بسم الله الرحمن الرحیم
✅قسمت سوم
⬇️نقد و برسی تفکر فمینیسم
⬅️ظهور فمینیسم و رواج آن نشانة #بحران از تفکر معاصر غربی محصول رنسانس(دوره نوزایش ) است که در ستیز با واقعیات طبیعی و دادههای علمی (روان شناختی، زیست شناختی و ...) قرار دارد. فمینیسم تمامی شاخهها و جلوههایش، هدف و نتیجهای جز ایجاد اختلاف و ناسازگاری بین دو جنس و تشدید #بحران #عدم_تفاهم انسانها ندارد. فمینیستها با نادیده گرفتن نقشها و کارکردهای ویژه زنان و مردان سعی در ایجاد یک #همانند_سازی_مصنوعی و بعضاً انقیاد(حجت شرعی یا عقلی غیر مطابق با واقع ) مردان توسط زنان دارند.
⬅️فمینیسم چه میکند؟
در یک طرح تحقیقاتی که گروهی از محققان دربارۀ آثار و پیامدهای اجتماعی فمینیسم انجام دادند، نتایج تکاندهندهای به دست آمد. گزارههایی از قبیل #نابودی_معیارهای_اخلاقی، #نفوذ بیشاز اندازه در بین زنان، رواج #بیبندوباری و #همجنسبازی، #بیاحترامی به شخصیت و هویت زنان، نادیده گرفتن آموزههای مذهبی و دینی، تضعیف شدید خانه و خانواده و #فروپاشی اجتماعی، تنها قسمتی از این گزارش بود. اما سؤال اصلی اینجاست که چگونه با وجود این حجم از مخاطرات، باز هم به نظر میرسد گرایش نسبتاً عمومی نسبت به حمایت از این تفکر وجود دارد؟ جواب این سؤال شاید در سیاست حمایتی غرب با توسل به هژمونی #رسانهای_هالیوودی است. امروزه با ازدیاد رسانههای قابل استفاده، دسترسی به انواع و اقسام اطلاعات تقریباً در هر زمان و مکانی ممکن است. محتوای رسانهها بازتابی از فرهنگ است و نیازهای اجتماعی را پاسخ میدهد، اما گذشته از این، رسانه بهطرز قابل توجهی در فرهنگ نقش دارد.
⬅️فمینیسم درخط مقدم حمله به نهاد خانواده
مسئلۀ اصلی در نقد فمینیسم این است که نقش زنان در انتظامبخشی به نظام اجتماعی از طریق کارکردهایی حاصل میشود که برای این نقش تعریف شده و هرگونه جابهجایی در این اصول، خارج از قواعد فونکسیونالیستی نقش است. مگر میتوان نیازهای زنان را تغییر داد یا با تغییر در #آفرینش، آنان را دستکاری #ژنتیکی نمود و موجود جدیدی خلق کرد؟
بهواقع آنچه فمینیستهای موجسومی میخواهند، تغییر شکل سیاست، فرهنگ، اقتصاد، خانواده، نگهداری از کودک، عشق، خانهداری، سرگرمی، تحصیل و... به نفع نگرش #کالاگونه به موجودیت زن بوده است. مسئلهای که البته بهجز بُعد رسانهای و هژمونیک، ابداً در القای عمومی و قلبی آن، هیچ توفیقی نداشتند؛ چراکه خواستههای آنان، بهویژه با اولیهترین نیازهای زنانه، در تناقض آشکار است.
ادامه دارد...
قریش حسین پور 97/3/2
بسم الله الرحمن الرحیم
✅قسمت چهارم
⬇️نقد وبررسی تفکر فمینیسم
⬅️فمینیسم تفکیک جنسیتی
فمینیستها بهسختی میتوانند بپذیرند که برابری حقیقی فرصتها و آزادی انتخاب شغلی، مستلزم #اختلاط محیطی با مرد و #تابوزدایی از مسئلۀ #عفاف زن نیست. در بهترین حالت، چنین وضعی به جدایی کامل زنان از خانواده و فرزندانشان تا زمان بلوغ کودکان میانجامد و اساس تربیت را به نهادهای اجتماعی جدا از خانواده مانند مهدهای کودک، برونسپاری میکند. این موضوع بهطور کاملاً مشخصی با اهداف خود فمینیستهای افراطی نسل سوم و چهارم، در تعارض است؛ چراکه تربیت نسل جدید دختران عملاً از چرخۀ نظریات آنان خارج میشود و تفکر واهی آنان را در طول زمان تبدیل به فسیل میکند.
تصور چنین حالتی (اختلاط کامل محیطی زن و مرد بدون هرگونه تمایز) نهتنها باعث پررنگ شدن نقش زن در جامعه نخواهد شد و مقام او را ارتقا نخواهد داد، بلکه با #انسداد نقش محوری زن در کانون اصلی تشکیل جامعه یعنی خانواده، #فروپاشی ساختارهای اجتماعی را نیز بهدنبال خواهد داشت. چنین برداشتی از اختلاط زن و مرد نهتنها نشانی از ترقی اجتماعی و روشنفکری نیست، بلکه سبب تضعیف کارکردی نقش مرد نیز میشود.
این در حالی است که گروه مقابل این نظریه که در دل فمینیستهای رادیکال و تندرو قرار دارند، به نقطۀ مقابل این موضوع میاندیشند: ایجاد محیطهای کاملاً زنانه بدون هیچگونه تماس و ارتباط و اصطکاکی با محیط مردانه؛ به عبارت دیگر، ساختن جهانی زنانه و بدون مرد. در هر دو این نظریات، آنچه بهصورت پررنگی قابل مشاهده است، افراطوتفریط و دوری از تعادل و منطقی است که لازمۀ ادامه حیات سالم نوع بشر است. تجویز چنین طرز تفکر و دیدگاهی نهتنها راهگشا نخواهد بود، بلکه به #بنبست و #انجماد حیات معنوی انسان معاصر میانجامد. آموزههای اسلامی از معدود بنیانهای فکری مبتنی بر اعتدال در برخورد با جنس زن و حفظ حریم وی و احترام گذاشتن به ارزشهای زنانه است.
از این منظر، استفاده از توانمندیهای شخصی و انجام فعالیت در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، هیچ تناقضی با ارزش قائل شدن برای کانون خانواده ندارد، بلکه باید با دوراندیشی، راههایی برای برونرفت از آسیبهای مورد انتظار در جوامع کنونی پیشبینی کرد. #اسلام از عفاف، حیا، حجاب، حفظ ارزش خانواده و تلاش برای گسترش آن، تأکید بر ایمان و باورهای الهی و نیز #کنترل ارتباط محیطی بهعنوان سلاح کنترل ناهنجاری اجتماعی و فردی استفاده میکند.
تحقیقات نشاندهندۀ این موضوع هستند که #اختلاط جنسی در محیط کار، علاوهبر پایین آوردن راندمان کار، بر تسلط بر محیط تأثیر #منفی میگذارد.
پژوهشگران در یک تحقیق در دانشگاه هاروارد دریافتند که ۲۳ درصد رفتارهای جنسی غیرمستقیم، چشمچرانی، دلربایی، زل زدن و یا رفتارهای دون شأن با جنس مخالف، ناشی از محیط کار غیراستاندارد برای زنان بوده است.
و محتوای بیش از ۸۵ درصد از مکالمات مردان دربارۀ زنان، اظهارنظر در مورد اجزای بدن یا برهنگی بوده است (ال ام وارد، ۲۰۰۳). همچنین ۸۷ درصد از آزارها که شامل اصطلاحات #تحقیرآمیز و یا نگاه جنسی صرف به اندام زنان بوده، در محیط کار #مختلط اتفاق افتاده است.
⬅️مشکلی که حل نخواهد شد
طرفداران اصالت برابری زن و مرد، زن را صرفاً در نقشهای #تزئینی میبینند و با استفاده از #شعارهای پرطمطراق، نهتنها کرامت و ارزش ذاتی مقام زن را حفظ نمیکنند، بلکه با پردهدری از شخصیت و #هویتزدایی از نهاد خانواده، زمینه را برای تحت #سلطه درآوردن، #استثمار و اِعمال خشونت جنسی علیه زنان، فراهم میسازند. احساس فزایندۀ بیگانگی و انزوای حسی، خیانت به رابطۀ زناشویی و #طلاق عاطفی نیز مشکلاتی است که والدین مشغول به کار را در معرض خود قرار میدهد. در مقابل چنین آماری باید پرسید آیا این زندگی مناسب یک خانواده هست؟
چه نوع زندگی را فراروی کودکانمان قرار میدهیم؟
آیا بازی با ارقام و آمار و مسائل مادی و کسبوکار آنقدر مهم است که سعادت کودکانمان را فدای آن کنیم؟
برای پاسخ صریح و دقیق به این سؤالات، باید به مرزهای الهی و انسانی رجعت کنیم
قریش حسین پور 97/3/2