#زندگینامه
#قسمتسیزدهم👇👇
بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
🖤#زینب دو تا وصیتنامه داشت. من سواد کمی داشتم و آرزو داشتم که به راحتی و روانی، آنها را بخوانم.😔
یک شب #زینب به خوابم آمد و گفت: «مامان، ناراحت نباش.» یک روز وصیتنامه مرا از اول تا آخر بدون غلط میخوانی؛ آن روز نزدیک است.»☺️
🥀صبح که از خواب بیدار شدم. سریع به نهضت سوادآموزی رفتم و ثبتنام کردم و خوب درس خواندم تا بالاخره به راحتی وصیتنامه #زینب را میخوانم و حتی بعضی جملاتش را حفظ نمودم. وصیتنامه دومش را در 13/12/1360 یعنی هجده روز قبل از شهادتش نوشته بود.
نامهها و دستنوشتههای #زینب شبیه به نامههای یک رزمنده در جبهه بود.🌷
#ادامه_دارد...
♥️کانال #عاشقان_ظهور ♥️
eitaa.com/Asheghanezohoor
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
🌸 #داستانبیتوهرگز 🌸 #قسمتدوازدهم زینت علی مادرم بعد کلی دل دل کردن، حرف پدرم رو گفت ... بیش
🌸 #داستانبیتوهرگز 🌸
#قسمتسیزدهم
تو عین طهارتی
بعد از تولد زینب و بی حرمتی ای که از طرف خانواده خودم بهم شده بود ...
علی همه رو بیرون کرد ... حتی اجازه نداد مادرم ازم مراقبت کنه ...
حتی اصرارهای مادر علی هم فایده ای نداشت ...
خودش توی خونه ایستاد ... تک تک کارها رو به تنهایی انجام می داد ...
مثل پرستار ... و گاهی کارگر دم دستم بود ...
تا تکان می خوردم از خواب می پرید ...
اونقدر که از خودم خجالت می کشیدم ...
اونقدر روش فشار بود که نشسته ...
پشت میز کوچیک و ساده طلبگیش، خوابش می برد ...
بعد از اینکه حالم خوب شد ... با اون حجم درس و کار ... بازم دست بردار نبود ...
اون روز ... همون جا توی در ایستادم ...فقط نگاهش می کردم ...
با اون دست های زخم و پوست کن شده داشت کهنه های زینب رو می شست ...
دیگه دلم طاقت نیاورد ...
همین طور که سر تشت نشسته بود...
با چشم های پر اشک رفتم نشستم کنارش ...
چشمش که بهم افتاد، لبخندش کور شد ...
چی شده؟ ... چرا گریه می کنی؟ ...
تا اینو گفت خم شدم و دست های خیسش رو بوسیدم ...
خودش رو کشید کنار ...
چی کار می کنی هانیه؟ ... دست هام نجسه ...
نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ...
مثل سیل از چشمم پایین می اومد ...
تو عین طهارتی علی ... عین طهارت ...
هر چی بهت بخوره پاک میشه ...
آب هم اگه نجس بشه توی دست تو پاک میشه ...
من گریه می کردم ...
علی متحیر، سعی در آروم کردن من داشت...
اما هیچ چیز حریف اشک های من نمی شد ...
#ادامه_دارد
♥️کانال #عاشقان_ظهور ♥️
eitaa.com/Asheghanezohoor