eitaa logo
بنام مرد 🇵🇸
242 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.2هزار ویدیو
129 فایل
تاریخ شروع کانال :99/10/13 اسم کانال مخفف اسم شهداست ب: بابک ن: نوری ا : احمد م: مشلب م: محمد ر: رضا د : دهقان ادمین ↶ @FB_135_18 تبادل‌و‌مدیر ↶ @Shahidehdahe80
مشاهده در ایتا
دانلود
∞❤️∞ 🍃 در این آلودگے شهر ،،،، چه پوششی بهتر از چادره؟؟ در زبان عربی "چ" نداریم. چادر یعنی جادُّر یعنی جای دُرّ و گوهر خواهرمـ ! تو مثل دُّر گران قیمت هستی قدر خودت را بدان ∞♡@BAMBenamemard♡∞
1_972880697.mp3
2.03M
🎬 😍 🔖 «برای ظهور آماده‌ای؟» 🔺 از نشانه‌های آخرالزمان اینه که مرگ سفید (بیماری)، مرگ سرخ (جنگ)، سیل و زلزله زیاد میشه.تا مردم بفهمند بدون امام نمیتونن زندگی کنند🤧💔 👤استاد رائفی‌پور•. 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
🔴‏بله عزیزان؛ میشه سلبریتی باشی و برای دیده شدن هر لباس جلفی و... رو نپوشی ∞♡@BAMBenamemard♡∞
بنام مرد 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚 💛✨ نگاه شماتت باری به عاطفه میکنم: خـاک تو سرت عاطفه! چه قصه هایی بافتی واسه اینا؟ قیافه حق به جانب و بامزه ای به خود میگیرد: من؟ من اصلا قیافه ام به قصه بافتن میخوره؟ مگه من بی بی سی ام؟ هرچی گفتم براشون حقیقت بود! از عاطفه ناامید میشوم و روبه مریم و ناهید میگویم: هیچ خبری نیس؛ آشنا بود، دوست عمومه؛ درضمن از قدیم گفتن سینگل باش و پادشاهی کن! عاطفه دستش را به طرفم میگیرد و میگوید: بزن قدش آجی! هرچی عشق و حاله تو عالم مجردیه! ناهید هم خودش را می اندازد قاطی ما دوتا: دقیقا! عاطفه اینبار با دست علامت ایست میدهد: وایسا وایسا کجا با این عجله؟ پس خان داداش بنده چکارس؟ زنداداش گلم؟ عاطفه میداند این کلمه «زنداداش» برای ناهید از ناسزا بدتر است؛ ناهید با غیظ چشم غره میرود و «کوفت» غلیظی حواله عاطفه میکند؛ خنده مریم ناهید را جری تر میکند، مریم سرش را برای ناهید تکان میدهد: بسوزه پدر عاشقی! ناهید سر مریم می غرد: تو بشین سرجات! از همه بدتری که! مریم حلقه را دور انگشتش چرخ میدهد و میگوید: اتفاقا خوش بحال خودم! منم مثه شما فکر میکردم، ولی الان تازه دارم معنی زندگیمو میفهمم. خمیازه میکشم و بی حوصله میگویم: ای بابا بگیرید بخوابید همه خوابن! الان میریم تو فاز دختران آفتاب! ....... 🌹 🌿✨ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ °|🌱@BAMBenamemard ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚 💛✨ اینجا قرار بی قراران است؛ اول که نگاه میکنی، بیابانی میبینی و گاه سیم خاردار و پرچم و تپہ های خاک، اما اگر میدانستی که هربار، ملائک اینجا برای قبض روح چه کسانی بال گشوده اند، ذره ذره خاکش را سرمه چشم میکردی. همه زیبایی ها در سادگی است، در سادگی لباس های خاکی و گلی، در سادگی این دشت که جز مشتی خاک و پر چم و سیم خاردار، چیزی ندارد. اما... نه... همه چیز دارد! عشق دارد، آسمان دارد، عطر خدا دارد، شهید دارد... اینجا هویزه است، قتلگاه حسین علم الهدی و دوستانش، قتلگاه نه، معراجشان، اینجا شعبہ ای از کربلاست؛ تا مرز عراق فاصلہ ای نیست اما دیده حقیقت بین، صحن و سرای حسین(ع) را از همین جا هم میبیند، یاد حرفی افتادم که آن پیرمرد در خواب زد: مگه نشنیدی کل ارض کربلا؟ راست میگفت؛ کربلا جغرافیا و مرز نمیشناسد، هر زمینی که خون یاران حسین(ع) را بنوشد، کربلا می شود، و این زمین انقدر از خون یاران حسین(ع)را نوشیده که در رگهایش فرات جاری شده... اینجا میعادگاه یاران آخرالزمانی پسر فاطمه (س)است. چشم دوختہ ام به خورشیدی که در افق کربلا ذوب میشود، آسمان و ابرها لحظہ ای رنگ سرخ میگیرند؛ انگار زمین، مشتی از خون هایی که نوشیده را به آسمان بپاشد. من هم رنگ و بوی اینجا را گرفتہ ام، ساده و بی چیز و دست خالی، مثل بیابان؛ تمام حجاب ها و رنگ و لعابهای دنیایی رنگ باختہ اند و الان خودمم، بی هیچ ریا و خودبینی؛ تازه الان خودم را شناختہ ام و پیدا کرده ام، کنار کسانی که نامدار سرای گمنامی اند و سالهاست از دید ما دنیا بین ها گم شده اند... عاطفه و مریم و ناهید هم مثل من اند؛ هرکدام گوشہ ای از دشت، روی خاک تفتیده در جست و جوی خود اند؛ ....... 🌹 🌿✨ ~~~~~~~~~~~~~~~~~ °|🌱@BAMBenamemard ~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚 💛✨ نمیدانم اینجا که نشستہ ام، چند شهید و چه شهدایی به معراج رفتہ اند؛ اما میدانم به هوایشان، کمکشان، نگاهشان و دعایشان سخت محتاجم. غروب است و باید برویم، دلم نمیخواهد از هویزه دل بکنم؛ چراغ خطوط مرزی ایران و عراق پیداست، از همین جا بوی تربت می آید، بوی تربت اعلی... خوابم نمی برد، طوری که بقیه بیدار نشوند، بلند میشوم و وضو میسازم، نمیدانم چرا از وقتی اینجا آمده ام، دلم نمیخواهد لحظہ ای بی وضو باشم؛ میروم سمت یادمان، نور سبزی فضا را روشن میکند و صدای زمزمه مناجات درهم میپیچد و به آسمان میرود اینجا حس خوبی دارد، روحت سبک است، به سبکی تابوت شهدایی که تازه تفحص شده اند؛ خادمین شهدا هریک گوشہ ای کز کرده اند و مناجات میکنند و اشک میریزند؛ هیچکس حواسش به دور و برش نیست، بعضی فرازهای دعای کمیل را می نالند، آسمان همینجاست. میروم به سمت محوطه شهدای گمنام، قرار است شهیدی که تازه آمده است را فردا دفن کنند و قبری هم کنده اند؛ مینشینم کنار تابوت، کسی جلویم را نمیگیرد، عجیب است که اینجا خلوت است و برای من هم عالی است، بقیه جاها پر از مرد است جز اینجا. دستی روی تابوت میکشم و بی آنکه بخواهم، آهی از سینہ ام برمی خیزد؛ زبانم بند آمده و برعکس بقیه جاها، اشک حرف اول را میزند نه زبان؛ شروع میکنم به استغفار کردن، همیشه وقتی دلم میگیرد استغفار میکنم، الان هم از همان وقت هاست؛ روحم درد میکند، خستہ ام؛ نیاز به شارژ روحی دارم. در دل به شهید گمنام میگویم: تو مثل برادر نداشتہ ام... ....... 🌹 🌿✨ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ °|🌱@BAMBenamemard ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://harfeto.timefriend.net/16434708175115 نظراتتون در مورد رمان ✨ پاسخ داخل اکیپ🍃
🔴 همه دروغهایی که درباره پهلوی به شما گفتند 👆 دروغ علم و پیشرفت!👆 حقیقت جامعه ای که بیسواد نگهداشته میشد 👆
هدایت شده از  شهید جواد جهانی
🔴 هنرمند متفاوت در سینمای ایران ♨️ خانم مریلا زارعی یادتان رفته چند سال پیش بخاطر دست ندادن با یک مرد چینی چطور مورد هجمه غرب‌زده‌ها قرار گرفتی؟ با خانواده (ش)رضایی نژاد عکس گرفتی با گریه‌شان گریه کردی، از (ش) رضایی نژاد گفتی، منتظر باش که از تیغ عصبانیت مدعیان آزادی بیان رد خواهی شد! @shahid_javad_jahani1
•┄❁ ❁┄• فرستـادن پنج بہ نیتــ سلامتے و تعجیل در «عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ♥️ ♥️ ♥️ 🌙| @BAMBenamemardd