┄┅═══•✿🦋﷽🦋✿•═══┅┄
کارهایم را به اهلش میسپارم👌
#سوره_مسد💫
#پایه_سوم
یک میز قهوه ای ساخت
یک صندلی زیبا🛋
با میخ و چکش و چوب
نجار خوب و دانا !⚒
آقای دکتر امروز
اسم مرا صدا کرد👨⚕
بعد از خدا فقط او
درد مرا دوا کرد !😊
سئوال مادر من
درباره ی نماز است✨
مرجع دین در اینجا
بسیار چاره ساز است👌
سپرده ام به اهلش
من نیز کارها را😇
حس کرده ام همیشه
در کار خود خدا را💞
دادم گلی به مادر
بوئید و از «مسد» خواند🌹
دست مرا گرفت و
در باغ سوره گرداند😍
✍شاعر: بتول محمدی
#بنده_امین_من
#شعر_نوجوان
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
┄════❁❈🦋❈❁════┄
┄┅═══•✿🦋﷽🦋✿•═══┅┄
✨پناه محکم انسان✨
#سوره_طارق💫
#پایه_سوم
مامان من فرشته،
بابا شبیه کوه است😇⛰
من در پناه آنها
این قصه با شکوه است😍
من یک نهال کوچک
آنها دو باغبان اند🧕🏻🧔🌱
آنها مراقب من،
چون ابر و آسمان اند☁️⛅️
بعد از نماز خوانده است
مامان دعای بسیار🤲
از آیه های قرآن
بابا همیشه سرشار👌
دین خدا قوی کرد
بابا و مادرم را💪
خوشبخت اگر که هستم
من در کنار آنها🤗
با آیه های «طارق»
پی برده ام به اسلام😇
محکمترین پناه است !
هستم کنارش آرام😍
✍شاعر: بتول محمدی
#بنده_امین_من
#شعر_نوجوان
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
┄════❁❈🦋❈❁════┄
┄┅═══•✿🦋﷽🦋✿•═══┅┄
خودم را می شناسم😊
#سوره_بروج💫
#پایه_سوم
دست هایم خلاق
چشم ، پر امّید است😍
نور نقاشی هام
نقشی از خورشید است☀️
درس و ورزش هر دو
پیش من محبوب است📚⛹♂
توپ بسکتبالم
یک رفیق خوب است🏀
از هر انگشت من
صد هنر می بارد !😍
مادر این را گفت و ...
خنده بر لب دارد !😊
گفت : " اما صد حیف !
چون عجولی فرزند ،☺️
بر لبت می خشکد
گاه یاس لبخند "✅
مادرم آئینه است
عیب خود را دیدم👌
گفت : " خود را بشناس ،
نور چشمم ، کم کم "😘
قلب من گنجشک
شادمان فرداست !💖
می شناسم خود را
زندگانی زیباست !💕
✍شاعر: بتول محمدی
#بنده_امین_من
#شعر_نوجوان
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
┄════❁❈🦋❈❁════┄
┄┅═══•✿🦋﷽🦋✿•═══┅┄
قانونها خوبند👌
#سوره_نبا💫
#پایه_سوم
روز آمد و با خود
خورشید را آورد☀️
قانون بیداری،
امید را آورد😊
نو می شوم هر روز
نو می شود روزم😍
با کار و کوشش باز
همراهم و همدم😇
قانون نور و آب
مهمان گلدان شد✨🚰
از خاک گل روئید
لبهاش خندان شد🌱
در باغمان روئید
گیلاس و زردآلو🍒🍑
هم باغ می خندد
هم مادرم،بانو💞
قانون شب آرام
از راه می آید✅
همراه آرامش،
با ماه می آید🌙
با شب رها هستم
از خستگی هایم🤗
آرام می گیرم
در بسترم کم کم😴
من با «نبا» بودم
در بین قانون ها🙂
آسوده پیمودم
امروز ، روزم را😍
✍شاعر: بتول محمدی
#بنده_امین_من
#شعر_نوجوان
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
┄════❁❈🦋❈❁════┄
┄┅═══•✿🦋﷽🦋✿•═══┅┄
