eitaa logo
انجمن علمی فلسفه علوم اجتماعی
435 دنبال‌کننده
23 عکس
0 ویدیو
1 فایل
❖ انجمن فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم (ع) مجموعه ای‌ است که سعی دارد در عرصه ترویج تاملات فلسفی در عرصه علوم اجتماعی قدم بردارد. ❃ دبیر انجمن/سعید کریم داداشی @saeed_karimdadashi
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 دورکیم و پوزیتیویستم 🔹 دورکیم عمیقا احساس می‌کرد دانش پوزیتیویستی آن‌چنان که باید در قلمرو تجربی جایگیر نشده است و عملا به همان چیزی بدل شده که قصد دارد جایگزینش شود؛ یعنی نوعی ارتدکسی جدید و نوعی مذهب جدید. 🔹 شاید اینکه او در آغاز به‌جای استفاده از اصطلاح ابداعی اگوست کنت، یعنی جامعه‌شناسی، از تعبیر علم اجتماعی استفاده می‌کرد نشان از تقابل موضع او با کنت دارد (ص۳۶). 📚 برشی از کتاب فلسفه علوم اجتماعی؛ به‌سوی پراگماتیسم اثر پاتریک برت ترجمه محمد هدایتی • • انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📚 حدیث پیمانه؛ پژوهشی در انقلاب اسلامی 🖋 حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا 💢 پدیده انقلاب علاوه بر اینکه یک امر حائز اهمیت در علوم اجتماعی و جوامع انسانی است، در جامعه ایرانی به عنوان یک پدیده عینی و یک تجربه تاریخی، ما را ملزم خواهد کرد که علاوه بر مطالعه و شناخت این پدیده به عنوان یک امر کلی در ساحت دانش، نیازمند مطالعه و بررسی خصیصه‌های انقلاب اسلامی به مثابه یک امر متشخص و دارای ویژگی‌های منحصر به فرد نیز باشیم. این اثر در ضمن توجه به مبانی و تراث اسلامی، کوشیده است علاوه بر ارائه نظریه‌ای در جامعه شناسی انقلاب، عوامل و نیروهای اجتماعی موثر در انقلاب اسلامی ایران را معرفی کرده و به تبیین لایه‌های عمیق‌تری از آنچه انقلاب اسلامی و جامعه ایرانی را در این برحه از تاریخ پیش برده است بپردازد. • • • انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
حديث_پيمانه،_پژوهشی_در_انقلاب_اسلامی.pdf
6.43M
📚 حدیث پیمانه؛ پژوهشی در انقلاب اسلامی 🖋 حجت‌الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا • • ▫️انجمن فلسفه علوم اجتماعی 📲 https://eitaa.com/Bou_PHSS
انجمن علمی فلسفه علوم اجتماعی
📚 حدیث پیمانه؛ پژوهشی در انقلاب اسلامی 🖋 حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا 💢 پدیده انقلاب عل
♻️ «حدیث پیمانه» روایتی است از متعالی‌ترین تجربه تاریخی قرون اخیر این سرزمین در رهایی و برون رفت از عصر عسرت و غربت انسان ایرانی اسلامی، جایی که «آرمان» نیرو‌های اجتماعی جامعه رنجور ایرانی را در مسیر رهایی از استبداد و استعمار به حرکت در آورده، شالوده کهنه و فرسوده را بر هم زده و نظم و نظامی مطابق خواست مردم ایجاد می کند. ♻️ نویسنده این اثر کوشیده است نیروهای اجتماعی که هر یک نقشی موثر در مسیر جامعه ایرانی داشته را معرفی کرده و خواننده را با زاویه‌ای جدید از واقعیت‌های اجتماعی تاریخ معاصر ایران آشنا کند. سه نیروی اصلی حاضر در انقلاب اسلامی عبارتند از: ۱- نیروی مذهبی. ۲- نیروی استبداد. ۳-نیروی منورالفکری و روشن فکری. ♻️ این سه نیرو در پنچ فصل مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد: 🔻 فصل اول: مذهب و عصبیت. 🔻 فصل دوم: غرب و غرب زدگی. 🔻 فصل سوم: منورالفکری و استبداد استعماری. 🔻 فصل چهارم: روشنفکری و جابجایی قدرت. 🔻 فصل پنجم: سنت و تجدد طلبی دینی ♻️ می توان ادعا کرد اثر حاضر از این جهت که مخاطب را با تاریخچه، مبانی و اصول جریان های اصلی دخیل در تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی آشنا می‌کند، نوعی از خودشناسی تاریخی و اجتماعی را برای خواننده به ارمغان می آورد و از این جهت در تحلیل و فهم مسائل روز جامعه نیز می تواند اثر بسزایی داشته باشد. 📲 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای در برابر سنت آنگلوساکسون 📚 برشی از کتاب فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای ایون شرت ترجمه هادی جلیلی • • انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
