📌پ.ن: به نظر میرسد این #دو_مدل_انقلابیگری و مواجهه با حکومتِ غیر همفکر، امروز نیز جریان دارد.
💠 مدل اول انقلابیگری، وقتی حکومت را هم عقیده خود نمیداند و انتقاداتی به او میبیند، نهایت تلاش خود را برای تخریب آن بکار میگیرد.
کاری ندارد #روحانی حکومت میکند یا #رئیسی، فرقی نمیکند، مهم این است که نقاط سیاه سر دست گرفته شود و به بهانه آن چاقو در شکم این و آن بشود. اسم آن هم میشود عدالتخواهی یا انقلابیگری اما اینکه خب حالا نتیجه اش چیست؟ خب مهم نیست چرا که مهم تکلیف است.
💠 اما مدل دیگر با اینکه اختلاف نظرهایی با حکومت وقت میبیند ولی تلاش حداکثریش آن است تا بتواند فضای موجود را تا حد ممکن به سمت اصلاح و عدالت نزدیک کند.
💠 البته که در ظاهر شعار هر دو مدل #اصلاح_گری و #عدالتخواهی است اما تفاوت اصلی در انتخاب #روش_ها است. چگونه میخواهیم جامعه را به سمت اصلاح گری ببریم؟
💠 در مدل اول، روش اصلاح عمده در #تخریب است یا نتیجه روش به اینجا ختم میشود، به خلاف مدل دوم که تاکتیکش فعلا کمک به حکومت برای کم کردن بی عدالتی ها و ظلم هاست.
اگر هم انتقاد میکند، اگر هم تجمع میکند، اگر هم فریاد میکشد، همه و همه با دلسوزی تمام و در جهت رفع مشکلات و اصلاح امور و برای کمک به حکومت است، بله کمک به همین حکومت غیرهمفکر.
قرار نیست عدالتخواهی و انتقاد و مطالبه گری در این مدل حذف بشود بلکه اتفاقا در اینجا به نحو جدی تری دنبال میشود اما با روشی که نتیجه اش اصلاح گری باشد، نه صرفا تخریب گری.
💠 حالا خود، ماجرا را به فضای امروز تطبیق دهید. امروز هم اگر به #دولت_رئیسی نقد داریم، قرار نیست روش مدل اول را دنبال کنیم چرا که خروجی و فایده ای ندارد، چه اینکه این مدل در #دولت_روحانی هم جواب نداد و اتخاذ آن روش غلط بود
بلکه در هر دو دولت در عین #مطالبه_گری و #انتقاد، باید روش و خروجی انتقاد ما تقویت و کمک به دولت باشد تا دولت بتواند مسیر خدمت را بهتر طی بکند وگرنه تقابل با آن برای هیچ کس سودی ندارد.
💠 به نظرم بهترین مدلی که میتوان در تعامل با دولت روحانی و رئیسی مثال زد، مدلی بود که #سعید_جلیلی دنبال میکرد و میکند.
در عین انتقاداتی که داشت اما سعی میکرد با گرفتن جلسات تخصصی و کارشناسی، بهترین داشته هایش را در اختیار آنها بگذارد تا در مسیر اصلاح کمکی کرده باشد، حتی به دولتی که اساسا منتقدشان بود.
البته که مدل اصلاح گری منحصر در آن نیست بلکه چه بسا به انواع مدل ها نیاز داشته باشیم اما مهم این است که به نحو کلی در کدام دسته از دسته هایی که حضرت ذکر کردند قرار میگیریم!
https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع)
1️⃣ ابوذر (بخش اول)
🔺#ابوذر دارای صراحت لهجه ای مختص به خود بود. او هرگاه #فساد یا #تبعیضی میدید، دست به #افشاگری میزد. برای او خلیفه و غیر خلیفه مهم نبود، هرکه دست از پا خطا میکرد، با فریادهای بیدارگر خود، #عدالت را فریاد میزد.
🔺#عثمان، خلیفه سوم، آنقدر از #بیت_المال به خویشان و دوستان خود بذل و بخشش میکرد که شیرینی آن زیر زبان خیلی ها مزه کرده بود لذا خود را کنار کشیده بودند.
🔺ابوذر، جزو معدود صحابه ای بود که با #جهاد_تبیین خود، عثمان و اطرافیانش را عاصی کرده بود، به حدی که عثمان ترسید مردم علیه او بشورند لذا مجبور شد، ابوذر را از مدینه به شام، #تبعید کند تا شاید #معاویه بتواند او را کنترل کند و کمی از گزند زبان حقگوی او راحت بشود.
➕ابن ابی الحدید نقل میکند:
روزی ابوذر به عثمان گفت: شما برای اینکه کار خود در عدم کمک به فقرا را توجیح کنید، این #تفکر_یهود را ترویج میکنید که دست خدا برای بخشش به فقرا بسته است. این برای آن است که شانه خود را از مسئولیت خالی کنید.