جدول کارها📊
#سوره_نازعات💫
#پایه_سوم
در جدولم کشیدم
چندین ستون زیبا📊
در هر ستون نوشتم
من کارهای خود را📝
هم کارهای شخصی
هم کارهای خانه😊
امروز بعد از غذا
دادم به جوجه ، دانه🐣
من در ستون دیگر ،
برای خود نوشتم ،✏️
باید جدا شوم از
آن کارهای زشتم !✅
صبحانه خورده ام باز
در ساعتی معین😋
اما نوشته ام دیر
مشق علوم را من🙁
تشویق می کنم زود
خود را بخاطر آن👏👏
اما بخاطر این
محرومم از فسنجان😢
از صبح تا شب ، امروز
با «نازعات» بودم🤗
هر جا که نظم بوده
من با نشاط بودم😇
✍شاعر: بتول محمدی
#بنده_امین_من
#شعر_نوجوان
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
┄════❁❈🦋❈❁════┄
┄┅═══•✿🦋﷽🦋✿•═══┅┄
#سوره_عبس💫
#پایه_سوم
#عنوان : #لابلای_پندها
من فکر می کردم خودم
عاقل تر از بابا شدم👱♂
دانا شبیه مادرم،
یا بهتر از آنها شدم !🧕
از پند و اندرز پدر
بسیار غمگین می شدم😔
مادر اگر می گفت: " نه! "
اخمو و بدبین می شدم😒
بر منبرش اندرز گفت
آقای مسجد از قضا !🕌
از سوره ی خوب «عبس»
در لابلای پندها☝️
یک روز از علم و هنر
چون گل معطر می شوم🌺
با پشتکارم بعد از این
هر روز بهتر می شوم☺️
✍شاعر: بتول محمدی
#بنده_امین_من
#شعر_نوجوان
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
┄════❁❈🦋❈❁════┄
┄┅═══•✿🦋﷽🦋✿•═══┅┄
#سوره_انفطار💫
#پایه_سوم
#عنوان : #مفصل_های_شگفت_انگیز
سیصدو شصت عدد مفصل
سیصد و شصت شگفتانه !✨
خلق کرده است مرا جالب
او به من داده سر و شانه😉
مفصل شانه ی من،کاسه است
گوی بازوست در آن غلتان💪
نرمشم چرخش بازوها است
صبح ها هست لبم خندان😊
بسته می باشد و در خواب است
گاه باز است و کمک حالم👌
مثل لولای در آرنجم
بال من بوده و خوشحالم☺️
مفصلی در مچ دستم هست
تخم مرغی است که می چرخد✋
توی یک حفره ی بیضی شکل
دور یک نقطه و یک مقصد👇
اهل دقت شده چشمانم
بر لبم سوره ی زیبائی است✨
لحظه هائی که پر از آن است
مثل دریاست ، تماشائی است🌊
✍شاعر: بتول محمدی
#بنده_امین_من
#شعر_نوجوان
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
┄════❁❈🦋❈❁════┄
┄┅═══•✿🦋﷽🦋✿•═══┅┄
#سوره_نازعات💫
#پایه_سوم
#عنوان : #جدول_کارها
در جدولم کشیدم
چندین ستون زیبا📋
در هر ستون نوشتم
من کارهای خود را✍
هم کارهای شخصی
هم کارهای خانه🛒
امروز بعد از غذا
دادم به جوجه ، دانه🐥
من در ستون دیگر ،
برای خود نوشتم ،📖
باید جدا شوم از
آن کارهای زشتم !😔
صبحانه خورده ام باز
در ساعتی معین🕒
اما نوشته ام دیر
مشق علوم را من📙
تشویق می کنم زود
خود را بخاطر آن👏
اما بخاطر این
محرومم از فسنجان🍲
از صبح تا شب ، امروز
با «نازعات» بودم👌
هر جا که نظم بوده
من با نشاط بودم😊
✍شاعر: بتول محمدی
#بنده_امین_من
#شعر_نوجوان
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
┄════❁❈🦋❈❁════┄