#جوانمرد_قصاب که بود؟!
🔻متروی تهران ایستگاهی دارد به نام #جوانمرد_قصاب،
این #جوانمرد، همیشه #با_وضو بود.
می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟
می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه!
هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه #سنگین_تر بود.
اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت:
برای هر مقدار پول، #سنگ_ترازو هست.
وقتی میشناخت که مشتری #فقیر است، نمیگذاشت به جز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید.
مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش...
کسی که وضع مادی خوبی نداشت، یا حدس میزد که نیازمند باشد، یا عائله زیادی داشت را،
#دو_برابر پول مشتری، گوشت می داد!
گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است!
گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر میگرداند به مشتری!
گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما مابقی پولت.»
#عزت_نفس مشتری نیازمند را نمی شکست!
این #جوانمرد_با_مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های #دفاع_مقدس با ۱۲گلوله شهد #شهادت نوشید.
شهید #عبدالحسین_کیانی همان #جوانمرد_قصاب است!
یادش گرامی🥀
https://eitaa.com/Bayynat