ع) جان عقده ی این قوم هست از فتح خیبر نه!؟ دفاع از ولایت را چه زیبا کرده او معنا که جان داده است اما در هجوم فتنه، سنگر نه خوارج با باب شد وقتی که نااهلان خلاف امر طاها و خدا گفتند: حیدر نه...
سلام‌الله‌علیها بالاتر از اندیشهٔ دنیاست زهرا بالاتر از بالاتر از بالاست زهرا نور خداوند است هر سو بنگری هست سرّ خداوند است، ناپیداست زهرا اهل قیاس او را نمی‌فهمند هرگز آن‌سوتر از مقیاس انسان‌هاست زهرا درس شهادت را حسین آموخت از او مرد آفرینِ روز عاشوراست زهرا در زندگی چیزی برای خود نمی‌خواست هرچه علی می‌خواست را می‌خواست زهرا روزی که مردم وقت یاری خواب بودند پای غریبی علی برخاست زهرا دل را به آتش زد علی تنها نماند افسوس خود در شعله‌ها تنهاست زهرا پروانه‌ها از شعله‌ها پروا ندارند در سیل آتش کوهِ پا برجاست زهرا در انتهای این مصاف نابرابر پیروز میدان بی‌گمان زهراست زهرا... «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
سه شنبه های جمکرانی قلب مارا در هوای خود رها کن خواهشاً حاجت ما را در این بُرهه روا کن خواهشاً خسته ام از روزهای نانجیب یکنواخت در دل مجنون من غوغا به پاکن خواهشاً هرسه شنبه جمکران وجمعه ها اشکُ فراق درد بی درمان دوری را دوا کن خواهشاً هستی اما چشم تارم محرم دیدار نیست ای حضور بی صدا ما را صدا کن خواهشاً جلوه ی امّن یجیب سجده های نیمه شب در قنوت خود مرا امشب دعا کن خواهشاً جنس خوب دل همان باشد که با تو همدم است این دل بی تاب ما را مبتلا کن خواهشاً خوش به حال آن اسیری که به اصلش وصل شد این دل ما را اسیر کربلا کن خواهشاً یابن حیدر یابن یاسین یابن طه العجل کوچه گرد فاطمیه یاس زهرا العجل التماس دعای فرج اللهم عجل لولیک الفرج🦋🦋🌹🌹🦋🦋
نام زهرا يک جهان معنا بود نام زهرا احسن الاسما بود نام زهرا مشتق از نام خداست زينت کرسي وعرش کبرياست نام زهرا ذکر اهل دل بود نام زهرا حل هر مشکل بود نام زهرا يک مدينه ماتم است داستان رنج هاي عالم است نام زهرا نام يار حيدر است ياوري که بين ديوار و در است نام زهرا نام غمناکي بود من بميرم چادرش خاکي بود نام زهرا نام يک دلخسته است صاحب يک پهلوي بشکسته است خوشنودی آقا امام زمان صلوات🦋🦋🔳🔳🔳🦋🦋