eitaa logo
📝داستان شیعه🌸
2.3هزار دنبال‌کننده
49 عکس
3 ویدیو
1 فایل
✨ ﷽ ✨ 📖 اگه به داستان‌هایی که با زندگی معصومین مرتبطه یا داستانهای تاریخی پندآموز علاقه‌داری، مارو دنبال کن... ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia برای بیان نظرات 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✨ خورشید و ماه زمانی که آیه: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ» {پس آنچه را بدان مأموری آشکار کن!} (حجر، ۹۴) نازل شد، رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله اطاعت کرده و قوم خود را دعوت به اسلام کرد. همگی با او به مخالفت برخاستند. پس ابوطالب وی را زیر چتر حمایت خود گرفت و از وی دفاع کرد. پس عتبه، ولید، ابوجهل و عاص نزد ابوطالب رفته و گفتند برادرزاده ات آلهه ما را دشنام داده و بر دین ما خرده گرفته و پندارهای ما را سفیهانه دانسته و پدران ما را گمراه پنداشته است. اکنون یا باید مانع کارهای وی گردی یا اینکه دست از حمایتش برداری و ما را به همدیگر واگذاری. پس ابوطالب با ایشان به نرمی رفتار نموده و آرامشان ساخت و به خانه هایشان بازگرداند. اما رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله همچنان به کار خود ادامه می‌داد و مردم را به یکتاپرستی دعوت می‌کرد. چون عده ای از مردم به وی گرویدند، آن جماعت بار دیگر نزد ابوطالب رفته و گفتند: تو در میان ما هم به جهت سن و سال و هم به جهت شرافت جایگاه و منزلتی داری و ما تذکر داده بودیم که برادرزاده ات را از این کارها بازداری اما او دست بردار نیست. به خدا سوگند ما دیگر تاب تحمل کسی را نداریم که پدرانمان را دشنام داده، باورهای ما را به تمسخر گرفته و در حق خدایان ما بدگویی کرده است. یا او را از این کارها باز می‌داری یا با او پیکار می‌کنیم تا یکی از دو گروه به هلاکت برسد! پس ابوطالب به پیامبر صَلی الله علیهِ و آله عرض کرد: چرا قوم تو به شکایت از تو روی آورده اند؟ فرمود: من می‌خواهم آن‌ها را حول محور یک کلمه گرد آورم تا عرب مطیع آن‌ها شود. مشرکان گفتند: فقط یک کلمه!! به پدرت سوگند، ده کلمه هم باشد می‌پذیریم. ابوطالب رو به پیامبر کرده و فرمود: برادرزاده، این کلمه چیست؟ فرمود: «لا أله إلا الله» است. پس حاضران در حالی که لباس‌های خود را می‌تکاندند، از جا برخاسته و گفتند: «أَجَعَلَ الاَْلهَِةَ إِلَاهًا وَاحِدًا إِنَّ هَاذَا لَشیءٌ عُجَابٌ...» (ص، ۸-۵) {آیا خدایان [متعدد] را خدای واحدی قرار داده؟ این واقعاً چیز عجیبی است. و بزرگانشان روان شدند [و گفتند:] بروید و بر خدایان خود ایستادگی نمایید که این امر قطعاً هدف [ما]ست. [از طرفی] این [مطلب] را در آیین أخیر [عیسوی هم] نشنیده ایم این[ ادّعا] جز دروغ بافی نیست.} رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله این سخن را شنید و فرمود: عموجان، اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپ من قرار دهند، دست از این سخن برنمی دارم تا اینکه به سرانجام برسانم یا کشته شوم. سپس اشک از چشمانش جاری گشته و گریان برخاست تا بیرون رود. پس ابوطالب گفت: پی‌گیر کارت باش، به خدا سوگند هرگز تنهایت نخواهم گذاشت! 📔 بحار الأنوار: ج۳۵، ص۹۵ 🔰 @DastanShia