🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#درخواست میخواهد ...!
#خواهش میخواهد ...!
#دعا میخواهد ...!
#سجده و راز و نیاز میخواهد ...!
#آدمش را میخواهد ...!
تا به نامت کند #گمنامی را ...!
عدهای به #دنبالش رفتند و به دستش آوردند و آن را بر روی #لوح خود #حک کردند ...!
.....🌷گمــــــــــــــــنامی ام🌷.....
🌷آرزوســــــــت🌷
#پنجشنبه_های_شهدایی
#شهید_گمنام
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
رسول اکرم(ص):
هرشب فرشته مرگ صدامیکند:ای ساکنان گورستان برای که رشک میبرید؟
مردگان گویند:به مومنانی که #سجده میکنندو ما نمیتوانیم..
#نمازشب
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
.
مرحوم حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی:
💚👈 #سجده #گناهان را می ریزد.
📚👈 روایت است که انسان به سجده برود و مدتی در سجده باشد ، "شکراً الله و الهی العفو" بگوید ،
⚡ مخصوصا در #نماز_شب ، ده دقیقه ، یک ربعی در سجده باشد ، حسّ می کند وقتی که به سجده می رود ، سبک می شود .
◻ آن حالت سبکی بر اثر ریخته شدن گناهان است.
🍁 همانطور که باد در فصل پاییز برگ درختان را می ریزد ، سجده هم #گناهان را می ریزد.
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
.
.
بعد از پایان #نماز وقتی
سر به #سجده میگذارید
مروری بر اعمال صبح
تا شب خود بیاندازید
آیا کارمان برای رضایت
خدا بوده...
#شهید_ابراهیم_همت
#سالروز_شهادت 🕊🥀
.
🕊برات شهادت از کانال کمیل🕊
_بعد از چاپ کتاب #شهید_ابراهیم_هادی، منطقه #فکه و مخصوصاً #کانال_کمیل خیلی سر زبونها افتاد. همراه با سید میلاد و چند تا از خادمین شهدا رفتیم فکه...
فکه بوی #کربلا میداد غربت عجیبی داشت. #عطش رمل گرمای سوزان بیابان فکه عجیب شبیه کربلا بود..
این حالات در رفتار سید میلاد مشهود بود که قدم در وادی مقدسی گذاشته.. پاهای برهنهاش گواه مدعی من بود.
رسیدیم پشت کانال.. سیم خاردارها مانع عبور به کانال شد. بی اختیار زانوهامون سست شد و دیگه #اشک امان نمیداد.
💔تنها چیزی که مرهم دلمون بود روضه آقا سیدالشهدا علیه السلام بود، بعد از اینکه یک دل سیر گریه کردیم سید بلند شد رفت به خادمهایی که جلوی نرده ایستاده بودند گفت خواهش میکنم. من می خوام خاک این مکان مقدس رو ببوسم. اونها گفتند به هیچ وجه نمیشه. .اجازه نداریم.
سید بغض کرد...بالاخره اونها رو راضی کرد وارد کانال شدیم. گفت بچهها وارد که شدید #سجده کنید و از شهدا حاجت بخواهید.
تا درب کانال باز شد گویی درب #بهشت باز شده. بوی عجیبی آمد. لحظههای سنگینی بود.
سیدمیلاد در #قتلگاه_ابراهیم_هادی در #سجده بود و فقط داد میزد. خاکها رو بر میداشت و به سر و صورتش میکشید.
با هر زحمتی سید رو از کانال آوردیم بیرون و سوار ماشین شدیم و همه تا اردوگاه فقط گریه کردند..😭😭
سید میلاد نتونست رانندگی کنه و نشست عقب و تا اردوگاه تو حال و هوای خودش بود...
#شهیدسیدمیلادمصطفوی
.