#نکات_تکمیلی #شرایط_استعمال_أیّ_موصوله (#موصولات#مشترک)
«أىّ» از موصولات مشترک و از #مبهماتی است که در کتب درسیِ ما به نحو شایسته ای به آن نپرداخته است ، اگر چه در #قواعد_الأساسیة ، به نحو مختصر بیان شده ، ولی باز هم طلاب ، درباره این موصول چیزی نمی دانند ، چون عده کمی به این کتاب نیم نگاهی دارند ؛ لذا در اینجا با اختصار درباره« أىّ »سخن می گوئیم:
1- هرگز #مبتدا واقع نمی شود ، و به تبعِ این نکته ، إسم هیچ یک از #نواسخ نیز واقع نمی شود.
2- «أیّ»موصوله به #معرفه إضافه می شود.ابن مالک در باب إضافه می گوید:
وَ أخصُصَن بِالمَعرِفَةِ مَوصُولَةً«أیّاً»و بالعَکسِ الصِّفَةِ
3- به نظر #کوفیین و #ابن_هشام ، باید #عاملِ «أیُّ» از نظر #زمانی ، #مُستَقبِل باشد .
4- و به نظر همین جماعت ، باید #عاملِ «أیّ» ، #مقدّم باشد ، و #تأخیرِ آن از «أیّ» جایز نیست ؛ اگر چه ابن مالک و بصریین هر دو نکته(3و4)را إدعای بی دلیل می دانند ، ولی دلیلِ این جماعت این است که : مثالی که فاقدِ دو نکته فوق باشد ، از عرب شنیده نشده است ؛ بنابر این سخن کوفیین خالی از وجه نیست.
#موصولات #موصولات_مشترک #أیّ #شرایط_أیّ
https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
#إضافه#معنویه
#اضافه_به_معرفه
#فایده_اضافه_معنوی
#میرزا_ابوطالب_و_سبب_تعریف_مضاف_إلیه:
از دیدگاه #میرزا_أبوطالب در #حاشیه_البهجة_المرضیة، آنچه باعث می شود #مضاف، در زمان اضافه به معرفه، #معرفه بگردد، #معهود بودنِ آن است نه #إضافه شدنِ آن.
به عقیده وی، در صورتی که #مضاف، دارای #افراد متعدد باشد، #تعریفِ آن به جنس است، یعنی لفظا معرفه است و از لحاظ معنایی فقط تخصیص می خورد.
#عبارت_حاشیه_میرزا_ابوطالب:
اقول : « تعریفُ المضافِ بالعهدِ أو الجنسیةِ
المقارِنَینِ للإضافةِ کما قالوا ،
لا بالمضافِ الیه ؛
ضرورةَ أنَّ «غلام زید» لا یَصِیرُ مُعَرَّفاً بالمضافِ الیه ،
لجواز أن یکونَ لِزَیدٍ أَغلِمَةً مُتَعَدِّدَةً... .»
#تعریف_و_تخصیص در #اضافه_معنویه
https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
#نحو
#پیش_فرض_ها
#اختلاف_در_ترکیب به خاطر #اختلاف_در_پیش_فرض_ها
#حال
#تمییز
در إعراب «#ذهباً» در مثال زیر اختلاف است:
. لی خاتمٌ ذَهَباً (ذَهَب: طلا - خاتم: انگشتر)
نظریه #مبرد و #ابن_مالك ، و #ابن_هشام در أوضح المسالک: نصبش بنابر #تمییز بودن بهتر است.
#دلیل:
1- اسم منصوب در این مثال #جامد است و 2- #ثابت و ملازم است نا متغیّر و 3- اسمی (خاتمٌ) که از آن رفع ابهام شده است، نکره است.
در حالی که #اصل در حال #مشتق بودن و #منتقله بودن است. و #ذوالحال نیز باید #معرفه باشد.
نظریه #سيبويه : نصبش فقط بنابر #حال بودن صحیح است.
#دلیل:
تمییز رافع ابهام از #ذات یا بعد از #مقدار می آید یا بعد از #شبه_مقدار و لا غیر.
در حالی که خاتم، مقدار یا شبه مقدار نیستند.
@DUROUS_ALSHABAB