eitaa logo
بچه حزب اللهی
6.7هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
11.8هزار ویدیو
28 فایل
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 ⚜️کانال » بچه حِزبُ اللّٰهی 💛 فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ💛 خبر وتحلیل کم ولی خاص . سیاسی ونظامی . داخلی وخارجی . جبهه مقاومت. 🌹 ادمین: @Pirekharabat313 تبلیغات: @Amirshah315 لینک کانال: @BACHE_HEZBOLLAHI
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم‌الله الرحمن الرحیم ✨و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد ✅سلام علیکم جمیعا عرض ادب و احترام دارم خدمت همه شما عزیزان 🔴یواش یواش وارد ماه شدیم 🔴و هر چه بیشتر به نزدیک میشیم دشمن هم داره میگیره 🔴هر روز حدود ده دارن وارد میکنند 🔴دلیلش چیه؟ اونیکه امروز حضرت فرمودن : کردن مردم از کشور 🔴 از میترسه هر جا مردم و پای و ایستادن ، شده 🔴ما شک نداریم به حول و قوه الهی انتخابات از همه سالها برگزار خواهد شد 🔴و در روز مشت محکمی بر دهان دشمنان خواهند زد ان شاءالله 🔴الان زمان اینه که رو کنیم 🔴 خواست و ندای هر کس در هر و هر مردم رو از آینده کشور کنه بلاشک سیلی خواهد خورد هم از هم از 🔴مواظب باشید با دو تا و چهار تا ته دلت رو خالی نکنند 🔴یهو خیال نکنی دیگه هیچکس پشت نیست برعکس بیشتر از هر زمانی الان فدایی داره رو دیدید؟ اینها مبگفتن مردم با و کردن مجالس ا ماه رو دیدید؟ اینها میگفتن مردم از روی شدن مجالس و و۲۲ بهمن رو دیدید؟ اینها میگفتند مردم دیگه نمیرن از انقلاب بیزار هستن پس چی شد؟ امسال که از همه سالها برگزار شد 🔴خیلی ها زود چهار تا و اونطرفی رو میخورند فکر میکنند کل همین چند تا و لاابالی هستند نه رفیق محسن ها و حمید ها و این همه شهدای جوان ، مال همین منتهی ها دادن خودشونند ولی ها 🔴تاشما انقلابیها وحزب الهی ها باشین پای کار .. اونوقت میبینی هیچکدوم از اون و لاابالی دیگه دیده هم نمیشن جماعت و در و و زمان میان بیرون و رو میگذارند 🔴حتی اگر ۴۵ سال راه کج رفته باشیم باید کنیم تا کار رو به تا بشه 🔴بنده برمیگردم به حرف چهار سال پیش : کار به زودی به دست میفته که اونا رو آدم حساب نمیکنه 🔴و ما با همین نسل ان شاءالله در سپاه و در امام زمان عج خواهیم جنگید و ان شاءالله عاقبتمون ختم به خواهد شد 🔴رفقا هیچوقت نشید ناامیدی خواست ، خواست باید و رو ناکام گذاشت 🔴مواظب باشید تو دشمن نیفتید 🔴دقایق پایانی این بازی است و داور به زودی سوت پایان بازی رو خواهد کشید و به سر خواهد آمد 🔴به امید اونروز ✅والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست 👈 👇 ✅️کانال بچه حزب اللهی @BACHE_HEZBOLLAHi
هدایت شده از  در خط آتش
