" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_338 _بیا اینجا ! سمت دکه گل فروشی رفتیم که بوی خوش گل ها ، بینیم رو قل
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_339
_مادرم گفت پیکر برادر یلدا رو بعداز ۲۰ سال بالاخره پیدا کردن !
برادر یلدا شهید شده بود !
خانواده یلدا ایمان و اعتقادات محکمی داشتن و مذهبی بودن!!!
میدونی ..
عشق من و یلدا خیلی پایدار بود !
یلدا فهمیده بود که من از روستا و عمارت خوشم نمیاد !
بخاطر همین حرفی درمورد پیداشدن پیکر برادرش به من نزد !
ریشه افسردگیش همین بود !
دوری از خانواده و دلهره و گریه های زیادش بخاطر برادرش !!
مادرم بعداز شیش هفت ساعت خودشو به بیمارستان رسوند !
اون شب بدترین شب زندگیم بود !!
نمیدونستم غصه وضعیت کشورو بخورم ..
یا وضعیت یلدارو .. که بد و بدتر میشد !
رسیدن مادرم هماهنگ شد با مرخص شدن یلدا !!
شب بود و مردم توی خیابونا و تک تک کوچه ها غوغا کرده بودن !
دست به دامن خدا بودم تا بتونم یلدا و مادرم رو سالم برسونم خونه !
دستی به موهاش کشید و تکونی خورد ..
_دم در بیمارستان وایستادن ک به مادرم گفتم میرم ماشینو بیارم !
رفتم ..
امادیر برگشتم !
خیلی دیر!!!
صدای لرزونش عذابم میداد !
هرچقدر هم که یه مرد بد باشه .. بازهم دیدن گریه و شکسته شدنش ، یعنی مرگ خاموش!!
_تنها صحنه ای که یادمه ...
یلدائه و التماس هایی ک زمزمه میکرد ...!
یلدا چادری نبود !!
چون با عقیده خانوادش بشدت مخالف بود !!
اما اونقدری کافر نبود که شماها بخواید بکشینش !!
توجهی به ضمیر شماها نکردم و دستی به صورتم کشیدم ..
_مادرم بااینکه از یلدا خوشش نمیومد ..اما برای دفاع و دورکردن شما پسفطرتای عوضی کشته شد !
میدونی مادرمو کی کشت؟؟؟
جوابی ندادم که داد زد :
_آره ؟ میدونی ؟
+ن...نه !
_پدر و مادر تو ! پدر و مادر بی همه چیز تو !!!
تویه چنددیقه همه زندگیمو به آتیش کشیدن !
بچمو ازم گرفتن !
مادرمو ازم گرفتن !
تموم امید و زندگیم !!! یلدای منو ازم گرفتن !
میفهمی ؟؟؟
آرنجشو روی صورتش گرفت وهقی زد ...
اشکام روی صورتم جاری شده بودن ..
داستان غم انگیزی بود !
حداقل برای من !
منی که مرتکب جرم نکرده شده بودم و باید تاوان میدادم !
_بعداز چندماه حاج حسین فقط مرگ مادرمو به همه خبر داد !
به همه گفت یلدا طلاق گرفته و کلا از ایران رفته !
مادرم هم مریض بوده و کلی مزخرفات دیگه !
اما هرکاری کرد نتونست منو مثل قبل درستم کنه !
مگه میشد اون صحنه هارو من مرور نکنم.؟!
هرشب کابوس !
هرشب صدای جیغ و داد !
هرشب سرزنش !
هرشب قرص اعصاب و دارو !
اما من هنوزم که هنوزه ازش نگذشتم !
فراموش نکردم !
چون معتقدم بهم زدن زندگی و تلخ کردن کام یکی دیگه تاوان داره !
تاوان !
+لابد ک..کسی ک ..ب..باید ...ت...تاوان بده م..منم !؟
_صددرصد !