eitaa logo
بنده امین من
3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
61 فایل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔹ان شاالله در این کانال، مفاهیم تربیتی هفت سال دوم، یعنی دوران بندگی را تقدیم خواهیم کرد. 🔹اجرای جدول فعالیتی جهت نهادینه کردن رفتار صحیح در فرزند و ... ✔️کانال اصلی👇 @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
46.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹 📺 (قسمت دوم) سه نفر ازبهترین مدرسه به نامهای عرفان، سینا و فراز که به ترتیب در کاردستی با قطعات جورچین، کار با رایانه و ورزش مهارت دارند، توسط معلم مدرسه انتخاب می شوند و ماموریت دارند که شهر را از دست گروه خلافکاری که در شهر اصراف می کنند نجات دهند ودرهر قسمت موفق به انجام ماموریت خود می شوند ⇦ ۸ تا ۱۱سالگی 🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙 365 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹 🇮🇷بیست و دو بهمن🇮🇷 ⇦ ۸ تا ۱۱سالگی 🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙 366 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹 من را چه کسی می شناخت؟ هیچ کس! ... در کجای دنیا آوازه و شهرت داشتم؟ هیچ کجا! ... کوچک بودم. یک روستا ی کوچک. یک روستای سبز درنزدیکی های شهر پاریس. اگر اسمی از من بود؛ یک اسم بود در کنار اسم های زیادی از صدها روستای کشورم، فرانسه! وقتی او آمد،🌷 من بزرگ شدم. وقتی بر خاک من قدم گذاشت،🌷 بر پیراهن گل هایم بوی تازه ای نشست. اسمم جهانی شد. 📡 مردم دنیا من را شناختند.👥👥 روزنامه ها و مجله ها دائم از من خبر نوشتند. ایرانی ها🇮🇷 آن قدر با من دوست شدند که نگو و نپرس؛ حتی آن ها اسم من را بر یک شهر کوچک شان که کهک بود، گذاشتند. کهک یکی از بخش های شهر مقدس قم بود. 🌼اسم من نوفل لوشاتو است.🌼 ⚜14 مهرماه 1357⚜ امام خمینی (ره) وارد پاریس شد و دو روز بعد در یکی از خانه های کوچکم ساکن شد. از آن به بعد سروکله ی خبرنگارها، گزارش گرها و... پیدا شد. مردم، دانشجوهای ایرانی و غیرایرانی دسته دسته برای دیدار با مردی که انقلاب بزرگ ایران را رهبری می کرد به این جا آمدند. ✨او همیشه آرام بود و لبخندی دلنشین بر لب داشت. مردم روستا احساس می کردند گویا حضرت مسیح (ع) به این جا پا گذاشته است! او نگران بود مبادا همسایه ها از رفت وآمد دوستدارانش اذیت شوند. در شب کریسمس، اتفاق جالبی افتاد. مردم، شب سال نو را با هدیه هایی که امام خمینی (ره) برای شان فرستاده بود جشن گرفتند. آن ها حالا اسلام را دین مهربانی و محبت می دانستند. امام خمینی (ره) حدود 4 ماه مهمان ما بود. وقتی از سرزمین من و مردم خداحافظی کرد، دلم از غصه پر شد. اکنون سال هاست من به یاد او هستم و هنوز بوی عطر او را حس می کنم. امام خمینی(ره) از سوی حکومت ستمگر شاه 15 سال در نجف (عراق) تبعید شد. پس از آن به فرانسه رفت تا این که در 12 بهمن سال 1357 ، به کشورمان ایران بازگشت و برای مردم، مژده ی پیروزی آورد. ✨💫✨💫✨ ⇦ ۸ تا ۱۱سالگی🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙 367 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹 منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد صبح همراه سحر خیز جوانش برسد نامه داده است ولی عادت یوسف این است عطر او زودتر از نامه رسانش برسد شمیم عشق میرسه با نسیم عاشقی وزیده نغمه های نرگس مست تو گوش لاله ها پیچیده سکوت پاییز رو میشه فهمید میرسه صدای نوبهار شبای تیره دیگه سحر میشه موقع طلوع نور یار تو کویر تشنگی ما کی میشه بباره بارون عشق همه دنیا فانیه اما تا ابد میمونه نشون عشق موج دریاها سجده کنان موندن پای عشق بیکران تو ما سه شنبه ها با پاهای خسته میرسیم به جمکران تو چشمای ما به راه تو ، ببینه رنگ چشای تو صبح جمعه دعای ندبه ، میگیره دل هوای تو ⇦ ۸ تا ۱۱سالگی 🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙 368 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹 📺 ضرب‌المثل یا زبانزد گونه‌ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن‌ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته‌اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ بااین‌حال، در سخن به‌کار می‌رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب‌المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی: داستان زدن)است. ضرب المثل‌ها چکیده فرهنگ مردم هستند و یکی از راه‌های شناخت یک ملت، آداب و رسوم و نوع تفکر آن‌هاست. مجموعه انیمیشن مثل نامه ضرب المثل‌های شیرین فارسی را به زبانی ساده در قالب انیمیشن بررسی می‌کند. ⇦ ۸ تا ۱۱سالگی 🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙 369🔜
بچه های انقلابی.mp3
2.06M
🌹•••✧﷽✧•••🌹 شنیدنی👌 خیلی قشنگه🌷 ⇦ ۸ تا ۱۱سالگی 🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙 370 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹 ؟😊 ناردونه هر روز که از مدرسه خسته و گرسنه می‌رسید، بعد از اینکه لباس‌هایش راعوض می‌کرد به سراغ آشپزخانه می‌رفت تا غذا بخورد و بعد از نهار دیگر تا شب ناردونه هیچ کاری نداشت انجام بدهدفقط تکالیف مدرسه‌اش بود که آن را هم حوصله‌اش نمیشد انجام بدهد☹️مامان معمولا از ناردونه کاری نمی‌خواست،همیشه می‌گفت وظیفه‌ی اصلیِ تو درس خواندن هست و اگر تکالیفت را کامل انجام بدهی اجازه داری کارهای دیگری هم انجام بدهی، ولی معمولا ناردونه تکالیفش را دیر انجام میداد و همیشه فکر می‌کرد دختر تنبلی است.آن روز که از مدرسه آمدبه مامان سلام کردو سریع گفت: مامان مثل اینکه خانوم معلممان به مرخصی رفته و تا مدتی نمی‌آید😢 یک خانوم معلم جدید برایمان آمده است مامان دلداریش داد و گفت: حتما کاری برایش پیش آمده و اگر خدا بخواهد دوباره به کنارتان می‌آید .ناردونه گفت:مامان وقتی خانوم معلم نیامد خیلی ناراحت شدم😭،ولی بعد دیدم خانوم معلم جدید هم مثل خانوم معلم خودمان مهربان است کمی بعد ناردونه لبخند کوچکی زد و با شوق و ذوق شروع به صحبت کرد: مامان خانوم معلم جدید از من خیلی خوشش آمده‌است میگوید من خیلی زرنگ و باهوشم یک عالمه کار برایم گفته که باید انجام بدهم؛ -اوووم 🙃باید کاردستی درست کنم و تازه تکالیف خودم هم هست باید زودتر نهارم را بخورم😋 تا همه‌ی کارهایم را انجام بدهم؛مامان خیلی تعجب کرده بود🤔 از اینکه خانوم معلم این‌همه تکلیف به ناردونه داده است و از همه بیشتر تعجب کرده بود که حالا چرا ناردونه اینقدر از این همه تکلیف خوشحال است‼️🤔ولی ته دلش خوشحال هم بود از اینکه ناردونه دوست دارد این کارهارا انجام بدهد 😊 چند روز گذشته بود و مامان میدید که ناردونه چقدر زرنگ‌تر از قبل شده آن روز که ناردونه از مدرسه آمد سلام بلندی کرد و بعد کاغذی از کیفش درآورد و به مامان دادمامان وقتی که نوشته‌های روی کاغذ را خواند متوجه شد که فردای آن روز جلسه‌ای در مدرسه برگزار خواهد شد لبخندی از سر رضایت زد و تصمیم گرفت حتما در جلسه شرکت کند کنجکاو بود بداند رازِ این اتفاقات چیست؟ ناردونه مثل هر روز سریع لباس‌هایش را عوض کرد ولی حالا دیگر آن‌هارا سر جایشان می‌گذاشت و حسابی اتاق و لباس‌هایش مرتب بود و بعد دست و صورتش را شست و به مامان کمک کرد تا وسایل را بچینند.فردای آن روز مامان ناردونه به طرف مدرسه حرکت کرد و در جلسه حاضر شد ناظم مدرسه تمام مادرهارا به طرف اتاق جلسه راهنمایی می‌کرد جلسه شروع شد و معلم جدید بعد از سلام و احوال‌پرسی و معرفی خودش، نکاتی درباره‌ی درس‌های بچه‌ها توضیح دادجلسه که تمام شد مامان‌ناردونه با ادب و احترام پیش خانوم معلم رفت و با کنجکاوی از اتفاق‌هایی که افتاده بود تعریف کرد خانوم معلم با لبخند مهربانی شروع به صحبت کرد و علت را آرام و باحوصله توضیح داد او گفت خداوند هر کدام از ما انسان‌هارا یک طوری آفریده و هر کدام از ما و هر کدام از همین بچه‌ها یک نوع طبع و مزاج دارند، بعضی‌ها طبع و مزاجشان سرد است و بچه‌های کم‌انرژی‌ای هستند و بعضی‌هایشان طبع گرمی دارند و مثل دختر شما پرانرژی هستند مامان پرسید مگر شما درس طب هم خوانده‌اید؟خانوم معلم جواب داد: بله دختر شما باهوش و زرنگ است و اگر فقط به او یک کار بدهیم افسرده و ناراحت میشود و دیگر حوصله ندارد همان یک کار را هم انجام بدهد او دوست دارد کارهای زیادی انجام بدهد اگر کارهای او زیاد باشد همه‌ی آنهارا می‌تواند انجام بدهد و خوشحال‌تر هم می‌شود مامان با تعجب و شوق به حرف‌های او گوش می‌کرد و گاهی سرش را تکان می‌داد وقتی که حرف‌هایش تمام شد از او خیلی تشکر کرد و گفت:-حالا میفهمم چراوقتی هیچ‌کاری از او نمی‌خواستم ناردونه آنقدر بی‌حوصله می‌شد خانوم معلم گفت: بله همینطور است ولی یک مشکلی وجود دارد مامان پرسید: چه مشکلی؟خانوم معلم کمی فکر کرد و گفت: باید به او یاد بدهید تا با برنامه کارهایش را انجام بدهد چون او دوست دارد کارهای زیادی انجام بدهد و اگر بدون برنامه کار انجام بدهد ناراحت‌تر میشود و همیشه استرس دارد و حالش خوب نیست مامان از اینکه میدید،خانوم معلم چقدر به فکر ناردونه است و چقدر اطلاعات خوبی دارد خوشحال بود و هرچه که خانوم معلم می‌گفت با دقت گوش میداد وقتی از خانوم معلم خداحافظی می‌کرد خیلی از او تشکر کرد قبل از اینکه از حیاط مدرسه بیرون برود چادرش را بر روی سرش مرتب کرد و به طرف خانه حرکت کرد سر راه به مسجد محلشان که نزدیک میشد صدای اذان قشنگی شنیده میشد به داخل مسجد رفت و بعد از نماز خدا را شکر کرد و از او خواست کمک کند تا انرژیهای ناردونه همه برای کارهایی که خدا دوست دارد،صرف بشود🙏 ⇦ ۸ تا ۱۱سالگی🔰 🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸ http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854 .¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋 🔙381🔜