eitaa logo
✿♡به رنگـــــ خــدا♡✿
1.6هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
14.5هزار ویدیو
68 فایل
✨•°﷽°•✨ 🌱کانال بــه رنــگ خــ💙ــدا🌱 @B_rang_khodaa #تلنگر❗ شیطان میگه: همین یڪ بار #گناه ڪن،بعدش دیگه •••| وَلَا تَحْزَنَ ،وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ |•• (قصص/١٣) شکستگی های دلم رانگه داشته ام، تو ترمیمشان ڪنی :)❤🍃 لفت نده ✓بی صداکن
مشاهده در ایتا
دانلود
الهی ... هر بامدادت؛ رودخانه حیات جاری می شود ... زلال و پاک ... چون خورشید مهربان و گرم وخالصمان ساز ... سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر🌸🍃 @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم✋ نظر ز راه نگیرم مگر که باز آیی دوباره پنجره‌ها را به صبح بگشایی تمام شب به هوای طلوع تو خواندم که آفتاب منی! آبروی فردایی 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 @B_rang_khodaa
🌸ســــلام ☘صبح زیباتون بخیر 🌸روز آدینه تون زیبا 🍀دلتون شاد و آروم 🌸عاقبتتون بخیر 🌸 زندگیتون بی دلواپسی 🍀جسم و جانتون سلامت 🌸روزگارتون پراز خیر و برکت 🌸 امیدوارم 🍀در کنار عزیزان و خانواده 🌸روزی شاد و پرخاطره داشته باشید @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸آدینه تون پرنشاط 🌺زندگیتون پر از سلامتی 🌸نبض تون پر احساس 🌺قلب تون پر عشق 🌸فکرتون پر از یاد خدا 🌺صبح آدینه تون گلبارون @B_rang_khodaa
🍃 دعای روز بیست‌وچهارم ماه مبارک رمضان اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ و أعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک و أسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ و لا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین. ای خدا در این روز از تو درخواست می‌کنم آنچه را که رضای تو در اوست و به تو پناه می‌برم از آنچه تو را ناپسند است و از تو توفیق می‌خواهم که در این روز همه را به فرمان تو باشم و هیچ نافرمانی نکنم ای بخشنده به نیازمندان. @B_rang_khodaa
143220_302.mp3
3.94M
📖 تلاوت‌ جزء بیست و چهارم (تحدیر) 👤استاد معتز آقایی @B_rang_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ رب‌ مهدے...💛🌼
✨سه دقیقه درقیامت✨ ✨قسمت یازدهم✨ ✨بيت المال✨ از ابتداي جواني و از زماني كه خودم را شناختم، به حقالناس و بيتالمال بسيار اهميت ميدادم. پدرم خيلي به من توصيه ميكرد كه مراقب بيتالمال باش. مبادا خودت را گرفتار كني. از طرفي من پاي منبرها و مسجد بزرگ شدم و مرتب اين مطالب را ميشنيدم. لذا وقتي در سپاه مشغول به كار شدم، سعي ميكردم در ساعاتي كه در محل كار حضور دارم، به كار شخصي مشغول نشوم. اگر در طي روز كار شخصي داشتم و يا تماس تلفني شخصي داشتم، به همان ميزان و كمي بيشتر، اضافهكاري بدون حقوق انجام ميدادم كه مشكلي ايجاد نشود. با خودم ميگفتم: حقوق كمتر ببرم و حالل باشد خيلي بهتر است. از طرفي در محل كار نيز تالش ميكردم كه كارهاي مراجعين را به دقت و با رضايت انجام دهم. اين موارد را در نامه عملم ميديدم. جوان پشت ميز به من گفت: خدا را شكر كن كه بيتالمال برگردن نداري وگرنه بايد رضايت تمام مردم ايران را كسب ميكردي! اتفاقاً در همانجا كساني را ميديدم كه شديداً گرفتار هستند. گرفتار رضايت تمام مردم، گرفتار بيتالمال. اين را هم بار ديگر اشاره ُعد زمان و مكان در آنجا وجود نداشت.يعني به راحتي ميتوانستم كساني را كه قبل از من فوت كردهاند ببينم، يا كساني را كه بعد از من قرار بود بيايند! يا اگر كسي را ميديدم، الزم به صحبت نبود، به راحتي ميفهميدم كه چه مشكلي دارد. يكباره و در يك لحظه ميشد تمام اين موارد را فهميد. من چقدر افرادي را ديدم كه با اختالس و دزدي از بيت المال به آن طرف آمده بودند و حاال بايد از تمام مردم اين كشور، حتي آنها كه بعدها به دنيا ميآيند، حالليت ميطلبيدند! اما در يكي از صفحات اين كتاب قطور، يك مطلبي براي من نوشته بود كه خيلي وحشت كردم! يادم افتاد كه يكي از سربازان، در زمان پايان خدمت، چند جلد كتاب خاطرات شهدا به واحد ما آورد و گذاشت روي طاقچه و گفت: اينها اينجا بماندتا سربازهايي كه بعداً ميآيند، در ساعات بيكاري استفاده كنند. كتابهاي خوبي بود. يك سال روي طاقچه بود و سربازهايي كه شيفت شب بودند، يا ساعات بيكاري داشتند استفاده ميكردند. بعد از مدتي، من از آن واحد به مكان ديگري منتقل شدم. همراه با وسايل شخصي كه ميبردم، كتابها را هم بردم. يك ماه از حضور من در آن واحد گذشت، احساس كردم كه اين كتابها استفاده نميشود. شرايط مكان جديد با واحد قبلي فرق داشت و سربازها و پرسنل، كمتر اوقات بيكاري داشتند. لذا كتابها را به همان مكان قبلي منتقل كردم و گفتم: اينجا بماند بهتر استفاده ميشود. جوان پشت ميز اشارهاي به اين ماجراي كتابها كرد و گفت: اين كتابها جزو بيتالمال و براي آن مكان بود، شما بدون اجازه، آنها را به مكان ديگري بردي، اگر آنها را نگه ميداشتي و به مكان اول نميآوردي، بايد از تمام پرسنل و سربازاني كه در آينده هم به واحد شما ميآمدند، حالليت ميطلبيدي!واقعاً ترسيدم. با خودم گفتم: من تازه نيت خير داشتم. من از كتابها استفاده شخصي نكردم. به منزل نبرده بودم، بلكه به واحد ديگري بردم كه بيشتر استفاده شود، خدا به داد كساني برسد كه بيتالمال را ملك شخصي خود كردهاند!!! در همان زمان، يكي از دوستان همكارم را ديدم. ايشان از بچههاي بااخالص و مؤمن در مجموعه دوستان ما بود. او مبلغي را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخي از اقالم را براي واحد خودشان خريداري كند. اما اين مبلغ را به جاي ُ قرار دادن در كمد اداره، در جيب خودش گذاشت! او روز بعد، در اثر سانحه رانندگي درگذشت. حاال وقتي مرا در آن وادي ديد، به سراغم آمد و گفت: »خانواده فكر كردند كه اين پول براي من است و آن را هزينه كردهاند. تو رو خدا برو و به آنها بگو اين پول را به مسئول مربوطه برسانند. من اينجا گرفتارم. تو رو خدا براي من كاري بكن.« تازه فهميدم كه چرا برخي بزرگان اينقدر در مورد بيتالمال 1 حساس هستند. راست ميگويند كه مرگ خبر نميكند.
وقتی خدایی هستش که خودش کارت رو درست میکنه از سنگ انداختن های آدم های اطرافت هیچ وقت ناراحت نشو [@B_rang_khodaa]♥️