#به_یاد_بابک ∞❤️
همرزم شهید نوری:🍃
بین بچه ها من جز انگشت شمار ها بودم ڪه گوشی داشتم.مرحله اول و دوم گوشی نبرده بودم بخاطر عڪس خیلی پشیمون بودم .
ولی اینبار بچه های افغان برام رد ڪردن اوردن توی هواپیما به من دادن.
توی این گوشی بازی منچ داشتم و با تقلبی ڪه یاد گرفته بودم همه رو میبردم.
خیلی اصرار ڪردم #بابڪ بیاد چادر ما بازی ڪنیم.
خیلی سخت قبول ڪرد.
چند دست پشت سر هم
هرڪاری ڪردم #بابڪ منو برد.
براش جالب شد.همیشه میومد بازی ڪنیم.
همیشه هم مثل قبل من میباختم و #بابڪ میبرد.
بهش گفتم: همه به من میگن تو خر شانسی .حالا من به تو میگم تو خرشانسی...
#شهید_بابک_نوری
~♡☆♡~¹¹³
~♡☆♡~¹¹³
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#خاطــره🎞
رفیقشهید :
هوا خیلی سرد بود...
ماهممون تو چادارا 7یا8نفری میخوابیدیم واقعا وحشتناک بودسرمای اون شبا ...
ساعت سه شب بود پاشدم رفتم بیرون،
دیدم یکی کنار ماشین باهمون پتو داره نماز شب میخونه!!
این چیزا رو ما تو واقعیت ندیدیم، توفیلمادیدیم!
اما من درمورد #بابڪ دیدم ..
یه جوون عاشق ..♥️🍂
#بابڪ داشت تواون سرما باخداش حرف میزد...💓
#شهیدبابڪنورے🌙
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•