eitaa logo
دروس الشباب
392 دنبال‌کننده
122 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
ریشۀ نخل کهنسال از جوان افزونتر ست بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را می خواهم بگویم: تربیت با تمرین پیوسته و تکرار فراوان به دست می آید و هرچه دیرتر از عادات بیهوده و لذات نفسانی دست بکشیم، دل بریدن از لذات و هوس ها سخت تر خواهد بود. توضیح بیشتر با مقایسۀ بین مردم روستا و دانشجویان و طلاب مردم روستا از شدت خستگی و برای اینکه توان کار فردا را داشته باشند، زود به رختخواب می روند چون صبح نتابیده هنوز آفتاب وا نشده دیدۀ نرگش ز خواب باید بروند دنبال کار و صحرا و ... اما مردم شهر خصوصا محصلین و کسانی که کار اجباری اول صبح ندارند، شب دیر می خوابند زیرا به قول برخی ها: برای اینکه خسته نشوند و بتوانند شب خوب بخوابند، در طول روز به خوبی استراحت می کنند. ولی افسوس که بی خوابی و خیال گوشی و لذت هایش پیوسته بر درب ذهنشان می کوبد که منم یار شفیقت آمده ام تو را بغل کنم بیا منم گوشی، فضای مجازی، یادم می آید که وقتی بچه بودم خواب صبح چقدر زشت بود! نیز شب بیداری و دیر خوابیدن این دو به حدی زشت بود که سعی می کردیم پدر بزرگ و مادربزرگ یا پدر و مادر و سایر فامیل نفهمند که ما امروز خوابیده ایم. اساسا خواب صبح یعنی: این شخص اهل کار روزانه نیست و دربارۀ کار شب هم می گفتند: کار شب، ریشخند روز است. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دوستی برای خدا حدو اندازۀ دوستی؛ قواعد دوستی؛ عاقبت دوستی: بايد هدف و انگيزه از دوستي و مصاحبت با ديگران، رضاي خداي متعال باشد و حد و اندازه آن نيز به امر و فرمان او معين شده باشد. دوستي كه رضاي خدا در آن نباشد، ترك آن بهتر است و عزلت گزيدن پسنديده‌تر.» حق تعالي به داود (علیه السلام)فرمود: «اي داود! بيدار باش و طالب رفيقان و برادران و دوستان باش و هر رفيقي كه طالب رضاي من نباشد، از او حذر كن.» اگر سبب دوستي، رضاي خدا باشد، اين دوستي به غايت و تمام رسد، چون سبب دوستي خدا و شمول محبت الهي مي‌شود و خداي متعال، كساني را كه به‌خاطر خدا با يك‌ديگر دوستي ورزند، دوست مي‌دارد. چنان‌كه حبيب خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: «حق تعالي فرمود كه: محبت من واجب شد بر قومي كه زيارت كردن ايشان با يك‌ديگر از بهر من باشد و تودّد و تلطّف نمودن ايشان با يك‌ديگر از بهر رضاي من بود.» اگر ملاك و هدف دوستي لذت‌هاي زودگذر باشد، با از بين رفتن آن لذت‌ها، دوستي نيز از بين برود و اگر در لذت‌ها به تزاحم برسند، دوستي به دشمني تبديل شود و بنابراين، دوستي پايدار نباشد، اما اگر دوستي با هدفي پاك باشد، نه‌تنها دوام خواهد داشت كه از حد و حدود دنيا نيز خواهد گذشت. چنان‌كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند: «سبعة يظلهم الله يوم القيمه ... و رجلان كانا في طاعة الله فاجتمعنا علي ذلك و تفرقا؛ هرگاه آمد و شد بندگان خدا در طاعت و رضاي او باشد، در قيامت نيز در ظل عنايت او خواهند بود. پس شرط آن است كه «مبدأ اختيار صحبت، نيت خداي را كند جل جلاله و در حسن خاتمت و عاقبت سعي كنند.» https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
📲 نرم‌افزار همراه مجموعه آثار مؤسسه دارالحدیث پنجره‌ای به معارف قرآن و احادیث نرم‌افزار مجموعه آثار مؤسسه دارالحدیث با بیش ۲۸۰ عنوان کتاب در موضوع تفسیر قرآن کریم و احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام به صورت رایگان در پایگاه نورسافت و همچنین کافه بازار و مایکت در اختیار علاقمندان قرار دارد. https://hawzahnews.com/xcZbD @HawzahNews / حوزه‌نیوز
شرط توفیق در تحصیل چیست؟ طالب علم باید، خواست استادش را بر خواست و ارادۀ خود مقدم بدارد. مگر قصۀ خضر و موسی را نشنیده ای که موسی به خضر فرمود: آیا اجازه می دهی که با تو باشم تا از کمالاتی که به تو تعلیم داده اند به من یاد دهی؟ پس خضر گفت: تو توان و صبر همراهی با مرا نخواهی داشت. موسی گفت: ان شاء الله مرا صابر خواهی یافت، و از گفته و امر تو تخلف نخواهم کرد. اما وقتی به خاطر عجله و جهلش بر استاد خویش خرده گرفته و اعتراض کرد، جناب خضر حقیقت هر ماجرا را برایش فاش کرد؛ اما افسوس که بی صبری موسی فرصت را از دستش ربود و او را گرفتار حسرت فراق کرد. این داستان را از سوره کهف آیات 66 به بعد کامل بخوان. پس شرط توفیق این است که استاد مورد تأییدی که خداوند بر سر راهت گذاشته را قدر بدانی و پیوسته چشم بر دهان و گوش بر کلام او دوخته باشی؛ تا از این واسطۀ فیض الهی بهره مند گردی. و باز تأکید می کنم که استاد مؤیَّد پیدا کن آنکه بزرگان حوزه بر صلاحیتش شهادت بدهند، نزد هر مجهولی رفتن، رفتن به تاریکی است و چه می دانی که در تاریکی چه به دستت می دهد؟ مار و عقرب یا درّ و گوهر؟! شرط دیگر توفیق در تحصیل آن است که طالب علم پیوسته خود را نيازمند گوهرهاي معارف و دانش استاد ببیند و با همه وجود مراقب امواج گوهرافشان او باشد؛ که اگر استاد این شوق را در او ببیند هر چه دارد در طبق اخلاص گذاشته و تقدیمش خواهد کرد چون دریافته است که این شاگرد دانش و عمر استاد را ضایع نمی کند. از آداب دیگر: در حضور او سخن نگويد جز به سؤال، از گفتن لغو و بيهوده بپرهيزد، از تعارفات و مجاملات دوري گزيند، استاد را چشمه ای بیند که پیوسته جاری است و لذا تمام سعی خویش را به کار برد که بشنود نه این که در محضرش بیهوده گویی کند، چرا که در چشمه آب نمی ریزند بلکه از او آب بر می دارند. بنابر این اگر حضرت استاد به سكوت درآمد و درياي وجودش آرام گرفت، او را با پرسش‌هاي عميق و راه‌گشا به سخن درآورد و امواج علمش را متلاطم سازد. براي ترك حضور استاد شتاب نكند، مگر آن‌گاه كه استاد امرش کند یا رخصت دهد. و در پایان هیچ گمان ناپسندی دربارۀ استاد روا ندارد نیز با توجه به اینکه حالات ظاهری استاد در هنگام درس و پاسخ به سؤالات در نتیج و فهم مطلب متفاوت است، درست شنیدن و درست دیدن استاد، بر توفیقات شاگرد می افزاید. دلی بود به محضر دوستان زیرا یکی از دوستان که سه سال مراقبش بودم و گه گاه برنامه درسی اش را پرسیده و راهنمایی اش می کردم؛ راه دیگری انتخاب نموده و تصمیم گرفته مدرسه اش را عوض کند و یاری دیگر گزیده است. از من نظر خواست، گفتم: با توجه به آشنایی من از شما اگر نروی وسوسۀ آن راهِ دیگر، رهایت نخواهد کرد. ولی چون بروی خواهی فهمید که از دریا به صحرا رفته ای. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
