eitaa logo
برای توجّه
452 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
6.8هزار ویدیو
30 فایل
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرّحیمِ لاحَولَ وَ لاقُوَّه اِلّا بِاللّهِ العلیِّ العظیم و صلّی اللهُ علی محمّد و الهِ الطّاهرین هدف کانال، نشر خوبیها، واقعیت ها و حقایق، بدون جهت گیری است. 💥حرف حقّ و مطالب متنوع و مفید را نشر دهید. #کپی آزاد @barayetvajoh
مشاهده در ایتا
دانلود
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش هشتم عدم راهيابي انحراف در صراط آنگاه اگر چنانچه انحرافي هست در خود صراط پيدا نمي‌شود. آن# رونده احياناً خواهد شد. اين را در سورهٴ نحل اينچنين فرمود، آيهٴ 9 سورهٴ نحل اين است فرمود:‌ «و علي الله قصد السبيل»﴿74﴾ يعني آنچه كه بر خداست بيان كردن راه مقتصد و ميانه است يعني صراط مستقيم است اما «و منها جائر»﴿75﴾ يك عده اهل و از اين راه مي‌گيرند. اينطور نيست كه به راه برسانند، راه را كنند يا راه را متخلف كنند. خود را مي‌بندند نه جلوي راه را ببندند. چون در آن سورهٴ حجر فرمود «هذا صراط علي مستقيم»﴿76﴾ يعني صراط مستقيم كه علي حفظها در سورهٴ نحل هم مي‌فرمايد «و علي الله قصد السبيل»﴿77﴾ يعني يك سبيل مقتصد و يك راه ميانه و مستقيم بر خداست كه رسم كند و نگه بدارد نه اينكه فقط خدا راه را ، بعد مي‌كند، بدست حوادث مي‌دهد،‌ اينچنين نيست. «و علي الله قصد السبيل»﴿78﴾ حدوثاً و بقائاً؛ يعني آن راهي كه انسان را به خدا برساند به لقاي خداي رحمان برساند،‌ آن راه را خدا مي‌كند و همواره مي‌كند. پس گاهي از اين معنا به اين صورت ياد مي‌شود كه «هذا صراط علي مستقيم»﴿79﴾ يعني هذا صراط مستقيم علي حفظها گاهي به اين صورت بيان مي‌شود كه «و علي الله قصد السبيل»﴿80﴾؛ يعني بر خداست سبيل قصد. اما «و منها جائر»﴿81﴾ يك عده هستند كه از اين راه جائرند و متجاوزند و از اين راه مي‌شوند. راه است، راهي مي‌افتد. و فرمود اگر من بخواهم همهٴ شما را هدايت كنم بالاجبار «و لو شاء لهداكم اجمعين»﴿82﴾ اما شما را به وا گذاشتم تا معلوم بشود «ليميز الله الخبيث من الطيب»﴿83﴾ در همان ذيل آيهٴ «و علي الله قصد السبيل و منها جائر»﴿84﴾ آمده است «و لو شاء لهداكم اجمعين»﴿85﴾ اگر خدا بخواهد به اضطرار همهٴ شما را مي‌كند. اما خب آن ندارد. به هدايت تشريعي كه همگان را هدايت كرده است «هدي للناس»﴿86﴾ شده. اما با هدايت الجائي و اضطراري همگان را به بهشت ببرد اينكه راه نشد. بنابراين اصل صراط مستقيم، آن بزرگ راهي است كه پيمودن اويقيناً انسان را به لقاي خداي سبحان با اسماء مي‌رساند. و بيش از يك هم نيست. و اين راههاي فرعي همه و همه انسان را به اين صراط مستقيم مي‌رساند. بعضي‌ها هستند كه در سبيل الله‌اند، هنوز به صراط الله نرسيده‌اند. يا نه صراط مستقيم يك راه عمودي طولاني يك بُعدي باشد كه در اطرافش راههاي فرعي باشد نيست، آن وحدت صراط مستقيم، آن وحدت گسترش داريست كه همه را زير پوشش مي‌گيرد. مثل اينكه يك شمس است و همه جا را روشن مي‌كند، گرچه اتاقها نورهاي گوناگون دارند، روزنه‌ها نورهاي متعدد دارند اما همه از يك شمس مي‌گيرند. سُبُل الهي كه در سورهٴ عنكبوت فرمود: «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»﴿87﴾ (و الحمد لله رب العالمين)
💠 «پشه های سرگردان» نباشیم! 🔰 امیرالمومنین(ع) در میفرمایند: مردم سه دسته اند: 1️⃣ عالم ربّانی (فَعالِمٌ رَبّانِي) 2️⃣ دانشجوی در مسیر رستگاری (مُتَعَلِّمٌ عَلى سَبيلِ نَجاة) 3️⃣ پشه های سرگردان (هَمَجٌ رَعاعٌ) 🔺حضرت در توصیف گروه سوم میفرمایند: پشه‌هاى سرگردان، افرادی اند كه پيرو هر صدايند و با هر بادى، به آن سو رفته و از فروغ دانش، پرتو نگرفته‌ و به استوانه‌اى محكم، پناه نبرده‌اند. (هَمَجٌ رَعاعٌ أتباعُ كُلِّ ناعِقٍ‌، يَمِيلونَ مَعَ كُلِّ ريحٍ‌، لَم يَستَضيئوا بِنورِ عِلمٍ‌، و لَم يَلجَأُوا إِلى رُكنٍ وَثيق) 🔰 یکی از مصادیق دسته سوم، افرادی اند که بواسطه اشخاص، دین دار شده اند. شاخص و ملاک برای آنها، افرادند، نه حق و حقیقت. به نقل از امام صادق(ع) میفرماید: ▪️کسی که به واسطه افراد و ، به دين روى آورد، به واسطه همان افراد و شخصیت ها نيز از دين بيرون مى‌رود اما کسی که به واسطه و سنّت به دين روى آورد، كوه‌ها از پاى در مى‌آيند، ولى او ثابت مى‌ماند. (مَن دَخَلَ في هذَا الدّينِ بِالرِّجالِ، أَخرَجَهُ مِنهُ الرِّجالُ كَما أَدخَلوهُ فيهِ‌، و مَن دَخَلَ فيه بالكتابِ و السنَّةِ، زالَتِ الجبالُ قبلَ أَن يَزول) 🔰 شیخ طوسی در امالی نقل میکند: در نبرد جَمَل، ، وقتی طرفین نبرد را میبیند، به حضرت امیر میگوید: اى اميرمؤمنان! من ، و را نمیبینم، مگر اینکه بر حق هستند! (مَا أَرَى طَلْحَةَ وَ اَلزُّبَيْرَ وَ عَائِشَةَ أَضْحَوْا [اِحْتَجُّوا] إِلاَّ عَلَى حَقٍّ!) 🔺حضرت امیر در پاسخ میفرمایند: اى حارث! به‌راستى كه اگر زير پايت را بنگرى اما به بالاى سرت نگاه نکنی، از حق، مى‌شوى. به راستى كه حق و باطل با افراد شناخته نمى‌شوند؛ ليكن را با پيروى پيروان حق بشناس، و باطل را با دورى جُستن آنان كه از آن دورى مى‌جويند. (إِنَّكَ إِنْ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ جُزْتَ عَنِ الْحَقِّ، إِنَّ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ لَا يُعْرَفَانِ بِالنَّاسِ، وَ لَكِنْ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّبَاعِ مَنِ اتَّبَعَهُ، وَ الْبَاطِلَ بِاجْتِنَابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ) 🔺حارث گفت: چرا مانند و نباشم‌؟ حضرت پاسخ داد: عبداللّه بن عمر و سعد، از دست کشیدند، هرچند را نيز يارى نرساندند. حالا از كى آن دو، پيشوايان خوبى بوده‌اند تا از آنان پيروى شود؟! (إِنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ وَ سَعْداً أَخْذَلَا الْحَقَّ وَ لَمْ يَنْصُرَا الْبَاطِلَ، مَتَى كَانَا إِمَامَيْنِ فِي الْخَيْرِ فَيُتَّبَعَان‏؟) 🔰 در گزارش دیگری در ، حارث خطاب به حضرت میگوید: آيا مى‌پندارى كه من را بر گمراهى مى‌بينم‌؟! (أتَراني أظُنُّ أصْحابَ الجَملِ كانوا علىٰ ضَلالَةٍ؟!) 🔺حضرت در پاسخ حارث میفرمایند: مشکل تو این است که را نشناخته ای، تا بواسطه آن، را بشناسى و را نشناخته ای، تا بواسطه آن باطل گرايان را بشناسى. (إنّكَ لَم تَعْرِفِ الحقَّ فتَعْرفَ مَن أتاهُ‌، ولَم تَعْرِفِ الباطِلَ فتَعْرِفَ مَن أتاه) 📌پ.ن: برای اینکه دین را بیاموزیم، قطعا یکی از طرق، رجوع به افراد و اساتید این حوزه است. ولی افراد صرفا ای برای فهم حقیقت اند، نه اینکه نقش داشته باشند. نباید در اشخاص متوقف شد. اما نکته مهم آن است که خیلی ها، اینگونه به مسئله نگاه نمیکنند. ▫️اینکه فلان آقای هم حزبی یا فلان سایت هم فکر حرفی زده، لزوما به این معنا نیست که باید بدون تحقیق پذیرفت، آن هم در عصر امروز که نمیشود به هیچ چیز اعتماد کرد، حتی دو چشم خودمان. ▫️توجه به چند نکته میتواند خیلی کمک کارمان باشد: اولا اهل باشیم و حرف هیچ کس را بدون تحقیق، صددرصد تلقی به قبول نکنیم. ثانیا قطعا همه نمیتوانند اهل تحقیق باشند و یا حتی اهل تحقیق نیز نمیتوانند در تمام حیطه ها اهل تحقیق باشند، پس در رجوع به افراد، به کاربلد و کارکشته، و اهل و رجوع کنیم، نه هر کسی که ادعای آن را دارد.