eitaa logo
داستان آموزنده 📝
15.2هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
12 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃وقتی غزل به عشقِ تو آغاز می شود بال وُ پَـرِ پـریدنِ من باز می شود... 🍃وا می شود زبانِ قلم می شود غزل دارد غَزل نوشته اَم اِعجاز می شود... 🍃هیچم ولی همین که تو را می زنم صدا عرشِ خدا اسیرِ همین ساز می شود... 🤲🌱 (عج)🧡
❤️ تهجد و نماز شب شیخ عباس قمی  نورانیت دل به برکت سحرخیزی و شب‌ زنده‌ داری حاصل می‌ شود و هنگامی که با استغفار توأم می‌ گردد، اثرات بسیار عظیمی در سعادت و نیک‌ ورزی انسان دارد. سیره و سبک زندگی علما و بزرگان نیز با تهجد و راز و نیاز شبانه و نماز شب همراه بوده است که صاحب کتاب مفاتیج الجنان از جمله آن ها به شمار می رود. مرحوم عالم بزرگوار حاج شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان اهل تهجد و عبادت بود. در تمام دوره ی سال، حداقل یک ساعت قبل از طلوع فجر بیدار و مشغول نماز و تهجد بود. به عبادت آخر شب و قبل از سپیده دم زیاد اهمیت می داد و معتقد بود که بهترین اعمال مستحب عبادت و تهجد است. فرزند بزرگش می گوید: « تا آن جا که من به خاطر دارم بیداری آخر شب از او فوت نشد، حتی در سفرها». محدث قمی درباره ی استادش حاج میرزا حسین نوری رحمه الله می نویسد: «او در زهد و عبادت سخت کوشا بود. نماز شب او فوت نشد و راز و نیازش با خداوند متعال در تمام شب ها برقرار بود».[1] پی نوشت: [1] حاج شیخ عباس قمی مرد تقوا و فضیلت، ص91 ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🦋خدا علامه طباطبائی را رحمت کند. یک کسی خدمت علامه رفته بود. گفت: آقا من وقت ندارم بنشینم و حرف گوش کنم و بخوانم. سرپایی به من بگو اسلام یعنی چی؟ مرحوم علامه لبخندی زدند و گفتند: اسلام یعنی رحمانیت و رحیمیت. با همه مهربان باش. با بندگان خوب خدا و مؤمنین رحیم باشد با همه رحمان. کل اسلام یعنی این.🪴 فرمول👇 🦋تقرب به خداوند بدون جذب این دو اسم ممکن نیست. در راس تمام اسم های خداوند، این دو اسم است، رحمان و رحیم نمی‌شود کسی مومن باشد اما مهربان نباشد عصبی باشد، زود به هم بریزد. 🪴 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✨﷽✨ ❗️ ✍این جوانمرد ، همیشه با و‌ضو بود. می‌گفتند : عبدالحسین ، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت : الحمدلله ، ما از خدا راضی هستیم ، او از ما راضی باشه! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود ، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می‌گفت: «برای هر مقدار پول ، سنگ ترازو هست.»وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند ، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما مابقی پولت.» عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست! این جوانمرد در 43 سالگی و در یکی از عملیات های دفاع مقدس با 12 گلوله به شهادت رسید. "شهید عبدالحسین کیانی" همان ''جوانمرد قصاب'' است! روحش شاد ‌‌‌‌ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✍داستان_زیبای_آموزنده 🎨 نقاش مشهوری درحال اتمام نقاشی اش بود. آن نقاشی بطور باور نکردنی زیبا بود و میبایست در مراسم ازدواج شاهزاده خانمی نمایش داده میشد. نقاش آنچنان غرق هیجان ناشی از نقاشی اش بود که ناخودآگاه در حالیکه آن نقاشی را تحسین میکرد، چند قدم به طرف عقب رفت. نقاش هنگام عقب رفتن پشتش را نگاه نکرد. که یک قدم به لبه پرتگاه ساختمان بلندش فاصله دارد.شخصی متوجه شد که نقاش چه میکند .میخواست فریاد بزند، اما ممکن بود نقاش بر حسب ترس غافلگیر شود و یک قدم به عقب برود و نابود شود،مرد به سرعت قلمویی رابرداشت و روی آن نقاشی زیبا را خط خطی کرد.نقاش که این صحنه را دید باسرعت و عصبانیت تمام جلو آمد تا آن مرد را بزند.اما آن مرد تمام جریان را که شاهدش بود را برایش تعریف کرد که چگونه در حال سقوط بود. براستی گاهی آینده مان را بسیار زیبا ترسیم میکنیم ،اما گویا خالق هستی میبیند چه خطری در مقابل ماست و نقاشی زیبای مارا خراب میکند. گاهی اوقات از آنچه زندگی بر سرمان آورده ناراحت میشویم ، اما یک مطلب را هرگز فراموش نکنیم: 🌿خالق هستی همیشه بهترین ها را برایمان مهیا کرده است. ✍ اخلاقی و آموزنده 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
