eitaa logo
بچه حزب اللهی
5.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
7.1هزار ویدیو
19 فایل
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 ⚜️کانال » بچه حِزبُ اللّٰهی 💛 فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ💛 خبر وتحلیل کم ولی خاص . سیاسی ونظامی . داخلی وخارجی . جبهه مقاومت. 🌹 ادمین: @Pirekharabat313 تبلیغات: @Amirshah315 لینک کانال: @BACHE_HEZBOLLAHI
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه حزب اللهی
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_چهل_دو🎬: یوسف وارد قصر عزیز مصر شد، زلیخا که یکی از زیباتر
🎬: یوسف به سن بلوغ رسیده بود و زیباتر از همیشه می نمود، چهره اش همچون سیمای فرشتگان آسمان زیبا و جذاب و نورانی بود و زمانی که نورانیت ظاهر با معنویت و درخشندگی باطن در هم تنیده می شد، هیچ کس را یارای تحمل این عشق نبود. زمانی که در سنین جوانی مجموعه ی علم و کمالات یوسف کامل شد، اشتیاق ها نسبت به یوسف هم شدت گرفت. زلیخا نیز از این دایره خارج نبود و اشتیاق فراوانی به یوسف داشت. اما تفاوتی که زلیخا با دیگران زنان مشتاق به یوسف داشت آن بود که یوسف برده ی مستقیم زلیخا بود و زلیخا بیش از همه با یوسف تعامل و ارتباط داشت. در تمام لحظات و کارها یوسف در کنار زلیخا بود. هر عملی که از طرف یوسف انجام شود و برای زلیخا معنای ناز و کرشمه را داشته باشد باعث می شود که محبت و علاقه ی زلیخا به یوسف بیشتر شود. در طول این چند سالی که یوسف بزرگ شده و روز به روز بر جذابیت و کمالاتش افزوده شده، محبت زلیخا نیز نسبت به او بسیار زیاد شده است تا جایی که بذر اولیه ی محبت او نسبت به یوسف اینک تبدیل به درخت تنومندی شده است که به این راحتی از قلب زلیخا قابل قلع و ریشه کن شدن نبود. زلیخا که سالها قد کشیدن یوسف را دیده بود، حالا عنان نفس از کف داده بود و می خواست به هر ترتیب که شده به او دست پیدا کند و عموما این دست یافتن با حس جنسی که در همه اعصار وجود داشت و اگر در مسیر درست هدایت نمیشد،تیری از جانب شیطان بود، نمود پیدا می کرد. زلیخا چندین بار با عناوین مختلف، گاهی پوشیده و در لفافه و گاهی مستقیم و واضح به یوسف پیشنهاد شیطانی می داد، اما یوسف هر بار با ترفندی از دام زلیخا می گریخت و اجازه نمی داد که هوس شیطانی این زن، دامان او را آلوده کند و اصلا طوری برخورد می کرد که زلیخا به ندیمه هایش گفت که یوسف اصلا در دنیایی که ما سیر می کنیم نیست انگار او در این وادی غریبه و نا بلد است و دنیای او غرق در خدایش است، تا اینکه زلیخا با همفکری بعضی از ندیمه هایش که درد او را خوب می دانستند و چه بسا خود نیز عشق یوسف را به دل داشتند، نقشه ای کشیدند تا یوسف را در عمل انجام شده قرار بدهند، اولا که او را از دنیای خود بیرون کشند و دوما چنان او را در منگنه قرار دهند که نه راه پیش داشته باشد و نه راه پس و به این ترتیب به نیت شوم خود برسند. زلیخا برای اینکه به مقصود خود برسد، مکانی را برای خلوت کردن با یوسف انتخاب کرد که هفت در داشت، یعنی می خواست یوسف در حین عشق بازی، احساس امنیت کامل نماید و نترسد از اینکه ممکن است کسی سر برسد و راز آنها بر ملا شود، پس بهترین مکان، همان سالن زیبای اندرونی بود که با هفت در بزرگ و محکم از بقیه قصر جدا میشد. زلیخا به همین کار قناعت نکرد بلکه دستور داد تا بهترین آینه کار و ماهرترین صورتگر مصر را حاضر کردند. سپس با ظرافت و حساسیتی که مختص بانوی شاخص مصر بود، دور تا دور اتاق را آینه های قد کار گذاشتند و مابین این آینه ها، به صورتگر دستور داد تا صحنه هایی از معاشقهٔ یوسف و زلیخا را به تصویر بکشد، به این ترتیب یوسف زمانی که در این اتاق بود و مجبور بود هم صحنه های شهوانی خود و زلیخا را ببیند و هم اینکه در هر کجا نگاه کند، تصویر زلیخا را در آینه ببیند. این نقشه، کامل و بی نقص بود و زلیخا مطمئن بود که یوسف بالاخره در دام او می افتد و به او پاسخ مثبت خواهد داد. ادامه دارد... 📝به قلم:ط ، حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ @BACHE_HEZBOLLAHi