فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_مثل_نامه (قسمت سی و ششم : نقال کوچک )
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1045 🔜
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
عزاداری اربعین درمنزل
پسر گلم آقا محمدحسین محمدی ۸ ساله و و دختر نازنینم خانوم فاطمه زهرا محمدی ۳ ساله از خمینی شهر اصفهان 🌹
#ارسالی_از_کاربر
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
عزاداری در صبح اربعین روی بام خانه و قرائت زیارت اربعین😭😭😭😭
پسرای گلم امیر مهدی ۱۱ و امیر علی نوروزی ۸ساله
#ارسالی_از_کاربر
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
#مسابقه_بازی_کودکان_اربعین
آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها با مشارکت موسسه بازی سازی مهاد برگزار میکند:
*مسابقه بزرگ بازی موبایلی و پویش ملی موکب کودکان اربعین با یاد حاج قاسم سلیمانی*
🔻🔻🔻
📯 بازی موبایلی *کودکان اربعین* به همراه پویش ارسال عکس و فیلم و مسابقه درونبرنامه "موکب کودکان اربعین" منتشر شد :
🛍 تا *۲۵ مهرماه* فرصت دارید تا با نصب بازی و شرکت در مسابقه و پویش آن ، از جوایز ویژه :
🏅۱۴۴ نگین انگشتری حرم امامحسین (ع)
🍲۱۴۴ فیش غذای متبرک حرم های مطهر، قابل استفاده تا یکسال
💰۱۴۴ کارت هدیه ۱۰۰۰۰۰۰ ریالی
🎁 ۱۴۴ بسته متبرک و ویژه حرم های مطهر امام رضا ع و حضرت معصومه (س)
🎉و ۲۰۰ بسته فرهنگی و کارت هدیه و محصولات فرهنگی ویژه کودکان و خردسالان *مخصوص بخش بازی* بهره مند شوید.
📱دریافت بازی جذاب وخاطره انگیز "کودکان اربعین" و شرکت در پویش ارسال عکس و فیلم از موکب خانگی از آدرس:
https://cafebazaar.ir/app/com.mehadgamesstudio.arbaeen_kids3
🎁جهت اطلاعات بیشتر به کانال ایتای "رواق کودک" حرم مطهرحضرت معصومه (س)
https://eitaa.com/haramqom_koodak
مراجعه نمایید.
⏱ زمان اعلام نتایج پویش و مسابقه: *۳۰مهرماه*
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
اربعین امسال پیاده روی نمادین تا حسینیه عاشقان کربلای ساری و مزار شهدای گمنام
#ارسالی_از_کاربر
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#کلیپ
#امام حسین(علیه السلام)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1046 🔜
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#داستان
#یک_مراسم_مهم(قسمتپنجم)
پدر که به خانه آمد بچه ها کنارش نشستند، مادر با یک لیوان شربت از پدر پذیرایی کرد. محمد من و من کنان گفت:«پدر... بد قولی کردن گناه دارد؟» پدر ابرویش را بالا داد و گفت:«ادم باید سر حرفی که زده بایستد»
محمد سرش را پایین انداخت و چیزی نگفت. پدر ادامه داد:«اما اگر لازم باشد برای رفع مشکل باید با یک بزرگتر صحبت کرد»
محمد به چشمان پدر نگاه کرد و گفت:«من باید با شما صحبت کنم»
پدر لبخند زد و گفت:«لازم است تنها باشیم؟» محمد سری تکان داد و همراه پدر به حیاط رفت.
گوشه ی ایوان نشستند. پدر دستش را روی شانه ی محمد گذاشت و گفت:«من سراپا گوشم، پسرم بگو چه شده؟»
محمد زانوهایش را بغل کرد کمی فکر کرد و گفت:«پدر یکی از دوستانم بیکار است و مشکلات زیادی دارند» پدر ساکت ماند تا محمد حرفش را تمام کند. محمد ادامه داد:« امروز سری به خانه شان زدم، فهمیدم مادرش بیماری قلبی دارد و باید هرچه زودتر جراحی شود»
پدر سرش را تکان داد و با غم گفت:«چه بد! حتما دوستت خیلی ناراحت است.»
محمد به آسمان پر ستاره نگاه کرد و گفت:«من امروز سعید را ندیدم این ها را همسایه شان به من گفت»
پدر دست روی چانه گذاشت و گفت:« سعید؟او را می شناسم! پدرش را هم میشناسم مرد آبرو دار و محترمی است.»
محمد دستش را روی دهانش گذاشت و گفت:«نمیخواستم اسمش را بگویم از دهانم پرید»
پدر لبخندی زد و گفت:«اشکالی ندارد من به کسی نمی گویم اما می توانیم به آن ها کمک کنیم.»
محمد که چشمانش از خوشحالی برق می زد گفت:«راست می گویی پدر؟ یعنی می شود؟»
پدر دستی بر سر محمد کشید و گفت:«فردا ظهر به خانه می آیم با هم به مسجد می رویم »
بعد هم از جایش بلند شد و گفت:«من به تو افتخار می کنم» دست محمد را گرفت و گفت:«حالا وقت هیئت است، برویم؟»
محمد که اشک خوشحالی در چشمانش جمع شده بود، همراه پدر به خانه رفت، آن ها مراسم شب دوم محرم را برگذار کردند.
ادامه دارد.....
(باران)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1047 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#کلیپ
✍ضرب المثلهای قرآنی...
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1048 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#کاردستی
#خلاقیت
👌تزئینات خوشگل و هیجان انگیز با کاغذ😍
🎉🎉🎉
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1049 🔜
46.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_پهلوانان (پوریای ولی : قسمت سی وپنجم : صفار )
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1050 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_این_چطور_کار_می_کنه ( قسمت دهم : تصاویر )
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1051 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_ماجراهای_کوشا(قسمت سی و ششم : برنج )
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1052 🔜
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#یک_مراسم_مهم(قسمتششم)
محمد از صبح مدام به ساعت نگاه می کرد و منتظر بود که ظهر شود و پدر به خانه بیاید، تا باهم به مسجد بروند.
با شنیدن صدای زنگ از جا پرید و گفت:«اخ جان پدر آمد»
به سمت در دوید، در را باز کرد و به پدر سلام داد. پدر گفت:« سلام پسرم این سیب زمینی ها را به مادر بده و بیا برویم به نماز برسیم»
مادر از پنجره نگاهی به حیاط کردو گفت:«سلام خسته نباشی »
پدر لبخندی زد و گفت:«سلام حاج خانم درمانده نباشی، ما می رویم مسجد شاید کمی دیر آمدیم به رضا هم بگو بیاید»
محمد خرید پدر را به مادر رساند و همراه رضا به حیاط برگشت.
به مسجد که رسیدند، حاج اقا، محمد را صدا زد و گفت:«بیا پسرم که به موقع امدی مکبر نداریم» محمد جلو رفت. مردم با فاصله نشسته بودند و ماسک بر صورت منتظر شروع نماز بودند.
نماز که تمام شد، پدر صبر کرد تا مردم رفتند. دست محمد و رضا را گرفت و پیش حاج آقا رفت.
حاج آقا دستی بر سر رضا کشید و شکلاتی به او داد. رضا تشکر کرد. پدر رو به حاج آقا کرد و گفت:«حاج آقا راجع به ان مسئله که تلفنی خدمتتان گفتم چه کار کنیم؟»
حاج آقا عبایش را مرتب کرد و گفت:«نگران نباشید الان کم کم بچه ها برای آماده سازی بسته های معیشتی می ایند موضوع را می گوییم خدا بزرگ است.»
پدر نگاهی به محمد کرد و لبخند زد رو به حاج اقا کرد و گفت:«حاج آقا با خودشان صحبت کردید؟ هزینه عمل را پرسیدید؟ کمک ما را قبول می کنند؟»
محمد با ناراحتی گفت:«مگر به حاج آقا گفتید کمک را برای چه کسی می خواهیم؟»
پدر لبخندی زد و گفت:«حاج آقا امین محله هستند و واسطه این کار خیر»
حاج آقا دستی بر شانه محمد گذاشت و گفت:«نگران نباش ما کاری نمی کنیم که آبروی آن ها برود»
چند آقا با ماسک و دستکش وارد مسجد شدند، یکی از آن ها گفت:«حاج آقا بارها را خالی کنیم؟»
حاج آقا به سمت آن ها رفت و گفت :«خدا خیرتان دهد بله خالی کنید»
خودش هم عبا و عمامه اش را گوشه ای گذاشت و به آن ها کمک کرد، پدر و محمد هم برای خالی کردن بارها و بسته ها کمک کردند.
ادامه دارد....
(باران)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1053 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#کلیپ
🔺نقاشی زیبا👆🤔چند نقاشی در یک کاغذ
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1054 🔜