زمان تعلّم، زمان سکوت است، و زمان علم، زمان سخن دانش آموز یعنی آنکه جز «استعداد و قوه»،سرمایه اي ندارد. به دانه ای که هنوز به فعليت نرسيده بنگر، هنوز چيزي ندارد تا میوه ای دهد؛ به فعليت در آمدن قوه و استعدادهاي شاگرد به دست با کفایت استاد است؛ که امام صادق علیه السلام فرمود: «خذوا العلم من أفواه الرجال». سابقا دربارۀ طلب علم از محضر صحفیون (کسانی که خودخوان، ادعای علم دارند) نوشته ام. پختگي و فعلیّت شاگرد، در گرو عنايت استاد است، یعنی: صرف حضور شاگرد در محضر او کفایت نمی کند و فعلیّت و رسیدن او به لطف استاد است نه به استحقاق و استعداد شاگرد. عزیز من از خدا بخواه که چنین استادی در مسیرت قرار دهد. تا یار کرا خواهد و دلدار کرا نکته: لطف و عنايت استاد را به حساب شايستگي خود نگذارید بلکه نعمت خدا بدانید که استادی نصیبتان کرده که باذن الله، مردۀ جهل را با دانش خویش زنده می کند. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
فرق امر تکوینی و امر تشریعی عبد الرحمان جامی در مثنوی هفت اورنگ؛ در دفتر اول از سلسلة الذهب با تعبیر امر ایجادی (تکوینی) و امر ایجابی (تشریعی) دربارۀ فرق این دو گفته: بر دو قسم است امر اگر یابی امر ایجادی است و ایجابی امر ایجادی امر کن باشد که مفیض نو و کهن باشد زو تخلف نمی کند مدلول زانکه او علت است و این معلول امر ایجابی از حکیم ازل صیغه افعل است و لا تفعل بر قوی روشن است و بر عاجز که تخلف ازان بود جایز https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دروس الشباب
فرق امر تکوینی و امر تشریعی عبد الرحمان جامی در مثنوی هفت اورنگ؛ در دفتر اول از سلسلة الذهب با تعبیر
اوامر امتحانی عبدالرحمن جامی از شاعران عامّی ای است که در فقه مذهب حنفی و در عقاید اشعری است. او در بحث جبر و اختیار، پیرو نظریهٔ است. یعنی می گوید: فاعل تمامی افعال و کارها، خداست _حتی افعالی که از بندگان صادر می شود_، یکی از اشکالات این نظریه این است که اگر فاعلِ فعل ما هم خداست، پس تکلیف و ثواب و عقاب و جهنم هم بی معناست زیرا بنده هیچ اختیاری ندارد. در اینجا هر کدام از علمای اهل سنت پاسخی داده است عبد الرحمن جامی گفته: قطعا فعل ما، معلول و مفعول خداست ولی غرض او از تکلیف، امتحان و آزمایش ماست تا آنچه را به علم خود می داند، بالفعل و در عالم ظهور هم ببیند. پاسخ او داستانی دارد که شروعش چنین است : سلطان محمود غزنوی دو غلام داشت که یکی را بیشتر دوست داشت وقتی دیگر اعتراض کرد، برای بستن دهان او و سایرین هر دو را امری کرد، اما آن که کمتر مقرَّب بود، از اطاعت دستور او سر باز زد. این داستان برای فهم هم خوب است. ادامه ماجرا از زبان جامی در مثنوی هفت اورنگ: چون گذشت از حد آن جحود و عناد شاه گفتا خدات صبر دهاد چند ازین گفت و گوی بیهوده که زبان زان مباد آلوده امر من بهر آزمون شماست نه مرا آرزوی خون شماست خواستم تا درین فضای وجود سر معلوم من شود مشهود آنچه دانسته ام چه زین و چه شین از شما بینمش به رأی العین هر چه در هر کدام مکتوم است پیش من لایزال معلوم است تا ز قوت همه به فعل آید زان سبب امر و نهی می باید کی بود امر مقتضی موجود فعل ها را درین نشیمن بود عبد مأمور ازان کند بی مر ترک اتیان بما به یؤمر و اختیار https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دلیل قطع رابطه با کفار از منظر قرآن : 🍀 1️⃣ مکتب شما را قبول ندارند. 