eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
802 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج‌حسین‌سیب‌سرخی28440407.mp3
زمان: حجم: 5.36M
حاج‌حسین‌ عزاداری‌دهه‌سوم‌محرم۱۴۴۷ 📜 متن: آنکه با عشق حسینی 🎵 [علیهاسلام] • [علیه‌السلام] آنکه با عشق حسینی گشته همدم زینب است آنکه بر سر شهادت بوده محرم زینب است وصف زینب را ز من مشنو بیا در کربلا خود ببین چون حامی ناموس عالم زینب است ملجأ اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود شب نگهبان در کنار نهر علقم زینب است پرچمت گر سرنگون شد من نگه می‌دارمش غم مخور بعد از تو پشتیبان پرچم زینب است منزوی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است عرش زیر علم توست اباعبدالله فرش خاک قدم توست اباعبدالله نه فقط دشت جگر سوخته‌ی کرببلا همه عالم حرم توست اباعبدالله آنچه داریم و نداریم خدا می‌داند که کمی از کرم توست اباعبدالله شادی هر دو جهان بر دگران ارزانی دل ما وقف غم توست اباعبدالله به خدایی خداوند دو عالم سوگند گریه‌ی خلق کمِ توست اباعبدالله دین اسلام سرافراز به خون تو ولی قامت کوه خمِ توست اباعبدالله .
حاج‌حسین‌سیب‌سرخی28440408.mp3
زمان: حجم: 2.72M
| ما ریزه خوار سفره احسان زینبیم بانوای: عزاداری‌دهه‌سوم‌محرم۱۴۴۷ ما ریزه خوار سفره‌ی احسان زینبیم مدیون لطف و فضل و کرامات زینبیم ما را پیام خطبه‌ی زینب نجات داد شکر خدا که جمله مسلمان زینبیم چون گیسوان نیزه نشینان غافله از کربلا به کوفه پریشان زینبیم با خیمه‌های سوخته معجر درست کرد ممنون ابتکار درخشان زینبیم بر مشامم می‌رسد هر لحظه ... 🎤 [علیهاسلام]
. (توسل و گریز) یارسولَ الله ممنونم ز الطاف شما اینکه هستم روز و شب اطراف و اکناف شما نیستم از زمره‌ی اصحابِ ناب و راستین هستم اما از سرِ توفیق اطراف شما از خدا خواهم نگردم دور، یک آن از درت تا ندانم خویش را، پنهان ز اِشراف شما جمله ذرات جهان، هستند از اَحبابِتان کیست داند ذره‌ای از کوهِ اوصاف شما دردِ دل ناگفته دانی، یک توسل کافی است ای دلم آئینه‌ی رخسارِ شفاف شما در عمل هستم غدیری، با اِطاعت از علی نیستم هنگامه‌ی لبیک، حراف شما نیستم اهل فرار از تنگه‌ی سختِ اُحد رهسپارم با علی تا قله‌ی قاف شما تو اَبالزهرائی و من عبد کویش از ازل حبّ زهرا دارم از اَخلاف و اَسلاف شما ای علی را برترین محبوب، محبوبِ دلم ای خدایت با خبر از آن دلِ صاف شما بینِ مردم، از همه کسبِ حلالیَّت کنی جان بقریان صفا و عدل و انصاف شما قاتلَت با حیله زَهرت داد، صد لعنت به او ای شهادت جامه‌ی زیبا و زرباف شما لحظه‌ی آخر هم از یاریِ حیدر دم زدی دشمنت مانع شد از تثبیتِ اهداف شما دوزخِ اهلِ نفاق از اهلِ عصیان بدتر است در قیامت می‌شود روشن ز اَعراف شما تشنه لب را جای آب از نیزه سیرابش کنند شد گریز روضه‌ی من، سوره‌ی کاف شما از دَمِ شمشیرشان، سبطِ پیمبر کشته شد از غلافِ تیغشان، زهرای اطهر کشته شد ✍ .
. دل زنده می‌شوم ز وجود تو یا حسن ما را تو برده‌ای نجف و کربلا حسن دست تمام اهل سماوات سوی توست خوانده کریمِ آل عبایت، خدا حسن هرگز کسی ز کوی تو نالان نمی‌رود حتی کسی که کرده جسارت ترا حسن سوزِ دلِ تو، نغمه‌ی قرآنی خداست دل می‌برد قرائتت از مرتضا حسن اول کسی که شِبهِ پیمبر شده تویی آئینه‌ی تمام رخِ مصطفا حسن بالِ فرشته فرش قدم‌های فاطمیت ای خاکِ پات، سرمه‌ی چشمانِ ما حسن با این وجود، کاش بمیرم برای تو وقتی قَدَت، به مادرتان شد عصا حسن آن صحنه‌ی بلا که تو در کوچه دیده‌ای حق داشتی، که عمر تو شد در عزا حسن سیلی چنان مقابل چشمت به یاس خود کز ضربِ آن، نشست به دیوار جا حسن از بس که اعظم است مصیباتِ حضرتت والله کربلاست به تو مبتلا حسن وقتی به خانه، همسرِ تو قاتلِ تو شد گفتی برو، حسین نبیند ترا حسن آهِ رباب هم ز غمِ تو شنیدنی است وقتی کند ز جاریِ خود شِکوه‌ها حسن شد خانه‌ات ز پاره جگر، قتلگاهِ تو گودال هم برای تو دارد نوا حسن آماجِ تیر شد بدنت، از روی کفن گریانِ توست، بی کفنِ کربلا حسن ✍ .
. سؤال از خودمان، از چه یک زمان نکنیم که اعتماد، چرا بر اماممان نکنیم توسلاتِ درونی، اگر زیاد شود توقعاتِ زیادی از این و آن نکنیم چقدر حقِ ولیِ خدا، اَدا کردیم چرا عنایتِ او را کمی عیان نکنیم همیشه اوست که باشد، ز جان مراقبِ ما چرا تشکری از صاحب الزمان نکنیم دلِ امام زمان، از گناهِ ما خون است بس است، گفتگویی از گناهمان نکنیم □ □ □ کسی که داغِ پیمبر به سینه‌اش دارد رواست صحبتی امروز، غیرِ آن نکنیم کسی که جدِ غریبش حسن، جگر پاره ست به غیرِ سوزِ جگر، مطلبی بیان نکنیم کسی که مادرِ او را به کوچه‌ها زده‌اند چرا توجهی اصلاً به اصلِ آن نکنیم کسی که عترتِ او را به خارجی خواندند چرا به یاریِ او، یادِ کاروان نکنیم حسین کشته شد و عترتش اسیر شدند که ما به جهل، اِطاعت ز گمرهان نکنیم خدا گواه که امروز، مثلِ آنروز است اگر مسیرِ ولیِ خدا، نشان نکنیم شهیدِ امنیتِ ما، شهید کرب و بلاست چرا تسلّیِ از داغدیدگان نکنیم قسم به فاطمه، اینجا حریمِ فاطمه است چرا دفاع ز مرزِ حریممان نکنیم اگر شود خبری؛ پرچمی نمی‌ماند! تهاجمِ حرمِ خویش، بی اَمان نکنیم بِمان بپای ولایت، قوی و مستحکم وگرنَه در رهِ قلّه، نثارِ جان نکنیم قسم به صبحِ فرج، انتقام نزدیک است اگر که غفلت از این راهِ جاودان نکنیم ✍ گریز .
. پاره جگر منم، که به مرگم رضا شدم آخر ز فرطِ غصه، چنان مجتبا شدم گاهی ز داغِ مادرِ مظلومه‌ی جوان راضی به مرگِ خویش، به دست دعا شدم مظلومیِ علی، که مرا کشت بارها اصلاً فدائیِ علیِ مرتضا شدم احکام، زیرِ پا شد و دین منحرف ز راه عمری قرینِ دردِ دلِ مصطفا شدم هجرِ پدر، چنان همه عمرِ مرا گرفت گوئی که خویش، حبس به سجنِ بلا شد از غصه‌های سخت و گلوگیرِ جدّ خویش صاحب عزای خامسِ آل عبا شدم آنقدر روز و شب به غمِ او گریستم تا عاقبت شهید رهِ کربلا شدم در حجره دست و پا زدنم چون حسین شد نیزه نخورده، بر غمِ او مبتلا شدم وقتی جواد، بر سرِ بالینِ من رسید جان دادم و ز غصه و غم‌ها رها شدم اما حسین، در برِ جسمِ علی چه گفت؟ برخیز، پیشِ نعشِ تو من‌هم فدا شدم زینب فقط برادرِ خود را نجات داد گفتا اگر به خیمه نیایی، فنا شدم عباس کودکانِ حرم را نگاه داشت گفتا چو روح از بدنِ خود جدا شدم حالا برای امر فرج می‌کنم دعا با مرگ خویش، یاورِ صاحب لوا شدم ✍ .
. رو بسوی توام ای قبله هفتم مددی کلب کوی توام ای حجت هشتم مددی بی سر و پایم و در کوی شما دربدرم راه گم کرده‌ام و عشقِ ترا مفتخرم اربعینی‌ام و با آه، ز راه آمده‌ام با غم و داغِ حسین، بعدِ دو ماه آمده‌ام بی عنایاتِ تو هرگز نرسد امدادی گریه و اشکِ روان را، تو به چشمم دادی من اگر بر لبِ خود، نوحه‌ی جدّت دارم ناله‌ی یابنِ شبیبِ تو کند غمبارم این تو هستی ‌که شدی، غرقِ مصیباتِ حسین پِلکِ چشمانِ تو مجروحِ جراحاتِ حسین عاقبت تشنه چنان جدّ خودت جان دادی گوشه‌ی حجره‌ی دربسته‌ی خود افتادی دست و پا می‌زدی و یادِ حسین می‌کردی با همان زمزمه امدادِ حسین می‌کردی ✍ .
. علیه‌السلام حرصِ دنيا را نخوردم، امرِ دنيا دستِ توست ترسی از فردا ندارم، كارِ فردا دستِ توست گفت شاعر: "دست بسيار است روی دست"... کو؟ هر كه دارد رو كند دستی كه بالادستِ توست! نیستم هرچند از نازِ طبیبان بی‌نیاز در نهایت خوب می‌دانم مداوا دستِ توست آمدی و برکت آمد با تو در این سرزمین سربلندانیم تا روی سرِ ما دستِ توست .
. السلام علیک یا ولیّــــــــــــــــــة الله یا فاطمة بنت اسد اُمّ امیرالمومنین ۲۳ صفر طبق نقلی سالروز وفات حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیهاست. مهمان اختصاصیِ بیت خدا شدی مادر، برای حیدرِ مشکلْ گُشا شدی تو اوّلین عزیزه ز اولاد هاشمی... که مادرِ امام و ولیّ خدا شدی تو افضلی ز مریم و حوا و آسیه چون مادر مقدسه‌ی مرتضی شدی فرزند تو کسی ست که بحر فضائل است تو مادر فضیلت و مجد و عُلا شدی تنها نه مادری به علی، بعد آمنه در جایگاهِ مادریِ مصطفی شدی بعد از خدیجه - بنتِ خُوَیْلِد - تو دومین... بانوی راهیافته بر دین ما شدی ملحق شدی به فاطمه و حیدر و رسول با فاطمه، جواهر و دُرّ ِ قُبا شدی شرح نزول آیه ای از مصحف خدا، لبیک‌گوی حق، تو به کوه صفا شدی پیراهن نبی به تنت شد کفن، ولی... مادربزرگِ بی کفنِ کربلا شدی از طرف حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها برای سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام صلواتی تقدیم کنیم. ۱۴۰۴/۰۵/۲۶ .
عشقِ مجنون...@morteza_yebor_69_۲۰۲۵_۰۸_۱۴_۰۸_۰۴_۳۶_۵۹۰.mp3
زمان: حجم: 6.61M
ـ┇عشقِ مجنون. . . ـ┇ | ـ┇ ـ┇ ܭࢪبلای‍ے مرتضی یبرنژاد بنداول: عشقِ‌مجنون در‌خاک‌و‌خون میگـم‌از‌جون رقـــیه‌خاتون ای‌حریم‌تو‌درگه‌آفتاب به‌شام‌دلم‌تویی‌مهتاب از‌عشق‌تواین‌دلِ‌بی‌تاب ام‌ابیهای‌حضرت‌ارباب زینت‌دوش‌قمر مافوق‌بشر معشوق‌پدر‌‌رقیه فاتح‌‌شام‌بلا محبوب‌خدا میگم‌با‌شما‌لعن‌امیه بنددوم: عشق‌مطلق ذکر‌بیـــــرق الله‌مشـــتق علی‌اکبر‌حق ای‌نگارقبیله‌ی‌لیلا عزیز‌عشیره‌ی‌مولا جمال‌خدای‌تعالی محو‌نگاهت‌عالم‌بالا شاه‌اقلیم‌وجود معنای‌سجود ای‌بودونبود‌‌نوکر تاج‌روی‌سرمی والا‌صنمی شاه‌دلمی‌‌علی‌اکبر .
. حسنین وقتی که غرق آه و محن می شویم ما یعنی که بی قرارِ دو تن می شویم ما بعد از چهلُمِ پسر فاطمه حسین آماده ی عزای حسن می شویم ما گاهی به یادِ کرببلا سینه می زنیم گاهی مدینه ایِ علَن می شویم ما هم گریه بَهرِ کُشته ی دور از وطن کنیم هم مونس غریبِ وطن می شویم ما یک بی حرم، وَ دیگری هم بی کفن بُوَد بر اين دوتن اُویس قرن می شویم ما جایی که شأن این دو عبای یمانی است پس طالب عبای یمن می شویم ما ارباب ما حسین و، جهاندار ما حسن در مدح این دو گرم سُخَن می شویم ما در روضه ها همیشه به دنبال نکته ایم بی تابِ سَم و تیر و کفن می شویم ما خورده کشیده پیش حسن، مادر حسین هم ناله ی نوایِ مَزَن می شویم ما می آید عاقبت کسی از نسل این دو که با دیدنش رها زِ بدن می شویم ما علیهم السلام .
. ای کشته مظلوم در شهر مدینه زد ماتم تنهایی ات آتش به سینه ای کشته زهر جفا مولا امام مجتبی مظلوم‌ حسن جان مانند زهرا مادر خود غم نصیبی حتی میان خانه خود هم غریبی یک عمر شد غم حاصلت شد همسر تو قاتلت مظلوم حسن جان گاهی ز دست تو عصایت می کشیدند سجاده را از زیر پایت می کشیدند تنهاترین امام ما ذکر علی الدوام ما مظلوم‌حسن جان گرچه ز زهر کینه امشب جان سپردی یک‌عمر خون دل به یاد کوچه خوردی دیدی عدو در کوچه ها زد مادرت را از جفا مظلوم حسن جان .👇