بسم الله الرحمن الرحیم
✅قسمت دوم
⬇️حوزهی اقتصاد
➖#سهلانگاری در قبال امور اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم.
➖تکیه بر مدل اقتصاد #سرمایهداری و نه اقتصاد اسلامی.
➖ مغفول واقع شدن #عدالت اجتماعی و اقتصادی
➖گسترش و تعمیق یافتن #شکافهای طبقاتی و فاصلهی فقیر و غنی
⬅️جهت گیری اقتصادی هر دو دولت سازندگی و اصلاحات یکسان بود؛ چرا که آنها سیاست #تعدیل اقتصادی( اقتصاد بازار آزاد که در آن دولت ها موظف به اجرای سیاست های پیشنهاد شده از سوی صندوق بین المللی پول هستند) را در پیش گرفتند. اقتصاد دولت اصلاحات همان اقتصاد دولت سازندگی بود. مدیران اقتصادی همان مدیران در قالب همان تئوری اقتصادی
⬅️از این رو، پیامدهای ناگوار سیاست تعدیل اقتصادی، گریبان اصلاحطلبان را نیز گرفت و طبقات متوسط و ضعیف جامعه را از آنان سرخورده و ناخرسند کرد و با غفلت و عدم توجه به امر پیشرفت اقتصادی، شاهد تورم، گرانی، بیکاری، رکود واحدهای تولیدی، کاهش صادرات و افزایش واردات در این دوران بودیم.
⬅️در کنار معضل بزرگ فرهنگی، گفتمان اصلاحات از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم نیز غفلت کرد و سبب شد تا پس از چند سال، گرههای کور اقتصادی پدید آید. ریشهی این امر، اولویتهای غیرضروری و فرعی گفتمان اصلاحات بود که تمام توان حاکمیت را به خود اختصاص میداد و اجازه نمیداد که از قابلیتها و امکانات در جهت برآوردن نیازهای حقیقی جامعه استفاده شود
امام خامنه ای: مردم حقیقتاً مشکلات اقتصادی دارند، سختی دارند، نارسایی دارند، گرفتاریهای زیادی دارند. خطر عمده این است که شما این را ندانید که امیدوارم بدانید!(4 دی 1378)
کدام نقض کرامت انسانی بالاتر از یک انسانی، رئیس یک عائلهای، پدر یک خانوادهای در جامعهای که در آن جامعه همه چیز هم هست، نتواند اولیات زندگی فرزندان خودش را تأمین بکند؟! کدام تحقیر از این بالاتر است؟! صبح تا شب کار کند، آخرش هم به من نامه بنویسد، به شما، به آن مسئول دیگر که من دو ماه است که در خانهام گوشت نبردهام!... مسئلهی معیشت قطعاً در اولویت اول است! معیشت که نبود، دین هم نیست، اخلاق هم نیست، حفظ عصمت و عفت هم نیست! معیشت که نبود، امید هم نیست. این اساس قضیه است. اینجاست مسائل اساسی جامعه( 29 خرداد 1379 )
⬇️حوزهی سیاست
➖اصالت یافتن سیاست نسبت به سایر حوزهها.
➖ تکیه بر مدل توسعهی سیاسی #لیبرالیستی و در نتیجه منحرف شدن انقلاب از مسیر اصلیاش
➖حاکمیت یافتن افراد #بروکرات و #تکنوکرات (تخصص) در مراکز دولتی که بیگانه یا احیاناً مخالف با ارزشها (تعهد) هستند.
➖شایع شدن #رفاهطلبی، #تجملگرایی، #ثروتاندوزی و اسراف و تبذیر میان برخی از مدیران و مسئولان حکومتی
➖وجود #شکاف و فاصله میان مردم و مسئولان در اثر تفاخر و تکبر برخی از مسئولان.
➖ دستاندازی و #خیانت برخی از مدیران دولتی به بیتالمال و بسط یافتن فساد اقتصادی.
➖ رواج باندبازی، #حزبگرایی، #تبارسالاری و قوموخویشگرایی در میان برخی از مسئولان.
➖ #ناتوانی رئیسجمهور در زمینهی تصمیمگیری مستقل و تأثیرپذیری شدید وی از برخی احزاب دولتساخته.
⬅️بر خلاف دولت سازندگی که قائل به اصالت #توسعهی_اقتصادی بود، اصلاحطلبان بر اولویت #توسعهی_سیاسی اصرار داشتند. آنها مطالبات و خواسته های عامه ی مردم را به چند اصطلاح سیاسی و روشنفکرانه تقلیل دادند و نیازهای ضروری و حقیقی مردم را به فراموش کردند. در واقع آنها دغدغه ها و علایق گروهی خودشان را فراگیر و عمومی نشان دادند. سرانجام بی توجهی افراطیون به دغدغه های اصلی مردم، آنها را به جریانی نخبه گرا تبدیل کرد که سعی داشتند مطالبات خود را به عنوان مطالبات توده عرضه کنند.
⬅️طرح مسئلهی #مذاکره با آمریکا و کاهش تنش میان دو کشور، چه در داخل و چه در خارج، در این دوره به صورت جدی مطرح شد که البته با توجه به اصرار آمریکا بر سیاستهای خصمانه علیه کشور ما و عزم رهبری نظام و مردم برای حفظ آرمانها و ارزشهای انقلاب، زمزمههای برخی جریانهای سیاسی داخلی در این زمینه، راه به جایی نبرد.
⬅️مسئلهی دیگر ، مسئلهی پروندهی هستهای کشور بود که تحت تأثیر نگرش تنشزدایی حاکم بر این دولت، به سمت تعامل و اعتمادسازی پیش رفت که هرچند اصل مسئلهی تعامل و اعتمادسازی در این زمان لازم بود، اما در عمل به دلیل #زیادهخواهی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و #انفعال بیش از حد از سوی برخی مسئولین اجرایی کشور ما، به نتیجهی مناسبی نرسید و موجب زیادهخواهی این کشورها شد.
ادامه دارد...
قریش حسین پور97/3/5