eitaa logo
moon perfume |عطر ماه 🌙 ✨️
2هزار دنبال‌کننده
577 عکس
258 ویدیو
0 فایل
یه کانال عالی برای خانم های با سلیقه که میخوان روزای خوشی رو داشته باشن😉 کپی؟همه پست ها بجز رمان ها رو می تونید کپی کنید🤗 کپی رمان ها پیگرد قانونی و الهی دارد😡 لفت؟؟💔
مشاهده در ایتا
دانلود
18.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 دیگه نبینم کلی ظرف کثیف کنیاا🥴😵‍💫🍳 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 کی گفته دانشجو ها خوشتیپ نیستن؟🤨😻💓 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 ᮫࣭ اینجـوری‌ عشقـتو‌‌ بـا‌ این چند تا چيز ساده خوشحال کن 🥰♥️ 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 برنج با گل کَلم؟ مگه میشه!😳🥴👍🏻 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 داستان زیبای 《"پایان خوش"》 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙
moon perfume |عطر ماه 🌙 ✨️
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 داستان زیبای 《"پایان خوش"》 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 لبخند چندش اوري روي لب شيخ بود…با بلند شدن صداي موسيقي همه نگاه ها برگشت سمت ما……با نگاه هايي كه انقدر ازار دهنده بود حس ميكردم بدنم داره گر ميگيره……سرمو تا حد امكان انداختم پايين…اروم اروم به ترتيب رله ميرفتيم و وارد سالن ميشديم… زير چشمي نگاهي به اطراف انداختم…و ميلاد رو بين همه تشخصي دادم…چقدر جذاب شده بود…كت شلوار پوشيده بود و نسبت به هميشه كه ميديدمش كليييي فرق كرده بود…دلم براش قيلي ويلي رفت…و كل وجودم پر شد از حسرت… نگاهش قفل شده بود روم و چشمك يواشكي بهم زد…رنگ صورتش به سرخي ميزد…حدس ميزدم اين حالش به خاطر وجود من ، با اون سر وضع بين اون نگاه ها بود دلم ميخواست زمين دهن باز كنه و برم داخلش…داشتم ذوب ميشدم…رسيديم به جايگاهي كه واسمون درست كرده بودن… كنار هم نشوندنمون… شيخ بلند شد اومد سمتمون …با هر قدمي كه به سمتمون بر ميداشت ، قلب من تند تر ميتپيد…بالاخره رسيد به ما و روبه رومون ايستاد…شروع كرد هر كدوم رو با دقت نگاه كردن…به من كه رسيد مكث كرد…چشمام توي حدقه دو دو ميزد… دهنم خشك شده بود…نگاه كرد و سري تكون داد…با انگشتش به من اشاره كرد…در مرز اين بودم كه سكته كنم …گيج و منگ نگاه كردم …يه مردي بهمون نزديك شد و بهم گفت +بلند شووو از جام بلند شدم …با چشمام به ميلاد التماس ميكردم…اشك توي چشمام جمع شده بود…چرا حالا اولين نفر منو بلند كردن؟! چرا هميشه سخت ترين شرايط واسه من بود… اون مردي كه فارسي حرف ميزد گفت +ميري دور تا دور سالن، ميچرخي…همه بايد ببيننت …مثل ماست راه نميري هااا … توي دلم اشوب راه افتاده بود…دلم ميخواست اون لحظه زلزله بياد…سيل بياد…اتش بگيريم …ولي من نرم دور بچرخم همون مرد با دستش هولم داد…با برخورد دستش حالم داشت بدمیشد…كافي بود دو تا پلك محكم بزنم تا اشكام از حصار چشمام ازاد بشه … صداي موسيقي بلند تر شد و من راه افتادم… بايد از جلوي همه رد ميشدم …چرخي ميزدم ……داشتم از بغض خفه ميشدم…به زور داشتم جلوي خودمو ميگرفتم …چند نفر رو كه طي كردم ، ديگه نتونستم خودم رو كنترل كنم …اشكام سرازير شد …بي صدا زار ميزدم…ميلاد چرا كاري نميكرد؟! با هر قدمي كه برميداشتم ، احساس ميكردم روحم داره ميشكنه ،ازهمه بدتر از چشمام روحم بود…رسيدم به ميلاد…با عجز نگاهي بهش كردم…چشماش قرمز شده بود…برق اشك رو ميون قرمزي چشماش تشخيص دادم…با چشمام بهش التماس ميكردم… اروم بدون اينكه كسي بفهمه بدون تكون خوردن لباس اروم گفت +جان عزيزت گريه نكن … نميتونستم بيشتر وايسم ، شك برانگيز بود… راهمو كشيدم و رفتم …خداروشكر تموم شدن …برگشتم سرجام …سرجام كه ايستادم صداي موسيقي قطع شد…با پشت دستم اشكمو پاك كردم …سرمو كه گرفتم بالا چشم تو چشم شدم با نگاه پر از غم و درد ميلاد …اون هم مثل من داشت عذاب ميكشيد…پلكشو اروم روي هم فشار داد اين جوري ميخواست منو اروم كنه… از فكر و خيال خارج شدم …با چيزايي كه ميشنيدم حالم داشت بهم ميخورد…داشتن قيمت ميدادن ……پس ميلاد كي ديگه ميخواست دست به كار بشه؟! نكنه همه حرفاش الكي بود…ولي اگر الكي بود اين غم توي چهرش چي بود پس… همين جوري قيمتا داشت ميرفت بالاتر، و من فقط لبخند تلخ روي لبم جا خوش كرده بود…توي كل عمرم اين قدر حس بي ارزشي نكرده بودم …انقدر بهم توهين نشده بود…با سري پايين افتاده همونجا ايستادم را راحت واسه خودشون قيمت گذاري كنن…از ميلاد هم نا اميد شده بودم…ديگه قيمتا خيلي رفته بود بالا و از اون تب و تاب اولیه افتاده بود …چون قيمت رفته بود بالا ديگه تند تند قيمت نميدادن و اروم اروم قيمت بالا ميرفت… بعد از چند دقيقه كه سكوت برقرار شد ، اخرين قيمت اعلام شده بود…. 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 معرفی چند کتاب فانتزی:✨ - ملکه سرخ🩸👑 - هابیت 🐹 - گرگ و میش 🌄 - عطش مبارزه 🧊⚔ - شروع ناگوار 🗑 - قبرستان عمودی 📰 - جادوگر سفید 🪄🤍 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 ساخت بنگل فول نگین🦋 خيلي شیک و گوگولی👍🏻✨ 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 دوخت جای اکسسوری شیک♥️🐚 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 شمام از حرف های آنه خوشتون میاد📝🎀 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 🌙"@Atr_mah"🌙