eitaa logo
بیّنات
1.4هزار دنبال‌کننده
63.7هزار عکس
49.1هزار ویدیو
437 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار، فقط با ذکر یک صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
یه نوجوان ۱۶ ساله بود از محله‌های پایین شهر تهران، چون بابا نداشت، خیلی بد‌تربیت شده بود! خودش می‌گفت: گناهی نشد که من انجام ندم! تا این‌که یه نوار روضه زیر و رویش کرد و بلند شد اومد جبهه، یه روز به فرمانده‌ گفت: من از بچگی حرم علیه‌السلام نرفتم، می‌ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم، ۴۸ ساعت به من مرخصی بدین برم حرم علیه‌السلام زیارت کنم و برگردم… اجازه گرفت و رفت مشهد، دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه... در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: در راه برگشت از حرم علیه‌السلام، توی ماشین خواب رو دیدم، آقا به من فرمودند: حمید! اگر همین‌طور ادامه بدهی خودم میام می‌برمت… …یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود، نیمه شب‌ها تا سحر می‌خوابید داخل قبر، گریه می‌کرد و می‌گفت: یا منتظر وعده‌ام… چشم به راهم نذار… … توی وصیت‌نامه‌اش ساعت و روز و مکان شهادتش رو نوشته بود! می‌گفت: علیه‌السلام به من گفتند کی و کجا شهید می‌شم، حتی مکانی هم که علیه‌السلام فرموده بودند شهید می‌شی، تا حالا ندیده بود… …روز موعود خبر رسید ضد انقلاب توی یه منطقه است و باید بریم سراغشون، فرمانده گفت: چند تا نیرو بیشتر نمی‌خواهیم. همه‌ بچه‌ها شروع کردند التماس کردن که آقا ما رو ببرید، دیدند حمید یه گوشه نشسته و نگاه می‌کنه، ازش سوال کردند: مگه تو دوست نداری بری به این عملیات؟ حمید خندید و گفت: شما برای اومدن التماس‌هاتون رو بکنید، اونی که باید منو ببره خودش می‌بره! خود فرمانده اومد و گفت: حمید تو هم بلند شو بریم … … بچه‌ها میگن وقتی وارد روستایی که ضد انقلاب بودند شدیم، حمید دستاش رو به سمت ما بلند کرد و گفت: خداحافظ... کسی اون لحظه نفهمید حمید چی میگه! اما وقتی شهید شد و وصیت‌نامه‌اش رو باز کردیم، دیدیم دقیقا توی همون‌روز، ساعت و مکانی شهید شده که تو وصیت‌نامه‌اش نوشته بود… خاطره‌ای از زندگی شهید 🥀 https://eitaa.com/Bayynat
⭕️ نوشته‌‌ای بزرگ از جمله‌ علیه‌السلام در کنار نخست وزیر اسکاتلند 🔺توصیه‌ به مالک اشتر در حکومت‌داری؛ مردمان یا برادران تو در دین و آیینت هستند، یا همانندت در آفرینش. بی شک دین قانون سعادت است فراتر از زمان هرچند عده‌ای در حماقت عمیق خود با این حقیقت در نبردند. https://eitaa.com/Bayynat
🔴 ماجرای درس آموز برخورد علیه السلام با یک سلبریتی در بیان ❇️ در یکی از خطبه‌های نماز جمعه سال‌های پیش خود به یک ماجرای اشاره کردند: " شاعری به نام نجاشی، برای (علیه السلام) و علیه دشمنان آن حضرت، گفته است. روز ماه رمضان، از کوچه‌ای عبور می‌کرد؛ آدم بدی به وی گفت: بیا امروز را در کنار ما باش. گفت می‌خواهم به مسجد بروم و مثلاً قرآن و نماز بخوانم. گفت روز ماه رمضان، کی به کی است؛ بیا با هم باشیم! به زور این شاعر را کشاند! او هم بالاخره شاعر بود دیگر! به خانه‌ آن فرد رفت و در کنار بساط روزه‌خواری و شُرب خَمر نشست. او نمی‌خواست؛ اما مبتلا شد. بعد هم فهمیدند که این‌ها شُرب خَمر کرده‌اند. (علیه السلام) گفت: حدّ خدا را بخورند؛ هشتاد برای شُرب خَمر، ده یا بیست تازیانه هم اضافه برای این‌که روز ماه رمضان این کار را کردند! نجاشی گفت: من شاعر و هستم. با دشمنان شما این طور با ابزار زبان مبارزه کرده‌ام. می‌خواهی مرا شلّاق بزنی؟! در بیان امروز ما، آن شبیه این بیان را فرمودند که آن به جای خود محفوظ، خیلی هم عزیزی، خیلی هم خوبی، ارزش هم داری؛ اما من حدّ خدا را تعطیل نمی‌کنم! هر چه قوم و خویش‌هایش آمدند و اصرار کردند که اگر شما او را شلّاق بزنید، آبروی ما خواهد رفت و ما دیگر سربلند نمی‌شویم، حضرت فرمود نمی‌شود و من نمی‌توانم حدّ خدا را جاری نکنم، آن مرد را خواباندند و تازیانه زدند، او هم شبانه کرد و رفت. گفت: حالا که در حکومت شما، با شاعر و هنرمند و روشنفکری مثل من، بلد نیستند که چگونه باید رفتار کنند، من هم می‌روم آن جایی که مرا بشناسندم و قدرم را بدانند! او پیش معاویه رفت و گفت معاویه قدر ما را می‌داند! بروید به جهنّم! وقتی کسی این قدر کور است که نمی‌تواند از لابه‌لای احساسات شخصی خود، درخشندگی (علیه السلام) را ببیند، جزایش همین است که پیش معاویه برود. عقوبت او همین است که متعلّق به معاویه شود؛ بروید. " پ.ن: 🔻 در همان جا فرمودند: " (علیه السلام) که این فرد از دست خواهد رفت. یک شاعر هم مهم بود. آن روز از امروز هم بود. البته امروز هم هنرمندان حائز اهمیت‌اند؛ اما آن روز مهم‌تر بود. آن روز تلویزیون و رادیو که نبود، تشکیلات ارتباط جمعی که نبود؛ همین شعرا بودند که می‌گفتند و افکار را در همه جا منتشر می‌کردند... " ⭕️ حال در نظر بگیرید که در زمان ما برخی افراد با عبارت‌هایی نظیر «جذب حداکثری» توجیه می آورند که ما نباید کاری کنیم که بازیگر، کارگردان، مجری، ورزشکار و یا حتی دانشمند ما را به سمت دشمن و یا خارج کشور هل دهیم! ⭕️ قطعاً کسی دوست ندارد که هیچ فردی به دامان دشمن برود، اما نمی‌توان با تمسک به این توجیهات، جلوی هنجارشکنی و اقدامات خلاف و آنها نایستاد؛ در این‌صورت، ضمن این‌که آنها را نسبت به هنجارشکنی بیشتر، می‌کنیم، علاوه برآن، اجازه می‌دهیم که جامعه را نیز به و انحطاط بکشانند. حکم خدا و قوانین کشور برای همه است. بالاترین ، اجرای حکم خدا و حفظ دستاوردهای انقلاب است. https://eitaa.com/Bayynat
🔴 ماجرای درس آموز برخورد علیه السلام با یک سلبریتی در بیان ❇️ در یکی از خطبه‌های نماز جمعه سال‌های پیش خود به یک ماجرای اشاره کردند: " شاعری به نام نجاشی، برای (علیه السلام) و علیه دشمنان آن حضرت، گفته است. روز ماه رمضان، از کوچه‌ای عبور می‌کرد؛ آدم بدی به وی گفت: بیا امروز را در کنار ما باش. گفت می‌خواهم به مسجد بروم و مثلاً قرآن و نماز بخوانم. گفت روز ماه رمضان، کی به کی است؛ بیا با هم باشیم! به زور این شاعر را کشاند! او هم بالاخره شاعر بود دیگر! به خانه‌ آن فرد رفت و در کنار بساط روزه‌خواری و شُرب خَمر نشست. او نمی‌خواست؛ اما مبتلا شد. بعد هم فهمیدند که این‌ها شُرب خَمر کرده‌اند. (علیه السلام) گفت: حدّ خدا را بخورند؛ هشتاد برای شُرب خَمر، ده یا بیست تازیانه هم اضافه برای این‌که روز ماه رمضان این کار را کردند! نجاشی گفت: من شاعر و هستم. با دشمنان شما این طور با ابزار زبان مبارزه کرده‌ام. می‌خواهی مرا شلّاق بزنی؟! در بیان امروز ما، آن شبیه این بیان را فرمودند که آن به جای خود محفوظ، خیلی هم عزیزی، خیلی هم خوبی، ارزش هم داری؛ اما من حدّ خدا را تعطیل نمی‌کنم! هر چه قوم و خویش‌هایش آمدند و اصرار کردند که اگر شما او را شلّاق بزنید، آبروی ما خواهد رفت و ما دیگر سربلند نمی‌شویم، حضرت فرمود نمی‌شود و من نمی‌توانم حدّ خدا را جاری نکنم، آن مرد را خواباندند و تازیانه زدند، او هم شبانه کرد و رفت. گفت: حالا که در حکومت شما، با شاعر و هنرمند و روشنفکری مثل من، بلد نیستند که چگونه باید رفتار کنند، من هم می‌روم آن جایی که مرا بشناسندم و قدرم را بدانند! او پیش معاویه رفت و گفت معاویه قدر ما را می‌داند! بروید به جهنّم! وقتی کسی این قدر کور است که نمی‌تواند از لابه‌لای احساسات شخصی خود، درخشندگی (علیه السلام) را ببیند، جزایش همین است که پیش معاویه برود. عقوبت او همین است که متعلّق به معاویه شود؛ بروید. " پ.ن: 🔻 در همان جا فرمودند: " (علیه السلام) که این فرد از دست خواهد رفت. یک شاعر هم مهم بود. آن روز از امروز هم بود. البته امروز هم هنرمندان حائز اهمیت‌اند؛ اما آن روز مهم‌تر بود. آن روز تلویزیون و رادیو که نبود، تشکیلات ارتباط جمعی که نبود؛ همین شعرا بودند که می‌گفتند و افکار را در همه جا منتشر می‌کردند... " ⭕️ حال در نظر بگیرید که در زمان ما برخی افراد با عبارت‌هایی نظیر «جذب حداکثری» توجیه می آورند که ما نباید کاری کنیم که بازیگر، کارگردان، مجری، ورزشکار و یا حتی دانشمند ما را به سمت دشمن و یا خارج کشور هل دهیم! ⭕️ قطعاً کسی دوست ندارد که هیچ فردی به دامان دشمن برود، اما نمی‌توان با تمسک به این توجیهات، جلوی هنجارشکنی و اقدامات خلاف و آنها نایستاد؛ در این‌صورت، ضمن این‌که آنها را نسبت به هنجارشکنی بیشتر، می‌کنیم، علاوه برآن، اجازه می‌دهیم که جامعه را نیز به و انحطاط بکشانند. حکم خدا و قوانین کشور برای همه است. بالاترین ، اجرای حکم خدا و حفظ دستاوردهای انقلاب است. https://eitaa.com/Bayynat
❗️ آیت‌الله قدس‌سره: ✨زمانی مرحوم شیخ ابراهیم در مسجد کوفه معتکف بود، حضرت علیه‌السلام را در خواب دید، به او فرمودند: این‌ها که در این‌جا معتکف‌اند، از خوبان و صلحا هستند، ولی هر کدام حاجتی دارد: مال، عیال، خانه، قضای دین، رفع کسالت و مرض و…، ولی هیچ‌کس به فکر من نیست و برای ظهور و فرج من به‌طور جدی دعا نمی‌کند! 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢۴٨. https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 راه حاجت گرفتن از علیه‌السلام 🔹تجربه‌ زیبای آیت الله (ره) از توسل به علیه السلام و گرفتن حاجت از https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ ۱۴۰۰ سال است که نمی‌توانند پنهانش کنند... ☑️ بنابر مشهور محلی که برای بانو فاطمه بنت اسد شکافته شد تا به درون کعبه رود و فرزندش علیهما السلام را به دنیا آورد، رکن یمانی بوده‌است. هر ساله شب ۱۳ رجب مصادف با تولد ، رکن یمانی شکاف برمی‌دارد و دولت سعودی مجبور به تعمیر آن می‌شود! ✨السلام علیک یا https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شرط حضور در جبهه‌ علیه السلام ⭕️ آیا می‌توان بعد از قرن‌ها در رکاب علیه السلام و در جنگ صفین جنگید؟! ⭕️ اگر قبل از ظهور از دنیا رفتیم، باز هم می‌توانیم جزو یاران آن به حساب بیاییم؟ استاد https://eitaa.com/Bayynat
🍂پسر حاتم طایی به نام عُدی، رئیس قبیله بود. خواهرش سفانه، برای او از صلی‌الله علیه و آله بسیار توصیف کرد. پس او به قصد دیدن صلی‌الله علیه و آله به مدینه آمد. صلی‌الله علیه و آله او را به خانه بردند و فرشی را با دست خود برای او گسترانیده و تکلیف به نشستن کردند. چون فرش گنجایش بیش از یک نفر را نداشت، گفت: «شما بفرمایید.» قبول نکرده و او را روی فرش نشانیدند و خود روی زمین نشستند. 🍂 عُدی گوید: «یقین پیدا کردم که ، هوای سلطنت و ریاست ندارد که این‌طور مرا احترام می‌کند. پس صلی‌الله علیه و آله اسلام را بر من عرضه کردند و من قبول نمودم.» 📚‌ پیغمبر صلی‌الله علیه و آله و یاران، ج 4، ص 260. ✨اسحاق بن عمّار گوید: «به علیه‌السلام عرض کردم: مردی وارد مجلس می‌شود و انسان به احترامش به پا می‌خیزد، چطور است؟» فرمودند: «مکروه است؛ مگر آن مرد باشد.» 📚 بحار، ج 75، ص 466، تفسیر معین. https://eitaa.com/Bayynat