آدمي را آدميت لازم است عود را گر بو نباشد هيزم است ✍️ *دکتر شیری در اینستاگرام خود نوشت:* از دبیرستان تیزهوشان ، علامه حلی معروف اخراج شدم ، با الفاظی شبیه  به اینکه *"هیچی نمیشوی، کودن".....* پدر و مادر یکهفته پشت در مدیر مدرسه البرز نشستند تا آقای دزفولیان رخصت داد تا نوجوان را ببیند : گفتش: معدل ۱۱ نشان می دهد که درس را که رها کرده ای، واضح و روشن هم اعلام کرده ای که می خواهی شاگرد مکانیک بشوی تو مکانیکی محل....چرا؟ گفتم: درس را دوست ندارم. گفتش:بجای درس تو این ماهها چه کرده ای؟ گفتم: برنامه نویسی گفتش: آقای مسگری! یک مساله برایش طرح کنید که برایش کدنویسی کند. یک ربع بعد : مسکری: آقای مدیر! من برگه این پسر را که تصحیح می کنم ، می بینم که این بچه نابغه است ، ثبت نامش کنید ( علیرغم اینکه مدرسه البرز شرط معدل ۱۷ داشت) دزفولیان گفت: پسرجان! من به اعتبار خودم ثبت نام مشروط می کنم تورا، آبروی من را نبری. پسر اخراجی علامه حلی ، با رتبه دورقمی ، مکانیک دانشگاه صنعتی شریف قبول می شود و رتبه یک کنکور ارشد همانجا به رشته ام بی ای می رود !!! روزی در اوج موفقیتهای تحصیلی دانشگاهی ، برگه برنامه نویسی را پیدا کردم که آقای مسگری به عنوان آزمون ورودی ازم گرفته بود ، سوال درباره حرکت مهره اسب شطرنج از نقطه آ به نقطه ب بود ولی در نهایت تعجب فهمیدم کاملا غلط حل کرده بودم ! به هر زحمتی بود مسگری را پیدا کردم ؛ ازش پرسیدم با اینکه این مساله را اشتباه کد زده بودم ولی شما اعلام کردید این بچه نابغه است ، چرا؟ من را به یاد آورد و خندید و گفت: آقای دزفولیان بهم گفته بود این بچه غرورش شکسته شده در مدرسه قبلی ، هرطور برگه اش بود مهم نیست ، تو بلند جلوی خودش و پدر و مادرش بگو که "نابغه" است" ؛ او نیاز دارد دوباره برخیزد وگرنه شاگرد مکانیک می شود. *به احترام تمام ،معلمین  ، و مدیرانی که انسان ساز هستند ...*👏👏👏👏👏
🔴 ماجرای بیماری علامه عسکری در کودکی حضرت علامه عسکری می گفتند: در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند. این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند. همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق احساس سنگینی کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم خوکی بر سر من آمده است. بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم. گفت چه می کنی چه می کنی من دکترم من دکترم نسخه ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من لحظات آخر عمرم را سپری می کردم. تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد. با لباس سفید و بسیار زیبا و خشرو و خوش منظره و خوش قیافه پس از آن پنج تن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم و آنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند. ❌ادامه در پست های بعدی... ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
📚 امتحان الهی محمد بن قيس‏ می گوید : امام باقر علیه‌السلام فرمودند : روزی دو فرشته از آسمان به زمين فرود آمدند . در بين راه یکدیگر را دیدند . يكى از آن دو به ديگرى گفت : براى چه مأموریتی فرود مى‏ آيى؟ گفت : خدای متعال مرا به طرف دريایی فرستاده تا یکی از ماهیان دریا را که ستمگری از ستمگران به آن میل پیدا کرده است و از خداوند آن را طلب کرده است را به آن دریا برانم و آن را در تور ماهیگیرها بیاندازم تا او را برای آن ستمگر صید کنند ، تا آن ستمگر از این بابت به انتهای آرزوی خود برسد . سپس او به رفيقش گفت : تو براى چه مأمور شده اى؟ گفت : خداوند عزّوجل مرا براى امرى عجيب ‏تر از آنچه تو را به آن مأمور کرده ، فرستاده است . خدای متعال مرا فرستاده تا نزد بنده ی مؤمنش كه روزه‏ دار و شب زنده دار است و دعا و روزه ‏اش در آسمان شناخته شده است  بروم تا ظرف غذایی را که برای افطارش آماده كرده است را واژگون کنم تا بدين وسيله آزمايش نهايى ايمان از او صورت گرفته باشد. 