#به_بهانه_بعثت_پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم)
🔴 درسهایی از #رفتار_سیاسی پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم)
🔻 از همان ابتدایی که حکومت پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) در جامعهی نوپای مدینه شکل گرفت، دشمنان آن هم شروع به کار کردند. پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) در دوران حکومت خود، حداقل با سه گروه دشمن مواجه بود:
1️⃣ دشمن اول، قبایل نیمه وحشی: که اطراف مدینه زندگی میکردند «و تمام زندگی آنها عبارت از جنگ و خونریزی و غارت و به جان هم افتادن و از همدیگر قاپیدن است.» ۸۰/۲/۲۸؛
♦️پیامبر (صلي الله عليه و آله و سلم):
«در هر کدام از آنها اگر نشانهی صلاح و هدایت بود، #پیمان بست ... و بر #عهد و پیمان خودش، بسیار پافشاری میکرد و پایدار بود.»
اما آنهایی که شریر و #غیرقابل_اعتماد بودند، «پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) سراغ آنها رفت و آنها را منکوب کرد و سر جای خودشان نشاند..»
2️⃣ دشمن دوم، #اشراف_مکه و اهل قریش:
🌸 «پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) احساس کرد اگر بنشیند تا آنها سراغش بیایند، یقیناً آنها فرصت خواهند یافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مکه حرکت نکرد. راه کاروانىِ آنها از نزدیکی مدینه عبور میکرد؛
♦️پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) تعرّض خودش را به آنها شروع کرد، که جنگ بدر، مهمترینِ این تعرّضها در اوّلِ کار بود. پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) تعرّض را شروع کرد؛ آنها هم با تعصّب و پیگیری و لجاجت به جنگ آن حضرت آمدند.
♦️تقریباً چهار، پنج سال وضع اینگونه بود؛ یعنی پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آنها را به حال خودشان رها نمیکرد؛ آنها هم امیدوار بودند که بتوانند این مولود جدید - یعنی نظام اسلامی - را که از آن احساس خطر میکردند، ریشه کن کنند. #جنگ_اُحد و جنگهای متعدّد دیگری که اتّفاق افتاد، در همین زمینه بود.»
♦️آخرین جنگ پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) با این دشمنان، جنگ خندق بود و پس از آن، ماجرای صلح حدیبیه پیش آمد و پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) با آنان پیمان صلح امضا کرد.
🔺اما سال هشتم بعثت، «که کفّار نقض عهد کرده بودند، پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) رفت و مکه را فتح کرد، که فتحی عظیم و حاکی از تسلّط و اقتدار آن حضرت بود.»
3️⃣ دشمن سوم، یهودیها:
♦️«یعنی بیگانگانِ نامطمئنی که علیالعجاله حاضر شدند با پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) در مدینه زندگی کنند؛ اما دست از موذیگری و اخلالگری و تخریب برنمیداشتند...
♦️پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) تا آنجایی که میتوانست، با اینها مدارا کرد؛ اما بعد که دید اینها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد.
♦️هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بر طبق آن عمل، آنها را مجازات کرد.
🔹اوّل، بنیقینقاع بودند که به پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) خیانت کردند؛ پیغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) سراغشان رفت و فرمود باید از آنجا بروید؛ اینها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمانها ماند.
🔹دستهی دوم، #بنینضیر بودند. اینها هم خیانت کردند لذا پیغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ اینها هم مجبور شدند و رفتند.
🔹دستهی سوم #بنی_قریظه بودند که پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) امان و اجازهشان داد تا بمانند؛ اینها را بیرون نکرد؛ با اینها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما اینها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آنها به پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) حمله کنند!...
♦️بعد که قریش و همپیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) به مدینه برگشت.
🔺همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعههای بنیقریظه میخوانیم؛ راه بیفتیم به آنجا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آنها را محاصره کرد.
🔺بیستوپنج روز بین اینها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) همهی مردان جنگی اینها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگتر بود و قابل اصلاح نبودند.»
♦️بنابراین در هیچکدام از این قضایا، پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نقض عهد نکرد اما در مقابل نقض عهد آنان، ساکت نماند و پاسخ خیانتشان را با #اقتدار کامل داد.
https://eitaa.com/Basir_MN