📌 #کانت_روشنگر_یا_زن_ستیز
💢 #زنان باید سلطنت کنند، ولى مردان باید حکومت کنند; چرا که این هوا و هوس است که سلطنت مى کند و این خرد است که حکومت مى کند.
#حقوق_زن
#الگوی_سوم
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 #جنبش_زنان_ايران_و_نظام_مفهومی
💢 يكی از اين جنبشهای اجتماعی و فرهنگی ، جنبش #زنان است. اين مناقشه كه تنها جنبشهای سياسی را جنبش میداند، ناشی از يک خلط مفهومی در دستگاه آكادميک ماست. بدين شكل كه ما در حوزه زبان فارسی برای سه مفهوم يک مفهوم بكار می بريم و اين سه مفهوم عبارتاند از:Policy -Polity - Politics که ابعاد سهگانه امر سياست هستند. در فضای زبان اروپائی امری را كه ما سياست می فهميم در این سه مفهوم بيان می كنند و آنرا بكار می برند یعنی:
1- وجه هنجاری سياست (Policy)
2- وجه دولتی و حزبي سياست (Polity)
3- وجه تدبير در جهت حل کشمکشها (Politics)
⭕️ حال با اين شفافيت مفهومی است كه می توانيم به ارزيابی كنش #زنان درصحنه جامعه ايران بپردازيم. همواره كنشهای اجتماعی كه در جنبشهای اجتماعی تعين می يابند خود را در زیر مفهوم Policy تعريف میکنند چراکه اين جنبشها كنشهای معطوف به هدفاند كه ابعادی هنجاری دارند نه ابعادی حزبی و دولتی.
⭕️ اگر جنبشی بهسوی تغيير دولت حركت كرد و آماج اصلی خود را اين هدف قرار دهد ابعادی از سياست مدنظرش است كه به آن Polity می گويند. ازاینرو #جنبش_زنان_ايران، جنبش وسيعی است كه وجهی هنجاری دارد. يعنی با هنجارهای مرسوم كه ناشی از نگاه مردسالارانه است بیمهابا مبارزه می كند اما ادعا و سودای حزبی و دولتی ندارد، چراکه گزينهای برای تشكيل دولت ندارد و نمی خواهد كه حزب زنان به وجود آورد. ازاینرو جنبش زنان يک جنبش سياسی به مفهوم Polity نيست، اما اين جنبش سياسی، به مفهوم Policy است، پس بايد اين ابعاد را بهخوبی شناخت.
⚛ در ادامه بخوانید
مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه
📌 #جنبش_زنان_ايران_و_نظام_مفهومی 💢 يكی از اين جنبشهای اجتماعی و فرهنگی ، جنبش #زنان است. اين مناقش
⭕️ جنبش #زنان از اين دورنما يكی از وسيعترين جنبشهای ايران بعد از جنبش «ارتقا سطح كيفی زندگی» است چراکه میتوان گفت جنبش «ارتقا سطح كيفی زندگی» ايرانی، وسیعترین جنبش در دوران جديد جامعه ايران است، زیرا اين جنبش است همه آحاد جامعه ايران را از زن و مرد، كودک و جوان، روحانی و دانشگاهی، تحصیلکرده غیر تحصیلکرده در برگرفته است. بهطور مثال ما در ايران گرایشهایی كه خواهان ارتقا سطح كيفی زندگی خود نباشند (به شکلی که مثلاً در هند وجود دارد) نداريم.
⭕️ جنبش #زنان مهمترين جنبش ايرانيان در صدساله اخيراست كه تمام پهنه جامعه ايران را در برگرفته است و مهمترين آماج و هدف آن اين است كه هنجارهای گذشته نسبت به #زنان را بهطور بنيادين تغيير دهد و می كوشد هنجاری نو در مناسبات زن و مرد بيافريند. اين جنبش می كوشد خودبسندگی #زنان را از طريق آموزشوپرورش، ورزش و هنر سازماندهی كند. اين جنبش در سطوح مختلف هنجارهای تاريخی زن ستيزانه را به چالش می كشد تا زنان همچون مردان تحصيل كنند، به نويسندگی و ساير كارهای هنری بپردازند، نقاشی و كارگردانی كنند و مدير، كارمند عالیرتبه و بالاخره وزير شوند.
⭕️ اگر با نگاه موشكافانه به پهنه ايران توجه كنيم كنشهای همهجانبه اين جنبش وسيع را در جابهجای ايران در کوچکترین روستا تا در شهرهای بزرگ می توانيم بهروشنی ببينيم. اينک میلیونها دانشآموز دختر و به دنبال آن دانشجوی دختر، میلیونها #زن كه در سطوح مختلف به توليد و ارائه خدمات مشغول هستند و از اين طريق امرارمعاش می كنند و هزاران زن و دختر به كارهای مختلف هنری می پردازند. به نقاشی و گرافيک يا به عكاسی و تئاتر و سينما مشغولاند، صدها زن كه كارگردانی می كنند، صدها زن كه مدير شرکتهای بزرگ هستند و سازمانهای توليدی كه از طريق كار فكری هزاران زن مهندس ايرانی چرخ آنها می گردد، صدها محفل زنان كه در آن باهم كتاب می خوانند و از نگاه خود متون گوناگون را تأویل و تفسير ميكنند، صدها زن و دختر كه در كرسی وكالت می نشيند، همه اینها حاكی از يك جنبش وسيع است كه در آن فاعل شناسای زن ايرانی می خواهد بر روی پای خود بايستد و اين شجاعت را داشته باشد كه نگاه ويژه خود را داشته باشد و «من» خود يا به عبارت علمی سوژه زنانگی خود را در بطن جامعه ايرانی بارور كند.
⭕️ اين جنبش وسيع اجتماعی كه از ميان ريگها و الماسها میگذرد آرام و بهتدريج مانند هر جنبش ديگر اجتماعی و فرهنگی در تداوم و استمرار خود می آموزد كه سازمانهای ويژه خود را ايجاد كند، نهادها و انجمنهای خود را ساماندهی كند و در اين نهادهای خودانگیخته سطح سازمان خود را بهطور كيفی ارتقا دهد تا سازمانهایی شوند كه در تاروپود جامعه ايران تنيده شده و به جزئی جدائیناپذیر از جامعه ايران تبديل شوند. جنبش زنان آنچنانکه گفتم به وجه ای هنجاری از سياست می پردازد اما اين ظرفيت و پتانسيل را دارا است كه به سطح ديگر ارتقا يابد، يعنی اينكه مطالبات و ساماندهی خود را از امر اجتماع به تغييرات در سطح قدرت سياسی بكشند. اين امر مستلزم ارتقا كيفيت اين جنبش در سازمانها و نهادهای خود است و اگر اين جنبش بخواهد بهويژه در سطح كيفی ارتقا يابد نيازمند پرداختن به كار نظری است، امری كه جنبش زنان ايران از آن رنج می برد. بدين معنا كه بتواند ايده و پراكسيس خود را در دستگاهها و قالبهای مفهومی بكشاند و آرام و بهتدريج تئوری های منسجم برای خود طراحی كند. بدون اين كار يعنی ايجاد روابط دوجانبه بين عمل و نظر بين ايدهها و مفاهيم بين پراكسيس و تئوری اين جنبش نمی تواند بهطور آگاهانه به ساختار منسجم و كارآمد در جهت منافع جامعه بهطور عام و منافع زنان بهطور خاص عمل كند.
⭕️ اين نظام تئوريک بايد متكی بر اين اصل راهنما باشد كه برآمده از تجربه جنبش زنان ايران باشد نه اينكه تنها به اين امر بسنده كند كه بازگوكننده تئوری های ديگران باشد آنچه جنبش زنان ايران در طی صدساله گذشته همواره از فقدان آن رنجبرده است، اين مطلب است كه نتوانسته در ساحت نظری خود را آرايش دهد. البته اين خاص جنبش زنان نيست، اين ضعفی است كه در ديگر عرصهها بروز کرده است و جنبش زنان را نيز شامل شده است، چراکه بنيادهای فكری ما نتوانسته تجديدی نظری در بنيانهای خود صورت دهد.