🔰 #سیره_شهدا | #غیبت
🔻 شهید به غیبت حساس بود یک روزبا دوستان مشغول صحبت از هر دری بودیم که یکی از دوستان از سیدرضا اجازه خواست تا مطلبی را بگوید.
آن دوست ما قبل از صحبتش نگاهی به اطراف انداخت و تا رفت صحبتش را شروع کند، سید رضا مانعش شد و گفت: نمیخواهد بگویی...
🔆همه تعجب کرده بودیم. لحظاتی بعد دوستمان از سید رضا پرسید: چرانگویم؟ سیدرضا لبخندی زد و گفت: قبل از صحبتت به اطراف نگاه کردی، حدس زدم بخواهی غیبت کسی را بکنی! برای همین گفتم جلوی غیبتت را بگیرم.همیشه به غیبت حساس بود و به هر طریقی که می توانست مانع غیبت میشد.
📚منبع:کتاب طاهر خانطومان
🌷شهید سید رضا طاهر🌷
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
🔰 #سیره_شهدا | #فرماندهی
🌟اصغر وصالی شرایط را میسنجید که الان با این وضعیت باید چطور رفتار کند. مشخصه دوم اصغر با توجه به جدیتی که داشت، انعطاف پذیری بود. او خود محور نبود. هر شب با نیروهایش جلسه داشت و کارهای روزانهیشان را بررسی میکردند. هر کس هم انتقادی داشت میگفت. موفقیتهایشان را در جلسه مطرح میکردند تا از آن برای عملیاتهای بعدی استفاده کنند. نظرات نیروها برای اصغر وصالی بسیار اهمیت داشت. به همین خاطر همیشه نظرخواهی میکرد. در سیستم نظامی خیلی کمتر دیده شده است که فرمانده از نیروهایش نظر بخواهد، اما اصغر این خصوصیت را داشت.
🌷شهید اصغر وصالی🌷
#فاتحان_جبهه_غرب_کشور
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
❇️#سیره_شهدا
🟠شهید مدافعحرم #مهدی_بختیاری
♻️احترام به پدر و مادر
یکی از خصوصیّات آقا مهدی☝️
اینبودکهدرهرحالیکهتویخونهبود🏡
پدر و مادر که وارد منزل میشدند💞
مهدی به پاشون بلند میشد🙋♂
چه در حال استراحت😴
چه وقتی که مشغول کار مهمی بود🧮
حتی یادمه آقامهدی یکبار توی💥
چتربازی پاش آسیب شدید دیده بود🤒
برای هر کاری با عصا جابهجا میشد👨🦯
حتی توی اون حال هم🌪
به پای پدر و مادر بلند میشد♥️
📀راوے: برادر شهید
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #منصور_عباسی
♻️محبت به والدین
🌻فرزند شهید نقل میکند: مادر و پدرم عاشق هم بودند. پدرم در کارهای خانه خیلی به مادرم کمک میکرد. در خانه غذا درست میکرد و ظرف میشست. عموی من هم در دوران هشتسال دفاعمقدس شهید شده است. مادربزرگم که پیش از این هم مادر شهید بود، طبقهی بالای خانهی پدرم زندگی میکرد. صبح به صبح، پدرم میرفت بالا، برایش نان داغ میبرد. گاهی خم میشد روی پای مادرش و پای مادربزرگم را میبوسید.
🌻دست همه را میگرفت. هر کسی به او بدی میکرد میگفت: «اشکالی ندارد، شما خوب باشید». هرکسی زنگ میزد و میگفت: «آقای عباسی! گره به کارمان افتاده»، پدرم دستش را میگرفت و هر کمکی از دستش برمیآمد، انجام میداد. پدر در فکرِ رفتن به سوریه نبود اما یک خواب باعث شد برود. خواب دیده بود که یک راه سبزیاست و همه دارند میروند که انتهایش به حرم حضرت زینب میرسد. آنجا دوستانش را که شهید شده بودند، دیده بود که به او گفته بودند "حاج منصور جا نمانی"!
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
❇️#سیره_شهدا
🔵شهید مدافعحرم #محمدرضا_جبلی
♻️رازی که بعد از شهادت برملا شد
💙همسر شهید نقل میکند: بعد از شهادت محمدرضا متوجه شدم ماهیانه مبلغی از حساب او کم میشود؛ پیگیری کردم و متوجه شدم همسرم بهمدت پنجسال، حامی یک پسر یتیم از ایتام تحت حمایت کمیته امداد منطقه۹ تهران بوده است و ماهیانه مبلغی از حسابش برای آن یتیم اختصاص مییافته است.