❇️ داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار... علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: ✨حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. ✨ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏‌شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏‌رفته و روضه مى ‌خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏‌رود و منبرش را می‌رود. آن روز برف سنگينى مى ‌آمده است. ✨وقتى اين روضه تمام مى‌‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‌شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‌آيد و مى‌‏گويد: « آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‌خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ ✨ايشان مى‏‌گويد: مى‏‌روم مشكلى نداره» و قبول نمی‌کند همراهی بیاید. نقل می‌کند: عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏‌آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏‌گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏‌آيد. ✨منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. ✨بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‌آمد گفت: «آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». گفتم: «سلام عليكم» . گفت: «مسئلةٌ» (یعنی سوالی داشتم؟) گفتم: «بفرماييد». گفت: «آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت اسب تاخت؟ گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏‌ام كه چنین کاری کرده‌اند. ✨آن آقا گفتند: « و اسب‌ها هم بر بدن رفتند؟» گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب‌ها هم بر بدن رفتند.» ✨مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. باز آن آقا گفتند: « آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت علیه السلام را، منهدم كند؟» ✨گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». ✨گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» ✨گفتم:«من در تاريخ خوانده‏‌ام كه فرستادند، اما گاوها نرفتند». ✨گفت: «چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می‌شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت علیه السلام رفت، ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدند و قبر را از بين نبردند؟!» ✨آقا سید می‌گوید: من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏‌كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. ✨گفتم: «البته اين قضيه يك جوابى دارد». ✨گفتند: «چى هست؟» گفتم: «روز عاشورا حضرت عليه ‏السلام خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند، حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اين‌ها مى‏‌خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. نظر علیه السلام بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود مى‏‌خواستند آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». ✨آن آقا كه پشت سر بود، فرمود: « درست است.» ✨آقا سید مصطفی می‌گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم، ديدم هيچ كسى نيست، حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏‌ام، نيست! ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ حجت‌الاسلام حاج شیخ https://eitaa.com/Bayynat
(ره): شــب و روز تاسوعا و عاشورا براى سلامتى علیه ‌السلام صــدقه دهید، چون قلبِ اندوهناڪ جَدِّ غریب‌شان، حضـــرت علیه السلام اســـت. https://eitaa.com/Bayynat
؟ روزی امام علیه السلام در بازار مدینه شنید مردی می‌گوید به من رحم کنید که من مردی غریب هستم. به او فرمود: اگر مقدر شده باشد که تو در این‌جا از دنیا بروی، آیا جنازه‌ات بدون دفن می‌ماند؟ آن مرد با تعجب گفت الله اکبر، چگونه جنازه‌ام را دفن نمی‌کنند با این‌که در برابر دید مردم مسلمان می‌باشد. امام علیه السلام منقلب شد و گریست و با همان حال فرمود ای وای، فریاد از اندوه جانکاه تو ای پدر که جنازه ات سه روز بدون دفن باقی ماند با اینکه پسر دختر خدا صلی الله علیه و آله هستی. منبع: سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله، صفحه 3. https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨آیت‌الله (ره): از علیه‌السلام پرسیدند: ، کدام روز است که خدا می‌فرماید: بترسان ایشان را از روز حسرت؟! فرمودند: آن روز است که حتی نیکوکاران هم حسرت می‌خورند که چرا بیشتر نیکی نکردند. پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟ فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر صلوات فرستاده باشد. 📚 وسائل الشیعه/ج 7. ✨اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨ https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئویی بسیار غم انگیز از چرخیدن فرزند شهید مدافع حرم دور عکس پدرش...😔 🔹️ چه شیر بچه‌هایی که به خاطر دفاع از حرم سلام الله علیها و امنیت وطن‌شان ایران، قید زن و بچه و زندگی را زدند، تا مبادا پای حرامی‌های تکفیری به حرم و کشور ایران باز شود. https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاداش عجیب سلام دادن به علیه‌السلام و لعن قاتلین هنگام نوشیدن آب... حاج مهدی توکلی https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۳۴ ساله شد❤️ پ.ن: خدا قوت آقا جان! سایه‌تان بر سر ما مستدام... ان‌شاءالله با دست خودتون پرچم انقلاب رو به دست برسونید و ما همراه با شما پشت سر نماز بخونیم... https://eitaa.com/Bayynat
❇️ عملی مورد پسند علیه‌السلام 🔵 آیت‌الله (ره): آقایی می‎گفت: محضر علیه السلام مشرّف شدم، ولی نمی‎دانستم اصلاً محضر چه کسی هستم! کمی صحبت کردیم و با هم حرف زدیم. بعد از این‎که دیدارمان تمام شد، یک‎دفعه به خود آمدم که ای وای کجا بودم؟! محضر چه کسی بودم؟! این آقا چه کسی بودند؟! اما دیدم دیگر گذشته است... 🔹 این آقا می‎گفت که من ضمن صحبت‎هایم به ایشان عرض کردم: خیلی میل دارم یک کاری انجام دهم؛ یک عملی را انجام دهم که بدانم مورد توجه عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است و بدانم اگر من آن کار را انجام دهم، مورد توجه می‎شوم. کار خوبی باشد و مورد پسند باشد. مدام این‎ها را تکرار کردم. 🔹 فرمودند: یکی از آن کارهایی که خیلی مورد توجه واقع می‎شود، این است که به محض این‎که صدای اذان بلند شد، دعای «اللَّهُمَّ کُن لِوَلِیَّكَ...» را بخوانی! 📚 کتاب حضرت حجت، ص ۳۳۶. https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دختری که با یک خواب مسلمان و‌ محجبه شد... 🇮🇷 ‌نگذارید اصل حجاب در جامعه اسلامی کم رنگ شود، این‌جا جامعه علیه السلام است، به حرمت نام گناه نکنیم. دعوت به تکلیف همگانی است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/Bayynat
✅ به مناسبت ورود مردانه در حمایت از غزه الكافي (ط - الإسلامية) / ج‏8 / 70 / حديث النبي ص حين عرضت عليه الخيل ..... ص : 69. ❇️ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَذَبْتَ بَلْ رِجَالُ أَهْلِ الْيَمَنِ أَفْضَلُ الْإِيمَانُ يَمَانِيٌّ وَ الْحِكْمَةُ يَمَانِيَّةٌ وَ لَوْ لَا الْهِجْرَةُ لَكُنْتُ امْرَأً مِنْ أَهْلِ الْيَمَنِ . ❇️ روزی صلّى اللَّه علیه و آله از اسب.ها در نزد عیینة بن حصین بن حذیفه بدر سان دیدند. صلی‌‌الله علیه‌و‌آله به او فرمودند: من اسب‌شناس‌ترم از تو. عیینة گفت: من مرد شناس‌ترم از تو. فرمودند: چطور؟ گفت: بهترین مردان آنان‌اند که تیغ بر دوش نهند و نیزه‌ها را بر شانه اسب‌هاشان گذارند و اینان مردم نجدند. اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: دروغ گفتى، بهترین مردان، مردم یمن باشند؛ ایمان یمنی افضل ایمان‌هاست و حکمت حکمت یمنی است و فارغ از هجرت، من خود یمنی هستم. این روز‌ها که شاهد انفعال نجد (عربستان) در قبال جنگ غزه هستیم و شاهد توقیف کشتی‌های اسراییلی توسط یمنی‌ها در دریا می‌باشیم، به عمق حدیث فوق پی می‌بریم. جالب است که بلافاصله بعد از این اقدام شجاعانه نتانیاهو آتش بس را قبول کرده و رایزنی پنهان آمریکایی‌ها برای برکناری او آغاز شده است. https://eitaa.com/Bayynat
سه دقیقه در قیامت 19.mp3
37.37M
⭕️ شرح و بررسی کتاب تجربه نزدیک به مرگ 🎤 🔹 شباهت و تفاوت مرگ و خواب 🔹انسان در زمان مرگ چه تمثّلاتی می‌بیند؟ 🔹 حقیقت ولایت صورت‌های فراوانی دارد 🔹 همه انسان‌ها هنگام مرگ علیه السلام را می‌بینند، اما را با کدام اسم دیدن مهم است؟ 🔹 رابطه سنخیت و شاکله 🔹 انسان به کسی که با او هم سنخیت است، تعلق دارد 🔹 علاقه‌ها از جنس اعتباری نیست 🔹 توضیحاتی پیرامون جنسیت ملائکه و شیاطین 🔹 عُلقه و علاقه انسان با شیطان و ملائکه به چه صورت است؟ 🔹 با دروغگویی آدم آقا نمی‌شود 🔹به فکر "خود واقعی" مان باشیم https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨ رأفت حسی است... ✨ دو نوع رحمت دارند، یکی شامل همه می‌شود و دیگری تنها مخصوص بعضی افراد است... 🎤 https://eitaa.com/Bayynat
🔰اثر جدید حسن روح‌الامین؛ تقدیم به زنان غزه ♦️در کتاب فضائل آمده است روزی عمار پسر یاسر محضر رسید و متوجه خشم و تعب مولایش شد. علت را از سوال نمود. فرمودند: از کوچه عبور می‌کردم و متوجه شدم مردی در حال دعوا با زنی است و بر سر او فریاد می‌کشد. همین حالا سراغش برو و بگو اگر دست ازین کار نکشد، با ذوالفقار می‌آید. ♦️عمار پیغام را رساند و مرد کوتاه آمد. بعد عمار با صدایی رسا گفت:  بدانید که اگر کسی بر سر زن‌ها فریاد بکشد؛ تحمل نمی‌کند و با ذوالفقار می آیدhttps://eitaa.com/Bayynat
🟢 تا سال‌ها كسى نمى‌دانست كه چرا آيت الله در حين نماز بر پيكر (ره) ناگهان سكوت كردند، ديگران تصورشان اين بود كه ايشان فراموش كردند، چند بار عبارات را در گوش ايشان تكرار كردند، اما آيت الله هم‌چنان سكوت كردند تا اين‌كه از ابتدا شروع به خواندن كردند! فرزند ايشان به حاج آقا قول داده بودند تا زمانى كه پدر در قيد حيات هستند راز را برملا نكنند، بعد از رحلت ايشان تعريف كردند كه مرحوم پدر در حين اقامه نماز ناگهان وجود نازنين حضرت را مى‌بينند كه در حال خواندن نماز بر پيكر (ره) هستند! ايشان از بهت و حيرت زبانشان بند مى‌آيد! كه ناگهان خود ندا مى‌دهند آسيد محمدرضا ادامه بده!!! https://eitaa.com/Bayynat
⭕️ مرحوم مشهدی حسن یزدی که از صالحین و منتظران حضرت ارواحَنافداه بوده است؛ می‌گوید: تقریبأ در سال ۱۳۵۰ شمسی یک روز صبح زود به کوه خلج (کوهی در قسمت قبله مشهد) رفتم و آن‌جا مشغول زیارت خواندن و توسّل به علیه‌السلام شدم و حال خیلی خوبی داشتم و با آن حضرت مناجات می‌کردم‌ و می‌گفتم: آقاجان! ای کاش زودتر ظهور می‌کردید و من هم ظهور شما را درک می‌کردم. پس از توسل از کوه پایین آمدم و به منزل رفتم قدری استراحت کنم. نمی‌دانم درعالم رویا بود یا در خواب و بیداری دیدم در همان مکان روی کوه خلج هستم و آقا و مولایم علیه السلام در حالی که دستهایشان را بر پشت گذاشته بودند، خیلی غریبانه و اندوهناک به طرف شهر مشهد نگاه می‌کردند. عمق نگاه حضرت مرا دیوانه کرده بود، چشم‌های زیبای حضرت با من حرف می‌زد... گفتم: آقاجان! تشریف بیاورید داخل شهر( منظورم بود) فرمودند: «من در این شهر غریبم!» گفتم : آقا! قربانتان بشوم٬ اگر کاری دارید من برای شما انجام دهم. فرمودند: « ما کارگران (شیعیان) زیادی داریم، ولی آن‌ها حق ما را می‌خورند و اکثرأ یک قدم برای ما برنمی‌دارند و به یاد ما نیستند.» در این لحظه به خود آمدم، خود را در خانه دیدم و در فراق آن و غریبم بسیار اشک ریختم. https://eitaa.com/Bayynat