eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.3هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
~حیدࢪیون🍃
#Part_148 و با کیانا وارد مغازه می‌شیم، کیانا به گفته‌ی خودش کل مغازه رو خالی کرد و تا تونست لواشک
کیانا از ماشین پیاده میشه و کاپوت رو میده بالا، آستین های مانتوش رو یکمی بالا میده تا مانتوش کثیف نشه، بعد یکمی دست کاری کردن ماشین که حدود چهل دقیقه طول میکشه به سمتم میاد و میگه:بشین پشت فرمون استارت بزن! پشت فرمون می شینم و با داد رو به کیانا میگم : -وای کیانا از صبح رقتی به خون کاپوت افتادی بنزین نداریم که! کیانا از حرص پوست لبش رو میخوره و میگه: - وای،کسری بهم گفت ببر بنزین بزن اما یادم رفت! رویا با صدای خواب آلود میگه : - چه خبره؟ کیانا شروع میکنه به توضیح دادن برای رویا،که گوشیم رو بیرون می کشم و شماره امیر حسین رو می گیرم... که بعد چند بوق کوتاهی صداش درون گوشی می پیچه و با عصانیت و نگرانی میگه: _کجایید شما خانوما؟ چرا رویا گوشیش رو جواب نمیده؟ که با مِن مِن میگم:داداش آروم باش، بنزین تموم کردیم توی راه موندیم! خیالش که راحت میشه حالمون خوبه میگه:الان کجایید؟ _دقیقا نمیدونم اما حدود یک ساعتی میشه که توی راه مکث کردیم! که آنتن میره و گوشی قطع میشه...