فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#کاردستی_آموزش_خلاقیت
#برش_کاغذ
گل 📄✂️🌹
💫🌼💫استاد اخوان
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 405 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
📺
#کارتون_قهرمانان_مدرسه(قسمت چهارم)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 406 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#داستان
#آخرین_دهقان_روستا
با نام و یاد خدا
در یک روستای زیبا و کوچک تعدادی کشاورز زندگی می کردند ؛ در همسایگی این روستا ،گرگ بدجنسی نیز با دوستانش زندگی می کردند. گرگ های بد جنس به مزارع و گله ها حمله می کردند و همه حیوانات را می کشتند. قصد آنها فقط خرابکاری بود ، می خواستند همه چیز را به هم بریزند
مردم روستا از دست گرگ و بچه های گرگ و دوستانش خسته شدند و یک به یک از روستا خارج شدن و به شهر رفتن و فقط یک نفر باقی ماند که آخرین دهقان روستا بود.
گرگ می گفت: همه باید از این روستا بروند تا اینجا مال خودمان بشود و بتوانیم آزادانه زندگی کنیم .
آخرین دهقان به بچه هایش گفت: برویم و با گرگ مذاکره کنیم ، به آنها بگوییم ما غذای شما را می دهیم و شما هیچ گاه به گوسفند ها و مرغ و خروس و کشاورزی ما حمله نکنید.
رئیس گرگها بسیار بدجنس و فریب کار بود ، گفت: من تعهد می دهم که در ازای غذای روزانه به شما کاری نداشته باشم . وقتی دهقان این را شنید که گرگ ها عهد و پیمان بسته اند خیلی خوشحال شد و هر روز غذای گرگ ها را می برد به این امید که آنها به فکر حمله وخرابکاری نیفتند . روزها به همین منوال می گذشت و گرگ ها منتظر فرصت بودند که تمام اموال و دارایی دهقان را نابود کنند .
یک روز دهقان برای خرید مایحتاج زندگی قصد شهر کرد ، به همسر و بچه هایش هم گفت: بیایید با هم به شهر برویم ، چون از گرگ ها قول گرفتیم و کاری به ما ندارند . و ما هم که غذای آنها را داده ایم ، پس مشکلی وجود ندارد. دهقان گوسفند ها و گاو ها را در صحرا رها کرد و رفت .
گرگ ها منتظر این فرصت بودند ، وقتی دیدند دهقان با خانواده به شهر می رود او را تعقیب کردند که کامل دور شود ؛ وقتی مطمئن شدند که دهقان بر نمی گردد ، به گله حمله کردند و همه گوسفند ها، گاوها، مرغ و خروس ها، همه را کشتند و هیچ کدام را زنده نگه نداشتند ؛ بعد از آن وارد کشاورزی دهقان شدند و حاصل یک سال تلاش دهقان را نابود کردند و هیچ چیزی را باقی نگذاشتند و به قول و تعهدی که داده بودند ، عمل نکردند. .
غروب شد و دهقان با خانواده به ده برگشت، دیدند همه چیز نابود شده و حتی چیزی ندارند که بخورند ؛ دهقان خیلی ناراحت شد ؛ و از اینکه به گرگ ها اعتماد کرده بود خیلی پشیمان شد ، دهقان مجبور بود از روستا برود، چون هیچ غذایی نداشتند . دهقان هم پس از چند روز به شهر رفت و برای همیشه از آن جا کوچ کرد، چون همه چیز را از دست داده بود و غذایی برای خوردن نداشتند .
گرگ ها خیلی خوشحال شدند که روستا تخلیه شده و خودشان صاحب آنجا شدند ، چند روز گذشت گله ای که کشته بودند و غذاهای باقی مانده از آخرین دهقان به اتمام رسید و حالا هیچ غذایی نداشتند که بخورند . همه پیش گرگ بزرگ رفتند و گفتند که غذا تمام شده و هیچ غذایی نیست ، شما در طی این سالها همه روستاییان را ترساندید و همه از اینجا رفتند و حالا ما هیچ غذایی نداریم که بخوریم ، شما گفتی که صاحب همه چیز میشویم ولی الان هیچی نداریم که بخوریم. چند روز گذشت و گذشت ، گرگ ها گرسنه و گرسنه تر می شدند، گرگ رئیس هم نمی دانست چی کار بکند و حسرت می خورد و فکر می کرد که باید چه کار کند تا شکم اینها را پر کند (گرگ ها خیلی خطرناک هستند و وقتی گرسنه باشند به همدیگر حمله می کنند و یکدیگر را می خورند)
گرگ بزرگ پس از کلی فکر کردن گفت: من می روم به شهر تا به دهقان بگویم برگردد ، قصد شهر کرد ، او نمیدانست شهر با روستا فرق دارد و اگر مردم گرگ ببینند دنبالش می کنند و او را می کشند . گرگ به ورودی شهر که رسید مردم او را دیدند ، همه مردم دنبالش کردن و نزدیک بود او را بکشند به زور توانست فرار کند ، او هیچ وقت نمی توانست دهقان را دوباره پیدا کند و ناامیدانه به روستا برگشت، دوستانش خیلی گرسنه و منتظر غذا بودند وقتی دیدند رئیس بدون غذا برگشته به سمتش حمله کردند و او را کشتند چون او باعث شده بود همه از آن روستا بروند و هیچ کس در روستا نباشد .
این سرانجام گرگی است که دروغ می گوید و به عهد و پیمان خود وفادار نیست . گرگ بد جنس سر انجام خوراک دوستانش شد که برایشان اینقدر تلاش کرده بود.
بچه ها دیدید که سر انجام بدعهدی و بد قولی چی شد ، پس ما درس میگیریم هیچ وقت با آدم هایی که مانند گرگ هستند عهد و پیمانی نبندیم چون آنها منتظر فرصت هستند تا به ما آسیب برسانند و هیچ وقت به عهد خود وفا نمی کنند .
آدم های ظالم هم نتیجه بد عهدی و ظلم خود را می بینند و سر انجام توسط دوستان خودشان از بین می روند.
🍂با تشکر از نویسنده محترم قصه های تربیتی
آقای الیاس احمدی از بندرعباس
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 407🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#شعر
🌹🌸🌹
#آموزه_قرآنی
✨الم يعلم بان الله يري✨
وقتي كه بچه بودم
بابا مي گفت خداجون
كارهاي آدمها رو
مي بينه از آسمون
تو عالم بچگي
من فكر مي كردم خدا
با دوربين بزرگي
نگاه ميكنه به ما
بعدش همه كارها رو
با مداد خال خالي
مي نويسه تو دفتر
چه بد باشه چه عالي
اما حالا مي دونم
خدا همين نزديكاست
تو وسط قلبمون
نزديكتر از ما به ماست
❤️💗❤️
(حسین همتی)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 408 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#کلیپ
#کودک_انتخابات
#بسیار_زیبا ✧•••✧
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 409 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
📺
#کارتون_مثل_نامه (قسمت چهارم)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 410🔜
41.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹•••✧﷽✧•••🌹
📺
#سفرهای_علمی (قسمت چهارم)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 411 🔜
VID_20200220_103021_649_a01.mp3
3.34M
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#صوتی
#انتخابات
#در_کنار_هم
😍شنیدنی
حتما بشنوید👌
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 412 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#شعر
#بهترین_دوست
بارالها دوست می دارم تو را
ای تو با جان و دل من آشنا
ای خدای بی شریک و بی قرین
در میان دوستانم بهترین
نام زیبای تو را دارم به لب
شکر می گویم تو را هر روز و شب
این زبان و چشم و گوش و پا و دست
دارم از لطف تو هر نعمت که هست
مهربان و ای خدای خوب من
داده ای تو این همه نعمت به من
(شیوا نیکبخت)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 413 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#شعر
#امام_زمان_اروحنا_فداه
ای داغدار ساقی عطشان...نیامدی
سوز دعای خضر و سلیمان ...نیامدی
یکسال هم گذشت امام غریب من
دل بی قرار از غم هجران...نیامدی
حافظ که گفت؛ یوسف گم گشته می رسد ...!
نگذشتی از حوالی کنعان...!نیامدی
تنها بهانه ی دلِ تنگ و شکسته ی
این جمعه های بی سر و سامان...نیامدی
ما بی وفا شدیم و دلت را شکسته ایم
بشکسته ایم عهد و پیمان ...نیامدی !
خنجر برید لاله به لاله سر از قفا
سرها به روی نیزه پریشان ...نیامدی
این روز ها کوچه پریشان شد از غمِ
یاسی شکسته و درِ سوزان ...نیامدی
شبگرد کوچه...شال عزا روی دوشتان
ای روضه خوان کوثر قرآن ...نیامدی
کشتی بساز نوحِ زمان و قیام کن
ما دل سپرده ایم به طوفان ...نیامدی
پیراهنت به دست کدامین نسیم ماند
حسرت نشین شدند غریبان ...نیامدی
این خشکسالی از غم و اندوه مهدی است
ای لحظه تبسم باران نیامدی
(نعیمه امامی)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 414 🔜
🌹•••✧﷽✧•••🌹
#داستان
#لیوان_شیر 🐄
حنانه و امیر علی باهم بازی می کردند.
تمام اسباب بازی ها را کف اتاق ریخته بودند.
مادر آن ها را صدا زد تا شام بخورند.
از حنانه پرسید"اسباب بازی ها را جمع کردی؟"
حنانه گفت"بعد از شام جمع می کنم."
بعد از شام، لیوان شیر را برداشت. یادش افتاد که مشق هایش را کامل ننوشته.
با سرعت به طرف اتاق رفت.
پایش روی اسباب بازی ها رفت و سُر خورد و افتاد.
صدای ناله اش بلند شد.
مامان و بابا، با سرعت آمدند.
حنانه داشت گریه می کرد.
او را بلند کردند.
دستش درد گرفته بود.
چشمش به دفترش افتاد.
پاره شده بود و شیر روی آن ریخته بود.
و باید مشق هایش را از اول می نوشت.
(فرجام پور)
⇦#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 415🔜