💚همسرم بسیار دست و دلباز بود و تا جایی که میتوانست، به افراد نیازمند کمک میکرد اما من نمیدانستم حامی فرزند یتیم است. بعد از شهادتش، حمایت ما از این پسر یتیم ادامه پیدا کرد و علاوه بر کمک ثابت ماهیانه در مناسبتهای مختلف و همچنین بعضی ماهها بیشتر از مبلغ ثابت به حساب آن فرزند واریز میکنم.
💙شهید جبلی در طول زندگی، مُدام ما را به کار خیر سفارش میکرد و میگفت در کار خیر خودتان مرا هم شریک کنید. علاوه بر کمک به این فرزند یتیم به نیازمندان دیگری نیز کمک میکنم و نتیجه آن، برکتی است که در زندگیام میبینم.
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
🔰 #سیره_شهدا | #اخلاص
🔻 یک روز ابراهیم زنگ زد و گفت، ماشینت رو امروز استفاده می کنی؟ گفتم نه همینطوری جلوی در خونه افتاده!
آمد ماشین را گرفت و گفت تا عصر بر می گردم. وقتی برگشت گفتم کجا بودی؟ گفت ، مسافر کشی! تعجب کردم، بعد گفت، بیا با هم بریم چند جا و برگردیم وگفت، اگر توی خونه برنج و روغن یا چیزی دارید، به همراه خودت بیار. بعد رفتیم فروشگاه و مقداری برنج و روغن و ... خریدیم، از پول هایی که به فروشنده می داد، مشخص بود که واقعا رفته مسافر کشی ! بعد هر چه خریده بود را به پایین شهر بردیم و به خانواده هایی دادیم.
بعد فهمیدم که اینها خانواده هایی هستند که همسرنشان در جبهه هستند و رزمنده هستند و برای زندگی با مشکل مواجه شده اند.
این ها از کارهای خالصانه ابراهیم بود که این روزها کمتر از آن خبری است..
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
📚منبع: سلام بر ابراهیم 1
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
🔰 #سیره_شهدا | #الگو_جوانان
🌟شهید بسیار متواضع بود، مهربان وبسیاربذله گو و شادی بخش در خانواده و دوستان بود، فداکاری ایشون برای همه خانواده و دوستان خیلی دلگرم کننده و اطمینان بخش بود.
مخفیانه به خانواده های نیازمند و محروم کمک میکرد یا از جایی تهیه میکرد. مهمترین ویژگی شهید اخلاص درتمام کارها ورفتارشان بود که همه دوستان، ایشان بسیار شجاع و باهوش و بابصیرت بودند، چه معرفت به امام و انقلاب و جهاد در۱۵ سالگی و چه معرفت به وظیفه بسیجی در دوران هجمه سکولارها در دوره بعد از جنگ... آشنا کردن جوانان در مسجد باتفکرات امام، فرهنگ شهادت، روحیات شهدا، شناخت عمیق مفهوم ولایت فقیه، دشمن شناسی، تفکرات عرفانی سیاسی شهید آوینی، جریانات سیاسی، تاریخ انقلاب، مسائل روز، داشتن ملاک و میزان اسلام ناب برای شناخت حق و باطل، همه از عملکرد و نشر افکار عالی ایشون و جاذبه خاص شخصیت این شهید بود.
🌷شهید مدافع حرم اسد الله ابراهیمی🌷
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #قدرت_الله_عبودی
♻️برگزاری جشن نیمهی شعبان
🎙راوے:همسرشهید
☂قدرت الله،15سال بود که در نیمهشعبان، جشن باشکوهی برپا میکرد.جلوی مغازهاش آذین میبست و شربت و شیرینی پخش میکرد. شام مفصّلی هم به میهمانان میداد.خیلی خالصانه به ائمه عشق میورزید.
☘پیش از اعزامش به سوریه در اسفند۹۵، تدارک جشن نیمهی شعبان سال۹۶را دیده بود. با مدّاح قرارگذاشته بود که برای مراسم سنگ تمام بگذارد.برنج خریده بود و کنارگذاشته بود. به منم تاکید کرد که جشن حتما برگزار شود؛ حتی اگر من شهید شده باشم.