🔹عجیب است که در فلسفه علوم اجتماعی نمی‌توان حتی یک کتاب به زبان انگلیسی پیدا کرد که به سنت قاره‌ای اختصاص داشته باشد. حال، این وضعیت شگفت را مقایسه کنید با سیل رساله‌های گوناگون در فلسفه سیاسی و زیبایی‌شناسی و تاریخ آراء و کتاب‌های بی‌شمار درباره صاحب‌نظران و مکاتب فکری اروپایی. در ضمن، به این تضاد غریب توجه کنید که چقدر به فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای کم پرداخته شده و در عوض، چه شرح‌های بی‌شماری در سنت انگلیسی‌آمریکایی منتشر شده است. 🔹 در حقیقت، آثار و نوشته‌های انگلیسی‌آمریکایی جریان غالب فلسفه علوم اجتماعی را تشکیل می‌دهند؛ در نتیجه، این مکاتب انگلیسی و آمریکایی هستند که دستورکار بخش عمده فلسفه علوم اجتماعی را بر اساس رویکرد خاص خودشان تعیین می‌کنند؛ آن‌ها این کار را با تکیه بر اندیشمندان مرجع و مجموعه‌ای از پرسش‌ها و بحث‌هایی انجام می‌دهند که با سنت قاره‌ای تفاوت دارند. بدین ترتیب، فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای گاه به‌کلی حذف و گاه تنها بخش‌هایی از آن موردتوجه قرار گرفته است. 🔹فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای هر کجا که با دستور کار سنت انگلیسی‌آمریکایی سازگاری نداشته، حذف شده است و تنها در مواردی موردتوجه قرار گرفته که با سرفصل‌های «جریان غالب» تطابق داشته است. این بدان معناست که اگر اساساً چیزی به نام فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای وجود داشته است، صرفاً جریانی متأثر از پروژه به‌ظاهر کلان‌تر فلسفه علوم اجتماعی انگلیسی‌آمریکایی محسوب می‌شود. 🔹البته فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای چیزی بیش از جزء کوچکی از مجموعه آثار وسیع‌تر انگلیسی‌آمریکایی است و برای خودش حوزه فکری مستقل و متمایزی به شمار می‌آید. مکاتب قاره‌ای متفکران مرجع خودشان، پرسش‌های خاص خودشان و دستور کار ویژه‌شان و تاریخ غنی و درازمدت خود را دارند که به یونان باستان و روم و ابتدای مسیحیت باز می‌گردد. در واقع، همین گذشته باستانی یا به‌تعبیری اومانیسم مشخصه سنت قاره‌ای است. 🔹پیوند با اومانیسم، مکاتب فکری قاره‌ای را از فلسفه علوم اجتماعی انگلیسی‌آمریکایی متمایز می‌کند. همین حفظ رابطه زنده با گذشته اومانیستی نکتۀ غیرقابل‌هضمی برای فلسفه علوم اجتماعی انگلیسی‌آمریکایی است؛ چون این سنت بسیاری از دغدغه‌های اومانیستی را فدای مسائل علمی کرده است. اگر اساساً بتوان در سنت فکری انگلیسی‌آمریکایی شاهد طغیانی فلسفی علیه علم بود، این طغیان از منظر «مابعد علمی» رخ می‌دهد که باز هم اومانیسم اولیه در آن به‌طور کامل مغفول می‌ماند. به‌نظرم من بهترین راه فهم فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای این است که آن را برخاسته از اومانیسم بدانیم. 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 جامعه و سنت 📚 برشی از کتاب جامعه و تاریخ اثر آیت الله شهید مرتضی مطهری/ ص ۲۷ • • انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
🔹 جامعه اگر وجود حقیقی داشته باشد قهراً قوانین و سنن مخصوص به خود دارد. اگر درباره ماهیت جامعه که هم اکنون بحث کردیم نظریه اول را بپذیریم و منکر وجود عینی جامعه شویم، قهراً جامعه را فاقد سنت و قانون دانسته ایم؛ و اگر نظریه دوم را بپذیریم و ترکیب جامعه را از نوع ترکیب صناعی و ماشینی بدانیم، جامعه قانون و سنت دارد ولی همه قوانین و سننش در رابطه علّی و معلولی مکانیکی اجزاء و تأثیر مکانیکی بخشهای جامعه در یکدیگر خلاصه میشود بدون اینکه در جامعه نشانهای از نوعی حیات و زندگی و آثار مخصوص دیده شود؛ و اگر نظریه سوم را بپذیریم، اولًا جامعه به حکم اینکه خود از نوعی حیات مستقل از حیات فردی برخوردار است- هرچند این حیات جمعی وجود جدایی ندارد و در افرادْ پراکنده شده و حلول کرده است- قوانین و سننی مستقل از افراد و اجزاء خود دارد که باید شناخته شود، و ثانیاً اجزاء جامعه که همان افراد انساناند- برخلاف نظریه ماشینی- استقلال هویت خود را ولو به طور نسبی از دست داده، حالت ارگانیزه پیدا میکنند، ولی در عین حال استقلال نسبی افراد محفوظ است، زیرا حیات فردی و فطریات فردی و مکتسبات فرد از طبیعت بکلی در حیات جمعی حل نمیگردد؛ و در حقیقت مطابق این نظریه انسان با دو حیات و دو روح و دو «من» زندگی میکند: حیات و روح و «من» فطری انسانی که مولود حرکات جوهری طبیعت است، و دیگر حیات و روح و «من» جمعی که مولود زندگی اجتماعی است و در «من» فردی حلول کرده است، و علیهذا بر انسان، هم قوانین روانشناسی حاکم است و هم سنن جامعه شناسی؛ و مطابق نظریه چهارم تنها یک نوع سنت و قانون بر انسان بما هو انسان حاکم است و آن سنن اجتماعی است و بس. 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 جامعه و اسلام 📚 برشی از گفتگوی آیت الله شهید محمد حسین بهشتی درباره قانون اساسی • • انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
🔹 قانون اساسی بر مبنای نظر اسلام درباره اصالت آمیخته فرد و اجتماع است. یعنی از دیدگاه اسلام و نه فرد اصل است به معنای اینکه نظام و محیط اجتماعی هیچ نقشی ندارد و فرد بازیچه سرنوشتی است که محیط اجتماعی برایش تعیین می کند، بلکه هر انسانی خودش سرنوشت ساز است. همان "لاجبر و لا تفوض بل امر بین الامرین". در اینجا مشکل دیگری معنا پیدا می کند یعنی انسان نه محکوم جبر اجتماعی و جبر محیط اجتماعی است و نه در صدد حاکم بر محیط اجتماعی است، بلکه انسان تا حدودی (که این حدود هم هندسی نیست، حدودی است که نوسان دارد) می توان سرنوشت خود را بسازد. در بدترین نظامات اجتماعی و هم در بهترین آنها انسان سرنوشت ساز است. انسان هم خودساز است و هم محیط ساز اما تسلطش بر خودسازی و محیط سازی مطلق نیست و بالاخره به جایی می رسد که عوامل دیگر، تسلط او را محدود می کند. 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 مکتب نوکانتی و فلسفه علوم اجتماعی 🔹 مکتب نوکانتی جنبشی فلسفی در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ در آلمان بود که با بازگشت به ایده‌های ایمانوئل کانت، سعی در احیای فلسفه انتقادی او داشت. این مکتب به‌عنوان پاسخی به ایده‌آلیسم آلمانی و ماتریالیسم علمی شکل گرفت و تأکید زیادی بر نقش عقل و روش‌های علمی در فهم جهان داشت. این مکتب تاثیر ویژه ای در فلسفه علوم انسانی علی الخصوص فلسفه علوم اجتماعی داشته است، طوری که می توانید رگه های از این تفکر را در آرای ویلهلم دیلتای ، هاینریش ریکرت، ویلهلم ویندلباند و ماکس وبر جویا شوید. 🔹 ویژگی‌های اصلی مکتب نوکانتی: ۱) بازگشت به کانت: نوکانتی‌ها بر اهمیت فلسفه کانت تأکید داشتند، به‌ویژه بر مفاهیمی مانند "نقد عقل محض" و تمایز بین (phenomena) و (noumena). ۲) تاکید بر معرفت‌شناسی: این مکتب بیشتر بر مسائل معرفت‌شناسی متمرکز بود تا متافیزیک. نوکانتی‌ها معتقد بودند که فلسفه باید به بررسی شرایط امکان معرفت بپردازد. ۳) علم‌گرایی: نوکانتی‌ها به روش‌های علمی و عقلانی در فهم جهان اهمیت زیادی می‌دادند و سعی داشتند فلسفه را با پیشرفت‌های علمی هماهنگ کنند. ۴) اخلاق و ارزش‌ها: برخی شاخه‌های نوکانتی، مانند مکتب ماربورگ و مکتب بادن، بر اخلاق و ارزش‌ها تمرکز داشتند و سعی در تبیین نقش ارزش‌ها در زندگی انسان داشتند. • • انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📚 روش شناسی علوم اجتماعی 🖋 جناب ماکس وبر 💢 این کتاب ترجمه‌ی فارسی سه مقاله از مقاله‌های ماکس وبر در مورد روش‌شناسی است که در مجموع حاوی اندیشه‌هایی پرمایه و راهگـشا در زمینـه‌ی مسـایل و معضلات روش‌شنـاسی علوم اجتمـاعی هستند. وبـر در این جستـارها به مصـاف ایـن پرسش بنیادی کانتی می‌رود که «حصول معرفت علمی به پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی، چگونه امکانپذیر است؟» اکنون در ابتدای قرن 21، درست همانند زمان نگارش این مقاله‌ها ـ دو دهه قبل از جنگ جهانی اول و آغاز قرن بیستم ـ مباحث روش‌شناسی هنوز گستـرده‌ترین و مهـم‌ترین زمینـه‌ی مجادله و مواجهه‌ی فکری جریان‌های رقیب در عرصه‌ی علوم اجتماعی است. • • • انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم 🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS