eitaa logo
🇵🇸عـاشـقـان شـهادت🇵🇸
413 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
271 فایل
کپی=آزاد با ذکر صلوات📿🌹 نظرات پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بذارید🤗 https://daigo.ir/secret/8279187997 شادی روح شهدا صلوات🌸💖 سبک شهدا رو در پیش بگیریم تا انشاءالله شهادت نصیبمون بشه😍❤
مشاهده در ایتا
دانلود
22.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیار زیباست •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄• @Asheghaneh_Shahadat •┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇵🇸عـاشـقـان شـهادت🇵🇸
🥀 عاشقان شهادت 🥀
سلام علیکم این پیام را با آشنایان به اشتراک بگذارید و ما را زیاد کنید.🌺
یک بار که حسین از منطقه آمد اصفهان به من گفت:(این حسن آقایی خیلی سمیرم سمیرم میکنه،میخوام برم این سمیرمی که میگه رو ببینم چه جور جاییه، توهم میای؟) یک پیکان مدل۵۹_۵۸ جور کرد و با هم راه افتادیم. نرسیده به شهر رضا،کنار جاده انار میفروختند.حسین گفت وایسا اگه خوبست بستونیم بخوریم. رفتیم و دو کیلو انار خواستیم. انارها را که کشید خواستم پولش را بدهم،طرف نگرفت و گفت: (من از شما پول نمیگیرم) گفتم( چرا؟) گفت:(چطور ایشون با ماشین تردد میکنه؟) گفتم: (چه عیبی داره؟حالا تو ماشین رو بیخیال شو پولت رو بگیر) گفت:(نه نمیگیرم )خلاصه بازور پول را دادیم و راه افتادیم.. ظهر رسیدیم سمیرم. بعد از خواندن نماز رفتیم قهوه خانه و دوتا دیزی سفارش دادیم.وقت حساب صاحب قهوه خانه هم از ما پول قبول نکرد و گفت: (شما آقای خرازی هستی،کی از شما پول خواسته؟) گفتیم: (درسته پدر جان ماهمونی هستیم که شما میگی فقط به کسی نگو اومدیم اینجا.) از یکی دوتا مغازه دار پرسیدم: (این حسن آقایی که میگن درو پنجره سازه رو شما میشناسین؟) آدرس دکان و منزل خودش و پدرش را به ما دادند.رفتیم گشتی در سمیرم زدیم و بعد از ظهر برگشتیم اصفهان. چند روز بعد حسن آقایی اومد سراغ حسین و گفت: (خبر داری چیشده؟)😳😳 حسین گفت: (چی چی شده؟)🤔 گفت:(دوسه روز پیش چندتا منافق اومده بودند سمیرم و سراغ منو میگرفتند.مثل اینکه میخواستند منو بکشن) حسین نیشخند شیطنت آمیزی زد و گفت: (پس خیلی مواظب خودت باش.)😂😄 🌹🌹 خاطرات طنز شهدا🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