☂گفت مبادا جشن میلاد مولایمان،مهدی(عج) را بر رفتنِ بیمقداری چون من ترجیح دهی که تمام جان و مال و فرزندانم فدای یک تار موی دلبر!نکند رخت عزا بپوشی و مصیبت مرا بزرگتر ازمیلاد مولایم ببینی!مرا ناراحت و سرافکنده نسازی همسرمهربانم!
☘همیشه تعجب میکردم که او چگونه میتواند به تمام مشغلههایش برسد؟در تمام اُمورش موفق و درکسب و کارش بینظیر بود. هم کارگاه پرورش مرغ داشت و هم فروشگاه لوازم خانگی.مغازهی فروش آهنآلات هم داشت.آنقدر منظّم و کاربلد بود که وقت کم نمیآورد
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
✨تبلیغ چهره به چهره
🍃تازه وارد اردوگاه غواصان لشکر در نزدیکی سد گتوند شده بودیم. کریم مطهرینیا جوانی را با دست نشان داد و گفت: «از آن جوان های با معرفتی است که هم میجنگد و هم درس طلبگی میخواند. تو چارتِ سازمانیِ #اشک و دعاست. گویا مهره مار دارد و بچه ها را اسیر خودش کرده است. »
☘جوان کلمن #قرمز رنگی دست گرفته بود و در گرمای ۴۵ درجه جنوب به بچه ها آب خنک میداد. آب را که با لبخند میداد دستشان ذکر «یا عظشان» از آنها طلب می کرد.
🌸وقت نماز هم که میشد کلمن را کناری گذاشت. #عمامهای به سر گذاشت و آمد جلوی بچه ایستاد و نماز خواند. بچه ها به راستی #ساعدگردان می دانستندش. می گفتند از زمانی که وارد گردان شده نماز صبح بچه ها یک دقیقه هم پس و پیش نشده است.
✨ غواص ها بوی نعنا می دهند؛ نوشته حمید حسام؛ نشر #شهیدکاظمی؛ جاپ اول ناشر-بهار ۱۳۹۸ ؛ صفحه ۱۶-۱۵ و ۱۹
#سیره_شهدا
#شهید_عبادینیا
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #حسینعلی_کیانی
♻️رسیدگی به فقرا و نیازمندان
🎙راوے: پدر شهید
حسینعلی از همان نوجوانی🙋♂
پسری آرام و سربهزیــــر بود❤️
و نماز میخواند و روزه میگرفت📿
بخشــــندگی💐
یکی از صفات بارز او بود☝️
به گفتهی دوستانش🗣
حسین از آنها خواسته بود🙏
اگر لبــــاس اضافــــه👔
یا کفش و پول و نذورات دارند🥾💶
برای فقــــرا کنار بگذارند🥰
بعدها که به دانشگاه آزاد رفت🏛
اگر از ناهار و شام دانشجویـــان🍔
غــــذایی اضافــــه میآمــــد🍗
داخل ظرف یکبار مصرف میریخت🫕
و تا ساعت یک و دو نصف شب⏰
به منازل فقرا میبُرد و پخش میکرد😍
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم مراد عباسی فر
♻️جهاد شبانهروزی برای دفاع از حرم
🌻همسر شهید نقل میکند: اصلا اینطور نبود که آقامراد یک جا بنشیند. این اواخر که به مرخصی میآمد، تا نماز صبح مینشست و برای شناخت مناطق عملیاتی، نقشههای سوریه را دانلود میکرد. نمازش را میخواند و یک ساعتی استراحت میکرد. اگر بیرون میرفت هم به من میگفت که برایش دانلود کنم.
🌻او در زمان مرخصی با دانلود نقشههای مختلف از سوریه، شبانهروز روی نقشهها کار میکرد و مواردی را که نیاز داشت، شناسایی میکرد و این به حدی بود که همرزمانش میگفتند اگر او را نمیشناختیم، فکر میکردیم از بچههای آن محله است؛ چون خیلی از شهرها و روستاهای اطراف را مثل کف دستش میشناخت!
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
💞اللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد💞
اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ🍃
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
#سیره_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
▪️از جبهه به سمت تهران برمیگشت، رانندهی اتوبوس آهنگ ترانه گذاشت تا بدین وسیله خوابش نبرد، ابراهیم برای اینکه کار بد او را گوشزد کند، قرآن را باز و شروع کرد بلند بلند قرآن خواندن!
راننده آهنگ را خاموش کرد!
این طور هم راننده خوابش نبرد و هم آهنگ پخش نشد✌️
سیره شهدا در سبک زندگی
✨شبتان شهدایی
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