-دلدادگی 🎬: سلمان آهی کشید و گفت: علی زنده است اما با دست خود قسمتی از جانش را در خاک به امانت سپرد تا در آن سرای جاویدان شاهدی باشد بر مظلومیت اهل بیت پیامبر... قنبر چشمانش را ریز کرد و‌گفت: اهل بیت پیامبر؟! سلمان سری تکان داد و گفت: آری اهل بیت پیامبر، همان پنج تن مقدسی که حدیث شریف کسا در شانشان نازل شد همانانکه آیه ی تطهیر برای وجود نازنینشان از آسمان فرود آمد، همانانکه که بارها و بارها پیامبر در جمع یارانش می گفت بدانید و آگاه باشید که اهل بیت من، علی و همسرش و اولاد علی هستند و من از شما در قبال زحماتی که برایتان کشیدم چیزی نمی خواهم جز پیروی از کتاب خدا و مودت و دوستی اهل بیتم و عرب چه خوب مودت را برای خاندان پیامبر به جا آورد... قنبر در ذهنش هزاران سوال بوجود امده بود اما سلمان ادامه داد: این مسجد را می بینی، زمانی که مسلمانان از مکه به مدینه هجرت کردند، این مسجد را ساختند و اصحاب پیامبر دور تا دور این مسجد خانه های خود را برپا کردند، از هر خانه دری به مسجد که خانه ی خدا محسوب میشد، باز می شد این درها بود تا اینکه فرشته ی وحی خداوند به پیامبر نازل شد و امر خداوند را اینگونه ابلاغ کرد که: همه ی درهایی که به مسجد باز می شوند باید بسته شوند الا در خانه ی محمد و علی، چرا که مسجد جای انسان های طاهر و پاک هست و جز محمد و علی و اولادش کسی این طهارت را نداشت، حتی همین خلیفه ی دوم، زمانی که در خانه اش را مسدود می کرد با خواهش های مکرر از حضرت رسول خواست که روزنه ای کوچک به اندازه ی یک کف دست از خانه اش به سمت مسجد باز باشد تا هوای خانه با هوای مسجد در هم آمیزد و متبرک شود اما حضرت رسول این اجازه را به او نداد، چون خدا اراده کرده بود فقط علی و محمد از فضای مسجد فیض ببرند. بارها و بارها محمد در جمع ما بود و به علی اشاره می کرد و می فرمود: همانا من شهر علم هستم و علی باب و در این شهر هست و هر کس که بخواهد وارد شهر علم شود ناچار است از درش بگذرد، این تعبیری بسیار زیبا بود، یعنی همه چی، دین و علم و اسلام با علی کامل می شود اما داد از دست مردم کج فهم و ندانم کار که علی را رها کردند و از راه راست منحرف شدند. به یاد دارم روزی مردی عرب در حالیکه پسرک سیه چرده ای را به دنبال خود می کشید و او را کتک میزد به نزد پیامبر آورد و گفت: یا نبی خدا! من در حلال زادگی این پسر شک دارم، به فریادم برس تا این پسرک را از عقده ی دلم، نکشته ام... پیامبر با مهربانی پسرک را نگاهی کرد، چشمان پر از اشک پسرک خیره به پیامبر بود، پیامبر رو به طفل کرد و در حالیکه به علی که کنارش ایستاده بود با دست اشاره می کرد گفت: پسرم، به من بگو این مرد را دوست داری؟! پسرک ناگهان خود را به علی رساند و در اغوش او جا کرد و گفت: من این آقا را بسیار دوست دارم... نبی خدا لبخندی زد و رو به مرد عرب نمود و فرمود: برو خیالت راحت باشد که پسرت حلال زاده است، چرا که حلال زاده ها عشق علی را در دل دارند و هیچ مومنی نیست مگر اینکه محبت علی در دل دارد و هیچ منافق نیست مگر اینکه بغض علی در دل دارد. سلمان آهی کشید و‌گفت: آری، مردم چنین کسی را خانه نشین کردند و در پی دنیای خویش رفتند، مانده ام که در آن دنیا چه جوابی به محمد که عمری زحمتشان را کشید خواهند داد. قنبر اشک گوشه ی چشمانش را گرفت و گفت: برادرم سلمان، برایم بگو چگونه با وجود اینهمه سفارش حضرت رسول، مردم علی را کنار گذاشتند، مگر علی امیر مؤمنان نبود؟! پس چرا.... ادامه دارد.. 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺   @DAR_KHATE_ATASH @BACHE_HEZBOLLAHi