eitaa logo
بیّنات
1.4هزار دنبال‌کننده
63.7هزار عکس
49.1هزار ویدیو
437 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار، فقط با ذکر یک صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ماجرای درس آموز برخورد علیه السلام با یک سلبریتی در بیان ❇️ در یکی از خطبه‌های نماز جمعه سال‌های پیش خود به یک ماجرای اشاره کردند: " شاعری به نام نجاشی، برای (علیه السلام) و علیه دشمنان آن حضرت، گفته است. روز ماه رمضان، از کوچه‌ای عبور می‌کرد؛ آدم بدی به وی گفت: بیا امروز را در کنار ما باش. گفت می‌خواهم به مسجد بروم و مثلاً قرآن و نماز بخوانم. گفت روز ماه رمضان، کی به کی است؛ بیا با هم باشیم! به زور این شاعر را کشاند! او هم بالاخره شاعر بود دیگر! به خانه‌ آن فرد رفت و در کنار بساط روزه‌خواری و شُرب خَمر نشست. او نمی‌خواست؛ اما مبتلا شد. بعد هم فهمیدند که این‌ها شُرب خَمر کرده‌اند. (علیه السلام) گفت: حدّ خدا را بخورند؛ هشتاد برای شُرب خَمر، ده یا بیست تازیانه هم اضافه برای این‌که روز ماه رمضان این کار را کردند! نجاشی گفت: من شاعر و هستم. با دشمنان شما این طور با ابزار زبان مبارزه کرده‌ام. می‌خواهی مرا شلّاق بزنی؟! در بیان امروز ما، آن شبیه این بیان را فرمودند که آن به جای خود محفوظ، خیلی هم عزیزی، خیلی هم خوبی، ارزش هم داری؛ اما من حدّ خدا را تعطیل نمی‌کنم! هر چه قوم و خویش‌هایش آمدند و اصرار کردند که اگر شما او را شلّاق بزنید، آبروی ما خواهد رفت و ما دیگر سربلند نمی‌شویم، حضرت فرمود نمی‌شود و من نمی‌توانم حدّ خدا را جاری نکنم، آن مرد را خواباندند و تازیانه زدند، او هم شبانه کرد و رفت. گفت: حالا که در حکومت شما، با شاعر و هنرمند و روشنفکری مثل من، بلد نیستند که چگونه باید رفتار کنند، من هم می‌روم آن جایی که مرا بشناسندم و قدرم را بدانند! او پیش معاویه رفت و گفت معاویه قدر ما را می‌داند! بروید به جهنّم! وقتی کسی این قدر کور است که نمی‌تواند از لابه‌لای احساسات شخصی خود، درخشندگی (علیه السلام) را ببیند، جزایش همین است که پیش معاویه برود. عقوبت او همین است که متعلّق به معاویه شود؛ بروید. " پ.ن: 🔻 در همان جا فرمودند: " (علیه السلام) که این فرد از دست خواهد رفت. یک شاعر هم مهم بود. آن روز از امروز هم بود. البته امروز هم هنرمندان حائز اهمیت‌اند؛ اما آن روز مهم‌تر بود. آن روز تلویزیون و رادیو که نبود، تشکیلات ارتباط جمعی که نبود؛ همین شعرا بودند که می‌گفتند و افکار را در همه جا منتشر می‌کردند... " ⭕️ حال در نظر بگیرید که در زمان ما برخی افراد با عبارت‌هایی نظیر «جذب حداکثری» توجیه می آورند که ما نباید کاری کنیم که بازیگر، کارگردان، مجری، ورزشکار و یا حتی دانشمند ما را به سمت دشمن و یا خارج کشور هل دهیم! ⭕️ قطعاً کسی دوست ندارد که هیچ فردی به دامان دشمن برود، اما نمی‌توان با تمسک به این توجیهات، جلوی هنجارشکنی و اقدامات خلاف و آنها نایستاد؛ در این‌صورت، ضمن این‌که آنها را نسبت به هنجارشکنی بیشتر، می‌کنیم، علاوه برآن، اجازه می‌دهیم که جامعه را نیز به و انحطاط بکشانند. حکم خدا و قوانین کشور برای همه است. بالاترین ، اجرای حکم خدا و حفظ دستاوردهای انقلاب است. https://eitaa.com/Bayynat
🔴 ماجرای درس آموز برخورد علیه السلام با یک سلبریتی در بیان ❇️ در یکی از خطبه‌های نماز جمعه سال‌های پیش خود به یک ماجرای اشاره کردند: " شاعری به نام نجاشی، برای (علیه السلام) و علیه دشمنان آن حضرت، گفته است. روز ماه رمضان، از کوچه‌ای عبور می‌کرد؛ آدم بدی به وی گفت: بیا امروز را در کنار ما باش. گفت می‌خواهم به مسجد بروم و مثلاً قرآن و نماز بخوانم. گفت روز ماه رمضان، کی به کی است؛ بیا با هم باشیم! به زور این شاعر را کشاند! او هم بالاخره شاعر بود دیگر! به خانه‌ آن فرد رفت و در کنار بساط روزه‌خواری و شُرب خَمر نشست. او نمی‌خواست؛ اما مبتلا شد. بعد هم فهمیدند که این‌ها شُرب خَمر کرده‌اند. (علیه السلام) گفت: حدّ خدا را بخورند؛ هشتاد برای شُرب خَمر، ده یا بیست تازیانه هم اضافه برای این‌که روز ماه رمضان این کار را کردند! نجاشی گفت: من شاعر و هستم. با دشمنان شما این طور با ابزار زبان مبارزه کرده‌ام. می‌خواهی مرا شلّاق بزنی؟! در بیان امروز ما، آن شبیه این بیان را فرمودند که آن به جای خود محفوظ، خیلی هم عزیزی، خیلی هم خوبی، ارزش هم داری؛ اما من حدّ خدا را تعطیل نمی‌کنم! هر چه قوم و خویش‌هایش آمدند و اصرار کردند که اگر شما او را شلّاق بزنید، آبروی ما خواهد رفت و ما دیگر سربلند نمی‌شویم، حضرت فرمود نمی‌شود و من نمی‌توانم حدّ خدا را جاری نکنم، آن مرد را خواباندند و تازیانه زدند، او هم شبانه کرد و رفت. گفت: حالا که در حکومت شما، با شاعر و هنرمند و روشنفکری مثل من، بلد نیستند که چگونه باید رفتار کنند، من هم می‌روم آن جایی که مرا بشناسندم و قدرم را بدانند! او پیش معاویه رفت و گفت معاویه قدر ما را می‌داند! بروید به جهنّم! وقتی کسی این قدر کور است که نمی‌تواند از لابه‌لای احساسات شخصی خود، درخشندگی (علیه السلام) را ببیند، جزایش همین است که پیش معاویه برود. عقوبت او همین است که متعلّق به معاویه شود؛ بروید. " پ.ن: 🔻 در همان جا فرمودند: " (علیه السلام) که این فرد از دست خواهد رفت. یک شاعر هم مهم بود. آن روز از امروز هم بود. البته امروز هم هنرمندان حائز اهمیت‌اند؛ اما آن روز مهم‌تر بود. آن روز تلویزیون و رادیو که نبود، تشکیلات ارتباط جمعی که نبود؛ همین شعرا بودند که می‌گفتند و افکار را در همه جا منتشر می‌کردند... " ⭕️ حال در نظر بگیرید که در زمان ما برخی افراد با عبارت‌هایی نظیر «جذب حداکثری» توجیه می آورند که ما نباید کاری کنیم که بازیگر، کارگردان، مجری، ورزشکار و یا حتی دانشمند ما را به سمت دشمن و یا خارج کشور هل دهیم! ⭕️ قطعاً کسی دوست ندارد که هیچ فردی به دامان دشمن برود، اما نمی‌توان با تمسک به این توجیهات، جلوی هنجارشکنی و اقدامات خلاف و آنها نایستاد؛ در این‌صورت، ضمن این‌که آنها را نسبت به هنجارشکنی بیشتر، می‌کنیم، علاوه برآن، اجازه می‌دهیم که جامعه را نیز به و انحطاط بکشانند. حکم خدا و قوانین کشور برای همه است. بالاترین ، اجرای حکم خدا و حفظ دستاوردهای انقلاب است. https://eitaa.com/Bayynat