🔸ابوذر گفت از پيامبر خدا شنیدم که میگفت: «چون #پسران_ابوعاص، سى نفر گردند، #مالخدا را در ميان خود دست بهدست مىگردانند و بندگان خدا را #برده خود مىكنند و #دين_خدا را سرمايه خود مىسازند یعنی دین را پوششی برای کسب ثروت خود قرار میدهند».
(إذا بَلَغَ بَنو أبِي العاصِ ثَلاثينَ رَجُلاً جَعَلوا مالَ اللّهِ دَولاً، و عِبادَ اللّهِ خَوَلاً، و دينَ اللّهِ دَخلا)
🔸عثمان از حاضران که اصحاب بودند پرسید این کلام را از رسول خدا شنیده اید؟ اصحاب گفتند خیر. عثمان به ابوذر گفت: وای برتو که بر پیامبر خدا دروغ میبندی.
خلاصه دعوا بالا میگیرد و عثمان برای صحت سنجی این کلام ابوذر، حضرت امیر را میخواند و از حضرت میپرسد این کلام را از پیامبر شنیده است یا نه.
🔸حضرت تاکید میکند که من چنین بیانی از پیامبر نشنیده ام اما قطعا ابوذر راست میگوید. چرا که از پیامبر شنیدم: آسمان بر کسی سایه نیانداخته و زمین کسی را بر روی خود حمل نکرده که #راستگوتر از ابوذر باشد.
(لَأَنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ يَقولُ: ما أظَلَّتِ الخَضراءُ، و لا أقَلَّتِ الغَبراءُ مِن ذي لَهجَةٍ أصدَقَ مِن أبي ذَر)
➕مُروج الذهب ماجرای جهاد تبیین ابوذر در مقابل #کعب_الاحبار یهودی که در زمان #عُمَر مسلمان شده بود و مورد احترام خلفا بود و به نحوی نقش توجیه کارهای عثمان را بازی میکرد را نقل کرده. در پایان این افشاگری های ابوذر، دارد که عثمان به ابوذر گفت:
چقدر مرا #آزار مىدهى! از جلوى چشمم دور شو، كه ما را آزار دادى.
(ما أكثَرَ أذاكَ لي! غَيِّب وَجهَكَ عَنّي؛ فَقَد آذَيتَنا)
🔺این کنش فعالانه ابوذر در مدینه جهت #بیدار_کردن_مردم نسبت به #ناعدالتی، فسادها و تبعیض های عثمان، موجب شد که عثمان او را به شام تبعید کند تا بلکه #معاویه بتواند او را کنترل کند. اما در ادامه ببینید ابوذر چه بر سر معاویه می آورد.
➕تاریخ یعقوبی نقل میکند:
وقتی به عثمان خبر رسيد كه ابوذر بر او #انتقاد و خُردهگيرى مىكند و تغيير و تبديلهاى او در سنّتهاى پيامبر خدا و ابوبكر و عمر را برای مردم بازگو و تبیین میکند، او را به شام نزد معاویه تبعید کرد.
ابوذر در شام نیز همان کنش فعالانه خود را ادامه داد.
🔹او در مسجد مىنشست و مردم نیز به گرد او جمع مىشدند، تا آن كه اجتماعكنندگان و شنوندگانِ او فراوان می شدند و ابوذر نیز همان #حرفهای_افشاگرانه خود را برای مردم تبیین میکرد.
ابوذر، نماز صبح خود را که میخواند، به دروازه دمشق میرفت و به #جهاد_تبیین خود میپرداخت.
(كانَ يَجلِسُ فِي المَسجِدِ، فَيَقولُ كَما كانَ يَقولُ، و يَجتَمِعُ إلَيهِ النّاسُ، حَتّى كَثُرَ مَن يَجتَمِعُ إلَيهِ، و يَسمَعُ مِنهُ. و كانَ يَقِفُ عَلى بابِ دِمَشقَ إذا صَلّى صَلاةَ الصُّبحِ فَيَقول...)
🔹کار به آنجا رسید که معاويه نیز از دست ابوذر عاصی شد و به عثمان نامه نوشت و گفت: تو با تبعيد ابوذر به اینجا، #شام را براى خود #تباه ساختى.
(إنَّكَ قَد أفسَدتَ الشّامَ عَلى نَفسِكَ بِأَبي ذَر)
➕مُروج الذهب مینویسد:
معاويه به عثمان نوشت: مردم بر گِرد ابوذر جمع شدهاند و مىترسم كه آنها را بر ضدّ تو بشوراند. اگر به این مردم نياز داری که با تو همراهی کنند، اگر #افکار_عمومی مردم برای تو مهم است، ابوذر را از شام، به سوى خود بازگردان، تا افکار عمومی را بیش از این بهم نریخته است.
(إنَّ أباذَرٍّ تَجتَمِعُ إلَيهِ الجُموعُ، و لا آمَنُ أن يُفسِدَهُم عَلَيكَ، فَإِن كانَ لَكَ فِي القَومِ حاجَةٌ فَاحمِلهُ إلَيك)
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9