📖 و قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَق‏ (ممتحنه آیۀ 1) 🍀🍀 2️⃣ رهبر و امت را تحمل نمی کنند . 📖 يخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُم (ممتحنه آیۀ 1) 🍀🍀🍀 3️⃣ اگر سلطه یابند ، دشمنی می کنند. 📖 إنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداء (ممتحنه آیۀ2) 🍀🍀🍀🍀 4️⃣ آزارتان می دهند . 📖 يبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوء (ممتحنه آیۀ2) 🍀🍀🍀🍀🍀 5️⃣ می خواهند که شما مرتد شوید. 📖 ودُّوا لَوْ تَكْفُرُون‏ (ممتحنه آیۀ2) 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 6️⃣ دشمن تهاجم نظامی دارد. 📖 يبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ (ممتحنه آیۀ2) 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 7️⃣ دشمن تهاجم فرهنگی دارد. 📖 و أَلْسِنَتَهُم‏ (ممتحنه آیۀ2) 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 8️⃣ تا کفر نورزید، دشمن از شما راضی نمی شود. 📖 ودُّوا لَوْ تَكْفُرُون (ممتحنه آیۀ2) 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ⁉️ با این همه دلائل قرآنی چرا باید به کفار به چشم یک دوست و خیرخواه نگریست؟ 🌹 کانال ترنم وحی الهی در ایتا https://eitaa.com/tarannome_vahye_elahi
فِرقه ها و أحزاب در قیامت روز قیامت افراد و اشخاص را به اسم شخصی نمی خوانند ، بلکه به اسم امامشان می خوانند : سوره إسراء : يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَ لَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا (71) وَ مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآَخِرَةِ أَعْمَى وَ أَضَلُّ سَبِيلًا (72) یعنی: (ياد كن) روزى را كه هر (گروهى از) مردم را با پيشوايشان فرا مى‏خوانيم و هر كس نامه (عمل) ش به دست راستش داده شود، پس آنان نامه (اعمال) شان را (با شادى) مى‏خوانند و كم‏ترين ستمى نخواهند شد. (71) و [لى‏] هر كس در اين (جهان) كور (دل) باشد، پس او در آخرت (نيز) كور (دل) و گمراه‏تر است. ((72 پس ببینیم پیرو چه کسی هستیم؟ آیا عاقلانه است که برای دنیای دیگران، آخرت خود را خراب کنیم؟ https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
مسلمانان پیشتاز مطالعه دربارۀ در حدود هزار سال پیش، ابن هیثم ثابت کرد که انسان‌ها اشیاء را از طریق انعکاس نور آن‌ها و ورود نور به چشم می‌بینند و نظریه‌های اقلیدس و بطلمیوس مبنی بر اینکه نور از خود چشم ساطع می‌شود را رد کرد. این فیزیکدان بزرگ مسلمان همچنین پدیده اتاق تاریک را کشف کرد، که توضیح می‌دهد چگونه چشم، تصاویر را به دلیل اتصال بین عصب بینایی و مغز می‌بیند. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
کنایه در علم اصول: امر به یک چیز بعد از نهی از آن دالّ بر رفع حکم سابق (نهی) است. و این دلالت، از باب دلالت وضعیه نیست بلکه از باب است زیرا امر به یک چیز (جواز فعل) یکی از ملزومات نفی حرمت سابق است. منبع: الأصول في علم الأصول ؛ ج‏1 ؛ ص61 ايروانى، على، الأصول في علم الأصول - قم، چاپ: اول، 1422 ق. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB