#استثناء #مفرّغ
#شرط #استثنای_مفرّغ در کلام عرب:
#مقایسه_نظریه #شیخ_بهایی و #ابن_عقیل و #سیوطی :
#تعارض بین #کتب_درسی و #استعمال_قرآنی :
#ابن_عقیل و #سیوطی همانند جمهور نحویین معتقداند که #مستثنای #مفرغ در #کلام_موجب قرار نمی گیرد.
عبارت:
#شرح_ابن_عقیل : الاستثناء المفرّغ، و لا يقع فى كلام موجب؛ فلا تقول «ضربت إلا زيدا».
#النهجة_المرضیة : و ذلك لا يقع إلّا بعد نفي أو شبهه ك: «لا تزر إلّا فتى» ؛ «لا يتّبع إلّا الهدى» و «هل زكى إلّا الورع؟»
اما #شیخ_بهایی معتقد است #استثنای_مفرغ در #کلام_موجب هم می آید، اگر چه استعمالش کمتر است.
الفوائد الصمدیة: ... و سمّي مفرّغا. و الكلام معه #غير_موجب #غالبا.
#استعمالات #قرآنی #استثنای_مفرغ:
حداقل در 14 آیه از قرآن کریم، #مستثنای #مفرغ در #کلام_موجب قرار گرفته است،
البته کسانی که وقوع آن در #کلام_موجب را انکار می کنند، برخی از این آیات را با تکلّف، #تأویل_به_نفی برده اند
هر چند از #تأویل برخی از آنها عاجز شده اند و به طور غیر مستقیم، به وقوع آن در #کلام_موجب ، إعتراف نموده اند.
و اما آیات:
1- وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ (سوره بقره آیه 45)
2- وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ (سوره بقره آیه 143)
3- فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ (سوره بقره آیه 2237)
4- ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ (سوره آل عمران آیه 112)
5- وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا (سوره نساء آیه 92)
6- وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ (سوره أنفال آیه 16)
7- وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ (سوره أنفال آیه 72)
8- لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (سوره توبه آیه 110) (لا یزال معنای ایجاب دارد)
9- لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحَاطَ بِكُمْ (سوره یوسف آیه 66)
10- إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي (سوره یوسف آیه 53)
11- يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ (سوره حج آیه 65
12- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره مؤمنون آیات5و6)
13- أُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا (سوره أحزاب آیه 6)
14- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره معارج آیات29و30)
#ادیب_شیعی #نجم_الأئمة و فاضل الأمّة جناب #شیخ_رضی می فرماید:
و تأويل النفي في غير الألفاظ المذكورة نادر، كما جاء في الشواذ: «فشربوا منه إلا قليل منهم، أي لم يطيعوه إلا قليل منهم؛ و لا يجوز: مات الناس إلا زيد، أي لم يعش الناس إلا زيد، و كذا لا يجوز في الأمر و الشرط، الإبدال و التفريغ، نحو ليقم القوم إلا زيد، و إن قام أحد إلا زيد قمت،
یعنی: تأویل بردن جمله موجب به جمله منفی در غیر از (أبی ، قلَّ ، أقَلَّ) نادر است.
از امور #شگفت:
از عجایب این است که نحویین و حتی #نجم_الأئمة وقوع #استثنای_مفرغ بعد از «مازال» و مشتقات آن را ممتنع می دانند، زیرا تأویل آن به نفی ممکن نیست، در حالی که این سخن در #تعارض آشکار با #استعمال_قرآن است: لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ (سوره توبه آیه 110)
https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
هدایت شده از دروس الشباب
#استثناء #مفرّغ
#شرط #استثنای_مفرّغ در کلام عرب:
#مقایسه_نظریه #شیخ_بهایی و #ابن_عقیل و #سیوطی :
#تعارض بین #کتب_درسی و #استعمال_قرآنی :
#ابن_عقیل و #سیوطی همانند جمهور نحویین معتقداند که #مستثنای #مفرغ در #کلام_موجب قرار نمی گیرد.
عبارت:
#شرح_ابن_عقیل : الاستثناء المفرّغ، و لا يقع فى كلام موجب؛ فلا تقول «ضربت إلا زيدا».
#النهجة_المرضیة : و ذلك لا يقع إلّا بعد نفي أو شبهه ك: «لا تزر إلّا فتى» ؛ «لا يتّبع إلّا الهدى» و «هل زكى إلّا الورع؟»
اما #شیخ_بهایی معتقد است #استثنای_مفرغ در #کلام_موجب هم می آید، اگر چه استعمالش کمتر است.
الفوائد الصمدیة: ... و سمّي مفرّغا. و الكلام معه #غير_موجب #غالبا.
#استعمالات #قرآنی #استثنای_مفرغ:
حداقل در 14 آیه از قرآن کریم، #مستثنای #مفرغ در #کلام_موجب قرار گرفته است،
البته کسانی که وقوع آن در #کلام_موجب را انکار می کنند، برخی از این آیات را با تکلّف، #تأویل_به_نفی برده اند
هر چند از #تأویل برخی از آنها عاجز شده اند و به طور غیر مستقیم، به وقوع آن در #کلام_موجب ، إعتراف نموده اند.
و اما آیات:
1- وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ (سوره بقره آیه 45)
2- وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ (سوره بقره آیه 143)
3- فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ (سوره بقره آیه 2237)
4- ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ (سوره آل عمران آیه 112)
5- وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا (سوره نساء آیه 92)
6- وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ (سوره أنفال آیه 16)
7- وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ (سوره أنفال آیه 72)
8- لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (سوره توبه آیه 110) (لا یزال معنای ایجاب دارد)
9- لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحَاطَ بِكُمْ (سوره یوسف آیه 66)
10- إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي (سوره یوسف آیه 53)
11- يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ (سوره حج آیه 65
12- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره مؤمنون آیات5و6)
13- أُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا (سوره أحزاب آیه 6)
14- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره معارج آیات29و30)
#ادیب_شیعی #نجم_الأئمة و فاضل الأمّة جناب #شیخ_رضی می فرماید:
و تأويل النفي في غير الألفاظ المذكورة نادر، كما جاء في الشواذ: «فشربوا منه إلا قليل منهم، أي لم يطيعوه إلا قليل منهم؛ و لا يجوز: مات الناس إلا زيد، أي لم يعش الناس إلا زيد، و كذا لا يجوز في الأمر و الشرط، الإبدال و التفريغ، نحو ليقم القوم إلا زيد، و إن قام أحد إلا زيد قمت،
یعنی: تأویل بردن جمله موجب به جمله منفی در غیر از (أبی ، قلَّ ، أقَلَّ) نادر است.
از امور #شگفت:
از عجایب این است که نحویین و حتی #نجم_الأئمة وقوع #استثنای_مفرغ بعد از «مازال» و مشتقات آن را ممتنع می دانند، زیرا تأویل آن به نفی ممکن نیست، در حالی که این سخن در #تعارض آشکار با #استعمال_قرآن است: لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ (سوره توبه آیه 110)
https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
#ولایت_امر
#ولایت_فتوا
#تعارض
مقدمه:
یکی دیگر از انواع ولایت فقیه، «ولایت در امر» (ولایت در حکومت) است.
در صورت تعارض بین فتوای دو ولی فقیه
که یکی هم «ولایت در فتوا» و هم «ولایت در امر» دارد
و دیگری فقط «ولایت در فتوا» دارد؛
کدام فتوا مقدم است؟
مثلا:
«ولی امر»، عقد فارسی را جایز بداند و ولی دیگر که فقط ولایت در فتوا دارد، عقد فارسی را باطل بداند.
به عبارت فنی تر:
فرض کنید «ولی امر»، فتوایی صادر کرد
و ما دلیل قطعی بر فتوای مخالف او نداریم.
در حالی که معتقدیم دلیل و مستند «ولی امر» نیز، از شرایط حجیت برخوردار نیست.
آیا می توان گفت: این فتوا «ولی امر»از اعتبار و حجیت ساقط است؟ در حالی که احتمال صحت فتوای او نیز می رود.
فرض کنید فقیه بر اساس روایتی که به نظر ما شرایط حجیت را ندارد، فتوا داده است،
آیا جایز است بر خلاف نظر او عمل کنیم؟
و آیا جایز است که مستند را - بین جامعۀ اسلامی- ضعیف جلوه دهیم؟
آیا می توانیم أمارۀ مورد استناد «ولی امر» را با أماره ای که به نظر ما معتبر است در یک عرض قرار داده و نظر او را مردود بدانیم؟
اساسا راه های علم به منبع حکم او چیست؟
پاسخ:
باید توجه داشت که فرض ما بر این است که «ولی امر» شخصی غیر از معصومین علیهم السلام است، و احتمال خطای او می رود، و لذا برای سؤال فوق دو پاسخ متصور است:
الف- جواز رد فتوا «ولی امر» به پشتوانۀ این عقیده که:
خطا بودن طریق مورد استناد نیز در حکم خطا بودن خود فتوا است. خواه خطا بودن آن را قطعی بدانیم یا به ظن معتبر خطا بودنش را ثابت کرده باشیم.
ب- رد فتوای «ولی امر» جایز نیست، و لو غلط بودن خود فتوا یا طریق به آن فتوا برای ما قطعی باشد.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#ظهور_صیغه_امر
#معالم
#اجمال معنای صیغه امر در کلام امامان معصوم
صاحب معالم پس از اثبات ظهور صیغه امر در وجوب
بین ظهور صیغه امر در (قرآن و حدیث پیامبر) و (حدیث اهل بیت) فرق می گذارد.
او می گوید:
بر پایه #لغت و #آیات و #روایات باید بگوییم: «موضوع له صیغه امر وجوب است».
اما با توجه به کثرت استعمال امر در استحباب از سوی ائمه اطهار ،
نمی توان بلافاصله و با تمسک به اصل حقیقت، امر در کلام اهل بیت را بر معنای حقیقی (وجوب) حمل کرد.
زیرا
کثرت استعمال صیغه امر برای استحباب در زبان ائمه،
مانع اجرای #اصالة_الحقیقة است.
به عبارت دیگر:
در
#تعارض بین #اصالة_الحقیقة و #مجاز_مشهور
هیچ کدام بر دیگری ترجیح ندارد.
پس برای ترجیح یکی از وجوب و استحباب، باید به قرائن خارجی تمسک کرد و عند عدم القرینه کلام مجمل خواهد بود.
منبع:
معالم الدین، ص ۵۳
و يستفاد من تضاعيف احاديثنا المروية عن الائمة : ان استعمال صيغة الأمر في الندب كان شايعاً في عرفهم، بحيث صار من المجازات الراجحة المساوى احتمالها من اللفظ الاحتمال الحقيقة عند انتقاء المرجح الخارجي، فيشكل التعلق في اثبات وجوب أمر بمجرد ورود الأمر به منهم.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB