eitaa logo
به‌سوۍپاڪۍ
453 دنبال‌کننده
176 عکس
31 ویدیو
24 فایل
﷽ - - جانـ♥️بہ‌دٻدار‌تۅ یڪ‌رۅز‌فد‌اخواهمـ‌کرد🕊❕ - - با اون قسمت از خودت که اشتباه میکنه جای سرزنش کردن مهربون باش + اون در حال یادگرفتنه مثل بچه‌ای که تازه سوار دوچرخه شده و ممکنه مدام زمین بخوره. - - مبتلایِ عزیز: @mobtala_yar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-!
و من كتاب له (علیه السلام) إلى معاوية جواباً عن كتاب منه إليه: وَ أَمَّا طَلَبُكَ إِلَيَّ الشَّامَ، فَإِنِّي لَمْ أَكُنْ لِأُعْطِيَكَ الْيَوْمَ مَا مَنَعْتُكَ أَمْسِ؛ وَ أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّ الْحَرْبَ قَدْ أَكَلَتِ الْعَرَبَ إِلَّا حُشَاشَاتِ أَنْفُسٍ بَقِيَتْ، أَلَا وَ مَنْ أَكَلَهُ الْحَقُّ فَإِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ أَكَلَهُ الْبَاطِلُ فَإِلَى النَّارِ؛ وَ أَمَّا اسْتِوَاؤُنَا فِي الْحَرْبِ وَ الرِّجَالِ، فَلَسْتَ بِأَمْضَى عَلَى الشَّكِّ مِنِّي عَلَى الْيَقِينِ وَ لَيْسَ أَهْلُ الشَّامِ بِأَحْرَصَ عَلَى الدُّنْيَا مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ عَلَى الْآخِرَةِ؛ وَ أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّا بَنُو عَبْدِ مَنَافٍ، فَكَذَلِكَ نَحْنُ وَ لَكِنْ لَيْسَ أُمَيَّةُ كَهَاشِمٍ وَ لَا حَرْبٌ كَعَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ لَا أَبُو سُفْيَانَ كَأَبِي طَالِبٍ وَ لَا الْمُهَاجِرُ كَالطَّلِيقِ وَ لَا الصَّرِيحُ كَاللَّصِيقِ وَ لَا الْمُحِقُّ كَالْمُبْطِلِ وَ لَا الْمُؤْمِنُ كَالْمُدْغِلِ، وَ لَبِئْسَ الْخَلْفُ خَلْفٌ يَتْبَعُ سَلَفاً هَوَى فِي نَارِ جَهَنَّمَ . . .
به‌سوۍپاڪۍ
#گنج_پدرۍ و من كتاب له (علیه السلام) إلى معاوية جواباً عن كتاب منه إليه: وَ أَمَّا طَلَبُكَ إِلَيَّ
از نامه آن حضرت (ع) در پاسخ نامه معاويه: شام را از من مى خواهى و من چيزى را كه ديروز از تو منع مى كرده ام امروز به تو نخواهم داد . . . . امّا اين كه مى گويى كه جنگ، عرب را خرد و تباه كرد و اكنون او را جز نيم نفسى نمانده است، بدان كه هر كس كه در راه حق كشته شده به بهشت رفته و هر كه در راه باطل جان باخته به جهنم . . . اما اين سخن تو كه ما در جنگ و مردان جنگى برابريم، نه چنين است. تو اهل شكى و من مرد يقينم. و آن قدر كه مردم شام به دنيا آزمندند، بيشتر از آن مردم عراق به آخرت دلبسته اند. اما اين سخنت كه گويى، ما فرزندان عبد مناف هستيم، آرى ما نيز چنين هستيم، ولى اميه كجا و هاشم كجا حرب كجا و عبد المطلب كجا ابو سفيان كجا و ابو طالب كجا مهاجر در راه خدا را با آزاد كرده چه نسبت. و آنكه نسبى صريح و آشكار دارد، با آنكه خود را به خاندانى بسته است، هرگز برابر نباشد. آنكه بر حق است همتاى آنكه بر باطل است نبود، و مؤمن كجا و دغلكار كجا؟ و چه بد فرزندى است، آنكه پيرو پدرانى است كه همه در دوزخ سرنگون شده اند. @talabe_115
به‌سوۍپاڪۍ
-!
نامه در یک نگاه: به گفته نصر بن مزاحم در کتاب صفین، روزى امام(علیه السلام) فرمود: فردا صبح شخصاً پا به میدان مى گذارم و با این گروه مى جنگم. این سخن در میان لشکر شام منتشر شد و آنها در وحشت عمیقى فرو رفتند. در این هنگام معاویه نامه اى براى امیر مؤمنان على(علیه السلام) نوشت که خلاصه مضمونش چنین است: «من گمان مى کنم اگر مى دانستى کار جنگ به اینجا مى رسد اقدام بر جنگ نمى کردى و از گذشته پشیمان مى شدى من از تو درخواست کرده ام که حکومت شام را به من واگذارى به این شرط که مستقل باشم نه با تو بیعت کنم و نه از تو اطاعت. این را نپذیرفتى و الآن من شام را در اختیار دارم و باز همان خواسته را از تو مى کنم. ما همه از فرزندان عبد مناف هستیم، همواره عزیز و آزاد بوده ایم. هنگامى که این نامه به امام(علیه السلام) رسید فرمود: راستى وضع معاویه و نامه اش هر دو عجیب است; سپس کاتب خود عبیدالله بن ابى رافع را فرا خواند و دستور داد نامه مورد بحث را براى معاویه بنویسند و به سخنان نارواى او پاسخ گویند. البتّه مرحوم سیّد رضى آن گونه که دأب و عادت اوست، بخشى از نامه را که در آغاز آن بوده است ذکر نکرده ولى قسمت مهم و عمده نامه را آورده است.
به‌سوۍپاڪۍ
-!
بدهکارانى در چهره طلبکار: همان گونه که قبلا گفتيم، اين نامه پاسخى است به نامه اى که معاويه خدمت آن حضرت نوشته و سخنانى طلب کارانه را در آن آورده است. معاويه قاعدتاً دستور مى داد اين گونه نامه ها را بر فراز منابر يا در برابر لشکر بخوانند تا خود را از گناه بزرگى که مرتکب شده تبرئه نمايد و نيز قاعدتا اين نامه به دست ياران امام(عليه السلام) نيز افتاده است و امکان داشته افراد ظاهربين تحت تأثير آن واقع شوند، بنابراين چاره اى نبوده جز اينکه امام(عليه السلام) انگشت مبارک بر فقرات مختلف اين نامه بگذارد و جواب قاطع به آن بدهد.
به‌سوۍپاڪۍ
بدهکارانى در چهره طلبکار: همان گونه که قبلا گفتيم، اين نامه پاسخى است به نامه اى که معاويه خدمت آن
به همين دليل مى بينيم که امام(عليه السلام) به چهار نکته اساسى در برابر چهار ادعاى معاويه اشاره نموده و اين چنين پاسخ مى دهد. نخست مى فرمايد: «و اما اينکه از من خواسته اى شام را به تو واگذارم (و در برابر آن نه بيعت کنى و نه اطاعت، بلکه فعال ما يشاء باشى بدان) من چيزى را که ديروز از تو منع کردم امروز به تو نخواهم بخشيد»; (وَأَمَّا طَلَبُکَ إِلَيَّ الشَّامَ فَإِنِّي لَمْ أَکُنْ لاُِعْطِيَکَ الْيَوْمَ مَا مَنَعْتُکَ أَمْسِ).
به‌سوۍپاڪۍ
به همين دليل مى بينيم که امام(عليه السلام) به چهار نکته اساسى در برابر چهار ادعاى معاويه اشاره نموده
زيرا آن منع به سبب حکم الهى بوده که امارت هيچ بخشى از حکومت اسلامى را نبايد به ظالمان و مفسدان داد و اين حکم همچنان به قوت خود باقى است; اين مسأله امرى سياسى و گذرا نبوده که با تغيير شرايط سياسى عوض شود. اين سخن در واقع پاسخى است به کسانى که مى گويند آيا بهتر نبود امام(عليه السلام) به طور موقّت شام را به معاويه واگذار مى کرد و بعد از استقرار حکومت خود از او پس مى گرفت.
به‌سوۍپاڪۍ
زيرا آن منع به سبب حکم الهى بوده که امارت هيچ بخشى از حکومت اسلامى را نبايد به ظالمان و مفسدان داد و
آنها که چنين مى گويند، به اين نکته توجّه ندارند که اگر امام(عليه السلام) حکومت شام (و طبق بعضى از نقل ها حکومت مصر، چون آن را نيز تقاضا داشت) به معاويه واگذار مى کرد و پايه هاى حکومتش تقويت مى شد، تکان دادن او از جايش امکان نداشت در حالى که ما مى بينيم امام(عليه السلام) با لشکريانش در صفين او را تا آستانه شکست قطعى و دفع شر او از کشور اسلام پيش برد و اگر ناآگاهى و خباثت بعضى از کسانى که ظاهراً در لشکر امام(عليه السلام) بودند نبود، کار يکسره مى شد. سپس به پاسخ دومين بخش از نامه او پرداخته مى فرمايد: «و اما اينکه گفته اى جنگ (صفين) همه عرب را جز اندکى در کام خود فرو برده، آگاه باش آن کس که بر حق بوده (و در راه خدا شهيد شده) جايگاهش بهشت است و آن کس که به راه باطل کشته شده در آتش است»; (وَأَمَّا قَوْلُکَ: إِنَّ الْحَرْبَ قَدْ أَکَلَتِ الْعَرَبَ) إِلاَّ حُشَاشَاتِ( أَنْفُس بَقِيَتْ، أَلاَ وَمَنْ أَکَلَهُ الْحَقُّ فَإِلَى الْجَنَّةِ، وَمَنْ أَکَلَهُ الْبَاطِلُ فَإِلَى النَّارِ).