قسمت سی و دوم پادکست متنخوانی قابوسنامه را در شنوتو بارگزاری کردم. میتوانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا میتوانید با کپی لینک آراساسی که برایتان گذاشتهام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید.
خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده میکنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاههایتان درباره این مجموعه پادکست هستم.
#سیکاپادکست
لینک فید آراساس
https://shenoto.net/feed/Seika
لینک کانال سیکا در شنوتو
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
قسمت سی و سوم پادکست متنخوانی قابوسنامه را در شنوتو بارگزاری کردم. میتوانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا میتوانید با کپی لینک آراساسی که برایتان گذاشتهام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید.
خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده میکنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاههایتان درباره این مجموعه پادکست هستم.
#سیکاپادکست
لینک فید آراساس
https://shenoto.net/feed/Seika
لینک کانال سیکا در شنوتو
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
آفتاب هنوز در حجاب است
رمان تاریخی برای مخاطب ایرانی یکی از جذابترین گونههای رمان است. از بخشهای مهم تاریخ، طبق آنچه که من دیدهام، تاریخ صدر اسلام که شامل 250 سال اول است از باقی بخشها جذابتر است. تاریخ معاصر ایران و تاریخ ایران باستان، دو بخش دیگری از تاریخ ایران هستند که مخاطب به سمت آنها کشش دارد.
میزان آثار منتشر شده طی چهل و چند سال گذشته هم این موضوع را تأیید میکند. هم در تعداد عناوین و هم در تجدید چاپ، فاصله معنادار رمان تاریخی مربوط به صدر اسلام را نشان میدهد. مخاطب ایرانی که اثر ایرانی میخرد و میخواند، تاریخ صدر اسلام را اگرچه خارج از مرزهای جغرافیایی کشور ایران میداند اما از نظر تاریخی و محتوایی، جز جداییناپذیر فرهنگ و تمدن و تاریخ خود میداند.
با وجود حجم تولیدات آثار منتشر شده، اما همچنان از نظر کمی و کیفی، با کمبود آثار مواجهیم. تاریخ صدر اسلام که برای مخاطب ایرانی که در تاریخ زندگانی اهل بیت (علیهمالسلام) تبلور یافته است، نه تنها حرفهای ناگفته زیاد دارد بلکه آنجا که صحبت از تاریخ مشهور هم میشود آثار زیادی نیستند که بیان هنری خوب داشته باشند.
یک نمونه آشکار در این تاریخ مشهور، زندگانی حضرت زینب (سلامالله علیها) است. زندگانی حضرت زینب (سلامالله علیها) همزمان با شش معصوم است. گرچه ایشان دوران پیامبر خدا، حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره (سلامالله علیها) را بسیار کم درک کردند-تقریبا پنج سال- اما دوران امیرالمؤمنین علی (علیهاسلام) و حسنین (علیهماالسلام) و حضرت سجاد (علیهالسلام) را به خوبی درک کردند و نقش فعالی هم داشتند. در این بین نقش ایشان در واقعه عاشورا و اتفاقات بعد از آن در دوران امامت امام سجاد (علیهالسلام) نقطه اوج این حضور و فعالیت است.
نمیخواهم بگویم بیایم و درباره نقاط کمتر گفته شده زندگانی ایشان مثل زمان خلافت پدرشان و برادرشان را بنویسیم. اینها سر جای خود مهم و ارزشمند است. میخواهم بگویم ما درباره حضور و نقش ایشان در واقعه کربلا کم گفتهایم. شاید بگویید پس کتاب آفتاب در حجاب اقای سید مهدی شجاعی اثر در خور نیست؟ من هم با شما موافقم. آفتاب در حجاب اثر موفقی بوده است. طی 27 سالی که از چاپ این کتاب گذشته است، بیش از سی مرتبه تجدید چاپ شده و نشان میدهد گذر زمان روی موفقیت این کتاب اثر منفی نگذاشته است اما آیا لیاقت حضرت زینب (سلامالله علیها) این است که فقط برایشان یک کتاب، آن هم سی سال پیش بنویسیم؟
***
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
از سلطانآباد تا آذرباد
آفتاب هنوز در حجاب است رمان تاریخی برای مخاطب ایرانی یکی از جذابترین گونههای رمان است. از بخشها
بخش دوم)
قصدم زیر سؤال بردن تلاشهایی که در این سی سال بعد از نگارش آفتاب در حجاب شده است نیست، اینها بهانهای است که آثار منتشر شده را با دقت بیشتری بررسی کنیم. آنچه که من به فراخور دیدن رمانهایی با موضوع حضرت زینب (سلامالله علیها) متوجهش شدهام چند مسئله اساسی دارند.
نخست اینکه این آثار از نظر فرمی، به شدت لاغر و کمحجم هستند. رمانهای کمجانی که نشان میدهد نویسندهاش نتوانسته است از قدرت قصهگویی خود به خوبی استفاده کند و تنها به کنار هم گذاشتن چند روایت تاریخی و وصله پینه کردن آنها از طریق دیالوگ و توصیف پرداخته است. رمان گیرایی که هم تاریخی باشد هم داستانی، مثل آب حیات است!
دوم این آثار از نظر محتوایی و روایی هم جای پیشرفت داشتهاند. مثلا نویسنده به سراغ چند مقتل مشهور رفته است و همانها را در اثرش منعکس کرده است و کاش همه چیز همینجا تمام میشد. اثری داشتهایم که نویسنده عین متن سخنرانی حضرت زینب (سلامالله علیها) را از گوگل برداشته و در رمانش قرار داده است بدون اینکه حتی از نظر زبانی بخواهد آن را باقی رمانش همتراز و دراماتیزه کند! ما روایت موثق بسیاری داریم که درباره حضرت زینب (سلامالله علیها) و نقش ایشان در کربلا و اتفاقات بعد از آن است اما تنبلی و تخصص کم در زمینه پژوهش باعث شده است نه از وجودشان باخبر شویم نه به سراغشان برویم.
مسئله سومی که متأثر از دو مسئله بالاست، خروجی محتوایی رمان است. رمان تاریخی فقط یک بیان جذاب و داستانی به همراه استناد دقیق و درست به تاریخ نیست. در کنار آن تحلیل هم هست. باید مخاطب امروز بتواند با آن واقعه که در تاریخ دوری رخ داده است ارتباط برقرار کند و از آن درس بگیرد. رمان تاریخی، یک موزه مکتوب نیست که مخاطب در آن سیر و سیاحت کند و بعد از پایان گردش تاریخی، آن را فراموش کند. آیا حضرت زینب (سلامالله علیها) تنها پرستار یک خانواده جنگزده و یتیم و اسیر بود یا سخنرانی که میخواست تسلطش را بر کلمات نشان دهد یا ولیای از اولیای خدا که خودش را وقف خدمت به امامش کرد؟ این سؤال را در رمانمان چگونه دراماتیزه خواهیم کرد؟
مخاطب رمان تاریخی، زائر است نه گردشگر. زائر به زیارت که میآید، هنگام بازگشت در خود تغییری حس میکند و این تغییر صرفاً شور بیشتر نیست. شعور بیشتر هم هست.
اگر نویسنده رمان تاریخی هستید یا میخواهید در زمینه رمان تاریخی اثری خلق کنید، زمانه و زندگانی حضرت زینب (سلامالله علیها) از آن بخشهای بسیار مشهور است که هنوز هم میشود دربارهاش نوشت.
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@azarbadir
از سلطانآباد تا آذرباد
بخش دوم) قصدم زیر سؤال بردن تلاشهایی که در این سی سال بعد از نگارش آفتاب در حجاب شده است نیست، این
پیروی مطلب بالا برخی دوستان هم نکات و مسائلی داشتند که میخوانید. در تکمله این بازخوردز این را نکته را هم من اضافه کنم.
سخن دوست عزیز ما کاملا درست است اما با وجود این منابع اندک، باز هم آثار درخوری خلق نشده است و همین منابع اندک هم میتواند دستمایه آثار قوی باشد. در واقع ما از همین منابع اندک درست استفاده نکردهایم.
از سلطانآباد تا آذرباد
بخش دوم) قصدم زیر سؤال بردن تلاشهایی که در این سی سال بعد از نگارش آفتاب در حجاب شده است نیست، این
بله. اصل نوشتن از زندگی و زمانه حضرت زینب سلاماللهعلیها که معصوم نیستند سخت است چه اینکه بخواهیم سراغ خود چهارده معصوم علیهالسلام برویم.
البته سخت بودن نباید باعث شود کمالگرا شویم و اصلا حرف نزنیم.
در واقع دوگانه اصلا ننویسیم یا هرچی دلمان خواست بنویسیم غلط است. باید سختی کشید، مرارتها را تحمل کرد و با یک تحقیق و تحلیل درست، در قالب هنر و ادبیات به سراغ ذوات مقدس اهل بیت و خاندانشان رفت
بدون شرح!
🙃
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
هرشب خوانش متون کهن فارسی را ساعت ۲۱ شروع میکنیم.
تا ۳۰ دقیقه دیگر متنخوانی قسمت سی و چهارم قابوسنامه آغاز میشود.
لینک حضور در جلسه قرار:
https://gharar.ir/r/edb06cad
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
در متنخوانی باب بیست و نهم آقای عنصرالمعالی یکجا از فامیلهای خودش برای پسرش تعریف میکند. خود عنصرالمعالی که از سلسله آلزیار بوده. اجدادش هم سالها پیش با سلسله پادوسبانیان وصلت میکننند.(این سلسله پادوسبانیان طولانیترین سلسله ایران است که نزدیک نهصد سال حکومتشان طول میکشد.) بعدها آلزیار با آلبویه وصلت میکنند. همسر فخرالدوله دخترعموی مادر عنصرالمعالی بوده است. از آن طرف خود عنصرالمعالی وقتی میخواهد ازدواج کند، در غزنین و با نوه سلطانمحمود غزنوی ازدواج میکند. یعنی گیلانشاه ثمره ازدواج چهارتا از سلسلههای سیاسی ایران در قرن پنجم ه.ق بوده! حیف که جنمش را نداشته وگرنه میتوانست کل ایران را بگیرد! خوراک رمان تاریخی و فانتزی است!
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
امشب در انتهای جلسه صحبت از ذوالقرنین و کوروش هخامنشی شد.
گفتم ما از کورش فقط فتح بابل را شنیدیم. در صورتی که کوروش لیدیه و عیلام و فنیقیه و ماد و ایونی و بسیار جاهای دیگر را فتح کرد. بعید است شاهنشاهی چون کوروش چندین میلیون کیلومتر مریع و صدها شهر و روستا را فتح کند و همه را بدون خونریزی؟
یکی از مثالهای نقض سرنوشت شهر اوپیس است. اوپیس شهری در نزدیک بابل بود و قبل از بابل تصرف شد و تمام مردم شهر اوپیس قتل عام شدند.
نمونه دیگر مردم شهر سارد، پایتخت لیدیه هستند. کوروش با کرزوس پادشاه لیدیه برخورد خوبی داشت ولی مردم شهر از آناتولی به نیپور در نزدیکی رود فرات کوچانده شدند.
خلاصه اینکه تاریخ اونطوری که ما فکر میکنیم سرراست نیست. اینم نگفتم که کوروش ذوالقرنین نیست ولی تاییدش هم نکردم!
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir
جمعهها که متنخوانی نداریم بنا دارم روایتهایی را به شکل پادکست بنویسم و برایتان بخوانم. در چهارمین قسمت جمعههای روایت، جستار من را میشنوید درباره فینال جام جهانی 2002 و اهمیت شکست در مسیر موفقیت.
این پادکستها در کانال سیکا در شنوتو قابل شنیدن است. همچینن میتوانید از طریق لینک آراساس زیر این پادکست را از پادگیرهای دیگر مثل کستباکس و گوگل پادکست بشنوید.
https://shenoto.net/feed/Seika
میتوانید از این لینک وارد کانال شوید و جمعههای روایت را گوش کنید.
https://shenoto.com/channel/podcast/Seika
امیدوارم بشنوید و لذت ببرید و حتما نظر و پیشنهادهایتان را به من انتقال دهید.
#سیکاپادکست
از سلطانآباد تا آذرباد
یادداشتهای یک نویسنده و ویراستار داستانی
@Azarbadir