13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_سمنو_و_شقاقل(قسمت چهل و دو)
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry12_14
═══••••••○○✿
🔚2657🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت
استفاده های خلاقانه و کاربردی از بطری پلاستیکی😍👌
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2658🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام اول هوش محاسباتی جهان 🧠 از آن کودکان و نوجوانان ایرانی 😎
از بین ۲۰۰ کشور جهان ، ۲۴ کشور به مرتبه بالا رفتند و از بین این ۲۴ کشور که آمریکا و چین هم جزو آنان بودند، ایران مقام اول را کسب کرد.💪
به این کودکان و نوجوانان کشورم افتخار می کنم🇮🇷🇮🇷
#مقام_اول
#هوش_محاسباتی_جهان
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2659🔜
بنده امین من
#داستان هدیه های خدا نماز مغرب و عشاء تمام شد با پدرم از مسجد بیرون آمدیم.😊 میخواستیم همگی برای
#داستان
مثل عید دیدنی
غروب اول فروردین بود. چند ساعت از سال تحویل می گذشت. لباسهای جدیدمان را پوشیدیم و تمیز و مرتب از خانه بیرون آمدیم.😊
توی کوچه، آقا جمال دوست قدیمی بابا را دیدیم تا چشمش به ما افتاد لبخند زد:☺️
_ سلام عید شما مبارک! بهارتان مبارک! صدسال به این سالها! به سلامتی عید دیدنی میرید، آره؟🤔
بابا گفت: «نه خونه بزرگترهای فامیل امروز رفتیم چند جای دیگه هم انشاءالله از فردا میریم»😊
آقا جمال با تعجب گفت: «پس از الان کجا تشریف میبرید؟»😳
بابا گفت: «مسجد!»🙂
آقا جمال خیلی خوشش آمد و آن جمله همیشگی اش را گفت: «بابا گلی به جمالتون، مرحبا به این همت خانوادگی میرید مسجد. خیلی جالبه!😊
بابا گفت: «مسجد رفتن خانوادگی لذتش بیشتره! اتفاقاً امام صادق علیه السلام هم می فرمایند: «همراه با خانواده خود در مسجد حاضر شوید.»♻️
آقا جمال خداحافظی کرد و رفت.👋
نزدیک مسجد نرگس لحظهای مکث کرد:
_ آخ حیف شد گل طلا را نیاوردم.😢
مامان گفت: «گل طلا دیگه کیه؟»🤔
نرگس گفت: «عروسکم مگه شما دوست ندارید دخترتونو مسجد بیارید! خب منم همینطور!»😌
نویسنده سیدمحمدمهاجرانی
#قسمتسیزدهم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2660🔜
#حدیث
بریم یه حدیث بخونیم از ولی نعمتمون 😌🌱
🔸 امام رضا علیه السلام:
🔸 يك كار نيك پنهانى، با هفتاد كار نيك [علنى] برابرى مىكند.
(الکافي، ج ۲، ص ۴۲۸)
.
.#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2661🔜
سلاااام آقا پسرا و دختر خانمهای گلم❤️
خداقوت، خسته نباشید، انشاءالله که درسهاتون را خوب میخونید؟🤔
خب الهیشکر😍
انشاءالله پدر و مادراتون شاهد موفقیت تکتک شما عزیزان دلم باشند.🌷
میدونید که چند روز دیگه آغاز امامت امام زمان علیه السلام هست به نام عید ولایت😍
کسانی که تبحر دارند در کار استیکر سازی و عکسنوشته، استیکرها و عکسنوشتههای روزشمار عید ولایت را برامون بفرستند.
منتظریم🌷☺️
بنده امین من
#ارسالی_کاربر
سلام تسنیم بخشی 10 ساله از تهران☺️☺️☺️☺️☺️
سلااام خداقوت دختر گلم🌷🌷🌷
بنده امین من
#ارسالی_کاربر
سلام
روزشمار امامت امام زمان «عجلالله تعالی فرجه»
فاطمه غفوری ۱۲ساله
سلااام خداقوت عزیزم🌷🌷🌷
بنده امین من
فایل از طرف محمد مهیار شهامتی
#ارسالی_کاربر
محمد مهیار شهامتی۹ساله
خداقوت متشکرم🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت
به راحتی چراغ قوه بسازید
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2662🔜
#ارسالی_کاربر
فاطمه پروانه هستم ۱۲ سالمه از قم
خداقوت فاطمه خانم ممنونم از شما🌷🌷🌷🌷
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
بنده امین من
#داستان مثل عید دیدنی غروب اول فروردین بود. چند ساعت از سال تحویل می گذشت. لباسهای جدیدمان را پوش
#داستان
هر چه دورتر بهتر
مرداد بود و آسمان بی ابر و آفتاب داغ نماز تازه تمام شده بود. نرگس و مریم و ریحانه با چادرهای رنگارنگشان هر سه از مسجد بیرون آمدند. مثل خانمهای بزرگ با چادرهایشان، موهایشان را خیلی خوب پوشانده بودند.
خانهی ریحانه دو خانه بعد از مسجد بود. همین که نزدیک خانهیشان رسید گفت: «بچهها خداحافظ!»
نرگس گفت: « خوش به حالت خونتون نزدیک مسجده. زود میآیی مسجد و زود برمیگردی!»
مریم گفت: « نه گرمای تابستون اذیتت میکند نه سرمایه زمستون! کاشکی خونهی ما هم کنار خونه شما بود!»
ریحانه گفت: «اما من میگم کاش خونهی ما کنار خونهی شما بود مخصوصاً خونهی مریم که چندتا کوچه اونورتره!»
مریم ابروهایش را بالا انداخت:
_ واسه چی؟ نکنه هوس کردی مثل آفریقاییها پوستصورت سیاه بشه!
ریحانه گفت: «دیشب داشتم داستانهای پیامبر را میخوندم یکی از داستانها این بود:
روزی چند نفر از یاران پیامبر خدا به ایشون میگن، خونههای ما خیلی از مسجد فاصله داره! تصمیم گرفتهایم خونههامونو بفروشیم و بیاییم نزدیک مسجد خونه بخریم.»
پیامبر فرمود: «نه! این کار را نکنید؛ زیرا برای هر قدمی که به سوی مسجد بر میداری برای شما یک درجه است.»
یعنی هرکه خونهاش از مسجد دورتره ثوابش بیشتره!
مریم گفت: «پس بیایید دعا کنیم خونههامون ته خیابون باشه.»
ریحانه گفت: «من که دعا نمیکنم!»
مریم تعجب کرد:
_ ای بابا بازم که با ما مخالفی لطفاً بفرمایید که چرا دعا نمیکنید؟
ریحانه لبخند زد:
_ آخه یه خیابون یه مسجد بزرگ باز خونمون نزدیک مسجد میشه!
#قسمتچهاردهم
نویسنده سیدمحمدمهاجرانی
@farzandetanhamasiry8_14