🗂منبع : بحارالانوار ، ج ۶۷ ، ص ۲۲۹ ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🌠☫﷽☫🌠 ✅ عنایت ویژه (عج) به خانمی که به خاطر حفظ هفت سال از خانه بیرون نیامد 🔆 مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (علیه السلام) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند.   🔆در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم»   🔆بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.» شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۳ص ۱۵۸ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه ✍️روبروی محکمه‌ای، میخانه‌ای بود که هر از گاهی یکی از شراب‌خواران وقتی متهمی را می‌دید که دست‌بسته او را به زندان می‌برند با مستی بیرون می‌آمد و ضامن او می‌شد. در شهر شایع شده بود که شراب‌خواران آن میخانه بیش از اهل مسجد آن شهر به بهشت می‌روند چون به مردم خدمت زیادی می‌کردند. از عالم شهر پرسیدند: کار نیک این جماعت به چه ماند؟ گفت: گویی به مبال می‌روند و در زمان قضای حاجت عطر بر خود می‌زنند و چون بیرون آیند نه بوی عطر می‌دهند نه بوی مبال. گفتیم اجنه به علت علاقه شدید به الکل، در هر کسی شراب نوشد به او نزدیک شده و در گوش او صدا و امر می‌کنند. در جهان طبیعت امکان ندارد کسی از نوشیدن آب میوه‌ای حس دلتنگی کرده و کس دیگری از نوشیدن همان آب میوه احساس آرامش کند. اما شراب تنها عنصر هستی است که هر کس بعد از نوشیدن آن یک حس پیدا می‌کند. یکی می‌خندد و دیگری به یاد غصه‌های خود می‌افتد و گریه می‌کند، دیگری یاد نفس و شهوت می‌افتد، و آن یکی یاد بدی کسی می‌افتد و همان لحظه قصد انتقام می‌کند و.. از حالات مختلف ایجاد شده در شراب‌خوار می‌توان فهمید آن حالات از خود شراب خارج نمی‌شود بلکه از خواطر شیطانی است که اجنه بستگی به استعداد کسی که شراب خورده است در او خواطر می‌زنند. پس اگر کسی که شراب خورده است در حالت مستی کار نیکی انجام دهد چون آن لحظه درگیر خواطر شیطانی است، این کار نیک به امر او (شیطان) انجام گرفته است نه به اراده انجام دهنده فاعل آن! از سوی دیگر کسی که در حال معصیت الهی است، نمی‌تواند در حال عبادت الهی با انجام کار نیک باشد. مثال، کسی در حال سنگ زدن به ما بلند بگوید: «دوستت دارم»، پس کسی که مست است اگر بزرگ‌ترین کار نیک را هم انجام دهد نزد حق‌تعالی به کل حبط و بر باد است. اما اگر شراب‌خوار در زمانی که مست نیست مانند سایر معصیت‌کاران که کار نیک می‌کنند، برای رضای خدا کار نیکی انجام دهد برای او ثبت می‌شود، و چه زیبا حضرت علی علیه السلام فرمودند: بر عاقل است که خود را از مستی ثروت، مستی قدرت، مستی علم، مستی مدح و مستی جوانی نگه دارد، زیرا برای هر یک از این‌ها بوی پلیدی است که عقل را می‌زداید و وقار را کاهش می‌دهد. پس دقت کنیم فقط در زمان نوشیدن شراب شیطان به انسان نزدیک نشده و خواطر نمی‌زند بلکه کسی هم که صاحب قدرت و ثروت و علم و.. است مستعد مست شدن به معنی در معرض خواطر شیطانی قرار گرفتن است. ↶ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🦋 روشنايى، خانه‌ی تاريك را از روزن است! 🔻 در مسجد بازار، واعظ شهر، مردمان را وعظ می‌گفت، و می‌گفت: خداوند در است. به‌آرامى پدرم را گفتم: اين سخن يعنى چه؟! پاسخم را نگفت! 🔸 وقتى كه باز می‌گشتيم، به ناگاه چشمانش به گوشه‌اى خيره شد. نور بود؛ نور آفتاب كه از سقف شكسته‌ی بازار داخل می‌شد و بر آن‌جا می‌تابيد. پدرم سقف را اشارت كرد و پرسيد: چرا تنها از همين يك قسمت است كه آفتاب می‌تابد؟! گفتم: از آن‌ روى كه تنها همين يك قسمت است كه شكسته است. گفت: و خداوند نور است، و بر دلى نمی‌تابد، جز آن‌كه شكسته باشد! و افزود: ، ، ، ، همه براى آن است كه اين دل بشكند، و آن نور بتابد! 🔺 و ديگر هيچ ضرور نبود كه مرا بگويد: هر چه دل بيشتر بشكند، نور خداوند بر آن بيش می‌تابد؛ زيرا كه می‌ديدم قسمت‌هايى ديگر از سقفِ همان بازار را كه شكستگی‌هاش بيش بود، و نور آفتاب از آن‌جا بيشتر می‌تابيد! بينش هر دل در اين عالم به قدر داغ اوست روشنايى، خانه‌ی تاريك را از روزن است 👤 📚 کتاب 📖 ص ۱۹ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande