فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_ماجراهای_کوشا(قسمت چهل و یک : غذا )
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1121 🔜
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#داستان
#یک_فکر_بهتر
احسان کنار مامان نشست گفت :«مامان چیکار میکنید؟»
مامان درحالی که کتاب دیگری بر می داشت گفت:«دارم به کتابها برچسب «وقف در گردش» می زنم»
احسان لپ هایش را پرباد کرد گفت:« یعنی چی؟»
مامان دستی بر سر احسان کشید گفت:«یعنی این کتابها به دست هرکس که رسید باید اون رو بخونه، بعد به دیگری بده»
احسان کتابی ورق زد گفت:« منم یه عالمه کتاب دارم»
مامان نگاهی به چشمان احسان کرد و گفت:«بله شما هم کلی کتاب داری که همه رو خوندی»
احسان سرش را بالا گرفت گفت:«منم میتونم کتابهام رو وقت در گردش کنم؟»
مامان لبخندی زد گفت:«وقت نه عزیزم وقف»
بعد کتاب ها را مرتب کرد:«اگر دوست داشته باشی می تونی، با این کار دوستانت هم کتاب های جدید و بیشتری می خونن»
احسان سراغ قفسه ی کتاب هایش رفت، کتاب اول را برداشت گفت:«این نه، این کتاب رو بابا برام جایزه خریده»
کتاب دیگری برداشت گفت:« جلد این کتاب خیلی قشنگه»
کتاب را کنار گذاشت، کتاب بعدی را برداشت:«این هدیه محسنه قول دادم مواظبش باشم»
مامان وارد اتاق شد و گفت:«چی شد احسان کتابهات رو بیار برات برچسب بزنم»
احسان نگاهی به کتاب ها کرد گفت:«من همه کتاب هام رو دوست دارم»
مامان جلوتر آمد.
احسان به کتاب های توی کتاب خانه نگاه کرد، مامان گفت:«خوب فکر کن شاید راهی پیدا کردی البته مجبور نیستی اینکار رو انجام بدی»
مامان رفت احسان کتابی ورق میزد که یکهو از جا پرید، پیش مامان رفت گفت:«مامان من یک فکری دارم» و ادامه داد:«میشه منو دوستام کتابخونه ای داشته باشیم همه کتاب ها رو اونجا بگذاریم، هرکس هر کتابی لازم داشت برداره، بعد که خوند برگردونه تا بقیه هم از اون استفاده کنن»
مامان با دقت به حرف های احسان گوش داد و گفت:«افرین پسرم فکر خوبی کردی، می تونی امروز این فکر رو با دوستانت در میون بگذاری»
احسان آماده شد و با اجازه ی مامان به دیدن دوستانش رفت، بچهها از این فکر خیلی خوشحال شدند، علی گفت:«من فکر کنم انباری گوشه پارکینگ مجتمع که خالیه بهترین جا برای محل کتابخونه باشد»
همه ی بچهها با این حرف موافق بودند، احسان گفت:«پس اول امروز محل کتابخونه رو تمیز و اماده می کنیم فردا هر کس هر کتابی داره برای کتابخونه بیاره»
روز بعد احسان کتاب ها را توی قفسه ها چید و گفت:«هورااا! چه کتابهای خوبی! من خیلی از این کتاب ها رو نداشتم و نخوندم»
(باران)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1122 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#نقاشی_حیوانات_دریایی
همراه با رنگ آمیزی❤️🧡💛💚
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1123 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_جزیره_دانش(قسمت چهل و دوم )
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1124 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
🕋#اهمیت_نماز
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1125 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#کلیپ_های_قاصدک
#نماز_اول_وقت🕋
🔸قصه و نمایش عروسکی عمو اخوان 🎤
❤️🧡💛💚💙💜
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1126 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃✨﷽✨🍃🌸࿐
#کلیپ
🔮اجرای شعر صلوات برادر و خواهر گل آقا محمد و فاطمه خانم صرامی فروشانی 9ساله و 5ساله ازشیراز ❤️🧡💛
#ارسالی_از_کاربر
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭───🍃🌼🍃🌼🍃─.┅╮
@farzandetanhamasiry8_11
╰.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#پرواز_بدون_بال🕊
#شهید_عباس_بابایی🌷
پای درس شهدا...💌
👤سرایدار مدرسهای که شهید عباس بابایی در آن درس میخواند میگوید: کمردرد داشتم و نمیتوانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون.
😔اگر من را بیرون میکردند، خیلی اوضاع زندگیام بدتر میشد. آن شب همهاش در این فکر بودم که اگر من را بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟
💐فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاسها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمیآمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد.
🤔شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سردربیاورم. صبح، یک پسربچه از دیوار پرید پایین و یک راست رفت سراغ جارو و خاکانداز.
💥شناختمش. از بچههای مدرسهی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود،
گفتم: «پسرم! کی هستی؟»
گفت: «عباس بابایی»
گفتم: «چرا این کارها را میکنی؟»
🌷گفت: «من به شما کمک میکنم تا خدا هم به من کمک کند.»
📚کتاب «ظرافتهای اخلاقی شهدا»
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1127 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
#نقاشی_حیوانات_دریایی
#لاک پشت
همراه با رنگ آمیزی❤️🧡💛💚
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1129 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_مثل_نامه (قسمت چهل و دوم : چوپان دروغگو)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
╭┅───🍃🌼🍃🌼🍃──.─┅╮
🦋 @farzandetanhamasiry8_11 🦋
╰┅──.─🍃🌼🍃🌼🍃───┅╯
🔙 1130 🔜