┄━━•●-❥●•━━┄
#ارسالیکاربرانخوب
🌸فاطمه زهرا حیدری
شهرستان طرقبه شاندیز
#پویش_عید_نیمه_شعبان
#ولادت_امام_زمان_علیهالسلام
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●-❥●•━━┄
#ارسالیکاربرانخوب
🌸فاطمه عظیمی ۸ساله
#پویش_عید_نیمه_شعبان
#ولادت_امام_زمان_علیهالسلام
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
بنده امین من
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄ داستان درختکاری قسمت سوم همان موقع آقای مدیر آمد توی حیاط مدرسه و مبصر کلاس ها
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
داستان درختکاری
قسمت چهارم
آقای ماه نظر وقتی با موتورگازی اش برگشت، نگاهی به دورتادور حیاط مدرسه انداخت و خوشحال و خندان در حال گذاشتن موتورش روی جَک گفت: «آفرین به همه ی بچه ها که محوطه ی مدرسه را درخت باران کردند.» نگاهش که به قبر یزید افتاد، از عزیزی پرسید: «این ها دیگر چه درخت هایی هستند که ردیف شده اند کنار هم و هیچ شاخه ای ندارند؟!» تا عزیزی بخواهد حرفی بزند، من دویدم جلو و گفتم: «آقا مدیر اجازه! این ها همان ترکه های مُو هستند که می گفتم... قرار است خودشان ریشه کنند و برگ وبار بیاورند... اگر همه یشان گرفت سال دیگر چند تایش را می بریم جاهای دیگر می کاریم.»
آقامدیر مثل این که خودش آن جا بود؛ ولی دلش آن جا نبود. چند لحظه رفت توی فکر و با تعجب نگاهم کرد. مانده بودم دیگر چه بگویم که عزیزی همان حرف های بابام را در مورد ترکه های انگورم تکرار کرد: «این ها جورواجور از مُوهای روستا هستند آقامدیر. اگر این ترکه ها ریشه کنند و سبز شوند، همه ایوان مدرسه پر می شود از انگورهای رنگارنگ که هرکدام شان طعم و مزه ی خودشان را دارد.»
چهره ی آقامدیر به گل لبخند شکفته بود و رو به من میگفت: «آفرین آفرین! صدای اذان عموحاجی از کوچه باغ پشت مدرسه به گوش می رسید. آقای ماهنظر به عزیزی اشاره کرد زنگ تعطیلی را بزند.
***
شب که نشسته بودم به مشق نوشتن، بابا پرسید: «ترکه های مُو را کاشتی؟!»
- «آره! خیلی هم خوب کاشتم شان؛ ولی آقامدیر تعجب کرده بود چرا این هایی که کاشته ام شاخ و برگ ندارند.» بابا خندید و گفت: «این آقامدیر شما بچه شهری است، حق دارد ترکه های مُو را نشناسد. حالا بگو ببینم دیگر چه نهال هایی توی مدرسه کاشتند؟»
- «همه جور نهالی بود. گردو بود، توت بود، بادام، هلو، زردآلو، حتی سنجد هم بود، شاید هم چیزهای دیگر.»
- «آن وقت این ها را با نظم و ترتیب کاشتید یا درهم برهم؟»
- «همین طور قاتی پاتی کاشتیم رفتیم... هر یک متر یک چاله کوچولو می کندیم و می گذاشتیم شان توی چاله. خاک می ریختیم پایشان.»
#داستان
#روز_درختکاری
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
▬▬▬✨❁﷽❁✨▬▬▬
جَمْکَراْنْ
تو شهرِ قُم یه مسجدْ
به نامِ جمکرانِ
این مسجدِ قدیمی
واسه امام زمانِ
یه مسجدِ با شکوه
برای شیعیانِ
دعای مردم اینجا
اَلْغوث و اَلْاَمانِ
دعا واسه ظُهورِ
آقا صاحبْ زمانِ
امامِ مهربونی
که غایب و نهانِ
اُمیدِ شیعیانُ
مُنجی واسه جهانِ
از رو به رویِ مسجد
یک بارِگَه عَیانِ
ضَریحِ با شُکوهِ
خانومْ معصومه جانِ
برای مسجدِ ما
این بهترین نِشانِ
همسایگیِ حضرت
یه لُطفِ بی کرانِ
✍شاعر : علیرضا قاسمی
#شعر_جمکران
#شعر_امام_زمان
#شعر_کودکانه_مذهبی
@Bandeyeamin_man
┈•┈•┈•✦ 🌺 ✦•┈•┈•┈
10.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━
💫مولودی نیمه شعبان
#ولادت_امام_مهدی(عج)
#نیمه_شعبان
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━
سالروز میلاد منجی عالم، حضرت صاحب الزمان، امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف مبارک باد.
عیدتون کلی مبارکاااااا🌹😍❤️
#ولادت_امام_مهدی(عج)
#نیمه_شعبان
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
🍃همهی اتفاقات خوب،
برای انسانهای مثباندیش میافتد
🍃انسانهایی که زیبا فکر میکنند
با دیگران با محبت رفتار میکنند
🍃شکرگزار هستند،
خودشان را دوست دارند
و به زندگی لبخند میزنند...😊
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
─━━⊱⋆✣✦﷽✦✣⋆⊰━━─
❣#سلام_امام_زمانم❣
پرتوِروےتوتادرخلوتمدیدآفتاب
میرودچونسایههردمبردروبامم
هنوز
ایڪهگفتےجانبدهتاباشدتآرامِجان
جانبغمهایشسپردمنیستآرامم
هنوز
"حافظ شیرازے" ⚘
🏝کسی را دارم که
نیم نگاهش را لحظهای
به نگاهی نمیفروشم
کسی که تمامی لحظات بیکسیام را
با یاد او پر میکنم
و این عشق را بارها اکران میکنم
تا همگان بفهمند
وجودش را که سهل است
یک تار مویش را هم
به دو دنیا نمیدهم
امام زمانم دوستت دارم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج🌥
#امام_زمان_عج
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─