💢#بیدارباش | اینفوگرافیک
💠 #مکتب_شهید_سلیمانی
🔻ویژگی های شخصیتی
🔹دستاورد بزرگ زندگی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
🔺#برکات_شهادت
#سیدالشهداء_مقاومت
#هفته_مکتب_انقلاب_اسلامی99
#روشنگری
#ثامن
✍#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
هدایت شده از خبرگزاری فارس
آیتالله محمد یزدی دار فانی را وداع گفت
او عضو خبرگان رهبری بود و چندی پیش بهعلت بیماری از عضویت شورای نگهبان استعغا کرد. ریاست مجلس خبرگان، ریاست قوه قضاییه، ریاست جامعه مدرسین قم، عضو شورای نگهبان و نمایندگی مجلس را در کارنامه داشت.
@Farsna
🔷سوابق #بایدن در خدمت به ایرانیان!
🔵 «حسن عابدینی»، کارشناس صداوسیما و تحلیلگر مسائل #سیاسی در #توییتی نوشت:
#ترور
شهیدان مسعود علی محمدی دی ۸۸، مجید شهریاری آذر ۸۹،
داریوش رضایینژاد مرداد ۹۰،
مصطفی احمدی روشن دی ۹۰،
خرابکاری صنعتی و ارسال استاکس نت در تأسیسات #هستهای تیر ۸۹،
اجرایی کردن قانون تحریمهای جامع CISSADA در آبان ۹۰
و #برجام در ۹۴، از کارنامه پدرخوانده #دموکرات بایدن [اوباما] در قبال ایران است».
🔴 بایدن در طول 8 سال ریاست #جمهوری اوباما، معاون اول وی بود و طی این مدت، بسیاری از #تحریمها و فشارها بر ایران، با مشورت و پیشنهاد او انجام گرفته است.
✍#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
🔸فرمانده سپاه: منتظر واکنش قاطع باشید.
🔹 فرمانده کل #سپاه در حاشیه مراسم گرامیداشت دانشمند شهید، محسن #فخری زاده گفت:
«به ملت عزیز ایران اطمینان میدهیم که واکنش قاطعی نسبت به ترور #دانشمند #هستهای خود خواهیم داشت.
💢دشمنان باید منتظر واکنشهای جمهوری #اسلامی #ایران باشند، با کیفیت و وضعیتی که خودمان تعیین میکنیم».
✍#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زم
مذاکرات آنلاین زم با ربع پهلوی و گروه های ضد انقلاب
بخش یک
✅کانال بصیرت
را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @basirat_fa
🇮🇷www.basirat.ir
هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ترانزیت جاسوس
بخش دوم
✅کانال بصیرت
را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @basirat_fa
🇮🇷www.basirat.ir
هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زم
زم چرا و چگونه با سرویس اطلاعاتی فرانسه همراه می شود؟
بخش چهارم
✅کانال بصیرت
را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @basirat_fa
🇮🇷www.basirat.ir
هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زم
زم: من لیدر اغتشاشات دی ماه 96 بودم
بخش سوم
✅کانال بصیرت
را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @basirat_fa
🇮🇷www.basirat.ir
هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زم
ماجرای حمله موشکی زم به نقاط حساس و امنیتی کشور
بخش شش
✅کانال بصیرت
را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷 @basirat_fa
🇮🇷www.basirat.ir
#داستانک
🔶ماجرای #کتلت و #پدرومادرم !!!
ته پیازو رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه ، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند.
پدرم بود.
بازم نون تازه آورده بود.
نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم.
بابام می گفت:
نون خوب خیلی مهمه !
من که بازنشسته ام، کاری ندارم ، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم.
در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد!
هیچ وقت!!!
دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله.
پدرم را خیلی دوست داشت.
کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند ، این البته زیاد شامل مادرم نمی شود .
صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می کرد بالا.
برای یک لحظه خشکم زد.
ما خانواده ی سرد و نچسبی هستیم.
همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم ،
قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم.
اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن،
در می زدند ومیامدند تو،
روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند؛
قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند.
برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد.
آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند.
من اصلا خوشحال نشدم!!! خونه نا مرتب بود،
خسته بودم.
تازه از سر کار برگشته بودم،
توی یخچال میوه نداشتیم...
چیزهایی که الان وقتی فکرش را می کنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید!
شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید.
پرسیدم:
برای چی این قدر اصرار کردی؟
گفت:
خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم.
گفتم:
ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم.
گفت:
حالا مگه چی شده؟
گفتم:
چیزی نیست ؟؟؟ !!!
در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت:
دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم.
میخوای نونها رو برات ببرم؟
تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم !
پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند.
وقتی شام آماده شد،
پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت.
مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد.
خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت.
پدر و مادرم هردو فوت کردند!!!
چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت:
نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟
نکنه برای همین شام نخورد؟
از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند.
راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟
آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می دارم.
یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند.
واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟!
حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد:
"من آدم زمختی هستم"
زمختی یعنی:
ندانستن قدر لحظه ها،
یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها،
یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها.
حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟
آخ. لعنتی، چقدر دلم تنگ شده براشون؛
فقط… فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه...
میوه داشتیم یا نه...
همه چیز کافی بود:
من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک .
پدرم راست می گفت که:
نون خوب خیلی مهمه.
من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم،
اما کسی زنگ این در را نخواهد زد،
کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد.
اما دیگه چه اهمیتی دارد؟
چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی...!
#زمخت_نباشیم
🌹مواظب مهربانی های دیگران به ویژه پدر ومادرها باشیم
✍#حسن_شجاع
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
#بیدارباش
🎥 #آذربایجان #سنگر_دلیران #بیدارباش http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
🔴 اردوغان #تحقیر شد اما #عبرت نگرفت‼️
🔻 #بیدارباش | اردوغان با رویای نو عثمانی، می خواست در سوریه و عراق مرتکب سیاست غلطی بشود اما نتوانست. او در توهم احیای امپراتوری عثمانی بود که ناگهان دید کودتا گران فرش زیر پایش را کشیده اند. و اگر حمایت ایران نبود، ابقای او و دولتش بسیار دشوار می شد.
🔹او اما به جای قدرشناسی از حمایت ایران، دوباره توهم زده و این بار در باکو، شعری را که در ایران، در باره جدایی جمهوری آذربایجان از ایران بزرگ خوانده می شود، بر عکس خوانده است!
🔹 اردوغان با وجود لفاظی علیه صهیونیست ها، در ماجرای فتنه انگیزی در سوریه و عراق، در خدمت نقشه "صهیونیسم مسیحی" عمل کرد؛ اما از همان ها، در ماجرای کودتای پنج سال قبل خنجر خورد.
🔹با این وجود، گویا او هنوز عبرت نگرفته، که در فتنه انگیزی صهیونیسم مسیحی در منطقه قفقاز، باز هم پذیرفته نقش پادویی را ایفا می کند. او بلا تردید، نتیجه این بلاهت و خوش رقصی را خواهد دید؛ همچنان که صدام و محمد مُرسی، هر کدام به نوعی، نتیجه خوش رقصی های شان را دیدند و چشیدند.
🔹مرُسی هم که از نظر اخوانی بودن به اردوغان نزدیک بود، توهم زد و ضمن مقابله جویی با جبهه مقاومت (به رهبری ایران)، به دشمنان ملت های مسلمان اعتماد کرد؛ تا آن که در اثر کودتا به زیر کشیده شد و در غربت زندان، در تنهایی مُرد. بدون هیچ سر و صدایی در دنیا.
🔹اردوغان یک بار از خطر جست و اگر اندکی درایت و عبرت اندوزی داشت، پا در همان باتلاقی نمی گذاشت. او یک بار تا حد غرق شدن پیش رفت و با حمایت ایران، نجات یافت. اما گویا کم حافظگی و سفاهت، در کمین وی نشسته و این می تواند یک سیاستمدار را نابود کند.
✍#محمد_ایمانی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
【 #آذربایجان جزء لاینفک #ایران】
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶#داستان دوتار خراسانی
درباره منشاء پيدايش #اللهمزار محقق ارجمند و پژوهشگر توانمند استاد كليم الله توحدي و استاد محمد يگانه در روايتي مشترك معتقدند:
در سالهاي هجوم اقوام بيگانه مانند ازبكها به اين ديار (خراسان) مردم يك آبادي كه اساس زندگي شان بر دامپروری بوده است به منطقه ای گرمسیر مي روند.
سفري چند ماهه تا آمدن دوباره ي بهار و بازگشت به آبادي. مردم براي محافظت از آبادي جوانان را در روستا باقي مي گذارند و خودراهي منطقه ی گرمسیر مي شوند.
پس از مدتي هجوم دشمنان آغاز مي شود. پايمردي نستوه جوانان روستا در برابر دشمن انبوه عاقبت باعث شهادت فداكاران مي شود.
با سپري شدن فصل سرما مردم به روستا باز مي گردند. در سر شوق شيرين زندگي دارند و در دل اميد و آرزوهاي بسيار.
وقتي به نزديك آبادي مي رسند با خانه هاي غارت شده و ويران روبه رو مي شوند و از آن همه جوان تنها مزارهايي به يادگار مانده است. مزار...مزار...
✍#محسن_محمدی
محقق آهنگ های دوتار
#خراسان_کرمانج
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
✍سپهبد_شهید_سلیمانی
🌹🌹⚘🌷🌹🌹
«خداوندا در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند؛
اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت توست. وقتی آنها را به سمتت بلند کردم؛ وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم؛ وقتی سلاح را برای دفاع از دینت بهدست گرفتم اینها ثروت دستان من است که امیدوارم قبول کرده باشی.»
🌿🌿🌱🌱🌿🌿🌱🌱🌿🌿🌱🌱
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃
#رهایی_از_شب
#قسمت_ششم
در راه گوشیم زنگ خورد. با بی حوصلگی جواب دادم: بله؟!
صدای ناآشنا و مودبی از اونور خط جواب داد: سلام عزیزم.خوبید؟!
من کامرانم. دوست مسعود. خوشحال میشم بهم افتخار هم صحبتی بدید.
با اینکه صداش خیلی محترم بود ولی دیگه تو این مدت دستم اومده بود که کی واقعا محترمه.
اعتراف میکنم که در این مدت و پرسه زدن میون اینهمه مرد وپسر مختلف حتی یک فرد محترم ندیدم. همشون بظاهر ادای آدم حسابی ها رو در میارن ولی تا میفهمن که طرفشون همه چیشو ریخته تو دایره و دیگه چیزی برای ارایه دادن نداره مثل یک آشغال باهاش رفتار میکنند.
صدای دورگه و بظاهر محترمش دوباره تو گوشم پیچید: عسل خانوم؟ دارید صدامو؟
با بی میلی جواب دادم: بله خوبی شما؟ مسعود بهم گفته بود شما دنبال یک دختر خاص هستید و شماره منو بهتون داده ولی نگفت که خاص از منظر شما یعنی چی؟
یک خنده ی لوس و از دید خودشون دخترکش تحویلم داد و گفت:
-اجازه بده اونو تو قرارمون بهت بگم! فقط همینو بگم که من احساسم میگه این صدای زیبا واقعا متعلق به یک دختر خاصه! واگر من دختر خاص و رویایی خودمو پیدا کنم خاص ترین سورپرایزها رو براش دارم.
تو این ده سال خوب یاد گرفتم چطوری برای این جوجه پولدارها نازو عشوه بیام و چطوری بی تابشون کنم.
با یکی از همون فوت وفن ها جواب دادم: عععععععههههههه؟!!!!
پس خوش بحال خودم!!!
چون مطمئن باش خاص تر از من پیدا نخواهی کرد.
فقط یک مشکل کوچیک وجود داره.
اون اینه که منم دنبال یک آدم خاصم.
حتما مسعود بهت گفته که من چقدر...
وسط حرفم پرید و گفت:
-بله بله میدونم و بخاطر همین هم مشتاق دیدارتم.
مسعود گفته که هیچ مردی نتونسته دل شما رو در این سالها تور کنه و شما به هرکسی نگاه خریدارانه نمیکنی!
یک نفس عمیق کشید و با اعتماد به نفس گفت: من تو رو به یک مبارزه دعوت میکنم!
بهت قول میدم من خاص ترین مردی هستم که در طول زندگیت دیدی!!!
پوزخندی زدم و به تمسخر گفتم: و با اعتماد به نفس ترینشون...
داشت میخندید .
از همون خنده ها که برای منی که دست اینها برام رو شده بود درهمی ارزش نداشت که به سردی گفتم: عزیزم من فعلا جایی هستم بعد باهم صحبت میکنیم.
گوشی رو قطع کردم و با کلی احساسات دوگانه با خودم کلنجار میرفتم که چشمم خورد به اون مردی که ساعتها بخاطرش رو نیمکت نشسته بودم!!!
ادامه دارد ...
✍#ف_مقیمی
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃♥️🍃
#رهایی_از_شب
#قسمت_هفتم
او به آرامی می آمد و درست در ده قدمی من قرار داشت...
در تمام عمرم هیچ وقت همچین حسی رو نداشتم.
قلبم تو سینه ام سنگینی میکرد!
ضربان قلبم اینقدر به شمارش افتاده بود که نمیدونستم باید چه کار کنم.
خدای من چه اتفاقی برام افتاده بود. نمیدونستم خدا خدا کنم اوهم منو ببینه یا دعا کنم چشمش به حجاب زشت و آرایش غلیظم نیفته..!!
اوحالا با من چند قدم فاصله داشت...
عطر گل محمدی میداد...
عطر پدرم...
عطر صف اول مسجد!
گیج ومنگ بودم.
کنترل حرکاتم دست خودم نبود.
چشم دوخته بودم به صورت روحانی و زیباش.
هرچه نزدیک تر میشد به این نتیجه میرسیدم که دیدن من اون هم در این لباس وحجاب اصلن چیزی نبود که میخواستم.
اما دیگر دیر شده بود.
نگاه محجوب اوبه صورت آرایش کرده و موهای پریشونم افتاد.
ولی به ثانیه نکشید نگاهش رو به زیر انداخت .
دستش رو روی عباش کشید و از کنارم رد شد.
من اما همونجا ایستادم.
اگر معابر خالی از عابر بود حتما همونجا مینشستم و در سکوت مرگبارم فرو میرفتم و تا قیامت اون لحظه ی تلاقی نگاه و عطر گل محمدی رو مرور میکردم. شاید هم زار زار به حال خودم میگریستم.
ولی دیگه من اون آدم سابق نبودم که این نگاه ها متحولم کنه.
من تا گردن تو کثافت بودم.!!!!!!!!
شاید اگر آقام زنده بود من الان چادر به سر از کنار او رد میشدم و بدون شرم از نگاه ملامت بارش با افتخار از مقابلش میگذشتم.
سرمو به عقب برگردوندم و رفتن او راتماشا کردم.
او که میرفت انگار کودکیهامو با خودش میبرد... پاکیهامو... آقامو...
بغض سنگینی راه گلومو بست و قبل از شکستنش مسیر خونه رو پیمودم .
روز بعد با کامران قرار داشتم.
طبق درخواست خودش از محل قرار اطلاعی نداشتم فقط بنا به شرط من قرار شد که ملاقاتمون در جای آزاد باشه.
اوخیلی اصرار داشت که خودش دنبالم بیاد ولی از اونجایی که دلم نمیخواست
آدرس خونم رو داشته باشه خودم یکی از ایستگاههای مترو رو مشخص کردم و اوطبق قرار و سر ساعت با ماشین شاستی بلند جلوی پام توقف کرد.
ادامه دارد ...
✍#ف_مقیمی
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽#بیدارباش | #دروغگوها را در چند دقیقه بشناسید
✅#تاکتیک_رسانه ای که سالهای اخیر در دستور کار #اتاق_فکر رسانه ها و شخصیت های غربی قرار گرفته است.
#شایعه درباره سلامتی #رهبرمعظم_انقلاب
#قطب_نما۱۶۲
#ثامن
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
#شعور_انسانیت
#داستانک
شب سردی بود...
زن بيرون ميوهفروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مىخريدند .
شاگرد ميوهفروش ، تُند تُند پاكتهاى ميوه را داخل ماشين مشترىها مىگذاشت و انعام مىگرفت .
زن با خودش فكر مىكرد چه مىشد او هم مىتوانست ميوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزديكتر...
چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوههاى خراب و گنديده داخلش بود .
با خودش گفت : «چه خوبه سالمترهاشو ببرم خونه . »
مىتوانست قسمتهاى خراب ميوهها را جدا كند و بقيه را به بچههايش بدهد... هم اسراف نمىشد و هم بچههايش شاد مىشدند .
برق خوشحالى در چشمانش دويد...
ديگر سردش نبود!
زن رفت جلو ، نشست پاى جعبه ميوه .
تا دستش را برد داخل جعبه ،
شاگرد ميوهفروش گفت : « دست نزن ننه ! بلند شو و برو دنبال كارت ! »
زن زود بلند شد ، خجالت كشيد .
چند تا از مشترىها نگاهش كردند . صورتش را قرص گرفت...
دوباره سردش شد...
راهش را كشيد و رفت.
چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان ، مادرجان ! »
زن ايستاد ، برگشت و به آن زن نگاه كرد . زن لبخندى زد و به او گفت :
« اينارو براى شما گرفتم . »
سه تا پلاستيك دستش بود ، پُر از ميوه ؛ موز ، پرتقال و انار .
زن گفت : دستت درد نكنه ، اما من مستحق نيستم .
زن گفت :
« اما من مستحقم مادر . من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به همنوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسانها و احترام گذاشتن به همه آنها بىهيچ توقعى . اگه اينارو نگيرى ، دلمو شكستى . جون بچههات بگير . »
پیرزن منتظر جواب زن نماند ، ميوهها را داد دست زن و سريع دور شد...
زن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مىكرد .
قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود ، غلتيد روى صورتش .
دوباره گرمش شده بود...
با صدايى لرزان گفت : « پيرشى !... خير ببينى...»
هيچ #ورزشى براى #قلب ، بهتر از خم شدن و گرفتن #دست_افتادگان نیست
پیشاپیش #یلدای مهربانی که مصادف با میلاد #حضرت_زینب (سلام الله علیها) که نماد خانواده دوستی و عشق ورزیدن
به هم نوع است را شادباش میگوییم .
✍#رضا_نوروزی
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
#پارادوکس_تحریمی_روحانی
🔹رئیسجمهور در حالی مدعی است که لغو تحریمها را حتی یک ساعت هم عقب نمیاندازد که بودجه ۱۴۰۰ را به گونهای تنظیم کرده که کشور را در دوگانه تسلیم یا ابرتورم قرار میدهد و عملا این پیام را به آمریکا منتقل میکند که عجلهای برای بازگشت به برجام و لغو تحریمها نداشته باشد.
🔹با توجه به تنظیم لایحه بودجه بر مبنای صادرات روزانه ۲.۳ میلیون بشکهای نفت و همچنین برنامه دولت برای جبران عدم تحقق منابع نفتی با انتشار گسترده اوراق بخصوص اوراق پیشفروش نفت، دولت عملا کشور را در دوگانه تسلیم یا ابرتورم قرار داده و این مهمترین پیام لایحه بودجه است.
📸#مهدی_مریزاد
fna.ir/f1cemr
@Farseconomy
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
🔴 #بیدارباش | #دلواپسان_زم‼️
فرار از پاسخگویی با حمله به رئیسی!
🔻 #بیدارباش | سیدمحمد خاتمی در اظهاراتی بدون اشاره به مشکلات معیشتی مردم و نقش دولت مورد حمایت وی در این مساله، به دو قوه مقننه و قضائیه حمله کرده است!
🔹خاتمی در جمع فعالان سیاسی اصلاح طلب گفته است: «مسئولیت خطیری داریم تا نگذاریم بدخواهان کشور به اهداف خود برسند؛ بخصوص مسئولین امر در قوای سهگانه، علیالخصوص قوای قضائیه و مقننه باید با درایت بیشتری در این امر کوشا باشند و از تصویب قوانین یا صدور و اجرای احکام قضایی که میتواند افق پیش رو را تیره و رنجی بر رنجهای ملت بیافزاید بپرهیزند»
🖌 به نظر می رسد که این ادعای #خاتمی ناظر به اعدام #جاسوس، لیدر اغتشاشات و به نوعی قاتل ده ها نفر یعنی روح الله زم است که اجرای این حکم مهم به مذاق اروپاییها خوش نیامد و در داخل هم افرادی نظیر #تاجزاده و #فاصل_میبدی به آن اعتراض کردند.
✍#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
🌠🍁
🍁
💠ناهمخوانی آمارهای اقتصادی
🔻اندازهگیری و محاسبه شاخصهای مختلف مانند تورم، حجم تجارت، رشد اقتصادی، حجم نیروی کار فعال و برآوردهای کوتاه و بلندمدت از شاخصهای اقتصادی از کاربردهای آمار در علوم اقتصادی است. آمار از طریق تجزیهوتحلیل دادهها کمک شایانی به تصمیمگیریهای بهتر اقتصادی میکند. از آنجا که در ایران دو نهاد بانک مرکزی یا مرکز آمار متولی انتشار نرخ رشد اقتصادی میباشند، همین موضوع باعث شده است تا نرخهای رشد اقتصادی اعلامی توسط این دو نهاد با یکدیگر تفاوتهای چشمگیری داشته باشد.
🔹نکات تحلیلی:
🔸 1- آمارها شالوده برنامهریزی و سیاستگذاری و تصمیمگیری محسوب میشوند و هر اندازه دقیقتر باشند درنتیجه، نتیجه نهایی سیاستگذاری بهتر خواهد بود؛ اما تفاوتهای آماری سیاستگذاران و برنامهریزان را با سردرگمی مواجه خواهد کرد و میتواند به سیاستگذاریهای غلط منجر شود.
🔹2- نرخ رشد اقتصادی یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی محسوب میشود، بهطوریکه اقتصاددانان سرعت پیشرفت یک کشور را با آن مورد سنجش قرار میدهند. این نرخ، از میزان تغییرات ارزش محصولات و خدمات تولید شده در یک دوره زمانی نسبت به دوره زمانی مشابه سال قبل از آن به دست میآید.
🔸3- در دنیا عمدتاً سازمانهای ملی آمار، مرجع رسمی اعلام آمار نرخ رشد اقتصادی هستند و بر اساس ماده سه قانون مرکز آمار ایران، تولید آمار رشد اقتصادی و تورم جزو وظایف مرکز آمار است؛ ازاینرو عمدتاً آمارهای اعلام شده از سوی مرکز آمار مبنای محاسبات نهادهای بینالمللی است.
🔺نکته راهبردی: نقش روزافزون آمار و اطلاعات بهعنوان پیشنیاز کليۀ تصميمگيريها، سیاستگذاریها و برنامهريزيها، امروزه بر هيچ کسي پوشيده نيست. امروزه اين نقش بهقدری بديهي است که سياستگذاريها و برنامهريزيهاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي کشورها بدون در اختيار داشتن آمار کافي، صحيح، دقيق و بههنگام، ممکن نيست. حال در چنین وضعیتی آمارهاي منتشر شده توسط نهادهاي متولي آمار اگر با هم تناقض و یا فاصله معناداری داشته باشند، ضمن ایجاد بیاعتمادی باعث میشود، شهروندان، سياستمداران، مديران، فعالان اقتصادي، سرمایهگذاران، دولت، سازمانهاي اجتماعي و ... به نحوی فضا را ترسيم و تصوير کنند که با واقعيتهای جامعه همخوانی نداشته باشد. این نحوه انتشار آمار بهنوعی موجب سردرگمی تحليلگران، تصميمگيران و سیاستگذاران شده است و براي رفع این موضوع به نظر میرسد هرچه زودتر بایستي اصلاح نظام آماري كشور در دستور كار دولت و مجلس قرار گيرد.
✍️#دکتر_علی_قاسمی
#ثامن
#روشنگری
#اقتصاد
#تورم
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
📰#بیدارباش | سوزن "آفتاب یزد" به خودش
#حرف_حساب
💠 جناب روحانی از کجا شروع کنیم؟‼️
🔻 واکنش جالب روزنامه #اصلاح_طلب آفتاب یزد که از حامیان دولت تدبیر است ، به درخواست #روحانی برای انتقاد از دستگاه قضا و نیروهای مسلح:
🔹 «آفتابیزد» در واکنش به اظهارات روحانی در نشست خبری اخیرش نوشت: اصلا گیریم حرف شما درست؛ اما از کجای #قوه_قضائیه انتقاد کنیم؟
✔از برخورد با دانه درشتهای فساد اقتصادی؟
✔از بیرون کشاندن پروندههای ۲۰-۱۰ ساله؟
✔از زندان زدایی؟
✔از باز پسگیری اموال عمومی و بیت المال؟
✔از امیدبخشی به جامعه؟
✔از محاکمه طبریها و نعمتزادهها؟
✔از برخورد با قضات و وکلای فاسد؟
✔از هفت تپه و دشت مغان؟
🔺بیایید از #نیروهای_مسلح نیز انتقاد کنیم، از کجا شروع کنیم؟!
🇮🇷امنیت مرزها !
🇮🇷امنیت شهرها !
🇮🇷در کنار مردم ایستادن؟
🇮🇷در سیل و زلزله در خاکریز نخست بودن؟
🇮🇷از کمک به دولت در بزنگاههای سخت؟
راستی دولت تدبیر روحانی چرا در کنار مردم احساس نمی شود؟؟؟
#ثامن
#روشنگری
#عبور_اصلاح_طلبان_از_روحانی
#رحم_اجاره_ای
#انتخابات_۱۴۰۰
#دولت_جوان_انقلابی
✍#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h
🔰 سخننگاشت | قاتل و آمر قتل شهید سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند
🔻 اگرچه کفش پای سلیمانی هم بر سر قاتل او شرف دارد
💻 ۹۹/۹/۲۶ | @Khamenei_ir
#بیدارباش
http://eitaa.com/Bidarb_a_s_h